سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

خلاقیت ایرانی‌ها


تحقیق، نوآوری، ابداع و ابتكار منشاء ثروت جوامع پیشرفته است. رقابت تنگاتنگ جوامع پیشرفته در كسب بخش بزرگتری از بازار جهانی، آن‌ها را به این نتیجه رسانیده است كه خلاقیت و ابتكار تنها موتور قابل اطمینان حركت اقتصادی جامعه است و محركان این موتور نیز انسان‌های خلاق می‌باشند.انسان‌های خلاق، پیشروان و مشعل‌داران جامعه خود هستند. آن‌ها چه دانسته و چه ندانسته، هدایتگر جامعه خود و از یك نگاه كلی، هدایتگر تمامی جامعه انسانی می‌باشند.تمامی تحولات و پیشرفت زندگی انسانی در روی كره خاك از زمان غارنشینی بشر تا امروز را افراد خلاق و مبتكر باعث گردیده‌اند.زمانی كه «فرانسیس بیكن» با تفكر فلسفی جدید خود انسان را به سمت كشف رموز و اسرار طبیعت و پرهیز از تفكر كلیسایی بخت، شانس، قضا و قدر فراخواند یا زمانی كه «گراهام بل» با خلاقیت و پشتكار خود تلفن را اختراع كرد و یا زمانی كه «بیل گیتس» در آمریكا جنبش نرم‌افزاری مدرن را برپا نمود، در واقع تمامی بنیادهای قدیمی پیش از خود را به هم ریخته و بنیاد جدیدی برپا ساختند. آن‌ها و هزاران فرد خلاق دیگر با خلاقیت خود علاوه بر كسب ثروت برای جامعه خود تحول و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بسیاری منافع دیگر را نیز به ارمغان آوردند.تكامل و رشد انسان، پیشرفت متقابل نیروهای مادی و فكری او در جریان كار خلاق در بستر جامعه است. هستی وجه بیرونی و خرد وجه درونی انسان خلاق است. این دو در تقابل دائم خویش با هم و با جامعه از مجرای كار، با یكدیگر آمیخته و جریانی را می‌سازند كه انسان خلاق نام دارد.پس در مفهوم كلی انسان خلاق، با سه مقوله برخورد داریم: هستی، خرد و جامعه از دیدگاه علمی، از دو مقوله هستی و خرد كه دو وجه انسان است، ما ایرانیها تفاوتی با دیگر جوامع از جمله جوامع پیشرفته نداریم. آنچه در طبیعت به عنوان انسان مطرح است همه از یك ریشه و بنیان است. ما نه از آن‌ها برتریم و نه پست‌تر. همه انسان هستیم و خصوصیات انسانی یكسانی داریم؛ هستی و خرد ما یكسان و همسطح است.پس آنچه موجب تمایز ما از آنها می‌شود را باید در تفاوت جوامع و تفكر حاكم بر آن‌ها دانست. جامعه‌ای با تفكر علمی، ارزش خلاقیت و افراد خلاق. پس بدیهی است كه از درون خود به جوشش و خلق انسان‌های خلاق و مبتكر در هر زمینه‌ای می‌پردازد و به آن‌ها امـكان رشد و شكوفایی می‌دهد. نگاه مردم این جوامع همواره به سمت افراد خلاق است و الگوهای خود را از آنها می‌گیرند. آنها نیز با خلاقیت‌های خود به افزایش ثروت عمومی پرداخته و بدین ترتیب سطح رفاه در جامعه روز به روز بالاتر می‌رود.اما جامعه‌ای كه تفكر حاكم بر آن نه تنها علمی نیست، بلكه دچار پریشانی و چند پاره‌گی فكری است. در ارزیابی ارزش‌ها نیز دچار سردرگمی و انحراف می‌گردد؛ بنابراین از درون خود تنها به تكثیر و تشویق انسان‌هایی می‌پردازد كه نقشی در تحول و دگرگونی جامعه ندارند. به طور مداوم تاجر، دلال و بساز بفروش، راننده و ویزیتور و.... تولید می‌كند. بدین ترتیب ثروت‌های جدید خلق نمی‌گردد، بلكه آن چه موجود است به تعداد بیشتری تقسیم می‌گردد و در نتیجه روز به ‌روز از سطح رفاه كاسته شده و فقر گسترده‌تر می‌گردد. این چنین جامعه‌ای تحول و دگرگونی و پیشرفت را از طریق سیاست‌بازان، تاجران، هنرمند نماها، دلالان، فوتبالیست‌ها و .... جستجو می‌كند.ما ایرانی‌ها جامعه‌ای ساخته‌ایم كه در آن به افراد خلاق و مبتكر اجازه رشد نمی‌دهد. ما ایرانی‌ها به هر آنچه كه موجب تغییر ساختار‌های قبلی شود با دیده شك نگاه می‌كنیم و از در مخالفت با آن برمی‌آییم. نگاه ما ایرانی‌ها به سمت افراد خلاق نیست، بلكه به سمت سیاستمداران، تاجران و سرمایه‌داران است. ما ایرانی‌ها در بند گذشته‌ایم. در تار و پود گذشته اسیریم؛ اسارت در گذشته نیز مانع از تحول آینده است. اسیر در بند گذشته، مانع از رشد فرزند خود با دید ابتكار و خلاقیت می‌گردد. یك فرد خلاق تنها نیاز به نگاه جامعه دارد تا به خلاقیت بپردازد. او در بند كسب ثروت، پول و مقام برای خود نیست. اگرچه تمامی این‌ها را نیز بدست می‌آورد. فرد خلاق تنها نیاز به نگاه جامعه دارد و زمانی كه این نگاه را به سمت خیل وسوسه‌های سیاستمداران بی‌سیاست، رفاه خفت‌آور تجار پول پرست، ارتفاع پست برج‌های زمین‌خواران بی‌هویت، رقاصگی و دلقكی نفرت‌انگیز هنرپیشه‌های بی‌هنر و دیگر سراب‌های بی‌ارزش اجتماع می‌بیند، سرخورده و افسرده می‌گردد یا به خدمت آن‌ها درمی‌آید و یا تن به مهاجرت می‌دهد تا در جامعه‌ای جدید این نگاه را بیابد.چند سال پیش نخست وزیر كانادا در راس یك هیأت بزرگ سیاسی اقتصادی سفری به ژاپن كرد. او در این سفر به همراه خود یك دكتر ایرانی مقیم كانادا را كه موفق به ابداع یك قلب مصنوعی جدید شده بود را به همراه برده بود. این ایرانی خلاق در واقع به‌عنوان تكخال افتخار، غرور و اعلام قدرت و توانایی این هیأت در مقابل ژاپنی‌ها به همراه برده شده بود. این ارزش‌گذاری به یك فرد خلاق نه به‌دلیل علاقه شخصی و خواست آن نخست وزیر سیاستمدار یا آن هیأت سیاسی اقتصادی بود. بلكه ناشی از نگاه مردم و جامعه كانادایی به این افراد خلاق است كه آنها را تا این پایه از احترام و اهمیت بالا می‌برد.ما ایرانی‌ها اگر به آینده جامعه خود اهمیت قائل هستیم. نباید به‌دنبال الــگوهای بی‌ارزش برویم و روانه‌ی سراب جستجوی آینده در میان تارو پود پوسیده گذشته نباشیم. روح خلاقیت و ابتكار را در جامعه زنده كنیم و پرورش دهیم. بیاموزیم كه در هر زمینه‌ای خلاقیت و ابتكار را سرلوحه خود قرار دهیم؛ منتظر معجزه‌ای از آسمان نباشیم، بلكه باید به فكر و خلاقیت خود متكی گردیم.
منبع : خبرگزاری ایسنا