یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شیخ فضل الله نوری و مکتب تاریخ نگاری مشروطه کسروی ؛ عناد با فرهنگ ستیز با تاریخ


شیخ فضل الله نوری و مکتب تاریخ نگاری مشروطه کسروی ؛ عناد با فرهنگ ستیز با تاریخ
این قلم، نخست در نظر داشت كه پروندأ یكایك مورخان نامدار مشروطه، اعم از ایرانی و خارجی (از ناظم الاسلام و یحیی دولت آبادی و ملكزاده و كسروی گرفته تا ادوارد براون و نیكی ر. كدی و سر پرسی سایكس و دیگرهای دیگر) را بگشاید و در كارنامأ فكری و سیاسی و قلمی آنها به دیدأ نقد و عبرت نظر كند و داوری را نیز، در فرجام، به خوانندگان نكته سنج این دفتر واگذارد. مواد و مصالح لازم برای این كار نیز، به لطف حق، فراهم آمد. ظرفیت محدود این دفتر، اما، تاب چنین بررسی گسترده ای را نداشت و از این روی، این كار (كه ضرورتی شایان دارد) به فرصت و مجال دیگری واگذار شد كه از درگاه حضرت حق، امید توفیق انجام آن را داریم.
اما، برای آنكه كتاب حاضر یكسره از چنین موضوع مهمّی خالی نباشد، نمونه وار، به بررسی و نقد آراء و نظریات یكی از مورّخان صاحب نام و تأثیرگذار در مكتب تاریخ نگاری مشروطه می پردازیم و پاره ای از اظهارات و داوریهای وی، و فراتر از آن، نوع رویكردش به واقعیات تاریخ این سرزمین، و عوامل مؤثر در تكوین و تكوّن آن، را با موازین علمی و تحقیقی، محك می زنیم و او كسی نیست جز احمد كسروی.
● عناد با فرهنگ، ستیز با تاریخ!
(نقدی بر دیدگاههای تاریخی سید احمد كسروی) احمد كسروی (۸۰۳۱ ق - ۴۲۳۱ ش) یكی از مشخص ترین چهره های مكتب تاریخ نگاری معاصر ایران است كه دو كتاب مشهور وی: «تاریخ مشروطأ ایران» و «تاریخ هجده سالأ آذربایجان»، در ۰۷ سال اخیر مصدر و محور بسیاری از دیدگاهها و داوریهای تاریخی قرار گرفته و احیاناً مندرجات آن، همچون محتویات دیگر آثارش، جای جای توسط مورخان و اندیشمندان، نقد شده است. (۹۹۴) بررسی صحت و سقم گزارشها و داوریهای كسروی بر پایأ اسناد و مدارك معتبر تاریخی، آزمون خوبی برای درك میزان صحت و اصالت «مكتب تاریخ نگاری مشروطه» است.
برای سنجش میزان درستی و اعتبار مندرجات تاریخ مشروطأ كسروی، بایستی توجه داشت كه بررسی نگارشهای تاریخی وی - از «تاریخ مشروطه» گرفته تا «تاریخ پانصد ساله خوزستان» و غیره - نباید جدا و بریده از كل ّ اندیشه و آثار مكتوب او، و این همه نیز، مجرّد از نقش یا نقشهایی صورت گیرد كه وی در طول زندگی بر عهده داشته است. اهمیت و ضرورت این توجه همه جانبه به كلیت اندیشه و عملكرد كسروی (در مقام نقد اظهارات تاریخی وی راجع به مشروطیت)، از آن رو است كه كسروی - گذشته از شأن تاریخ نگاری - آثار بسیاری نیز در رشتأ مباحث مربوط به زبان، ادب، اجتماع، سیاست و فرهنگ كشورمان دارد، و در همین راستا، باید از اظهارنظرهای تند و بی پروای وی در بارأ باورها و رسوم مذهبی هموطنان مسلمان و شیعی خویش یاد كرد كه با واكنش شدید آنان روبرو شده و نهایتاً به مرگ خونین وی انجامیده است.
بسیاری از اندیشمندان، مواضع تند كسروی نسبت به اسلام و روحانیت شیعه را بر نتافته و صراحتاً آن را خام و غرض آلوده می شمارند. اما نسبت به دیدگاهها و داوریهای تاریخی وی، چنین اجماع یا شهرتی وجود ندارد. برخی، میان اظهارات كسروی دربارأ تاریخ ایران (فی المثل رویداد مشروطیت) با سخنان و داوریهای همو راجع به باورها و عقاید شیعی تفكیك می كنند و در عین بی اعتبار خواندن و تعصب آلود شمردن دومی (یعنی اظهارات و داوریهای كسروی نسبت به اسلام و روحانیت)، گزارشها و تحلیلهای وی در بارأ تاریخ ایران و مشروطیت را ارزشمند و درخور قبول می شمارند، اما برخی از صاحب نظران، این تفكیك را امری غیر واقعی و موهوم شمرده و معتقدند كه جهت گیریها و كنشهای خصمانه و غرض آلود كسروی، دقیقاً در گزارشها و تحلیلهای وی از حوادث تاریخ مشروطیت نیز به چشم می خورد. لذا به گمان آنان: بررسی نگارشهای تاریخی كسروی - از «تاریخ مشروطه» گرفته تا «تاریخ پانصد ساله خوزستان» و غیره - نباید جدا و بریده از كل ّ اندیشه، آثار و مدّعیات بعضاً غریب او دربارأ اسلام و تشیع، و این همه نیز مجرّد از نقش یا نقشهایی صورت گیرد كه وی در طول زندگانی بر عهده داشته است: از عضویّت در لژ ماسونی «انجمن آسیای همایونی لندن»(۰۰۵) توسط میرزا محمّد خان بهادر (حاكم سیاسی انگلیسها در كربلا) تا همسویی با رضاخان و بهره وری از حمایت رژیم پهلوی تا ادعای پاكدینی و برانگیختگی! و نقش پل گونأ وی (با حمله به مذهب و باورهای دینی) در گرایش نسل جوان (پس از شهریور بیست) به سوی حزب توده و آموزه ها و مواضع الحادی آن. . .
▪ در سنجش میزان درستی و اصالت مندرجات «تاریخ مشروطأ» كسروی، می توان موضوع را از دو زاویه و منظر، مورد كاوش قرارداد:
۱) میزان بی طرفی، امانت و صداقت كسروی در نقل حوادث و رویدادها.
۲) میزان صحّت، عمق و جامعیت تحلیلها و داوریهای وی دربارأ رویدادهای مزبور.
ضمناً، با توجه به آنكه تاریخ مشروطأ كسروی در سالهای اوج خفقان و اختناق رژیم دیكتاتوری نگارش یافته و خود نیز (چنانكه خواهیم دید) از حمایت نهان و آشكار آن رژیم بهره مند بوده است، بایستی به نقش ویژه ای نیز كه وی در آن برهه از تاریخ ایفا كرده توجه كافی مبذول داشت.
● احمد كسروی در چند سطر
سید احمد كسروی در سال ۸۰۳۱ قمری در تبریز متولد شد و در همان شهر نیز به تحصیل علوم دینی پرداخت. در ۳۳۳۱ در مدرسأ موریال اسكول كه آمریكاییها آن را دائر كرده بودند زبان انگلیسی را آموخت و ضمناً در همان مدرسه به تدریس ادبیات عربی و فارسی پرداخت. ۸۹۲۱ شمسی عضو وزارت دادگستری شد، بعد كناره گیری كرد و مدتی آموزگار زبان عربی در مدرسأ ثروت شد. سپس دوباره به خدمت وزارت دادگستری بازگشت و در مدت خدمت ده سالأ خویش در آن وزارتخانه مقامات زیر را طی كرد: عضویت استیناف مازندران، ریاست دادگستری اردبیل و زنجان و خوزستان. دادستانی تهران و خراسان.
عضویت دیوان عالی جنایی، و ریاست محاكم بدایت. آنگاه از كار قضاوت دست كشید و به وكالت دعاوی پرداخت و نهایتاً در ۰۲ اسفند ۴۲۳۱ شمسی، زمانی كه به اتفاق منشی خود حدادپور در شعبأ ۷ بازپرسی دادگستری حضور داشت، مورد حملأ ناگهانی دو تن مسلّح (از جمعیت فدائیان اسلام) قرار گرفت و جان باخت. تألیفات وی بالغ بر ۳۶ جلد كتاب و رساله می شود. (۱۰۵)
شهرت كسروی، عمدتاً مرهون تكرویهای فكری و عملی، به ویژه تألیفات بحث انگیز او می باشد كه پیرامون موضوعات گوناگون (تاریخی، لغوی، ادبی، عرفانی، اجتماعی، سیاسی و دینی) به رشتأ تحریر در آورده است و اساساً همین مخالفتهای «بی پروا» با باورها و عقاید اصولی هموطنان مسلمان خویش (همچون نگارش كتاب «شیعیگری» بر ضدّ عقاید تشیع، و سوزاندن برخی از كتب مذهبی و عرفانی نظیر مفاتیح الجنان و دیوان سعدی و حافظ) بود كه به بحثها و جنجالهای زیادی در زمان او دامن زد و نهایتاً موجبات خشم مسلمانان و تكفیر و قتل وی را فراهم ساخت.
برخورد تند كسروی با آیین تشیع و پیشوایان آن، بسیاری از آثار وی (از آن جمله: تاریخ مشروطأ ایران) را پوشش داده و بررسی این مسئله، می تواند نقطأ شروع خوبی برای آشنایی با «زاویأ نگاه» و «شیوأ عمل» وی در عرصأ تاریخ نگاری مشروطیت باشد.
نویسنده :علی ابوالحسنی (منذر)
۹۹۴- برای نقد كسروی ر. ك، محمد قزوینی: یادداشتهای قزوینی، چ ۳، انتشارات علمی، تهران ۳۶، ۲۲۶.۸؛ مجتبی مینوی: نقد حال، ۲۵۰۶. -۷۰۵؛ ملك الشعرای بهار: نقد حال، همان، و نیز ر. ك، به یاد میهن؛ زندگی و شعر ملك الشعرای بهار، كامیار عابدی، صص ۲۷-۴۷؛ تقی زاده: زمینأ انقلاب مشروطیت ایران (سه خطابه)، ص ۷۴ -۸۴؛ مقالات تقی زاده، به كوشش ایرج افشار، ۲.۸۷۱؛ حبیب یغمایی: اسناد مطبوعات (۶۸۲۱-۰۲۳۱ ش)،
۱.۳۵۳-۶۵۳، نامأ یغمایی به علی اصغر حكمت وزیر معارف و اوقاف وقت؛ ادیب السلطنأ سمیعی: قربانیان باور و احزاب سیاسی ایران، ص ۰۰۱، شعر ادیب السلطنه (رئیس انجمن ادبی ایران) در اعتراض به كتابسوزی كسروی)؛ ابراهیم فخرایی: سردار جنگل، ص ۴؛ جلال آل احمد: در خدمت و خیانت روشنفكران، صص ۶۲۳-۷۲۳ و كلا¤ ص ۲۲۳ به بعد، صادق هدایت: خاطرات علی جواهر كلام، ۳۹؛ سعید نفیسی: پژوهشگران معاصر ایران، هوشنگ اتحاد، ۴.۴- ۵؛ نورالدین چهاردهی: داعیان پیامبری و خدایی، سازمان چاپ و انتشارات فتحی، تهران ۶۶ ؛ احسان طبری: آورندگان اندیشأ خطا در دوران ستمشاهی، مندرج در: كیهان فرهنگی، سال ۳۱، ش ۰۳۱ و ۱۳۱ و نیز كتابی با نام «آورندگان اندیشأ خطا؛ سیری در احوال صادق هدایت و احمد كسروی»؛ ابراهیم صفایی: پنجاه خاطره از پنجاه سال، ص ۳۵۱؛ احمد سروش: مدعیان مهدویت از صدر اسلام تا عصر حاضر، صص ۵۳۱-۱۴۱؛ مهدی ملكزاده: تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۱.۸؛ حسن معاصر در پایان كتاب خود: تاریخ استقرار مشروطیت در ایران؛ عبدالحسین نوایی: تاریخ معاصر ایران، سال ۸، ش ۲۳، زمستان ۳۸، ص ۷۱۲؛ محمدرضا حكیمی: بیدارگران اقالیم قبله، صص ۶۵۱-۰۶۱؛ نصرالله صالحی در مقدمه بر: كتاب «هجوم روس و اقدامات رؤسای دین برای حفظ ایران»، تألیف سید حسن نظام الدین زاده، به كوشش نصرالله صالحی، صص ۳۱- ۵۲؛ و. . .
۰۰۵ -پیرامون این مسئله، در ادامأ بحث، به تفصیل سخن خواهیم گفت.
۱۰۵- ر. ك، شرح حال رجال ایران. . . ، مهدی بامداد، ۵ .۱۲-۲۲.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید