شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


طرح بوش برای کاهش وابستگی به نفت خارجی


طرح بوش برای کاهش وابستگی به نفت خارجی
دکتر خطیب، نایب رئیس افتخاری «شورای جهانی انرژی»، با ارائه مقاله ای در شماره اخیر نشریه «بررسی اقتصادی خاور میانه» (میس) که ۱۳ ژانویه ۲۰۰۶ به چاپ رسید، به بررسی وضعیت بازار نفت جهان و طرح جورج بوش، رئیس جمهوری آمریکا، درباره کاهش وابستگی این کشور به نفت خارجی پرداخت که در پی می آید.جورج دبلیو بوش در سخنرانی سالانه خود در کنگره آمریکا در ۳۱ ژانویه (۱۱ بهمن) اظهارات مهمی بیان داشت که در آن به راهبرد انرژی درآمریکا به طور جدی اشاره شده است. وی در مهم ترین بخش از سخنانش اظهار داشت: آمریکا به نفتی وابسته است که به طور معمول از مناطق بی ثبات دنیا وارد می شود.
بوش همچنین در ادامه سخنانش گفت: با توجه به استعدادها و فناوری های مدرن در آمریکا، این کشور می تواند به هدف بزرگ تری دست یابد و آن وارستن از اقتصاد وابسته به نفت و اعلام نا وابستگی به نفت خاورمیانه است. وی در ادامه افزود: ما باید سرمایه گذاری های خود درباره انرژی های جانشین، از جمله اتانول گیاهی و چوب، انرژی های خورشیدی، بادی، همچنین فناوری های پاک در زمینه استفاده از زغال سنگ را افزایش و ساخت نیروگاه های هسته ای جدید و مطمئن را گسترش دهیم. پیشرفت در این فناوری و سایر فناوری ها، به ما کمک خواهد کرد که به هدف بزرگ تری دست یابیم و آن کاهش واردات نفت از خاورمیانه به میزان بیش از ۷۵ درصد تا سال ۲۰۲۵ است. هرچند که این وابستگی موضوعی مربوط به گذشته است.
در واقع، چنین هدف هایی بسیار متعادل تر از آنچه هستند، به نظر می آیند. آمریکا کمتر از ۲۰ درصد از نفت خود را از کشورهای حوزه خلیج فارس تامین می کند؛ بنابراین این گفته: «وابستگی ما به نفت خاورمیانه موضوعی مربوط به گذشته است» چه مفهومی دارد؟!
محوریت راهبرد جدید بوش بر اتانول تاکید دارد. تولید اتانول از دانه های غلات (ذرت) در آمریکا هنوز به یارانه های دولتی وابسته است، هرچند اتانول به دست آمده از نیشکر در برزیل با بهای امروزی بنزین رقابت می کند. با این حال، تولید اتانول برزیل تنها ۱۶۰ هزار بشکه در روز است، که درقیاس با مصرف روزانه نفت در آمریکا (حدود ۲۰ میلیون بشکه در روز که همچنان نیز رو به افزایش است) بسیار ناچیز می نماید.
این در حالی است که وسایل و لوازم مورد نیاز برای فرآوری اتانول مانند زمین، فضا، آب و ... بسیار بیشتر از لوازم مورد نیاز برای فرآوری نفت و تبدیل آن به سوخت مصرفی است؛ از این رو استفاده از اتانول به جای نفت چندان مقرون به صرفه نخواهد بود.
آنچه بیشتر مردم از درک آن عاجزند، آن است که زی توده (بیوماس) و یا تولید اتانول،نیازمند مصرف مقادیر قابل توجهی سوخت های فسیلی برای فرآیند ساخت سوخت های نا متعارف همانند اتانول است؛ بنابراین چنین سوختی که بسیار هزینه بر است، نمی تواند جانشینی مناسب برای نفت باشد که به هر حال تولید و فرآوری آن به مراتب ارزان تر و راحت تر است.
رئیس جمهوری آمریکا بر اهمیت انرژی هسته ای در آینده که بسیار هم از آن حمایت شده است، تاکید دارد. این نوع انرژی پیش از این امتحان خود را پس داده است، یعنی بسیار مطمئن است و می توان از آن به عنوان یک منبع انرژی پاک و سالم استفاده کرد. این نوع انرژی همچنین می تواند به طور غیر مستقیم از طریق تولید هیدروژن برای پیل های سوختی و ماشین های الکتریکی استفاده شود، اما در کشوری که بیش از سه دهه حتی یک نیروگاه هسته ای (یا یک پالایشگاه) نساخته و درهمین حال، فرهنگ غالب بر این کشور«انرژی هسته ای» عنوان شده است، چنین سخنانی اندكی اغراق آمیز به نظر می آید.آمریکا با آن که ظرفیت استفاده از این نوع انرژی را دارد، اما از آنجا که معتقد است: «ضرر استفاده از آن باید در جای دیگر باشد، نه در حیاط پشتی خانه من»! نیك می داند که نقش این نوع انرژی هم در چرخه سوخت این کشور و هم در عرصه انرژی بین المللی به مرور در حال کم رنگ شدن است و به رغم اظهارات شجاعانه اش، این مهم چندان پایگاه عملی ندارد.
●تغییر در لحن و کلام
مهم ترین بخش سخنرانی بوش به تغییر لحن و کلام وی بازمی گردد. تاکید وی بر منابع انرژی های نو، لحن صدای او را همانند دموکرات ها کرده بود. بوش پیش از این، هیچ گاه تا به این اندازه بر این مسئله تاکید نکرده بود. علاوه بر اتانول و انرژی هسته ای، وی بر استفاده از باتری های با کارآیی بهتر در خودروهای برقی و نیز خودروهای دوگانه سوز، ماشین های هیدروژنی و استفاده از فناوری های انرژی خورشید و باد نیز تاکید فراوان کرد، اما آیا تاکید بر استفاده از این انرژی ها توجیه پذیر است؟ در اینجا یک تصور غلط درباره نقش و آینده چشم انداز استفاده از انرژی های نو و تجدید پذیر به وجود آمده است که تنها به سیاستمداران محدود نمی شود. چنین منابعی بسیار پر هزینه، دوره ای، ناکارآ و غیر تجاری هستند. همچنین فرآوری آنها به فضایی بزرگ و حمایت منابع انرژی فسیلی نیاز دارد که در این صورت بسیار پر هزینه است و دست کم تاچند دهه قادر نخواهند بود با منابع انرژی های فسیلی رقابت و چالشی در این زمینه ایجاد کنند.
در سه دهه گذشته، سیاستمداران و دانشمندان درباره چشم اندازهای امید بخش و زود هنگام استفاده از منابع انرژی های نو و تجدید پذیر بسیار سخن گفته اند، اما تاکنون هیچ اتفاق جالب توجهی در این زمینه به وقوع نپیوسته است و به نظر نمی آید که درچند دهه آینده نیز این مهم جامه عمل به خود بپوشد.
آینده انرژی به آن میزان منابع نفت و گازی وابسته است که ما در اختیار داریم (که بسیار فراوان و در حال افزایش هستند) و بازار آن را به ما دیکته می كند، هرچند دیدگاه های زیست محیطی نیز به مرور نقش عمده تری را در این زمینه ایفا می کنند.
بی گمان با استفاده از فناوری های جدید، به پیشرفت های بسیار زیادی در این زمینه رسیده ایم؛ رسیدن به کارآیی انرژی در آمریکا از سال ۱۹۷۳.این روند در آینده نیز همچنان ادامه خواهد داشت. جالب توجه است بدانیم اقتصاد آمریکا که به طور متوسط نرخ رشدی معادل ۳ درصد در سال های ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۵ داشته،رشد مصرف نفت آن در این سال ها تنها حدود ۵/۰ درصد بوده است.
هرچند خودروهای آمریکایی هنوز حدود ۹ میلیون بشکه در روز نفت این کشور را مصرف می کنند و این میزان از مصرف به رغم سخنان شجاعانه جورج بوش، در۲۵ سال آینده نیز کاهشی نخواهد داشت، با این حال، از میان ۳۵۰ میلیون ناوگان خودروهای آمریکایی، تنها ۳۰ تا ۳۵ میلیون از آنها تا سال ۲۰۳۰ به خودروهای دوگانه سوز تبدیل خواهند شد، یعنی کمتر از ۱۰ درصد این ناوگان.ناکارآیی سیستم انرژی این کشور، به ویژه فرهنگ مصرف بیشتر گاز در آمریکا، برای تغییر به ده ها سال زمان نیاز دارد.
●افزایش قیمت بنزین
آنچه رئیس جمهوری آمریکا فراموش کرد در سخنرانی خود به آن اشاره کند، تنها سخنانی بود که می توانست نتیجه ای در بر داشته باشد، یعنی افزایش بهای بنزین در جایگاه های عرضه سوخت. بنزین درآمریکا ارزان است، نه تنها با استانداردهای اروپا بلکه با استانداردهای تمام کشورهایی که همانند آمریکا واردکننده اصلی نفت به کشورشان هستند. دولت كنونی آمریکا، همانند دولت های پیشین، قصد ندارد مالیات بر بنزین را بیش از این افزایش دهدکه این مسئله شاید به علت ترس از رانندگان عصبانی آمریکایی باشد. با توجه به میزان تورم در این کشور، بهای كنونی بنزین درآمریکا به مراتب کمتر از بهای این ماده سوختی در سال ۱۹۸۱ است.
در همین حال، «اداره بودجه کنگره» که سازمانی بی طرف است، در سال ۲۰۰۴ برآورد کرد که چنانچه مالیات بنزین برای هر گالن ۴۶ سنت در نظر گرفته شود، می تواند مصرف بنزین را در۱۴ سال آینده بیش از۱۰ درصد کاهش دهد، هرچند این مسئله تا به امروز به صورت قانون در نیامده وهم اکنون مالیات هرگالن بنزین تنها ۱۸ سنت است.
توجه به قیمت های داخلی در این کشور درباره فرآورده های نفتی و افزایش آنها به رغم آن که از مسائل اصلی دولت های آمریکا بوده، اما تنها موردی بوده است که همه دولت ها از اقدام به آن خودداری کرده اند؛ از این رو به عکس اظهارات بوش، آمریکا روز به روز به نفت معتادتر و به واردات آن از «مناطق بی ثبات» دنیا، به ویژه خلیج فارس، بیشتر وابسته می شود. با توجه به مطالب گفته شده، می توان دریافت که ادعای «مناطق بی ثبات» نیز چندان درست نیست، زیرا ثابت شده است عرضه نفت از این منطقه، بیشتر از آنچه کارشناسان از آن می هراسند، امنیت دارد.
واقعیت بازار نشان می دهد که آمریکا به جای جانشین کردن ۷۵ درصد از واردات نفتی خود از خاورمیانه تا سال ۲۰۲۵، سال به سال، بیشتر به نفت این منطقه وابسته می شود. بر همین اساس، چندی پیش،پیش نویس لایحه ای با عنوان «خودرو و گزینه های سوختی برای قانون امنیت ملی آمریکا» تقدیم کنگره شد. این لایحه به سازندگان خودرو در آمریکا پیشنهاد می دهد که با وام های دولتی که از این طریق به آنها داده می شود، سرمایه گذاری های خود را روی ساخت خودروهایی متمرکز کنند که با بنزین کار نمی کنند. در واقع، خط مونتاژ خود را بر افزایش تولید خودروهای دوگانه سوز، برقی، هیدروژنی و ... قرار دهند.اگر چنین لایحه ای به تصویب برسد، مصرف نفت در این کشور تا سال ۲۰۱۵حدود ۵/۲ میلیون بشکه در روز و تا سال ۲۰۲۵، حدود ۷ میلیون بشکه در روز کاهش می یابد که این کار بسیار شدنی تر از پیشنهادهایی است که رئیس جمهوری آمریکا در این زمینه ارائه كرده است.
منبع: نشریه بررسی اقتصادی خاور میانه (میس)
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید