یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نفت و نقمت اقتصاد ایران


نفت و نقمت اقتصاد ایران
درآمد باد آورده نفت به دلیل سهل الوصول بودن علاوه بر ایجاد احساس بی نیازی، کاهش انگیزه کار و تولید در مردم و وابستگی زیاد به واردات سبب روی کار آمدن مدیران ناکارآمد در سطوح مختلف کشور شده است.به تاریخ ۵/۳/۸۷ یادداشتی با عنوان «نفت دارایی دولت با ابزار توسعه» به قلم آقای غلامحسین کرباسچی در روزنامه «سرمایه» چاپ شده بود که در آن نوشته آمده است «قبول این نظریه که در ایران نفت به جای نعمت نقمت بوده است، خطاست.» شایان ذکر است آقای کرباسچی در ابراز چنین عقیده ای تنها نبوده و کارشناسان دیگری هم در نوشته های خود به چنین نتیجه گیری هایی رسیده اند اما بنده بنا به دلایلی که ذکر خواهد شد برخلاف نظر ایشان بر این باورم که این درآمد نفت بوده است که با اثر گذاشتن بر روحیه تلاش و پویایی مردم سبب به بیراهه کشیده شدن اقتصاد کشور شده است البته این بخش از فرمایشات آقای کرباسچی که «مدیران کشور ما آینده نگر نیستند» صحیح است اما نکته ای که به آن توجه نمی شود این است که ضعف مدیریت ها در ایران و بر مسند قدرت ماندن مدیران بی کفایت خود ریشه در جریان دلارهای نفتی دارد.
حال باید دید چگونه یک نعمت (درآمد نفت) به یک عامل مخرب اقتصادی تبدیل می شود؟ ابتدا به نوشته های چند کارشناس خارجی اشاره می شود. یکی از اقتصاددانان دانشگاه هاروارد اندرو وارهر که به آثار روانی درآمد نفت در روحیه تلاش و پویایی مردم پرداخته معتقد است درآمد آسان افراد را از تحرک در راه رشد بازداشته است بنابراین نفت دراین کشورها بازدارنده رشد اقتصادی بوده است. مایکل راس از دانشگاه کالیفرنیا هم معتقد است درآمد نفت در کشورهای صادرکننده آن پوششی نامناسب بر ناکارآمدی اقتصاد و پنهان نگاه داشتن عدم کارایی مدیران است. دکتر جفری ساکس از دانشگاه کلمبیا با مطالعاتی که در سال ۱۹۹۵ در کشورهای در حال توسعه انجام داده است نتیجه گرفته که میزان رشد ممالک در حال توسعه غنی (صادرکننده مواد اولیه) در بخش صنایع کمتر از ممالک فقیر بوده است. مطالعات انجام گرفته در صندوق بین المللی پول هم نشان می دهد کشورهای در حال توسعه دارای منابع نفت، انگیزه های لازم برای کار به دلیل فروش نفت ندارند.
در تایید نظریه دکتر جفری ساکس می توان رشد صنعتی ایران را با رشد صنایع کشور همسایه ترکیه مقایسه کرد که فاقد نفت و گاز است. ایران تا اوایل دهه ۱۳۵۰ (زمان جهش زیاد در قیمت نفت) از نظر تولیدات کالاهای صنعتی در موقعیت بهتر از ترکیه قرار داشت تا جایی که کفش به کشور روسیه و پارچه به انگلستان صادر می کرد اما اکنون واردکننده کفش از چین و پارچه و ... از کره جنوبی و هند و کشورهای دیگر هستیم اما ترکیه که طی سه دهه گذشته با کار و تلاش زیاد و برنامه ریزی صحیح در حال صنعتی شدن بوده است طبق آمار سال ۲۰۰۶ میلادی، در آن سال ۹۵ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشته است. در حالی که صادرات غیرنفتی ایران به یک دهم آن رقم هم نمی رسد.پس بی جهت نیست تورگوت اوزال رئیس جمهور فقید ترکیه گفته بود: «عجب سعادتی که ما نفت برای صادرات نداریم و مجبور بوده ایم کار و تلاش بیشتری انجام دهیم.» بدون تردید اگر ایران هم از داشتن «نعمت» نفت محروم بود و دولت درآمدهای سهل الوصول نداشت اقتصاد کشور تا این اندازه دولتی نمی شد. پس باید پذیرفت درآمد سرشار نفت که تماماً در اختیار دولت قرار گرفته و هزینه می شود سبب روی کار آمدن مدیران ناکارآمد وابسته به نهادهای قدرت شده است و سالانه نصف بودجه کشور هزینه پوشش ندانم کاری های این مدیران می شود. اگر نفت صادراتی نداشتیم مدیرانی که «آینده نگر» نیستند به بن بست رسیده و کنار گذاشته می شدند.
ایران نیز همان مسیری که ترکیه ، مالزی و... پیموده اند، می رفت. اکنون بعضی از اقتصاددانان دلسوز کشورمان با آگاهی از خطرات ادامه تصدی گری دولت در اقتصاد مقالاتی در جراید منتشر کرده و خواهان آزادسازی اقتصاد می شوند غافل از اینکه تا درآمد نفت است و کلید صندوق ذخیره ارزی در اختیار دولتمردان قرار دارد تا هر وقت اراده کنند از آن برداشت کنند، توصیه ها و پیشنهادات آنها گوش شنوا نخواهد داشت مگر اینکه همانطوری که مقام ارشد مملکتی اظهار داشته است «هیچ راهی نداریم، دعا کنیم ریشه های دلارهای نفتی بخشکد تا به ملتی عاقبت اندیش بدل شویم.» حدود ۲۳ سال پیش بنده هم در کتاب «اوپک و اثرات تخریبی تطبیق قیمت نفت ۱۳۶۴» که با سرمایه وزارت نفت به چاپ رسید درآمد نفت صادراتی را به عنوان نقمتی برای اقتصاد ایران تحلیل کردم .
این نحوه تحلیل بنده از درآمد نفت چون برای اولین بار عنوان می شد برای بعضی ها غیرقابل هضم بود تا جایی که یکی از مدرسین دانشکده نفت در نقدی در مجله نشر دانش این حقیر را متهم به فقر دانش اقتصادی، پریشان اندیشی، ترک اندیشه تعقل و امثال اینها کرد که چرا اصرار دارم از درآمد نفت شر بسازم. خوشبختانه از دهه گذشته مشکل آفرینی درآمد نفت برای ایران مورد تایید بیشتری قرار گرفته است به طوری که محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری شان در مصاحبه ای این پرسش را مطرح ساختند که آیا نفت برای ایران نعمت بوده است یا نقمت؟ بعد پاسخ دادند که ۸۰ سال صدور نفت خام برای ما توسعه خام آورده است. این تنها دولتمردان ایران نبوده اند که به شر بودن نفت آگاهی پیدا کرده اند. پابلو میرز و آ لفونزو وزیر نفت سابق ونزوئلا هم گفته است: «نفت مدفوع شیطان است.» او با اشاره به مشکلات اقتصادی کشورش می گوید: «این ماده لعنتی برای ما بدبختی به ارمغان آورده است.» این گفته وزیر نفت ونزوئلا در مورد کشور ما هم صادق است. ۱۰ سال پیش که نفت صادراتی بشکه ای۱۰ دلار فروخته می شد به نسبت سطح زندگی مردم بهتر از حالا بوده است. اکنون با نفت با قیمت بشکه ای ۱۱۴ دلار شاهد نرخ تورم، فساد مالی و مشکلات اجتماعی بیشتری هستیم.
در خاتمه جهت درک بیشتر اثرات ویرانگر درآمد نفت به افزایش علاقه رهبران کشورهای صادرکننده نفت خاورمیانه به افزایش بودجه های دفاعی و خرید پیشرفته ترین تجهیزات جنگی اشاره می شود که حاصل آن شروع جنگ های منطقه ای نظیر حمله ارتش عراق به ایران و کویت بود. این انباشت تجهیزات جنگی کشنده در زرادخانه عراق بود که صدام حسین را به فکر استفاده از آنها و تجاوز به خاک کشور ما انداخت. حاصل آن علاوه بر صدها هزار شهید، چند صد میلیارد دلار خسارات مالی و ویرانی برای ما بود. مسلماً اگر درآمد سهل الوصول نفت نبود این جنگ نمی توانست مدت هشت سال ادامه پیدا کند یا اصلاً شروع نمی شد. *استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
دکتر امیر باقرمدنی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید