دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


میانبر علم به آینده


میانبر علم به آینده
● سیری در تاریخچه داستان‌های علمی – تخیلی
داستان علمی تخیلی از جمله ژانر ها یی است كه در كشور ما با یكسو نگری همواره به دیده تحقیر نگریسته شده از این رو كمتر نویسنده ای تمایل به نوشتن این گونه داستان ها از خود نشان داده است مقاله زیر مختصری است از تاریخ وچرایی به وجود آمدن داستان های علمی تخیلی در جهان و بررسی عقب ماندگی نویسندگان ما در این مورد.
پیش‌بینی و آینده‌نگری جوامع بشری یكی از جذاب‌ترین وسوسه‌های نویسندگان دنیا بوده و به همین خاطر فهرست پرشماری از نویسندگان و اهل قلم را می‌توان در زمره خالقان آثار علمی تخیلی برشمرد.
تخیل و بال پر دادن به توسن خیال, اصلی‌ترین خمیرمایه برای نویسندگان آینده‌نگر جهت خلق آثار بیاد ماندنی در زمینه كتابهای علمی –تخیلی بوده و هست و میلیون‌ها صفحه و هزاران جلد كتاب هم, برای ارضای روحیه آینده‌“گری و قوه تخیل نویسندگان خیال‌پردازی كه تصویر آینده بشر را در خلال سطور كتابهای خویش ترسیم كرده‌اند كافی نیست. قدرت تخیل و خلاقه این نویسندگان كه بیشتر آنان نابغه و دانشمند زمان خود بوده‌اند تاكنون منشا اختراعات و اكتشافات بسیاری بوده و اغراق نیست كه گفته شود پیشرفت علم و تكنولوژی تا حدود بسیاری مدیون همین نویسندگان است چرا كه هر اختراعی ابتدا در ذهن شكل می‌گیرد و سپس به مرحله اجرا و تولید می‌رسد برای نمونه می‌توان از ژول‌ورن فرانسوی نام برد كه دهها اختراع با الهام از داستانهای وی ساخته شده است. اما براستی داستانهای علمی تخیلی چیست؟
داستان علمی – تخیلی تركیبی از دانش های رنگارنگ بشری است آفریده‌ای از ممكن ها و ناممكن ها كه تنوعی دلپذیر و شگفتی‌آور را در قالب داستان به ارمغان آورده است.
امروزه از داستان علمی – تخیلی به عنوان ادبیات هشدار دهنده، ادبیات گریز و ادبیات پیشگویی كننده نام برده می‌شود به این معنا كه داستان علمی تخیلی درباره آینده هستی و كره زمین هشدار می‌دهد و دست به پیش‌بینی و پیشگویی می‌زند.
از مهمترین ویژگی‌های این نوع داستان تغییر زمان است. تغییر زمان از حال به آینده، از آینده به گذشته یا گذشته به آینده و یا سایر صور زمان، نكته جالب اینكه در این نوع داستان‌ها همیشه یك تكنولوژی برتر وجود دارد. حتی وقتی به زمان گذشته هم می‌رویم از زندگی انسانهای نخستین صحبت نمی‌كنند. بلكه ازموجودات فضایی كه در گذشته به زمین آمده‌اند سخن به میان می آید.
باید دانست كه نویسندگان برجسته داستانهای علمی – تخلی در درجه نخست دانشمند نابغه علوم قیاس كرد. زمان خود بوده و سپس نویسنده، پس نباید صرفا كار آنان را با سبكهای ادبی و تكنیك‌های داستانی قیاس كرد.
ایزاك آسیموف نویسنده برجسته كه بیش از ۵۰۰ جلد كتاب علمی –تخیلی نوشته می‌گوید:«من سعی نمی‌كنم شاعرانه یا به سبك ادبی عالی بنویسم .می‌كوشم تا صرفاً ساده بنویسم و شاید خوش اقبالی من باشد كه چنان واضح می‌اندیشم كه نوشته‌ام» آسیموف اذعان دارد كه هرگز آثار همینگوی فیتز جرالد، كافكا و ماركز را نخوانده و با شعر و رمانهای قرن بیستم بیگانه است.
آرتورسی كلارك دانشمند و فیزیكدان و نویسنده كتابهای علمی تخیلی معاصر می‌گوید «من درنوشتن داستانهای علمی تخیلی به اصول علمی كاملاً پایبندم و تاكنون نشده مطلبی بنویسم كه وقوع آن به نظرم غیرممكن باشد.»
ذكر این نكته ضروری است كه هر تخیل لگام گیسخته‌ای را به صرف اینكه به موضوعات علمی و تخیلی می‌پردازد, نمی‌توان داستان علمی و تخیلی نامید چه بسیارند كسانی كه در داستانهای خود تصاویری خیالی را با حوادت نامتحمل می‌آمیزند و به اصطلاح خود داستان علمی و تخیلی می‌نویسند در حالی كه از این موضوع غافل هستند كه دوران چنین داستانهایی به سر آمده است.
فردریك براون در مقدمه كتاب «فرشته‌ها و سفینه‌های فضایی» انتشار یافته به سال ۱۹۵۴ مثال خوبی برای جداسازی علمی و تخیلی ارائه می‌دهد او از داستان شاه یونان(میداس) استفاده می كند. پادشاه به خدای (باكوس) خدمتی كرد و باكوس برای قدردانی اعلام كرد یك آرزوی او را تحقق خواهد بخشید. (میداس) آرزو كرد به هرچه دست می‌زند طلا شود آرزو برآورده شد و میداس در می‌یابد كه جویدن و گوارش غذای طلایی ناممكن ژول ورن معتقد بود علم نباید از اخلاق سریعتر پیش رود و در داستان‌هایش مسائل انسانی را در كنار مسائل علمی مطرح می‌كرد.
است و به زودی متوجه زیانهای آرزوهایش شد و از خدای خود خواست تا آرزویش را پس بگیرد كه پذیرفته شد.
این داستان بدون تردید تخیلی است و هیچكس هم انتظار ندارد چنین چیزی در دنیای واقعی اتفاق افتد فردریك سپس می‌گوید اجازه دهید داستان را به علمی – تخیلی بر گردانم: آقای میداس صاحب رستورانی در یونان بطور اتفاقی جان موجودی فضایی كه از طرف فورال كهكشان برای مشاهده زندگی و رفتار بشر به زمین آمده را نجات می دهد جایزه مشابه و درخواست مشابهی مطرح می‌شود:موجود فضای ماشینی می‌سازد و با آن فركانس مولكولی بدن آقای میدانس را طوری تغییر می‌دهد كه به هر چه دست می‌زند آن را تغییر می‌دهد این داستان، علمی – تخیلی است.
آسیموف می‌گوید «خواننده پس از مطالعه یك داستان علمی – تخیلی از خود می‌پرسد: آیا حوادث بیار آمده در داستان امكانپذیر است؟ اگر نه، چرا؟بررسی و پیگیری همین امر گاه خواننده را به مرحله‌ای می‌رساند و به او چیزهایی می‌آموزد كه صدها كلاس علمی قادر به این كار نیست»
این نوع داستان انبوه مشكلاتی را كه در طول زمان بر سر ما می‌بارد پیش‌بینی كرده و فریاد بر می آورد:(سد شكسته است به سوی تپه‌ها بشتابید!)اگردر گذشته كسی گوش نمی‌داد اكنون، مردم گوشهایشان را تیز كرده‌‌اند و چشمها را گشوده‌اند.
داستان علمی –تخیلی حتی در گذشته‌های دور زمانی كه افلاطون فیلسوف بزرگ و معلم اخلاق تلاش داشت تا آرمان شهر خود را پی‌ریزی كند نیز وجود داشت معلم اخلاق به مردم می‌گفت:اگر درختان را قطع می‌كنید نهال های تازه به جای آنها بنشانند. اگر دارویی را كشف كردید، با توجه به مفاهیم و باورهای دینی خود با آن چه می‌كنید؟ اگر داروی شما این امكان را فراهم آورد تا مردم به سن پیری برسند با پیران خود چه می‌كنید؟ اگر مردم را به خوابی پانصد ساله فرو ببرید و سپس بیدار كنید چه می‌شود؟
تمام این پرسشها از گونه داستان‌های علمی تخیلی هستند در واقع كتاب «جمهوری» افلاطون را به لحاظ بسیاری می‌توان از اولین اشكال داستان علمی و تخیلی نامید. چرا كه هرگاه انسان بكوشد تا شكلی سیاسی –اخلاقی را حل كند و به مفهوم تازه‌ای دست یابد در واقع مشغول روغنكاری ماشینی است تا بتواند به انسانها آزادی جدید بخشد تا در صلح و آرامش زندگی كنند.
● تاریخچه داستانهای علمی –تخیلی
اما واقعیت این است كه داستانهای علمی –خیلی پدیده‌ای جدید و حاصل صنعتی شدن دو قرن اخیر و انقلابهای علمی و اجتماعی است.
گرچه یونانیها نیز به سفر ماه و روباتها اندیشده‌اند اما در فضای تغییر و تحول كه مشخصه قرن ما و خصلت حیاتی– تخیلی است. زندگی نكرده‌اند علمی – تخیلی گرچه تنها شاخه ادبی عصر كنونی نیست، اما بدون تردید مهمترین مشخصه زمان ما و نشاندهنده جزر و مدهای حساس اجتماعی و روشنفكرانه معاصر است كه البته این نیز پدیده جدیدی نیست.
پیشرفت و اوج گیری واقعی علمی – تخیلی پس از صنعتی شدن اروپا و آمریكا به دست آمد. زمانی كه ناگهان هستی دروازه‌هایش را باز كرد و دیگر هیچ چیز غیرممكن نبود ماشین بر اریكه قدرت نشست تقدس یافت و به كمك آن هر چیزی امكان پذیر شد اكنون زمان اعتقاد به پیشرفت بی‌حد و مرز فرا رسیده بود.فرانسیس بیكن فیلسوف انگلیسی در قرن هفدهم میلادی در كتاب مشهور خود بنام «آتلانتیس‌نو» سرزمینی را به خوانندگان خود معرفی كرد كه مردمان آن از چنان تمدن و تكنولوژی برخوردار بودند كه انگلستان متمدن آن روزگار از آن بی‌بهره بود.
در سرزمین افسانه‌ای بیكن كه فرسنگ‌ها دورتر از جزیره بریتانیا بود مردمان آتلانتیس قادر بودند همچون پرندگان در آسمان به پرواز در آیند. آنها از كشتی‌هایی برخوردار بودند كه در زیر آب اقیانوس‌ها حركت كرده و از وسایلی بهره می‌بردند كه صدای آنان را تا فواصل دور منعكس می‌كرد.
و همه اینها در حالی بود كه انگلستان قرن هفدهم هنوز صاحبان بی‌رقیب دریا بودند. با این همه كتاب بیكن فرصت انتشار در زمان حیات این فیلسوف و سیاستمدار نامدار انگلیسی را نیافت و یك سال بعد از مرگ وی یعنی در سال ۱۶۲۷ میلادی منتشر شد.
البته بیش از بیكن هم لئوناردو داوینچی در ارتباط با پرواز انسان، ماشین‌های پرنده و سلاح های مدرنی كه قرنها بعد ساخته شدند پیشگویی‌هایی داشت ولی اهمیت كار بیكن در این نكته بود كه وی با ظرافت تمام تمامی تحولات و پیشرفت‌های زندگی آینده بشر در همه زمینه‌ها زندگی انسان در یك سرزمین افسانه‌ای را به تصویر كشیده بود.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی نوبت به ژول ورن فرانسوی رسید تا آمیزه‌گری‌های مشهور خود را در قالب رمانهای شیرین و جذاب بیان كند.
ژول ورن بزرگترین نویسنده‌ای است كه سبك نگارش داستان‌های علمی –تخیلی را پایه‌گذاری كرد از آغاز جوانی می‌گفت كه قصد دارد درباره شور و هیجان ماجراهای دل‌انگیز علمی بنویسد پیوسته مطالعه می‌كرد و در ریاضی و جغرافیا و ستاره‌شناسی اطلاعات بسیار داشت عاشق سفرهای دریایی بود و می‌گفت:نمی‌توانم شاهد و ناظر رفتن یك كشتی بزرگ از بندرگاه باشم. بدون آنكه همه وجودم به دنبال آن روان نشود.
ژول ورن معتقد بود علم نباید از اخلاق سریعتر پیش رود و در داستان‌هایش مسائل انسانی را در كنار مسائل علمی مطرح می‌كرد.
ژول ورن در كتاب سفر به اعماق زمین (۱۸۶۴) اعماق زمین را جستجو كرد و در كتاب از زمین تا ماه (۱۸۶۵) مردم را در داخل محفظه‌ای به ماه فرستاد و در زیر دریایی جالب ناتیلوس،‌ اقیانوس های زمین را پیمود زیر دریایی‌ای با فرشها و لوسترهای كریستالی و كاپیتانی نیمه مجنون به نام (نمو) كه قبلاً مهارجه بود این سفر در كتاب ۲۰۰۰۰ فرسنگ زیردریا (۱۸۶۹) انجام شد سپس همان كار را در هوا و در كتاب «ارباب هوا» انجام داد كه در آن مهندس رویو در سفینه ایی هوایی به نام آلباتروس به دور دنیا چرخید این سفینه از هوا سنگین‌تر بود و ۷۴ دكل ملخ‌دار داشت.
در رمان به خاطر پرچم (۱۸۹۶) دانشمندی دیوانه به نام توماس رخ، جنگی جدید به دنیا تحمیل می‌كند او از موشكهای هدایت شونده و كلاهك های شبیه بمب‌های هسته‌ای استفاده می‌كرد صد سال پس از انتشار «از زمین تا ماه» سفینه‌های آپولو ۱۰ به سوی ماه پرتاب شدند. وزن و ارتفاع این سفینه‌ها همان وزن و ارتفاع سفینه فرضی ژول ورن را داشت هر دو سفینه از فلوریدا در آمریكا پرتاب شده بودند محل بازگشت و فرود آپولوی ۹ تنها دو مایل با محل فرود سفینه ژول ورن فاصله داشت و این براساس زمان آن بسیار شگفت‌آور است.
بعد از ژول ورن و در نخستین سالهای قرن بیستم و با شتاب گرفتن تحولات برآمده از انقلاب صنعتی در اروپا نویسندگان و اندیشمندان آینده‌نگر هم عنان تخیل خود را رها كردند و دیگر آینده‌نگری در قالب كتاب‌های علمی – تخیلی مرزی برای خود نشناخت اما در حد فاصل اختراع ماشین بخار از سوی جیمزوات تا اختراع كشتی بخار لوكوموتیو و همچنین ساخت اتومبیل از سوی شركت فورد كه این وسیله نقلیه را از حالت تشریفاتی خارج ساخت و از اولین پرواز برادران رایت تا عمومی شدن استفاده از هواپیماو… فاصله آن قدر كوتاه بود كه حتی تخیل بشری نتوانست از این سر پیشرفت علمی جلو بزند تلفن، رادیو، تلویزیون، تلگراف، بی‌سیم و… همه اینها وسایلی بودند كه فرانسین بیكن ۳۰۰ سال پیش از اختراع آنها به پیش‌بینی ساختشان پرداخت بود.
بازار پیش‌بینی و آینده‌نگری در اواخر قرن نوزدهم میلادی و ابتدای قرن بیستم به شدت رونق گرفت.
در سال ۱۸۸۳ «آلبر روپیدا» یك نقاش و كاریكاتوریست فرانسوی كاریكاتورهایی از دنیای آینده را ترسیم كرد او در كاریكاتورهایش دستگاه كوچكی را ترسیم كرده بود به نام ویزفون كه به بشر این امكان را می‌داد كه از فاصله‌ی هزاران كیلومتری تصویر افراد دیگری را در آن مشاهده كرده و با آنان به صحبت بپردازد.
چند سال بعد در آن سوی دریای مانش «هربرت جورج ولفر» نویسنده انگلیسی با نوشتن ماشین زمان (۱۸۹۵) دنیا را به شگفتی وا داشت او اولین كسی بود كه مدعی شد آینده ممكن است هیچ شباهتی با گذشته نداشته باشد و اصلاً ممكن است به كلی با آن متفاوت باشد ولز در سال ۱۹۰۷ میلادی (رمان جنگ) هوایی را نوشت در این كتاب ولز با دقت به بیان جزئیات وحشتناك جنگ مدرن پرداخت به نحوی كه خواننده را به شدت دچار اضطراب روحی می‌كرد.
۷ سال پس از نوشتن كتاب (جنگ هوایی) جنگ جهانی اول سراسر اروپا را فرا گرفت اما به صورتی بسیار وحشتناكتر از آنچه او تشریح كرده بود ولز بعدها گفت:«من تاكید كرده بودم كه جنگ هوایی نبرد را سه بعدی می‌كند امكان جداسازی غیرنظامیان از نظامیان ناممكن می‌شود و جنگها به گونه موثرتری پایان می‌یابند این نكته باید رفتار و افكار انسانها را متحول سازد. جنگ مدرن را نباید با جنگهای باستان مقایسه كرد. جنگجویان آن دوره بیشتر تماشاگران مسابقه‌های ورزشی امروز هستند» و بدینسان نام پدر علوم تخیلی به ولز داده شد.
ولز در كتابهایش از هواپیماهایی صحبت به میان آورد كه هر روز ۴ بار حد فاصل بین پاریس و لندن را طی می‌كنند از ارتش‌هایی كه سلاح‌های جدید همچون تانك مجهز بودند او بعدها پس از جنگ جهانی اول نوشت «به تكان شدیدی مانند جنگ جهانی نیاز بود تا به مردم انگلیس نشان داده شود كه هیچ چیز ثابت نیست تمام تاریخ تلاش برای سازگاری است و تنها تفاوت اساسی دوره ما با بقیه اعصار این است كه سرعت و چگونگی سازگاری تغییر كرده و همه نیز آن را پذیرفته‌اند.»
كمی بعد باز هم پیام تغییر و تحول شنیده شد اما این بار با تجربه جهنمی جنگ جهانی دیگر . پس از جنگ جهانی اول جوانانی با موهای روغن زده در سالن ها گرد آمدند و اعلام كردند دیگر جنگی روی نخواهد داد اما ولز رمان دنیای آزاد شده ۱۹۱۴ را نوشت و جنگهای جدیدی را به همراه سلاح جدیدی به نام بمب هسته‌ای پیش‌بینی كرد سپس نشست و منتظر شد و انتظارش زیاد طول نكشید.
هربرت ولز در كتاب (دنیای آزاد شده) به توصیف جنگی مشابه جنگ جهانی دوم پرداخت كه بعدها (۲۵ سال بعد) در سالهای ۴۵-۱۹۳۹ بوقوع پیوست در این كتاب همان جنگهای هوایی بمباران وحشتناك هلی‌كوپترهای «بالگرد» تانكهای عظیم و از همه مهمتر توصیف بمب اتمی به عنوان گلوله بزرگی كه تا شعاع صدها كیلومتر همه چیز را طعمه آتش و نابودی می‌كند و دارای نوری ارغوانی و صدایی كر كننده است یاد كرد.
جنگی كه ولز پیش‌بینی كرده بود در سال ۱۹۳۹ آغاز شد او در آن زمان ۷۳ ساله بود ولی هنوز به پیش‌بینی خود ادامه می‌داد و آینده را تیره تار می‌دید بعد از فروكش كردن شعله‌های جنگ جهانی دوم علوم تخیلی و انتشار كتابهای علمی – تخیلی وارد فاز جدیدی از حیات خود شد.
نویسندگان كتاب‌های علمی – تخیلی كه حالا پرشمارتر از قبل شده بودند به سرعت به ترسیم آینده و دنیای نو مشغول بودند و علاقمندان به این كتاب‌ها هم پیش‌گویی‌های آنان را همچون برگ‌های طلا به خانه‌های خود می‌بردند در این مرحله دیگر نوبت به روبات‌ها، اشعه ایكس و موجودات فضایی جنگ بین ستارگان در كهكشانها و…رسیده بود و البته در این مرحله از حیات كتابهای علمی تخیلی، آمریكایی‌ها پیشقراول ملل دیگر شدند اما براستی چگونه آمریكایی‌ها؟
تا قبل از دهه پنجاه (۱۹۵۰) تقریباً ناممكن بود كه كسی داستان علمی –تخیلی آن هم به شكل كتاب بخواند تعداد انگشت شماری كتاب در این زمینه منتشر می‌شد نوشته‌های نویسندگان برتری چون استور اسمیت و فان فوگت را شركت‌های انتشاراتی كوچك با تیراژی كم در چند هزار نسخه چاپ می‌كردند كه آن هم عمدتاً با هزینه صاحب اثر صورت می‌گرفت.
پس از چاپ این نوع كتابها نیز مجامع ادبی سكوت اختیار می‌كردند و كمتر پیش می‌آمد كه كسی آنها را نقد و بررسی كند از نظر منتقدان چنین نویسندگانی هنوز پا به عرصه وجود نگذاشته بودند تا چه رسد به آن كه كتابی هم منتشر كرده باشند.
علم در همه جا به حد انفجار رسیده بود اما داستانهای علمی و تخیلی همچنان در اذهان متخصصان و توده عظیم مردم آرمیده بود اگر سیاهان در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه اقلیت نژادی محسوب می‌شدند نویسندگان داستان‌های علمی - تخیلی در زمره اقلیت‌های ادبی بودند كه هیچ نامی از آنها برده نمی‌شد و در جایی مطرح نبودند كمتر پیش می‌آمد كه مجلات مهم داستانهای علمی تخیلی را چاپ كنند حتی مجلات مخصوص داستان‌های علمی –تخیلی نیز داستان‌های در بردارنده افكار تكان‌دهنده را بر می‌گرداندند و یا چاپ نمی‌كردند اما اوضاع به نحوی مؤثر در حال دگرگونی بود.
جنگ جهانی دوم به پایان رسیده بود جنگی كه بیش از ۵۰ میلیون كشته و مجروح و آواره به جا گذاشت و اروپا را به ویرانه‌ای مبدل ساخت اینك كشورهای اروپایی نیازمند كمك‌های آمریكا تحت عنوان نقشه مارشال و و اصل چهارم ترومن شدند تا اقتصاد ویران شده خود را بازسازی نمایند. سیل سرمایه از اوایل دهه چهل به سوی آمریكا روانه شده بود متخصصین و مغزهای متفكر همچون البرت انیشتین – و نیربل‌فون بران به آمریكا مهاجرت كرده بودند صنایع آمریكا در سال ۱۹۳۹-۱۹۴۴ بیش از صد در صد رشد داشت در صنعت هواپیماسازی آمار ۱۳۰۰ درصد و ۵۵۰۰ را نشان می‌داد.تعادل قوا در جهان به نفع آمریكا بهم خورده بود. آمریكا كه بیش از جنگ بدهكار اروپا بود پس از جنگ میلیاردها دلار از اروپا طلبكار شد و صنایع و شركتهای اروپایی را در رهن خود گرفت اینك آمریكا قدرت برتر جهان غرب محسوب می‌شد و می‌بایست با قدرت تازه برخاسته از خاكستر جنگ یعنی كمونیسم مقابله كند و لازم بود بیش از هر زمان دیگر به سلاح علم و تكنولوژی مجهز‌تر گردد.
در واقع آمریكا به زیبای خفته‌ای می‌مانست كه منتظر تلنگر بیدار كننده بمب های اتمی و انفجارهای هیدروژنی مانده بود واقعه پرتاب موشك قاره پیما و پای نهادن آرمسترانگ بر ماه بیدار كننده‌ترین وقایع بود.
البته در سالهای قبل از اعزام اولین فضانورد آمریكایی به كره ماه اتفاقی باور نكردنی نیز در ایالات متحده آمریكا روی داد.شاگردان آموختن به آموزگاران را آغاز كردند و آنان را در كتاب‌های علمی –تخیلی غوطه‌ور ساختند. معلمان مدتی دوام آوردند ولی سرانجام تسلیم این استدلال منطقی دانش‌آموزان شدند كه: فقط یك فصلش در جهان امروز با سواد به كسی گفته می‌شود كه علاوه بر تخصص و تحصیلات دانشگاهی بتواند با شبكه اینترنت كار كند و حداقل به دو زبان زنده دنیا آشنایی داشته باشد با این تعریف ۹۷% با سوادهای كشور بی‌سواد محسوب می‌شوند را بخوان اگر خوشت نیامد دیگر نخوان. معلمان با اكراه كتابی از كلارك. آسیموف را به خانه می‌بردند. فصل اول را می‌خواندند و گیر می‌‌افتادند. بقیه ماجرا داستانی ساده اما حیرت‌آور دارد تدریس دهها و سپس صدها كتاب علمی –تخیلی در دبیرستان‌ها و دانشكده‌ها آغاز شد دهها و سپس صدها رشته و سمینار دربارهٔ زمینه قدیمی ولی تازه كشف شده و علمی – تخیلی بر پا شد و سرانجام داستان علمی –تخیلی در آمریكا نیز با استقبال خوانندگان روبرو شد چون مهیج است چون انسانی است و چون درباره زیست بوم انسان است و مشكلات فردا را از هم اكنون برایمان مطرح می‌كند همانند این داستان كوتاه كه به فردریك بر اون نسبت داده می‌شود و پیش از هر چیز هشدار پیامبر گونه نویسنده را جهت اجتناب از جنگ هسته‌ای در خود جای داده است اما به صورت عبرت‌آمیزی كوتاه است:فقط از سه جمله تشكیل شده و محتوایش تقریباً چنین است «زمین پس از آخرین جنگ هسته‌ای مرده بود هیچ ضربه به در نواخته شد» امروزه مشكل جنگ و سیاست جهانی، مشكل بمب هیدروژنی است واین حقیقت كه بمب به عنوان معلم اصول مسیحیت در گوش سیاستمداران زمزمه می‌كند كه جنگ دیگر تعمیم معنای سیاست نیست و تمام آن چیزهایی كه با سیاست بمبی میانبر زده شد,معنای سیاست است قوانین كهن واژگون شده‌اند مردان كهنسال خسته از جدال و مایل به از هم دریدن یكدیگر به پشت میز فرستاده شده‌اند تا یكبار هم گفتگو كنند عالی ,عظیم خوب و زیباست!
البته این مذاكرات جنگهای كوچك را فرو نمی‌شناند اما جنگهای بزرگ و هسته‌ای فعلاَ به زیر خاكستر رفته‌اند هر كاهشی را در این زمینه با گرمی باید پذیرفت صدها هزار انسان در ویتنام كشته و زخمی شده‌اند در مقایسه با ۵۰ میلیون انسانی كه در مدت كوتاه ۵ ساله جنگ جهانی دوم نابود شده‌اند باید شـكرگـزار بود كه غول جنگ به قد و قواره كوتـولـه ها در آمده اسـت در زیر سـایه بمب اتـم و نـوتـرونـی ملـل بزرگ به هم نزدیكتر می‌شوند و به جای آن كه بر اثر دشمنی های خود خواهانه ازهم دور شوند به دلیل ترسهای دو جانبه در هم می‌آمیزند و همه اینها به دلیل یك اختراع علمی و تخیلی كه نخستین بار در كتاب «ماشین زمان» نوشته جورج ولز و بنام انفجار بمب اتم در جنگی تخیلی نام برده, روی داده است كه خود همیشه غیرممكن می‌نمود و هرگز قرار نبود اختراع شود.
در واقع آنچه تاكنون رخ داده هرگز قرار نبود كه روی بدهد مردم مهربان چنین می‌گفتند و مردم خوش نهاد چنین می‌پنداشتند اما آگاهی نویسندگان داستانهای علمی – تخیلی همیشه طور دیگری بوده است آنها قادر بودند حركت لكوموتیو را بر خط آهن ببینند كه چهره ی جنگ داخلی را تغییر می‌داد آنها می‌توانستند اختراعات بیشماری را پیش‌بینی كنند كه انسان را قالب‌ریزی می‌كرد و بر هم می‌ریخت و باز هم قالب‌ریزی می‌كرد و در نتیجه شالوده كلیساها و كنیسه‌ها را در سراسر جهان به لرزه در آورد.
ما از سادگی به پیچیدگی و مجدداً‌ به سادگی روی می‌آوریم تاریخ كامپیوتر همان تاریخ نوع انسان است ابتدا كامپیوترهایی به اندازه یك سالن بزرگ با محاسبات بسیار ساده ساخته شده به نوعی كه خود انسان می‌توانست بسیار سریعتر محاسبه كند و اینك در آغاز هزاره سوم به كامپیوترهای جیبی كه میلیون ها محاسبه را در چند ثانیه انجام می‌دهند و قادرند با سراسر جهان ارتباط برقرار كننده دست یافته‌ایم و این خود یادآور تكرار همان روند تاریخی حركت از ساده به پیچیده و دوباره از پیچیده به ساده است و نیز باید دانست كه داستانهای علمی –تخیلی به چیزی بیشتر از علوم و ماشین توجه دارند یعنی به مردان و زنان و كودكان.
● داستان‌های علمی تخیلی در ایران
متأسفانه در ایران به تعداد انگشتان دست هم نویسنده علمی –تخیلی نداریم معدود داستانهای نوشته شده نیز اكثراً كپی شده داستانها یا فیلمهای علمی – تخیلی خارجی اند علت این امر را باید در وهله نخست در عقب ماندگی تاریخی كشور از علم و تكنولوژی جستجو كرد كه از حوصله این مقاله خارج است فقط باید به یك نكته اشاره كرد كهدر جهان امروز با سواد به كسی گفته می‌شود كه علاوه بر تخصص و تحصیلات دانشگاهی بتواند با شبكه اینترنت كار كند و حداقل به دو زبان زنده دنیا آشنایی داشته باشد با این تعریف ۹۷% با سوادهای كشور بی‌سواد محسوب می‌شوند واقعیت تلخ این است كه در كشور ما هنوز علم به عنوان یك پدیده ی اجتماعی, مطرح و فراگیر نشده و به جزئی از زندگی روزانه مردم در نیامده درواقع علم در زندگی ما نه پشتوانه فردی دارد و نه اجتماعی و اگرنویسنده‌ای هم پیدا شود و به گونه‌ای علمی –تخیلی داستان بنویسد ترجیح می‌دهد كه از اسامی خارجی استفاده كند همانطور كه نگارنده خود در كتاب علمی –تخیلی «سال ۲۰۲۴» به اجبار انجام داده ام چرا كه تصور اینكه شهرام, امیر و اصغر درون سفینه‌هایی نشسته‌اند و می‌خواهند به كره ما بروند تا راز پستی و بلندیهای زمین را فاش كنند به نظر همه خنده‌دار می رسد.
كتابهای علمی – تخیلی معروف دنیا پس از گذشت سالها ترجمه و چاپ می‌شود كتابهای ژول ورن با آن همه غنای علمی پس از سپری شدن حدود یك قرن در ایران منتشر شد. زمانی كه دیگر همه پیش‌بینی‌های وی تحقق یافته و دیگر پیش‌بینی نامیده نمی‌شد و عمده شهرت ژول ورن در ایران نه به دلیل كتاب هایش بلكه به دلیل نمایش فیلم هایی است كه براساس داستانهایش ساخته و در ایران به نمایش گذاشته شده است اینك به نظر می‌رسد ۹۵ درصد تحصیل كرده های ما آرتوسی كلارك بزرگترین نویسنده كتابهای علمی – تخیلی را نمی‌شناسد و البته كم بودی هم از این بابت احساس نمی كنند.
منابع :
۱-مقاله پیش‌بینی آینده از سهیل ارادتمند / روزنامه همشهری.
۲-مقاله مجله دانشمند در مورد زندگینامه هربرت ولز
۳-داستان علمی – تخیلی چیست نوشته سام جی لاندول ترجمه محمد قصاع
۴- مقاله توجیهی علمی برای رویدادهای متا فیزیكی نوشته مارك رز ترجمه مهدی افشار
۵- داستان علمی تخیلی نوشته جی‌آكادون.
۶- ۲۵ نكته درباره ژول ورن . ح حداد
۷- تحقیق رویاها با ادبیات علمی – تخیلی / نوشته پاتر بك‌پار نیدر ترجمه خیام فولادی تالاری.
۸- آرتوسی كلارك از دیدگاه منتقدان/ تدوین و ترجمه افشین خاكباز
۹- داستان علمی – تخیلی قبل از میلاد و بعد از ۲۰۰۱ نوشته ردی برادبری ترجمه /هادی پیام
۱۰- وضعیت نشر داستانهای علمی – تخیلی در ایران از حمیدرضا داداشی و سید علی كاشفی خوانساری/ادبیات استانی.
محسن اسدی فرد
منبع : ماهنامه ماندگار


همچنین مشاهده کنید