شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


دوستی؛ بهترین ارث برای فرزندان


دوستی؛ بهترین ارث برای فرزندان
هر پدر و مادری باید با آگاهی و درایت کامل، رفتار فرزندان خود را زیر نظر داشته باشد و از طریق رفتارهای آنها به احساساتشان پی ببرد.
این نکته را هیچ گاه نباید فراموش کرد که هر یک از ما روزی جوان بوده ایم. اگر هر فرد بزرگسالی همچنان جوان می ماند و دوران جوانی را می فهمید، هیچ جوانی پیر نمی شد. جوانان انتظارات خاصی از والدینشان دارند آنها می خواهند که درکشان کنند و بیشتر از همه به آنها توجه شود و رفتار منحصر به فردی با آنها داشته باشند، و نکات ارزنده ای که در بزرگسالیشان به دردشان بخورد، بشنوند. جوان در حال نزدیک شدن به مرحله استقلال و خودمختاری است و از اینکه در انتخاب ها و تصمیماتش آزاد باشد لذت می برد و والدین نمی توانند این استقلال را از فرزندان نوجوانشان بگیرند و یا دامنه اختیارات او را محدود کنند اما شما والدین گرامی در مقابل این استقلال چه کار باید بکنید؟نوجوان مثل یک فنر می ماند، شما این فنر را می توانید در دستان خود گیرید و فنر را آرام و به تدریج رها کنید. اگر فنر را برای مدت طولانی در دست بگیرید، خسته خواهید شد و از قدرت فنر کاسته می شود. بنابر این اگر کنترل این فنر را در دست داشته باشید بعد از رها شدن دوباره به طرف شما بر می گردد.
والدین باید فرزندان را مستقل بار بیاورند تا در بزرگسالی بتوانند از پس مشکلات خود برآیند و درزندگی تصمیمات درست و واقعی تر بگیرند. همواره سعی کنید در برخورد با مشکلات فرزندان را راهنما باشید نه اینکه خود مشکل را به دوش بکشید و برایشان حل کنید.
همواره سعی کنید به فرزند نوجوان خود کمک کنید که از آزادی و استقلالی که به دست می آورد درست استفاده کند. به او یاد بدهید که در مقابل این آزادی و اختیار فردی مسئول باشد، و مسئولیت کارها و انتخابهایی که می کند چه خوب چه بد را بر عهده بگیرد تا با این کار اعتماد به نفس او افزایش یابد.
اگر در زمان رفع اشتباهات فرزند نوجوان خود عقل و درایت منطقی به کار نبرید مطمئن باشید بین خود و فرزندتان دیواری به وجود آورده اید که در آینده ممکن است باعث قطع رابطه دوستانه و عاطفی او با خود شود همواره سعی کنید در زمان مواجه شدن نوجوانتان با مشکلات، درسهایی از زندگی به او بیاموزید. گذراندن نوجوانی دوران بسیار سختی است. هم برای والدین و هم برای فرزند پس نه کاملاً او را رها کنید نه او را محدود نمایید. آنان می خواهند که دیگران آنها را بپذیرند و کارهایشان را تائید کنند و این نیاز را احساس می کنند که به خانواده تعلق دارند. پس به آنها اطمینان دهید که عضو با ارزش خانواده هستند و در پیشرفت و بهبود وضعیت خانوادگی سهیم هستند و از امکاناتی که برای آموزش به او داده شده است حداکثر استفاده را نماید تا بتواند در آینده با مشکلاتی که در زندگی با آن رو به رو می شود برخورد کند و آنها را از سر راه بردارد.
شما نمی توانید هر لحظه پشت فرزندانتان باشید و مراقب کارهای آنها در مدرسه و اجتماع باشید ولی با ایجاد یک بنیان خانوادگی مستحکم و یک اخلاق خوب و اصول صحیح فرزندان را از انحرافات حفظ کنید تا با بینش، آگاهی و شناخت ارزش های خوب زندگی، در جامعه فردی سالم و خوشبخت باشد و به خاطر داشته باشید این ارزشها از کانون خانوادگی و احترام گذاشتن به آنها ناشی می شود.
پس بگذارید فرزندانتان در محیط خانواده از امنیت و عشق و مهر و محبت لازم برخوردار شوند تا در محیط بیرون از خانواده آنرا با خود حمل و بکار بندند و این بهترین ارثی ات که شما به عنوان یک دوست برای آنها می توانید بگذارید.
● دوستی با مادر
فرزندان از همان ابتدای خلقت ارتباطی عاطفی و فطری با مادر برقرار می کنند. این ارتباط خونی و ذاتی است و در مدت زمانی که در بطن مادر زندگی می کنند خواسته یا ناخواسته نسبت به عکس العمل های مادرانه پاسخگو هستند چه فرزند در راه پسر باشد و چه دختر، این راز خلقت است.
بعد از تولد تا سن ۲ یا ۳ سالگی وابستگی فرزندان به مادر به دلیل نزدیکی های عاطفی مثل: تغذیه از شیر مادر، بودن بیشتر اوقات روز در آغوش مادر و... خیلی بیشتر نسبت به پدر است.
مادر با القای آرامش ذاتی خود به فرزند راه دوستی و اعتماد و نزدیکی را به فرزند خود باز کرده و سعی در برآوردن نیازهای جسمی و روحی او دارد.
مادر با صبر و حوصله ای که خداوند در ذات زن قرار داده است در بزرگ کردن، آموزش دادن صحیح و... فرزند خود را پیش می برد.
از سن ۳ سالگی که کودک قدرت و تصمیم گیری را در مورد کارهای خود به دست می آورد سعی در الگوبرداری از رفتار والدین خود دارد. اگر فرزند دختر باشد تمایل غریزی او را به سمت پدر متمایل می کند اما الگوهای زندگی خود و مهر و عطوفت را از مادر خود یاد می گیرد.
فرزند پسر از نظر غریزی به مادر خود تمایل دارد اما استقلال و سلطه گری و متکی به خود بودن را از پدر یاد می گیرد.
این تمایلات در کودکان متغیر است و صددرصد نمی باشد بلکه نسبی است. اما در هر دو جنس از سن۳ سالگی به بعد تا قبل دبستان کودک سعی در یادگیری دارد و در این یادگیری سهم پدر و مادر برابر است تا بتوانند درستی و آموزش صحیح را به فرزندان خود هدیه کنند، این امر محقق نمی شود مگر با رابطه دوستانه و نزدیک.
از بین بردن فاصله تا حدی که حریم ها حفظ شود می تواند راه درستی را برای آینده فرزندان ما رقم بزند.
دوستان محرم اسرار هم هستند و چه بهتر است اولین دوست و آخرین دوست والدین باشند که همیشه خیر و صلاح فرزند خود را می خواهند.
● دوستی با پدر
فرزندان از همان ابتدا پدر را سرپرست خانواده خود دانسته و به استقلال او و سلطه مدیریتی که بر خانواده خود دارند پی برده و سعی در برقراری ارتباطی منطقی و با رعایت کردن حق و حقوق پدر و فرزندی دارند.
رابطه عاطفی فرزندان با پدر دیرتر شکل می گیرد تا مادر که از همان ابتدا وابستگی در نهادشان می باشد، اما زمانی که فرزندان به پدر خود اعتماد کرده و بر او تکیه می کنند این اتکا باعث ایجاد ستون های دوستی و پایه گذاری مهر و محبت دو طرفه برای آنان می گردد.
فرزندان نیازهای مادی خود را از پدر طلب کرده و خواستار برطرف شدن آن می باشند. دوستی بین دختران با پدر به مراتب بیشتر از پسران با پدر است اما پسران الگوی عینی پدر خود می توانند باشند و آینده زندگیشان از همان ابتدا شکل گرفته تصور می شود.
این دوستی و نزدیکی، این ایجاد اعتماد و ارتباط دوطرفه هرچه مستحکمتر شکل گیرد راه و روش زندگی برای فرزندان علی الخصوص پسران روشنتر و مورد اعتمادتر خواهد شد.
پدر باید سعی کند فرزند خود را به استقلال فکری و عملی تشویق کند، راه را برای انتخاب گری در برابرش باز کند و از منع کردن های نابجا خودداری نماید و حتی زمانی این فرصت را به فرزند خود بدهد تا اشتباهی را مرتکب شده و از نتیجه آن برای آینده خود استفاده کند.
این حمایت و این پشتیبانی والدین از سنین پایین تا مستقل شدن فرزندان برای خود و تشکیل خانواده در آینده محقق نخواهد شد مگر باارتباطی دوستانه و صمیمی با پدران و مادران توسط فرزندانشان.
● کمک به دوست یابی و پشتیبانی
فرزندان ما در مرحله های مختلف زندگی خود سعی در ایجاد ارتباط با سایر اعضای خانواده خود دارند. این اعضا که نام دوست بر آن گذاشته می شود می توانند در محیط تحصیل، در اجتماع، در میهمانی های خانوادگی و... وجود داشته و دراثر تعاملاتی که هر شخص با شخص دیگر دارد شکل و رنگ خاص خود را بگیرد اما چه بهتر و صدالبته بهتر آن است که اولین دوست فرزندان والدین او باشند و در سایر مسیرها همراه و هم قدم و پشتیبان او بوده و سعی در راهنمایی کردن وی داشته و هیچگاه از راه اجبار و زور با فرزند خود برخورد نکنند.
برخورد تند و غیرمنطقی باعث دور شدن فرزند از محیط سالم و کانون گرم خانواده شده و انحراف و به بیراهه رفتن را در او صد چندان می کند.
پس بیائیم با ایجاد اعتماد، برقراری رابطه درست و دادن استقلال به فرزندان خود علی الخصوص پسران که دوستی را در بیرون از محیط خانه می خواهند، راه بر ایشان باز کرده و همواره پشتیبان آنان باشیم نه مانع.
رجب بیت الهی
منبع : روزنامه کیهان