خونهای پاک مقاومت در غزه

ناکامی رژیم صهیونیستی در نبرد زمینی علیه غزه سبب شده است تا ارتش این رژیم نامشروع در آستانه پذیرش دومین شکست نظامی خوددر خاورمیانه قرار بگیرد.در این میان رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین با حداقل امکانات توانسته اند ماشین جنگی تل آویو رااز کار انداخته و مانع از پیشروی صهیونیستها شوند....
تصویب قطعنامه اخیر شورای امنیت ساز مان ملل متحد،اعتراف مستقیم غرب نسبت به پیروزی حماس در نبرد با رژیم صهیونیستی بود.در حالی که اعراب منطقه سالها قبل پس از شش روز جنگ در برابر اسرائیل سرتسلیم فرود آوردند،حماس بدون آنکه وجبی از خاک خود را از دست بدهد بیش از دو هفته دشمن صهیونیستی را به خاک ذلت افکنده است.پس از پیروزی تاریخی و غرور آفرین حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه،این دومین شکستی است که تل آویو طی دو سال اخیر تحمل می کند.شکستی که بنیان صهیونیسم را متلاشی خواهد نمود.
ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا به عنوان دو حامی اصلی تروریسم در جهان امروز سعی داشتند تا جای ممکن زمان را به سود رژیم صهیونیستی در شورای امنیت سازمان ملل متحد خریداری نمایند.”واسلاو کلاوس”و”میرک توپولانک”رئیس جمهور و نخست وزیر جمهوری چک که گویا ردای ریاست دوره ای شش ماهه بر اروپا آنها را مانند کودکی تازه به دوران رسیده از خود بیخود ساخته است جنایات رژیم صهیونیستی و حمله زمینی تل آویو به خاک غزه را حق این رژیم نامشروع دانسته اند!افرادی مانند “خاویر سولانا”نیز در چنین شرایطی ترجیح می دهند تا مانند جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶، زمان را به سود تل آویو خریداری نمایند تا خوش خدمتی کامل خود به کاخ سفید را اثبات نمایند.البته سران کشورهای عربی نیز در این مسیر با سیا،موساد و اتحادیه اروپا رابطه ای هماهنگ و وقیحانه داشتند.
غزه منطقه ای بسیار کوچک و متراکم در جنوب غربی فلسطین است که امروز توانسته است اسرائیل را به چالش جدی بکشاند.میزان اسلامگرایی در نوار غزه در مقایسه با دیگر مناطق فلسطین در حد بسیار بالایی قرار دارد و همین امر موجب گردیده تا مردم غزه علی رغم تحمل فشارهای بسیار زیاد همواره به مقاومت اسلامی وفادار بمانند و از آن حمایت کنند.طبق اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی غزه به عنوان خاری در چشم صهیونیستها بوده و روزی همین نوار غزه منجر به فروپاشی رژیم صهیونیستی می شود ،غزه به عنوان مستحکم ترین پایگاه اسلامگرایان در فلسطین محسوب می شود و مقاومت اسلامی توانسته است به خوبی در آنجا ریشه بدواند.محل تولد جنبش های اسلامی حماس و جهاد هم در غزه بوده و غزه کانون تمامی خطراتی است که رژیم غاصب صهیونیستی آن را درک می کند.
تحلیلگران چرایی وقوع این گونه حملات به اسرائیل را ناشی از سرخوردگی این رژیم در شکست سال گذشته از حزب الله و نیز پاکسازی منطقه غزه از اسلامگرایان می دانند که همواره امنیت ملی اسرائیل را به مخاطره انداخته و عنوان می دارند که اسرائیل به شدت از شکل گرفتن حزب الله دوم در جوار مرزهای خود در هراس است و لذا سعی دارد تا به هر نحوی که می تواند مردم غزه را از طریق اعمال فشار و زور و تخریب منازل و تحمیل گرسنگی و نسل کشی به زانو در بیاورد تا دیگر کسی در فلسطین پیدا نشود که به دنبال الگوی مقاومت اسلامی باشد.
استراتژی اسرائیلی ها در قبال نوار غزه بر این پایه استوار گردیده که این منطقه بایستی پس از پاکسازی به دست نیروهای تشکیلات خودگردان فلسطین و جنبش فتح سپرده شود تا امنیت این منطقه از فلسطین به دست خود فلسطینیان انجام پذیرد چراکه تجربه نشان داده ارتش اسرائیل در تامین امنیت این مناطق ناتوان است.
تراژدی غزه به اندازه ای دردناک است که تنها “شیطان”می تواند آن را به سخره گیرد.تهاجم به غزه فرصتی برای ملتهای جهان بود تا شیاطین زمان خود را بشناسند.شیاطینی که مقاومت اسلامی فلسطین ،مانندمقاومت اسلامی لبنان درس سختی به آنها خواهد داد.به راستی تل آویو و حامیان غربی و عربی آن چگونه پس از پایان جنگ می توانند اسرا،کشته ها و زخمیهای خود رااز حماس مطالبه نمایند؟هم اکنون حماس به راحتی می تواند با اسرایی که در جنگ گرفته است امتیازات هنگفتی را از تل آویو بگیرد.امتیازاتی که حتی افراطی ترین‌سیاستمداران صهیونیست نیز مجبور به پرداخت آنها خواهند بود.
ناتوانی واشنگتن،اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی در جداسازی “اصل مقاومت”و”نمادهای مقاومت”تاکنون خسارات جبران ناپذیری را به آنها وارد ساخته است.بر این اساس “حماس”نماد مقاومتی پویاست که در طول شش دهه اشغال فلسطین هیچ گاه کم فروغ نگردیده و نخواهد گردید.جنس مقاومت اسلامی فلسطین از فطرت و آزاده خواهی است،حال آنکه شالوده صهیونیسم بین الملل بر خدعه و افسانه پردازی استوار است. قیاس”مقاومت اسلامی”و “صهیونیسم”را می توان به قیاس “فطرت”و”هوس”تشبیه نمود.در دیالکتیک فطرت و هوس همواره فطرت برنده نهایی بوده است.از این حیث هر آنچه اصل و نسب آن به فطرت انسان برسد نیز پایدار خواهد ماند،هرچند که این پایداری با سختیهایی همراه باشد.پس از انعقاد پیمان صلح اسلو که از آن می توان به عنوان تاریخی ترین اشتباه یاسرعرفات یاد کرد،اشتیاق غرب نسبت به تقویت گروههای ملی گرا در فلسطین چندین برابر شد.همین مسئله سبب پرو‌بال گرفتن افرادی مانند “محمد الدحلان”و”ابومازن”در فلسطین شد.
تشکیلات خودگردان فلسطین پس از یاسرعرفات همان خطاهای وی را در مقیاسی وسیع تر ادامه داد،تا آنجا که امروزه ابومازن به یکی از اصلی ترین مهره های آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل گردیده و دست وی نیز به خون صدها انسان بی گناه درغزه آغشته می باشد.در هر صورت،مقاومت اسلامی روحی بوده که در کالبد حماس دمیده شده است.بنابراین قاتلان ملت فلسطین قادر به نابودسازی این “روح جاری” نبوده و نخواهند بود. رژیم صهیونیستی که داعیه حکومت بر منطقه را در سر داشت امروز به جایی رسیده که برای جلوگیری از فروپاشی و اضمحلال کیانش،حاضر است حتی با حماس هم وارد مذاکره شود و این جنبش حماس است که خواهان ادامه مبارزه بر علیه رژیم اشغالگر قدس است و مذاکره را رد می کند.این دقیقا برگ برنده حماس است.ناتوانی تل آویو در برابر حماس قدرت هرگونه مانور را از صهیونیستها سلب نموده است.
اسرائیل سعی داشت بستری را فراهم آورد که جناح مصالحه کار در فلسطین به رهبری محمود عباس بتواند جایگزین جنبش حماس گردد اما اسرائیل در انجام این امر نیز ناتوان مانده است.هرمیزان که بر حملات اسرائیلی ها افزوده شده بر حملات موشکی نیروهای حماس هم افزوده شده است و حماس به خوبی توانسته است توازن وحشت را بر اسرائیلی ها تحمیل کند‌.هم‌اکنون موشکهای قسام به کابوس دائم صهیونیستها تبدیل شده اند.نابودی تانکهای مرکاوا در جنگ اخیر نیز ناتوانی لجستیکی تل آویو را به نمایشی کامل گذاشت.علی رغم تمامی جنایاتی که اسرائیل بر ضد ملت مظلوم فلسطین روا می دارد و علی رغم سکوت معنی دار شورای امنیت سازمان ملل و ناکارآمدی اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی در قبال موضوع غزه، شاهد ایستادگی هرچه بیشتر نیروهای مقاومت در برابر اشغالگری هستیم و به جرات می توان اذعان کرد که این حماس است که اسرائیل را به زانو درآورده است و اسرائیل به هیچ عنوان نتوانسته است میان مردم و مقاومت در غزه شکاف ایجاد کند.آینده مقاومت در فلسطین بسیار درخشان است و از هم اکنون زمزمه های انتفاضه ی سوم در فلسطین اشغالی به گوش می رسد ،فضا برای مردمی کردن قیام بر ضد اسرائیل کاملا مهیا گردیده است و اسرائیل با سرعت به سمت اضمحلال و فروپاشی پیش می رود.

سحاب فاطمی

منبع : روزنامه رسالت