جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بشقاب پرنده و شیء ناشناس


بشقاب پرنده و شیء ناشناس
اگر بشقاب پنده واقعیت داشت به‌علت پیچیدگی و افزاش حساسیت رادارها در طی گذشت زمان تعداد اشیاء پرنده دیده شده بر روی صفحهٔ رادارها باید افزایش می‌یافتند.
از اشخاص دیگری که مشاهده‌گر خوبی محسوب می‌شوند و در تجسس و تفحص خبره هستند و نمی‌توان آن‌ها را به سادگی فریب داد افراد پلیس هتند. در آوریل یک برخورد و مواجهه دوستانه از نوع اول برای دو پلیس رخ داد. این برخورد نمونهٔ خوبی است از این‌که چطور یک کره آسمانی نظیر زهره ممکن است با یک شیء پنده ناشناس به اشتباه گرفته شود و بیننده تصور کند که این شیء تحت کنترل موجودات هوشمندی است.
بین ساعت پنج تا شش صبح دو پلیس مسافتی به طول مایل را در تعقیب یک شیء نامشخص در آسمان از غرب اوهایو به‌سوی شرق ایالت پنسیلوانیا می‌رانند. در ابتدا هنگامی‌که این شیء نورانی را در آسمان می‌بینند ثابت بوده است. هنگامی‌که آن‌ها سوار ماشین‌هایشان شده و به آهستگی به‌سوی آن می‌رانند، این شیء نیز به آهستگی از آن‌ها دور می‌شود. هنگامی‌که آن‌ها بر سرعت خود می‌افزایند، این شیء نیز سرعت می‌گیرد. هنگامی‌که آن‌ها از سرعت خود می‌کاهند، این شیء نیز کند می‌رود، و همیشه سعی داشته تا فاصله ثابتی را با آن‌ها بگیرد.
این‌گونه رفتار باعث می‌شود که شاهدان اشیاء پرنده ناشناخته را متقاعد سازد که آن‌ها تحت کنترل موجودات هوشمندی هستند.
نباید فراموش کرد که این نوع رفتار از مشخصات کرات آسمانی و بعضی هواپیماها هم هست. مثلاً ماه به‌نظر می‌رسد که هنگام شب همگام با رانندگان در کنار جاده حرکت می‌کند. علت آن این است که ماه به‌قدری دور است که حرکت ماشین تغییری در وضعیت محسوس ماه ندارد. برای یک مشاهده کننده بالغ مشخص است که ماه ماشین را دنبال نمی‌کند، اگرچه کودکان غالباً چنین تصور می‌کنند. هم‌چنین در شب‌هائی که ابر از مقابل ماه می‌گذرد چنین به‌نظر می‌آید که ماه در حرکت است و سرعت حرکت ماه نسبت مستقیمی با حرکت ابرها از برابر آن دارد. به‌همین ترتیب است که هنگام رانندگی بعضی مواقع به‌نظر می‌رسد که بالگردها و هواپیماها در آسمان بی‌حرکت هستند.
این وضعیت برای کرات دیگری مانند زهره نیز وجود دارد، منتها زهره مانند ماه به سادگی قابل تشخیص نیست، زیرا ستاره کوچک و درخشانی است که به فاصله دورتری از زمین قرار دارد و تشخیص آن بسیار مشکل است، به‌ویژه در سپیده‌دم که ستارگان دیگر دیده نمی‌شوند و زهره تنها ستاره‌ای است که در آسمان وجود دارد. در این شرایط چیز دیگری در آسمان دیده نمی‌شود تا با مقایسه با آن اندازه و فاصله با زهره را سنجید.
بنابراین ممکن است تصور شود که شیء دیده شده هواپیمائی است که کمتر از یک مایل فاصله دارد و یا شیء بسیار بزرگ‌تری است که فاصله بیشتری دارد. هنگامی‌که حرکت ظاهری این شیء و تعقیب اتومبیل هم به آن اضافه می‌شود، این توهم پیش می‌آید که این شیء به اندازه یک هواپیما است که عمداً دارد ناظر را تعقیب می‌کند. ستاره زهره و بعضی دیگر از ستارگان درخشان، به‌ویژه هنگامی‌که هوا ابری است، عامل بیشترین گزارش‌های مربوط به مشاهده شیء پرنده بوده‌اند.
مجموعه این عوامل است که این توهم را برای آن دو پلیس ایجاد کرده بود. محل شیء ناشناسی که آن‌ها را تعقیب می‌کرد درست در همان محلی بود که کره زهره در آن صبح در آنجا قرار داشت. به‌تدریج که صبح فرا رسیده بود، زهره در آسمان بالا رفته بود، همان‌طور که آن شیء ناشناس در آسمان بالا رفته بود. سرانجام با طلوع خورشید زهره ناپدید شده بود، همچنان‌که آن شیء ناشناس ناپدید شده بود. این مورد به‌خوبی نشان می‌دهد که خطاء بصری وقتی با بی‌اطلاعاتی از ستاره‌شناسی و هیجان دیدن موجودات آسمانی به هم اضافه شود حتی افراد جدی و کسانی مانند پلیس را به آسانی به اشتباه می‌اندازد. بنابراین گزارش شاهدان عینی چنین واقعه‌ای باید از نظر علمی تحقیق و بررسی شود و ارزش آن همانند گزارش شاهدان حوادث معمولی در محاکم حقوقی نیست.
یکی دیگر از چیزهائی که با بشقاب پرنده به اشتباه گرفته می‌شوند هواپیماهای کوچک و یک موتوره ویژه تبلیغات تجارتی است که در زیر خود چراغ‌های متعددی دارند و گاهی بعضی از پیام‌های تبلیغاتی را نمایش می‌دهند. هم‌چنین بعضی چرخ‌بال‌های پلیس یا آن‌هائی‌که وضع ترافیک را گزارش می‌کنند و در زیر خود نورافکنی دارند. مشاهده این هواپیماها و چرخ‌بال‌ها در شب‌های تاریک و ابری که هواپیماها و چرخ‌بال‌ها در شب‌های تاریک و ابری که هواپیماها دیده نمی‌شوند از زاویه معینی به‌جزء دید مستقیم از زیر، تصویری جزء هواپیما و یا چرخ‌بال را در ذهن منعکس می‌کند.
معلوم شده است که بسیاری از رؤیت‌های شیء پرنده ناشناس مربوط به مشاهده این هواپیماها و چرخ‌بال‌ها بوده است که بعداً با شاخ و برگ فراوان به‌عنوان شیء پرنده ناشناس گزارش شده‌اند که پنجره‌های متعددی داشته و بر بالایشان یک نوع دستگاه ویژه‌ای (پروانه چرخ‌بال) وجود داشته است.
بسیاری از شاهدان که انسان‌های سالم و عاقل و بالغی هم بوده‌اند این داستان‌ها را از خود نساخته‌اند، بلکه آگاهی پیشین از این‌که یک بشقاب پرنده باید چه شکلی باشد، تأثیر عظیمی بر نحوهٔ تفسیر و تعبیر مغز آن‌ها از این اشیاء نورانی در آسمان داشته است.
در مورد ناظرین متعددی که همزمان دریک محل شیء را همزمان با هم دیده‌اند چطور؟ آیا آن‌ها هم همگی دروغ می‌گویند و یا اشتباه می‌کنند؟ در طی سال‌ها ـ یک‌سری اشیاء نورانی در وست چستر ایالت نیویورک دیده شد.
افراد شناخته شده شهر و مقامات مسئول شهر ادعا می‌کردند که اشیاء پرنده متعددی را در آسمان دیده‌اند که چراغ‌های رنگین متعددی داشته و به‌شکل بومرنگ boomerang بوده‌اند. این اشیاء نمی‌توانستند هواپیما باشند زیرا بسیار بزرگ بودند، بی‌صدا بوده، در یک نقطه می‌ایستادند، سپس با زاویه عمودی به سمت راست و یا چپ می‌پیچیدند، یا ناگهان ناپدید می‌شدند و چند لحظه بعد در قسمت دیگری از آسمان ظاهر می‌شدند.
این گزارش‌ها به‌قدری متعدد بود که (رئیس مرکز مطالعات اشیاء پرنده ناشناس) که سازمانی معتقد به‌وجود بشقاب پرنده است در نشریه UFO International نوشت که این رؤیت‌ها از جالب‌ترین موارد موجود در تاریخ گزارش‌های مربوط به بشقاب پرنده است و به‌هیچ وجه نمی‌توان توضیحی برای آن‌ها ارائه داد. راستش را بخواهید توضیح بسیار ساده و زمینی برای این رؤیت‌ها وجود داشت. گروهی از خلبانان خصوصی از فرودگاه سامرویل نیویورک به حالت بومرنگ با چراغ‌های خاموش پرواز کرده و سپس همگی به‌طور همزمان چراغ‌های سرخ و سبز بال‌ها و چراغ ویژه فرود خود را روشن می‌کردند، پس از مدتی همگی همزمان با هم آن‌ها را خاموش می‌کردند. در این حالت همگی ناپدید می‌شدند.
پس از سی ثانیه که هواپیما حدود یک مایل را طی کرده بود، دوباره چراغ‌هایشان را روشن می‌کردند. بدین ترتیب به‌نظر می‌رسید که این شیء در یک چشم به‌هم زدن از یک نقطه به نقطه دیگر رفته است. گزارش این‌که این شیء پرنده بی‌حرکت در هوا می‌ایستاد به‌علت این بوده است که ناظرین واقعه نقطه مشخص و سرنخی برای مقایسه و تعیین فاصله نداشتند. آنچه دیده بودند نقطه‌های نورانی در آسمان بود. وقتی چیز دیگری در آسمان برای مقایسه نسبت‌ها وجود ندارد، مغز انسان قادر به تعیین صحیح اندازه و فاصله‌ها نیست. علت این‌که این بشقاب پرنده صدائی نداشت این بود که هواپیماهای کوچک امروزی صدائی ندارند و فقط وقتی بالای سر پرواز کنند صدایشان شنیده می‌شود.
این ابتکار خلبانان ابتدا در یک روزنامه محلی و سپس در مجله دیگری فاش شد. واکنش چندین معتقد به شیء پرنده بسیار جالب بود و نمونه نوع پاسخ‌هائی است که از سوی معتقدین به موضوعی که در برابر استدلال و ارائه سند نمی‌توانند اعتقاد خود را ترک کنند شنیده می‌شود. آن‌ها با استفاده از (تئوری توطئه) به توضیح این‌کار خلبانان پرداختند. توضیح آن‌ها این بود که اشیاء پرنده واقعی خلبانان را به این‌کار واداشته بودند تا فعالیت‌های آن شب خود را پنهان کنند تا بعداً منتقدین بتوانند وجود اشیاء پرنده را به خلبانان نسبت دهند!
این تنها جعل و نیرنگی نبود که در زمینه بشقاب پرنده و سایر مسائل شبه علمی و حتی علمی انجام گرفته است. افراد دیگری نیز سعی کرده‌اند شرایطی شبیه به وجود بشقاب پرنده ایجاد کنند سپس کار خود را فاش ساخته و اشتباه شاهدان عینی چنین پدیده‌هائی را نشان دهند. یک نمونه آن توسط دیوید سیمپسون David Simpson انجام شده و نشان می‌دهد که گزارش شاهدان عینی چقدر می‌تواند غیرواقعی و غیر قابل اعتماد باشد.
در ساعت یازده شب یک لامپ ولتی ارغوانی رنگ به‌سوی حدود سی‌نفر که در کردل هیل Cradle Hill ناظر آسمان بودند از تپه مجاور که حدود یک مایل فاصله داشت تابیده شد. این محلی است نزدیک شهر وارمینیستر در انگلستان که گفته می‌شود بشقاب پرنده در آن محل زیاد دیده می‌شود و در تعطیلات آخر هفته همیشه پر از علاقمندان و معتقدین به بشقاب پرنده است. لامپ ابتدا به مدت چند ثانیه و پس از یک مکث ثانیه‌ای دوباره تابیده شد.
با آغاز تابش دوم یکی از همکاران سیمپسون که در جمع ناظرین بوده یک دستگاه حساس به میدان مغناطیسی را همزمان با تابش نور به صدا در می‌آورد (در فولکور معتقدین به بشقاب پرنده وجود میدان مغناطیسی قوی دلیل وجود بشقاب پرنده است. بنابراین وجود چنین دستگاهی در بین آن جمع زیاد غیرعادی نبوده است).
علاوه بر این، یکی دیگر از همکاران سیمپسون در جمع ناظرین ادعا می‌کند که چهار تصویر هنگام ظهور این شیء پرنده گرفته است. وی دو عکس را چند ماه پیش از این از دو بشقاب پرنده ساختگی گرفته بود که به‌هیچ وجه شبیه شیء ارغوانی رنگ آن شب نبود. محل شیء پرنده در هر یک از این دو عکس متفاوت بود. در یکی از عکس‌ها در بالای تپه و در دیگری در پائین آن بود. دو عکس دیگر را نیز در همان شب حادثه اما پس از تابش نورها و بدون وجود شیء پرنده می‌گیرد و در آن فقط خیابان و ردیف چراغ‌های آن دیده می‌شود.
نکته بسیار مهم این بود که در دو عکس اولی چون چند ماه پیش از رؤیت شبانه گرفته شده بودند محل چراغ‌های خیابان با دو عکس شب رؤیت متفاوت بود، چون در این فاصله به‌علت تعمیر چراغ‌ها فاصله آن‌ها در طول خیابان تغییر پیدا کرده بود. در دو عکس گرفته شده در شب رؤیت هیچ شیء پرنده وجود نداشت، اما تصویر چراغ‌های برق پس از تغییر را داشت. این تفاوت وضع چراغ‌های خیابان می‌توانست دلیل خوبی برای کشف تقلبی بودن عکس‌ها و فاش شدن کل قضیه باشد.
فیلم‌ها به مجله Flying Saucer Review داده شد که یک مجله معروف مربوط به امور بشقاب پرنده است.
این مجله اعلام داشت که نگاتیوها بدون شک اصیل هستند. کارشناسان دیگری که عکس‌ها را دیدند نیز اعلام داشتند که این فیلم‌ها ساختگی نیستند. پیر گورین (Pierre Guerin) مدیر تحقیقات مؤسسه اختر فیزیک مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه اعلام داشت (به‌نظر من به‌هیچ وجه احتمال نمی‌رود که عکس اشیاء پرنده جعلی باشد).
سپس او برای توضیح این‌که چرا عکس این اشیاء پرنده این‌قدر با توصیف اشیاء دیده شده توسط ناظرین در صحنه متفاوت است با استفاده از اصطلاحات و واژه‌های علمی سعی کرد توضیح به اصطلاح عالمانه‌ای ارائه دهد. البته اگر کسی که عنوان مدیر تحقیقات یک مؤسسه اختر فیزیک در یک کشور صنعتی بزرگ اروپا مانند فرانسه را دارد و در زمینه موضوعی که در حوزه تخصصی‌اش قرار دارد اظهار نظر کند هرکسی به‌راحتی حرفش را باور خواهد کرد و به آن شک نمی‌کند. متأسفانه در این‌جا نیز یک فرد متخصص فریب یک جعل مشخص را خورده بود.
آقای گورین متوجه تفاوت عکس‌ها نشده و در نتیجه به توجیه شبه علمی مفصلی در مورد پدیده‌ای پرداخته بود که اصلاً وجود خارجی نداشت. این‌گونه بی‌دقتی از مشخصات بسیاری از تحقیقات طرفداران بشقاب پرنده است، چه متخصص و چه غیرمتخصص. عکس‌ها تفاوت دیگری هم داشتند. بزرگ‌نمائی دو عکس اول حدود ده درصد بیشتر از دو عکس بعدی بود، اما نقشه‌برداری که برای تعیین محل اشیاء پرنده در عکس آن‌ها را مطالعه کرده بود نتوانسته بود تفاوت دو عکس را تشخیص دهد.
محمدرضا توکلی صابری
منبع : مجله پرواز