دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

پیشرفت اسلام در ایران


پیشرفت اسلام در ایران
● شبه جزیره عربستان پیش از اسلام
شبه جزیره عربستان‏ را به لحاظ ویژگیهای طبیعی می‏توان به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم كرد. در نواحی شمالی ویژگیهای جغرافیایی مناطق بیابانی حكمفرماست و در نواحی جنوبی به علت وجود آب فراوان، شرایط آب و هوایی معتدل وجود دارد.
تاریخ‏نگاران نیز در نوشته‏های خود پیرامون شبه جزیره عربستان، تاریخ قسمت جنوبی را بر بخش شمالی مقدم می‏دارند، زیرا این منطقه از هزاره دوم پیش از میلاد تا ظهور اسلام، از نظر تحولات سیاسی همواره دستخوش دگرگونی بوده، در حالی كه در بخش شمالی تحولات سیاسی كند و اندك بوده است.
از قرن پنجم میلادی اوضاع اجتماعی شبه جزیره عربستان دچار تحولاتی شد و به دنبال آن گروهی از مردم جنوب به شمال مهاجرت كردند و در مكانهای مناسب مستقر شدند. شهرهایی در مسیر جاده كاروان‏رو شمال به جنوب و شرق به غرب ایجاد شد و تعدادی از مردم جنوب و شماری از چادرنشینان صحرا بتدریج در این شهرها ساكن شدند و سرانجام دولتهای «غسانیان‏»، «لخمیان‏» (۱) و «آل كنده‏» در سرتاسر این مسیر پدید آمدند. هر یك از این حكومتهای محلی به یكی از سه قدرت بزرگ آن زمان، «ایران‏»، «روم‏» و «حمیر» وابسته بودند.
● روابط ایران با دولتهای عربی پیش از ظهور اسلام
به دلیل همجواری ایران با سرزمینهای عرب‏نشین، از زمانهای قدیم میان عربها (۲) و كشور ما روابطی گوناگون برقرار بود و گروههایی از مردم عرب برای اسكان و زندگی بویژه در شرایط نامساعد طبیعی و سیاسی به سوی ایران مهاجرت می‏كردند. تا قبل از ظهور اسلام، عربهای مهاجر كمتر به داخل ایران می‏آمدند و عمدتا در نواحی تحت نفوذ و سیطره حكومتهای ایرانی مستقر می‏شدند.
«حیره‏» و سرزمینهای مجاور آن - سرزمین كنونی «عراق‏» - از مراكز عرب‏نشین بود كه بیشتر سكنه آن را عربهایی تشكیل می‏دادند كه پس از فروپاشی حكومتهای ناحیه جنوبی «جزیرهٔ‏العرب‏» به آن سرزمین مهاجرت كرده بودند و بعدها نیز گروههایی از سایر نقاط شبه جزیره عربستان به آنها پیوستند. زمانی كه «ساسانیان‏» در قرن سوم میلادی در ایران به حكومت رسیدند این ناحیه كه تحت‏حاكمیت لخمیان بود، تحت نفوذ دولت مذكور قرار گرفت و دولت‏حیره به تحكیم منافع ایران در ناحیه همت گماشت. به طوری كه نه تنها همچون سدی محكم از هجوم و ورود قبایل مهاجم عرب به ایران ممانعت می‏كرد، بلكه در جنگهای ایران و روم، به عنوان متحد ایران در نبردها شركت می‏جست. (۳) آنان همچنین آداب و رسوم و تمدن ایرانی را به عربستان منتقل می‏كردند. (۴) «خسرو پرویز» حكومت «آل لخم‏» را از میان برد و بنابراین دیگر مانعی در برابر نفوذ قبایل عرب به داخل ایران برجای نماند.
در سال ۶۲۲ میلادی «حضرت محمدصلی الله علیه وآله‏» ، به پیامبری مبعوث شد و رسالت‏خویش را در ابلاغ احكام و فرامین الهی آغاز فرمود، در همان دوره‏ای كه آن حضرت در عربستان مردم را به یكتاپرستی دعوت می‏كرد و اجرای عدالت اجتماعی در حكومت اسلامی را نوید می‏داد، سرزمین پهناور ایران كه از شرق به «رود سند» و از غرب به «رود فرات‏» محدود می‏شد (نقشه شماره ۱)، در تكاپوی رفع مشكلات اجتماعی و ایجاد ثبات و امنیت‏سیاسی بود و از تحولات شگرفی كه در همسایگی آنها به وقوع می‏پیوست، غافل بود.
در سال ششم هجری، نمایندگانی از سوی پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله برای ابلاغ رسالت وی به ایران آمدند، اما دربار ساسانی از قبول این دعوت در گرویدن به دین اسلام و دوری از شرك امتناع كرد.
با فراگیر شدن آیین اسلام در عربستان و پذیرش آن از سوی مردم، مسلمانان عرب درصدد نشر اصول اعتقادی خود در میان جهانیان و گسترش قلمرو اسلام برآمدند. بدیهی است كه این مهم جز با تصرف كشورهای دیگر امكان‏پذیر نمی‏بود. ایران و شام كه نزدیكترین كشورها به شبه جزیره عربستان بودند، بیش از سایر نقاط مورد توجه عربهای مسلمان بودند.
● فتح ایران توسط مسلمانان
همزمان با گسترش اسلام در عربستان، وضعیت داخلی ایران دچار اغتشاش و بحران بود. اخبار مربوط به نابسامانی وضع داخلی ایران و ناتوانی پادشاهان ساسانی در اداره كشور به خارج از مرزهای ایران رسید. «مثنی‏» رئیس قبیله «بكربن وائل‏» ضمن گزارش اوضاع ایران به «ابوبكر»، از او اجازه خواست تا به نواحی تحت تصرف ایران حمله برد. ابوبكر لشكری را به فرماندهی «خالدبن ولید» به نزد مثنی فرستاد و این لشكر به عنوان اولین قوای اسلام به سوی ایران روانه شدند.
سپاهیان اسلام به سوی عراق حركت كردند و نخست‏به حیره وارد شدند. آنان ابتدا با نبردی كوچك و سپس با انعقاد قرارداد صلح حیره را فتح كردند. گفته می‏شود نخستین مال المصالحه‏ای كه در اسلام از ایرانیان گرفته شد، مبلغ نود هزار درهم بود كه حاكم شهر حیره به مسلمانان پرداخت. (۵) فتح حیره در سال دوازدهم هجری روی داد و از آن پس فتوحات مسلمانان در ایران ادامه یافت. اما این سرزمین وسیع یكباره تحت فرمان مسلمانان درنیامد و حاكمیت ایشان بر ایران تدریجی، ولی با موفقیت صورت پذیرفت.
با فتح حیره كلید تصرف «بین‏النهرین‏» در دست مسلمانان قرار گرفت. (۶) به طوری كه پس از آن شهرهای دیگر ناحیه مانند «انبار»، «ابله‏» و «عین التمر» یكی پس از دیگری در مدت كوتاهی تسخیر شدند. (۷) از آن پس تا زمان جنگ «قادسیه‏»، چند درگیری میان ایرانیان و مسلمانان رخ داد. در نبرد «جسر» (پل) كه به «قس الناطف‏» نیز مشهور است ایرانیان پیروز شدند اما در سایر نبردها از جمله نبرد «مهران‏» یا «نخیله‏» برتری با مسلمانان بود. (۸)
جنگ مهم قادسیه كه مورخان آن را به اختلاف در سالهای‏۱۳ تا ۱۵ هجری ذكر كرده‏اند، (۹) در محل قادسیه رخ داد و با پیروزی سپاه عرب به سركردگی «سعدبن ابی وقاص‏» شكست قطعی ایران در سرزمین عراق مسلم شد. این كشور جزء متصرفات مسلمانان درآمد، راه ورود آنان به شهر «تیسفون‏» پایتخت زمستانی ساسانیان هموار گردید و پایان امپراتوری ساسانی و تصرف كامل ایران را نوید داد. (۱۰)
پس از فتح قادسیه در سال‏۱۶ هجری مسلمانان «مدائن‏» را به راحتی تصرف كردند (۱۱) و در اندك زمانی پس از آن ابتدا «جلولا» و سپس «حلوان‏» را گشودند (۱۲) و به سوی «نهاوند» حركت كردند. همزمان با این فتوحات بخشی از سپاه عرب از طرف جنوب و از طریق «بحرین‏» به «اهواز» آمد و «خوزستان‏» را فتح كرد. (۱۳)
پیكار «نهاوند» در سال ۲۲ هجری بقایای توان سیاسی ایرانیان را درهم شكست. این پیروزی كه زمینه تصرف تمامی نقاط ایران را فراهم كرد، از سوی عرب «فتح الفتوح‏» نام گرفت. (۱۴)
پیروزی جنگ نهاوند با تصرف «همدان‏» كه در همان سال (۱۵) و پس از نبردی كوتاه رخ داد، به كمال رسید، زیرا با فتح همدان و استقرار نیروهای مسلمان در این شهر تسخیر دیگر شهرها و مناطق سهولت و سرعت‏بیشتر یافت، چنان كه در همان سال «آذربایجان‏» را تصرف كردند (۱۶) و در سال‏۲۳ هجری «اصفهان‏» (۱۷) و «ری‏» (۱۸) و در سال ۲۴ هجری «سواحل خلیج فارس‏» و تا سال ۲۸ هجری تمام «فارس‏» گشوده شد. سراسر «خراسان‏» تا سواحل «آمودریا» نیز تا سال ۳۱ هجری از هر جهت‏به تصرف مسلمانان درآمد. (۱۹)
با وجود پیشرفت‏سریع مسلمانان در ایران، برخی از نواحی كشور از جمله «گیلان‏»، «مازندران‏»، «تغارستان‏»، «بلخ‏» و نواحی دیگر آن خطه و سرزمین كوهستانی «غور» تا اواخر قرن اول هجری كمابیش استقلال خود را حفظ كردند و خیلی دیر تحت پوشش حاكمیت «امویان‏» قرار گرفتند (۲۰) (نقشه شماره ۲).
● عوامل مؤثر در پیروزی مسلمانان و شكست ایرانیان
مورخان و محققان اسلامی راجع به علل این پیروزی و شكست‏سخن بسیار گفته‏اند، عوامل مؤثر در پیروزی اعراب را می‏توان به اختصار در دو بعد مادی و معنوی برشمرد:
۱) عوامل معنوی، عبارت بود از وجود نیروی ایمان و علایق عمیق مذهبی; ایمان به پیروزی به هر صورت (شكست‏یا پیروزی) در مقابله با غیر مسلمانان و كفار; و روحیه دلاوری و جنگجویی.
۲) عوامل مادی، عبارت بود از كسب غنایم جنگی و دستیابی به اراضی حاصلخیز و سایر منابع اقتصادی.
شكست ایرانیان در مقابل مسلمانان نیز معلول عوامل متعددی بود كه از آن میان می‏توان موارد زیر را ذكر كرد:
خستگی ایرانیان در اثر نبردهای بیست‏ساله با امپراتوری روم; انحطاط و ضعف حكومت چهارصد ساله ساسانی; فقدان اقتدار حكومتی و بی‏ثباتی امور مملكت (به طوری كه پس از مرگ «خسروپرویز» تا زمان «یزدگرد» در طی چهار سال یازده نفر به سلطنت رسیدند); سركوب دولت عربی آل لخم در حیره در اواخر حكومت‏ساسانیان (این دولت‏سالها حت‏حمایت ایران بود); نارضایتی مردم از اوضاع اقتصادی و اجتماعی موجود; عدم حمایت مردم از حكام ساسانی; و سرانجام روح عدالتخواهی و مساوات‏طلبی موجود در قوانین اسلام (این موضوع نقش مهمی در جذب مردم ایران به سوی مسلمانان داشت، زیرا دربار ساسانی میان توده مردم و قشر برگزیده بسیار تبعیض قائل می‏شد). (۲۱)
بنابراین عربها با انگیزه‏های قوی به سوی ایران روی آوردند و ایرانیان بدون انگیزه و با دلسردی به مقابله با آنان پرداختند. در همان نخستین نبردها، مسلمانان به این واقعیت پی بردند كه برخلاف تصورشان پیروزی بر ایرانیان چندان دشوار نیست و ایرانیان دریافتند كه كوچك شمردن اعراب ساده، بی‏تكلف و بدون تجهیزات و تداركات نظامی، تفكری نادرست است و مقابله با مسلمانان مستلزم داشتن اعتقاد قوی و عزم راسخ است كه به دلیل حاكمیت‏شرایط نامساعد اجتماعی و سیاسی، در ایرانیان وجود نداشت.
● دلایل ماندگاری مسلمانان در ایران
در سالهای نخست ورود مسلمانان به ایران و در زمان خلفای اموی برای اداره امور متصرفات چنین عمل می‏شد كه از سوی والی مستقر در «كوفه‏» یا «بصره‏» حكام یا سردارانی انتخاب می‏شدند و به نواحی مختلف اعزام می‏گردیدند، این افراد كه معمولا سردار سپاه بودند، در نواحی تحت فرمان خود امور مختلف حكومتی و اداری را نیز انجام می‏دادند. پس از فتح كامل ایران و گسترش قلمرو مسلمانان، خلفا دریافتند كه حكومت مركزی باید از مسائل مختلف نواحی تحت تصرف خود آگاهیهای كافی داشته باشد. این موضوع به همراه مشكلات ناشی از اداره امور مالی و دیوانی نقاط دوردست مانند خراسان سبب شد كه اولا خلفا راسا به انتصاب حكام و فرمانروایان ولایات مختلف دست زنند، ثانیا روش حكومت كردن به طریق خشونت و جنگ را كنار گذارند و سیاست كوچ و اسكان به نواحی جدید را در پیش گیرند. كوچانیدن اعراب و استقرار آنها در ایران برای مسلمانان مزایایی چند دربرداشت:
۱) از لحاظ نظامی، نفوذ عربها را تقویت می‏كرد و در مواقع مورد نیاز، نیروهای پشتیبانی آماده‏ای را در اختیار آنها می‏گذاشت. لازم به ذكر است كه گرچه ورود و اسكان عربها در نواحی مختلف ایران سبب شد كه از هماهنگی و یكپارچگی ایرانیان كاسته شود و بر اقتدار عرب افزوده شود، اما این رویداد در همان حال خود سبب ایجاد اختلاف میان آنها شد، به طوری كه در شرق ایران، بویژه در خراسان رویاروییها و اختلافهای گروههای عرب، اداره حكومت اموی را با مشكلات متعدد روبرو كرد. (۲۲)
۲) از لحاظ فرهنگی با اختلاط و آمیزش ایرانیان و مسلمانان زمینه مساعد رواج و انتشار اسلام فراهم شد. اما برخلاف برخی از كشورها، مانند «مصر» كه علاوه بر پذیرش دین اسلام، فرهنگ و سنن عربی نیز پذیرفته شد و حتی زبان عربی زبان رسمی مردم شد، در ایران با آن كه اسلام بسرعت در میان اقشار مختلف گسترش یافت و حتی در اوایل ایرانیان در نشر اسلام سعی وافری كردند، اما فرهنگ و رسوم عربی نتوانست جایگزین فرهنگ و تمدن ایرانی شود و ایرانیان بسختی و به شكلهای گوناگون در حفظ و حراست از فرهنگ و آداب و رسوم خود كوشیدند و حتی بر عربها نیز تاثیر گذاشتند. بطوری كه حتی سختگیریها و مخالفتهای حكومت مركزی نتوانست عربها را از یادگیری زبان فارسی و انتخاب پوشش ایرانی و ... بازدارد. (۲۳)
نسرین احمدیان شالچی
منبع : مجمع جهانی شیعه شناس


همچنین مشاهده کنید