دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تحول و تطور در نیروی دریایی مسلمانان


تحول و تطور در نیروی دریایی مسلمانان
در این مقاله برآنیم تا سیر تحول و تطور نیروی دریایی مسلمانان از آغاز تا پایان عصر عباسی را به اجمال مورد بررسی قرار دهیم.
● تحول و تطور در نیروی دریایی مسلمانان(تا پایان خلافت عباسی)
از هنگامی كه نیروی نظامی مسلمانان از مرزهای جزیره العرب خارج شده و در صدد گسترش اسلام به مناطق مجاور برآمدند, در مراحل مختلف عملیاتی و فتوح خویش با پدیده ای جدید در جنگ ها روبرو گردیدند كه مقابله با آن نیازمند تكنیك, ابزار و تاكتیك های جنگی جدید و ویژه بود. بر اساس شرایط جدید, دیگر جنگ های زمینی تنها جنگ هایی نبودند كه مسلمانان با آن روبرو باشند. مسلمانان در این راه با تلاش و كوشش بی نظیر به پیشرفت ها و تكامل چشمگیری دست یافتند. دیری نپایید كه استفاده از كشتی ها و ملوانان و متخصصان جنگ در دریا, ایجاد كارخانجات كشتی سازی در سواحل كشورهای فتح شده و ساخت سلاح ها و ابزارهای جنگی مخصوص كشتی ها باعث به وجود آمدن ناوگان های عظیم جنگی گشت كه مسلمانان به وسیله آن توانستند جزایر مختلف و نیز سواحل شمالی آفریقا, اندلس, سواحل دریای مدیترانه را فتح كرده و اسلام را تا دورترین نقاط گسترش دهند, در این مقاله برآنیم تا سیر تحول و تطور نیروی دریایی مسلمانان از آغاز تا پایان عصر عباسی را به اجمال مورد بررسی قرار دهیم.
الف) آشنایی عرب با دریا و دریا نوردی و اهمیت آن از دیدگاه پیامبر(ص)
اعراب از دیرباز به ویژه قرن ها قبل از اسلام, با دریا و دریانوردی آشنایی داشتند و چون اكثر آن ها از طریق تجارت روزگار می گذرانیدند, از این رو كشتی های تجاری آنان همواره در حال فعالیت بود در این مورد می توان به حمیریان و قوم سبا اشاره داشت.(۱)
عرب جزیره العرب, در منطقه ای سكونت داشته كه به سبب محاصره دریا از سه طرف, همواره با دریا و ارتباطات دریایی آشنا بوده است و بارها در تجارت زمستانی به سوی حبشه, از دریای سرخ عبور كرده است. می توان گفت نخستین بار كه در میان مسلمانان یك سفر دریایی پدید آمد, زمان مهاجرت به حبشه بود و به دلیل مسافرت با كشتی, آن مهاجران را ((اصحاب سفینه)) لقب دادند. به علت آشنایی عرب جزیره العرب با دریا و نیز اهمیت آن است كه در قرآن كریم سی وهشت بار از بحر و بحیره و بحرین(۲) و چهار بار نیز از كشتی یا سفینه نام برده شده است.(۳) اما با این وصف, جای تعجب است كه چگونه طبری از عدم آشنایی خلیفه دوم نسبت به دریا سخن گفته است. او روایت می كند كه: معاویه مترصد كسب اجازه از خلیفه برای یك نبرد دریایی بود, اما خلیفه پس از آن كه از عمروبن عاص خواست دریا را برای او توصیف كند و مطمئن شد كه دریا برای جان مسلمانان خطر دارد, چنین اجازه ای را نداد و خطاب به معاویه گفت: ((به خدا سوگند هرگز مسلمانان را به این راه وادار نمی كنم)).(۴) این در حالی است(۵) كه قبل از آن, رسول خدا(ص) بارها مسلمانان را به جهاد از طریق دریا تشویق فرموده بود: ((لاتركب البرح الاحاجا, او معتمرا او غازیا فی سبیل الله));(۶) (در دریا حركت نكنید جز برای حج و عمره و جهاد در راه خدا); و نیز آن حضرت می فرمود: ((من غزا فی البحر غزوه فی سبیل الله...));(۷) (كسی كه در راه خدا به نبرد در دریا بپردازد, خداوند از احوال كسی كه در راه او[ در دریا] جهاد می كند آگاه تر است, پس او در اطاعت خود به خداوند پناه برده, بهشت او را به خود می خواند و آتش او را از خود می گریزاند). از ام حرام نقل شده است كه روزی رسول خدا(ص) در خانه او فرمود: ((ناس من امتی عرضوا علی غزاه فی سبیل الله یركبون...));(۸) (گروهی از امت من به عنوان مجاهد در راه خدا همچون پادشاهان و ملوك در دریا بركشتی ها سوار خواهند شد). ام حرام می گوید: از او خواستم كه از خدا بخواهد من هم جزء آنان باشم. پس آن حضرت فرمود: تو اولین آنان خواهی بود. این گفته پیامبر(ص) بعدها محقق شد; ام حرام به همراه همسرش عباده بن صامت در سپاهی كه برای فتح قبرس حركت كرده بود حضور یافت و در آن نبرد دریایی از پشت استر خویش به زمین افتاد و از دنیا رفت و در همان جا مدفون گشت.(۹)
هم چنین از آن حضرت, روایت شده است: ((شهید دریا مثل شهید خشكی است و سرگردان شده در دریا چون كسی است كه خون او در خشكی ریخته شده باشد)); و نیز می فرمود: ((یك جنگ در دریا برابر با ده جنگ در خشكی است و كسی كه در دریا گرمازده یا سرگردان شود چون كسی است كه خون او در راه خداوند سبحان در خشكی ریخته شود)). (۱۰)
ب) نیروی دریایی در عصر خلفای راشدین و اموی
در دوران پیامبر(ص) و پس از او, ابوبكر موقعیت برای نبرد دریایی پیش نیامد. به رغم آن روایتی كه قبلا ذكر شد, چند عملیات دریایی در دوران خلافت عمر گزارش شده است; از جمله این كه: اولین تهاجم دریایی از سوی والی بحرین, عثمان بن عاص ثقفی, به سواحل هند صورت گرفت كه تا نزدیك بمبئی در مكانی به نام ((تانه)) رسیده و تا مصب رودخانه سند پیش رفت.(۱۱) هم چنین, والی دیگر بحرین, علإبن حضرمی, از طریق دریا به ایران حمله نمود و در سال ۱۷ه" به شهر اصطخر رسید. در سال ۲۰, خلیفه عمربن خطاب به علقمه بن مجزر برای حمله ای دریایی به سوی حبشه از طریق دریای سرخ فرمان داد تا به این شكل از مسلمانان در قبال تهاجمات دریایی حبشیان بر سواحل مرزهای اسلام دفاع كنند این حمله اگر چه عقیم ماند, اما با این وجود, مسلمانان توانستند تا شهر ((اودلس)) در حبشه پیشروی نمایند.(۱۲)
فتح قبرس در سال ۲۷ یا ۲۸ه" نخستین تجربه موفق بود و چون مسلمانان از این نبرد پیروز بیرون آمدند, در این نوع جنگ نیز بیشتر فعال شدند. اگر روایت نه چندان صحیح طبری در مورد جنگ اندلس در عصر عثمان ـ به سال ۲۷ ـ را بپذیریم,(۱۳) باید گفت مسلمانان یك سال قبل از فتح قبرس و پس از فتح افریقیه, از طریق دریا برای فتح اندلس اقدام كرده اند. طبری گزارش می كند كه خلیفه به عبدالله بن نافع دستور داد تا از طریق دریا به سوی اندلس تهاجم برند. او به فرمانده سپاهش چنین نوشت:
((اما بعد, جز این نیست كه قسطنطنیه از طریق اندلس فتح خواهد شد و شما اگر آن را گشودید در اجر و پاداش كسی كه قسطنطنیه را فتح كرده شریك هستید)).(۱۴)
عثمان در فتح اندلس, قصد داشت یك استراتژی پیشرفته را به نمایش بگذارد و آن این كه فتح قسطنطنیه جز از طریق اروپا و آن هم از طریق دریا و فتح اندلس میسر نیست. مسلمانان ابتدا رودس و سیسیل را فتح كردند و در سال ۳۴ه" مهم ترین نبردهای دریایی در تاریخ فتوح اسلام را علیه روم به راه انداختند. در آن نبرد كه به فرماندهی عبدالله بن سعدبن ابی سرح, حاكم مصر, صورت گرفت و نبرد ((ذات الصواری)) نامیده شد, به یك پیروزی درخشان دست یافتند.(۱۵)
از سال ۲۸ه" كشتی های مسلمانان در دریاها بر كشتی های بیزانس تفوق یافته و سیادت خود را بر دریاها محرز نموده و حملات متعددی را علیه سواحل تحت سلطه بیزانس انجام دادند.(۱۶) به هنگام رسیدن مروان بن محمد به مصر, كه عباسیان در تعقیب او بودند, وی بخشی از نیروهای خود را به سوی دریا فرستاد تا تمامی كشتی ها را در سواحل دریای مدیترانه به ویژه در اسكندریه به آتش كشند. او هم چنین كشتی های موجود در فسطاط را كه در رود نیل مستقر بودند به آتش كشید.(۱۷)
ج) نیروی دریایی در عصر عباسیان
عباسیان برای نخستین بار در مقاصد نظامی و به هنگام محاصره شهر واسط از كشتی استفاده كردند. آن ها كشتی ها را پر از هیزم كرده در داخل آن ها آتش انداختند و سپس به سوی واسط روان ساختند تا هر چه سر راه آن ها قرار دارد سوزانیده شود; اما ابن هبیره حاكم اموی این شهر قلاب هایی آماده كرده بود كه به وسیله آن كشتی های مهاجم را می كشید و غرق می ساخت.(۱۸)
خلیفه منصور نیز به نیروی دریایی و ساخت كشتی های جنگی اهمیت می داد و بدین منظور كارخانه هایی برای ساختن كشتی به ویژه در مصر احداث نموده و مردم را به كار كردن در آن تشویق می كرد; او حتی ذمی ها را تا زمان كار در كارخانه های ساخت كشتی از پرداخت جزیه معاف كرد.(۱۹)
منصور به بازگردانیدن اندلس به حاكمیت دولت عباسی می اندیشید, از این رو در سال ۱۴۶ه" به فرمانده سپاه خود علإبن مغیث الحیصبی دستور داد تا با یك نیروی دریایی عظیم به سوی اندلس حركت كند. او در مرزهای باجه فرود آمد و دشمنان عبدالرحمان الداخل, به ویژه فهریان و یمانیان, نیز به او پیوستند; انقلاب گسترش پیدا كرد تا این كه عبدالرحمان توانست این شورش و انقلاب را سركوب نماید.(۲۰)
منصور در سال ۱۴۶ه" به دلیل این كه مردم تونس بیزانسیان را در تهاجمات ایشان علیه لاذقیه و طرابلس در سال ۱۴۰ه" یاری رسانیده بودند, از طریق دریا مورد حمله قرار داد. فرماندهی این تهاجم دریایی را امیر البحر شامی, عباس بن سفیان خثعمی برعهده داشت و این نخستین لشكری بود كه از زمان تشكیل دولت عباسیان, به سوی قبرس عازم شد. منصور یك ناوگان دریایی برای مقابله با تهاجمات دریایی تدارك دیده بود. در سال ۱۵۳ه" حبشیان با ناوگان های خود جده را مورد تهاجم قرار دادند و منصور ناوگان دریایی خود را علیه آنان به كار گرفت و توانست تجاوزات آنان را دفع نماید.(۲۱)
هم چنین منصور پس از بازگشت از حج بعد از آن كه خبر تهاجمات و یورش های راهزنان ساكن در مناطق سند به كشتی ها و شهرهای ساحلی و تخریب سواحل حجاز را دریافت كرد, برای از بین بردن این تهاجمات, یك حمله دریایی از طریق بصره تدارك دید.(۲۲)
در دوران او نیروی دریایی چند جنگ دیگر انجام داد; از جمله تهاجم به قبرس (۱۵۶ه") و سواحل آسیای صغیر (۱۵۷ه") كه البته بیزانس توانست ارتباط بین نیروی دریایی و زمینی مسلمانان را قطع كرده و عملیات ثمامه بن وقاص را در تهاجم به آسیای صغیر ناكام گذارد.(۲۳)
دولت عباسی در این دوران (منصور) كوشید تا سیطره خود را بر دریاهای هند برقرار سازد و با راهزنان دریایی كه این دریاها را دستخوش تجاوز و غارت خود می كردند برخورد نماید. او این كار را به منظور تإمین راه تجارت با هند و چین انجام می داد, از ین رو عمربن جمیل را با كشتی های جنگی به این مإموریت فرستاد. عمر به ((تماران)) و سپس به قندهار رفت و آن جا را فتح كرد. در دوران مهدی نیز, المعمربن عباس خثعمی در سال ۱۶۰ه" دست به یك جنگ دریایی زد.(۲۴)
عباسیان در این عصر به خاطر مرزهای مشترك دریایی ناچار به درگیری با ناوگان های بیزانس بودند و ناوگان های خود را برای تحت نظر گرفتن تحركات دریایی ناوگان های بیزانس وارد عمل می كردند.(۲۵) علاوه بر آن, به تهاجمات و جنگ های دریایی و یا مقابله با تهاجمات بیزانس نیز می پرداختند. اما در حقیقت, فعالیت دریایی عباسیان در این عصر چندان پویا نبود; زیرا این دولت در برخوردهای دریایی به ویژه در دریای مدیترانه با یك فترت روبرو شده بود. دولت های اروپایی به خاطر مشكلات داخلی ,از این دریا غافل شده و در حدود نیم قرن راه را برای سیطره بی رقیب بیزانس باز گذاشته بودند كه البته بیزانس نیز گاهی به خاطر درگیری با بلغارها در اروپا از مسائل این دریا غافل می ماند.(۲۶) با این حال, مسلمانان در سال های ۱۴۸ و ۱۴۹ه" سلسله حملاتی را به قبرس و سیسیل تدارك دیدند و تا سال ۱۵۶ه" تا حدودی فعالیت ها و نبردهای دریایی فعال شد و زمینه برای افزایش حملات نظامی دریایی در دوران خلیفه مهدی فراهم گردید.(۲۷) خلیفه در این دوران, عبدالملك بن شهاب مسمعی را به فرماندهی یك ناوگان دریایی منصوب نموده و او را به سوی سرزمین های هند اعزام داشت. وی در سال ۱۶۰ه" شهر ((باربد)) را تسخیر كرد. عباسیان در این حمله از منجنیق نیز بهره بردند.(۲۸) در این دوران فعالیت های دریایی گسترش بیشتری یافت.
در دوران هارون نیز تهاجمات و درگیریهای دریایی افزایش یافت و از سال ۱۷۰ تا ۱۷۴ه" چند درگیری عمده به وقوع پیوست. در سال ۱۷۴ه" مجددا تحركات دریایی لشكر عباسی برای تهاجم به قبرس شروع شد. در این سال بعضی از راه های دریایی عباسیان كه مصر را به شام مرتبط می ساخت از سوی ناوگان رومی مورد تهاجم قرار گرفت.(۲۹) هارون با ناوگان عباسی شام در همان جزیره قبرس به مقابله با این تهاجم پرداخت. ناوگان او به خلیج ایتالیا در سواحل جنوبی آسیای صغیر رسید(۳۰) و با ناوگان رومی درگیر شده و آن را شكست داد و حتی فرمانده نیروی دریایی روم را به اسارت گرفت.(۳۱)
عباسیان, پایگاه هایی را جهت مقاله با تهاجمات بیزانس در سواحل شمال افریقیه برپا كردند; از جمله پایگاه ((المنسیتر)) كه هرثمه بن اعین در سال ۱۸۰ه" ایجاد نمود. اغالبه هم این پایگاه ها را كه ((قصور)) یا ((پاسگاه)) نامیده می شد, گسترش داد. ناوگان عباسی در سال ۱۹۰ و ۱۹۱ه" به فرماندهی اغالبه, سواحل یونان و رودس را مورد تهاجم قرار دادند. در دوران امین نیز این فعالیت های دریایی هم چنان در دریای مدیترانه برقرار بود.(۳۲)در دوران مإمون, عبدالله بن طاهر تعدادی كشتی جنگی از طرسوس به راه انداخت و تا ((تنیس))(۳۳) پیش رفت. مإمون در سال ۲۱۰ه" او را برای سركوبی شورش های داخلی مصر بدان جا اعزام داشته بود. وی توانست اندلسی ها را در اسكندریه به محاصره خود درآورد.(۳۴) در دوران معتصم نیز فعالیت های دریایی در دریای مدیترانه هم چنان قابل ملاحظه بود و تسلط بر آن دریا از شرق تا غرب كامل گردید.(۳۵)
در مجموع باید گفت: در دوران عباسیان توجه به دریا و نیروی دریایی به اندازه ای گسترش یافت كه دیوانی به نام ((دیوان الاسطول)) برای آن پدید آمد. در این دیوان, اسامی كسانی كه می بایست در آن ناوگان ها خدمت كنند به همراه میزان مواجب و عطایا و غنیمت ها ثبت می شد. حضور در نیروی دریایی از روی اختیار و داوطلبانه بود.(۳۶) نیروهای نظامی كه می خواستند در دریا و نیروی دریایی خدمت كنند می بایست به اندازه لازم دارای مهارت, تجربه و شجاعت بوده و بتوانند در صورت نیاز, به تعمیر و اصلاح كشتی هم بپردازند و یا تیراندازی و دریانوردی نمایند. خلفا بعضی افراد را به سوی مناطق سرحدی و سواحل می فرستادند تا در آن جا مقیم شده و مرزهای دریایی و سواحل را به عنوان مناطق پشتیبان به وسیله ساختن دیوار و حصار مستحكم نمایند.(۳۷) برای جذب نیرو در نبردهای دریایی, مسلمانان به جهاد فراخوانده می شدند و در آن حال بسیاری افراد داوطلبانه در پایگاه ها و سواحل مستقر می شدند تا در فریضه جهاد شركت كنند. در یك نمونه, اسدبن فرات, قاضی قیروان, فرماندهی یك ناوگان دریایی را بر عهده گرفت كه در آن یك صد كشتی با ده هزار نیروی نظامی برای فتح سیسیل حضور داشتند.(۳۸)
در بسیاری از سرحدات و سواحل شام, پایگاه هایی ساخته شده بود تا مجاهدان در آن جا به استقبال دشمنانی كه از طریق دریا تهاجم می كنند بشتابند. این مجاهدان از شهرهای شام و مصر میآمدند.(۳۹) یكی از مجاهدان معروف كه نام او در دیوان ساحل شام برای جهاد ثبت شده بود ((عبدالرحمن بن عمر اوزاعی)) فقیه بزرگ عصر منصور بود. او در سال ۱۴۰ه" در یكی از جنگ های با روم در این منطقه حضور یافت.(۴۰) یكی دیگر از مجاهدان به نام این عصر ((ابراهیم بن ادهم)) عارف و صوفی مشهور بود كه در چندین درگیری در دریای شام حضور یافت(۴۱) و در یكی از جنگ ها به شهادت رسید.
عباسیان با ایجاد كارخانه هایی در بصره, بغداد و مصر به ساخت كشتی های مخصوص عبور در رودخانه پرداختند و آن ها را در رود دجله و فرات و نیل به حركت در آوردند. هارون به ساخت كشتی هایی پرداخت كه قبل از او سابقه نداشت. در دوران معتصم پس از سركوب شورش زطها, ۲۷ هزار نفر از آنان را به وسیله كشتی از بصره به بغداد منتقل نمودند.(۴۲)
● تجهیزات و تسلیحات كشتی های جنگی
الف) تجهیزات
كشتی هایی كه در گذشته در جنگ های دریایی شركت می كردند معمولا دارای سه طبقه بودند كه در هر یك از آن طبقات, تمامی تجهیزات و امكانات مورد نظر آنان از قبیل آب انبار جهت ذخیره كردن آب آشامیدنی ریسمان ها, بادبان ها, تبر, كارد و سایر وسایل مورد احتیاج جمع می شد. هر دریانوردی ملزم به فراهم ساختن ابزارها و تجهیزات كشتی خود و نیز وسایلی برای پرتاب آتش بود كه معمولا بر بالای برج و دكل كشتی نصب می شد. جنگجویان برای پرتاب آن پرتابه ها بر بالای این برج كه اطراف آن با صفحاتی پوشیده شده بود مستقر می شدند و آتش یا سنگ و تكه پاره های تیز آهن را به سوی دشمن پرتاب می كردند تا آنان را به قتل برسانند و كشتی آن ها را سوزانده یا غرق نمایند. در طبقه اول و دوم هر یك از این كشتی ها حدود ۵۰ روزنه یا پنجره تعبیه شده بود تا جنگجویان و تیراندازان برای پرتاب تیر و پرتابه های دیگر در كنار آن موضع بگیرند و به سوی دشمن نشانه روند. رئیس و ناخدا نیز در اتاقك جلوی كشتی مستقر می شد. هر كشتی حدود ۲۰۰ نفر را در خود جای می داد; ۵۰ نفر آنان وظیفه پرتاب پرتابه ها و بقیه وظیفه جنگیدن داشتند. در بعضی از این كشتی ها منجنیق هایی نصب می شد و كف كشتی از سنگ های تیزی كه به جای سلاح از آن برای پرتاب استفاده می كردند, پر می شد.(۴۳)
ب) تسلیحات
سلاح كشتی های جنگی را می توان به دو بخش تقسیم كرد:
۱) سلاح سربازان و جنگجویان.
۲) سلاح مخصوص كشتی ها.
۱) سلاح سربازان
سلاح سربازان عبارت بود از: كمان, نیزه, شمشیر, خنجر, سنگ و تبر. از وسایل نظامی نیز می توان از سپر, زره و كلاهخود نام برد.(۴۴)
آن ها معمولا سه خنجر همراه داشتند; یكی در داخل سپر, یكی بر پهلو و دیگری در داخل لباس. شمشیر می بایست به گردن انداخته شود, نه این كه به كمر بسته شود; زیرا برای جنگجویان در دریا بر خلاف خشكی, حمل به گردن راحت تر بود. دبوس یا گرز نیز می بایست به وسط كمربند آنان بسته شود.(۴۵) هر ناو جنگی قبل از جنگ هر آن چه كه مورد نیاز سربازان بود, از جمله سلاح و تجهیزات و تداركات, را در خود جای می داد. (۴۶)
۲) سلاح مخصوص كشتی ها
۲ـ۱) كلالیب(۴۷) = قلاب ها
وسیله ای آهنین با نوك هلالی و خم شده بود كه همراه با حلقه هایی به كشتی ها متصل می شد. هنگامی كه كشتی خودی به دشمن نزدیك می شد آن را به سوی كشتی دشمن پرتاب می كرد و بر روی آن صفحاتی می انداختند تا مانند یك پل, از روی آن عبور كرده و برای جنگ با سرنشینان كشتی دشمن داخل آن شوند.(۴۸)
۲ـ۲) باسلیق
پرتابه هایی از آهن بوده كه به وسیله حلقه هایی به كشتی وصل می شد. از این وسیله برای سرنگون كردن و شكستن كشتی های دشمن از طریق زدن ضربه های پی درپی استفاده می شده است.(۴۹)
۲ـ۳) توابیب
صندوق هایی بوده كه بالای آن باز بوده و بر فراز كشتی نصب می شده است. لشكریان در داخل آن می نشسته و از آن جا سنگ و یا پاره های آتش و مواد آتش زا به سوی دشمن پرتاب می كردند و كشتی آن ها را سوزانده و یا سرنشینان آن را كور می كردند. گاهی از آن جا مار و عقرب به داخل كشتی ها می انداختند.(۵۰)
۲ـ۴) لجام = لگام
از سلاح های مهم دریایی بوده است. ابزاری مثل تبر و نوك تیز در جلو كشتی قرار می دادند و با آن به شدت به كشتی های دشمن كوبیده و آن را واژگون می كردند.(۵۱)
۲ـ۵) مإالزرق = آب آهك
از سلاح های مورد استفاده در نبردهای دریایی بوده است. این ماده مخلوطی از نمك جوشیده و زرنیخ سفید همراه با آب, یا از ماده ای به نام زاج بوده است. این ماده را در داخل ظرفی ریخته آن را به سوی دشمن پرتاب می كردند تا چشمان آنان را كور سازد.(۵۲)
۲ـ۶) برج كشتی
برای مراقبت و حفاظت از كشتی و سرنشینان آن ساخته می شد. گروهی بر این برج می ایستادند تا دشمن را از فراز آن با پرتاب سنگ های نوك تیز مورد هدف قرار دهند. (۵۳)
۲ـ۷) منجنیق و عراده
عراده منجنیق كوچكی بوده كه ابتدا در كشتی ها مورد استفاده قرار می گرفته و به وسیله آن سنگ های نسبتا بزرگ را به سوی دشمن پرتاب می كردند. در اواخر عمر اموی و در عصر عباسی, منجنیق وقتی مورد استفاده قرار گرفت كه وسیله ای خاص جهت حمل و نقل آن ساخته شد.(۵۴)
۲ـ۸) آتش یونانی
این آتش كه از مخلوط كبریت و مقداری روغن مایع و روان درست می شده, از اسطوانه ای كه در جلوی كشتی قرار داشت, به صورت گلوله ای مشتعل به سوی دشمن پرتاب می گردیده, و یا این كه این آتش از كتان آغشته به نفت كه در آب خاموش نمی شده, به وجود میآمده است. هم چنین, نفت خام و مواد غیرروان كه كتان را به آن آغشته می كردند نیز در آن به كار می رفته است.(۵۵)
۲ـ۹) آینه های آتش افكن = المرایا المحرقه
آینه در نیروی دریایی اسلامی مورد استفاده قرار می گرفته است. این آینه ها از كره ای توخالی تشكیل شده بوده كه اشعه انعكاس یافته از خورشید را در یك نقطه جمع كرده و سپس این اشعه را بر كشتی های دشمن متمركز نموده و آن را به آتش می كشیده است. این عمل مستلزم آن بوده كه موقعیت كشتی های دشمن مناسب و برابر انعكاس اشعه قرار داشته باشد.(۵۶)
● سازماندهی و آرایش ناوگان به هنگام جنگ
سازماندهی و آرایش كشتی و ناوگان های جنگی در دو مرحله ((درونی)) و ((بیرونی)) انجام می شد. منظور از سازماندهی و آرایش درونی, ترتیب و استقرار نیروهای جنگی در داخل كشتی بر اساس جایگاه خود و نیز تقسیم وظایف آن است. بر اساس گفته ابن منكلی, نیروهای غیر شجاع و ضعیف باید در طبقه پایین كشتی استقرار یابند و كسانی كه از طبقه اول دچار جراحت و زخم شده اند باید به طبقه پایین منتقل شوند و جای آنان با كسانی كه در طبقه پایین هستند عوض شود. البته بر حسب ضرورت و بر اساس تدبیر, در هر كشتی باید چهار نفر مجرب و آگاه به مداوای مجروحان حضور داشته باشند تا سلاح های آنان را گرفته و آن ها را سیراب نموده و زخم هایشان را مداوا نمایند.(۵۷)
منظور از سازماندهی بیرونی, نحوه آرایش و استقرار كشتی ها در داخل آب و در منطقه عملیات دریایی است. آرایش كشتی ها در جنگ های دریایی همانند آرایش لشكریان در خشكی بوده است و كشتی ها به قلب, جناحین و مقدمه و ساقه تقسیم می شدند و برای محاصره دشمن به صورت نیم دایره هلالی آرایش می یافتند. گاهی نیز كشتی ها برای مقابله و برخورد با كشتی های دشمن و غرق كردن آن ها به صورت خط مستقیم آرایش می گرفتند در بعضی مواقع نیز به صورت هلال وارونه آرایش می یافتند.(۵۸)
به گفته ابن منكلی, اگر نزدیك سرزمین دشمن یا داخل آن بوده و یا دشمن به سوی ما میآمد, باید همواره برای نبرد آماده بوده و در هنگام درگیری, به حدی كه مكان و نیز میدان تیر اجازه می دهد, كشتی را با شكل های مختلف و بر اساس صفوف سازماندهی كرد. باید میمنه و میسره و قلب تشكیل داد و به طور مستقیم بر این آرایش نظارت داشت و نقاط ضعف آن را برطرف كرد. در هنگام محاصره دشمن باید به صورت نیم دایره او را به محاصره درآورد و بر او آتش افكند. جنگجویان بر حسب تعداد كشتی در دو یا سه جهت تقسیم شوند و یك گروه ابتدا بر دشمن وارد گردد و او را به خود مشغول سازد, آن گاه گروهی دیگر از پشت وی و از پهلوها وارد شوند و سپس كشتی های دیگری غافلگیرانه بر دشمن بتازند و آن ها را تیرباران كنند.(۵۹)ناوگان اعراب به ویژه عباسیان, روش های متعددی برای سازماندهی در جنگ های دریایی داشتند كه بر اساس انواع كشتی و امكانات آنان صورت می گرفت. اگر جنگ بین كشتی های بزرگ و عظیم بود, با كشتی های كوچك نزدیك آن ها نمی رفتند و پشت یا جلو و یا اطراف آنان قرار نمی گرفتند, زیرا ممكن بود توسط آنان غرق شوند; بلكه از دور با نظام و آرایش خود می جنگیدند تا كشتی های دشمن را غرق كنند. اما اگر جنگ بین كشتی های كوچك و هم سطح آنان بود, به كشتی های دشمن نزدیك می شدند و نردبان ها را می انداختند و سربازان با سلاح داخل كشتی دشمن شده و می جنگیدند.(۶۰)
رومیان از نزدیك شدن به كشتی های مسلمانان می ترسیدند و اقدام به جدا كردن آن ها از یكدیگر می كردند.(۶۱) نبردهای دریایی كمتر در عمق دریا اتفاق می افتاد و بیشتر نزدیك سواحل و جزیره ها رخ می داد.(۶۲) ناوگان های دریایی مسلمانان به هنگام اعیاد و مراسم رسمی و یا در هنگام وداع برای حركت به سوی جنگ و یا بازگشت از آن, در مقابل خلفا به انجام مانور و سان می پرداختند.(۶۳)
● انواع كشتی های جنگی
كشتی های جنگی در اعصار مورد نظر دارای انواع مختلفی بوده است; بعضی كشتی ها كوچك اما سریع بوده و برای انجام مانور و شناسایی به كار گرفته می شده; اما بعضی دیگر كه به آن قلاع (كشتی بادبانی) می گفتند; بزرگ بوده و برای انتقال سربازان و تداركات و ساز و برگ جنگی مورد استفاده قرار می گرفته است. بعضی از این كشتی ها هم دارای حجمی متوسط بوده كه برای پرتاب نفت و مواد آتش زا استفاده می شده است كه آن ها را آتش افكن ها می نامیدند.
مهم ترین كشتی های آن دوره عبارت بودند از:
۱) سفینه: نامی عام برای كشتی های دریایی بوده است.(۶۴)
۲) اشونه: بزرگ ترین نوع كشتی و كاربردیترین آن ها و دارای برج و قلعه برای دفاع و تهاجم بوده است. این كشتی به طور متوسط ۱۵۰ سرباز را حمل می كرده است. (۶۵)
۳) البارجه: كشتی جنگی ای بوده كه اعراب ساخت آن را از هندیها فرا گرفته بودند و دزدان دریایی از آن در تهاجم به كشتی های تجاری استفاده می كردند.(۶۶) در سال ۲۵۱ه" ده فروند از این نوع كشتی از بصره وارد بغداد شد. در هر كشتی ۳۹ جنگجو و دریانورد و چند نجار و نفت انداز حضور داشتند و هر یك از این كشتی ها ۴۵ نفر ظرفیت داشت.(۶۷)
۴) القرقور: كشتی بزرگی بوده كه همراه كشتی های جنگی برای حمل تداركات, سلاح و لوازم كشتی ها حركت می كرده است.(۶۸)
۵) السمیریه: كشتی جنگی ای بوده كه عباسیان در جنگ ها از آن برای حمل آلات و ادوات جنگی و تیراندازان و دریانوردان استفاده می كردند.(۶۹)
۶) الحراقه: یك نوع كشتی جنگی بوده كه در آن مواد آتش زا و وسایل مخصوص پرتاب آتش یونانی حمل می شده است.(۷۰) هم چنین, منجنیق نیز در آن حمل می شده است. در این نوع كشتی, قلاب هایی برای كشیدن و غرق كردن كشتی های دشمن وجود داشته است.(۷۱) این آتش افكن ها برای سواری هم استفاده می شده است.
۷) صندل: از كشتی های جنگی بزرگ و مسطح بوده كه برای حمل سربازان و نیز ساز و برگ جنگی و تداركات استفاده می شده است.(۷۲)
۸) الحربیه: از كشتی های جنگی بوده كه در زمان هارون مورد استفاده قرار می گرفته است.
۹) الطرائد: از این كشتی برای انتقال اسبان استفاده می شده و گنجایش حمل ۴۰ اسب به اضافه لوازم آن ها و سایر آلات و ادوات جنگ و سلاح و تجهیزات را داشته است. (۷۳)
۱۰) البطس: از كشتی های بزرگ جنگی بوده كه تعداد بادبان های آن به ۴۰ عدد می رسیده و در آن علاوه بر جنگجویان, منجنیق و سلاح نیز حمل می شده است. هر یك از این كشتی ها گنجایش صدها جنگجو را داشته و گاهی ۷۰۰ جنگجو در آن جای می گرفته اند. این كشتی دارای چند طبقه بوده كه در هر طبقه, گروهی خاص از لشكریان استقرار می یافته اند.(۷۴)
۱۱) المسطح:از كشتی های جنگی در ناوگان دریایی بوده كه وظیفه آن حمل سلاح ناوها بوده است و آن را ((حماله)) نیز می خوانده اند.(۷۵) در این كشتی ها علاوه بر خدمه اسب ها و سازندگان كشتی كه برای حفاظت و یا باز سازی كشتی ها حضور داشتند, ساز و برگ و غله و حبوبات نیز حمل می شده است.
۱۲) الاغربه:از كشتی های بزرگ كه جلو آن شبیه منقار كلاغ بوده و ظرفیت حمل بیش از ۱۸۰ دریانورد را داشته است. دشمنان از این كشتی به وحشت می افتاده اند و اروپاییان آن را ((كروته))(۷۶) می خواندند.(۷۷)
۱۳) الفلوكه: یك كشتی كوچك برای حمل و نقل سربازان و اسب ها بوده است.
۱۴) الشیطی: این كشتی كه از سرعت بسیار زیادی برخوردار بوده و توسط ۸۰ دریانورد به حركت در میآمده, برای كسب اطلاعات از كشتی های دشمن مورد استفاده قرار می گرفته است.
۱۵) العشیری: قایق هایی بوده كه با ۲۰ دریانورد حركت می كرده و برای انتقال سربازان و ساز و برگ جنگی استفاده می شده است.
۱۶ـ الشموط: كشتی كوچكی بوده كه برای پوشش و حفاظت از كشتی های بزرگ استفاده می شده است.(۷۸)
۱۷) القارب: كشتی كوچك بوده كه همراه كشتی های ناوگان حركت می كرده و برای انتقال مواد مورد نیاز سرنشینان كشتی ها كاربرد داشته است و در امور شناسایی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است.(۷۹)
۱۸) الطیاره: از كشتی های مخصوص حركت در رودخانه ها بوده كه به سبكی و سرعت ممتاز بوده و در رودخانه دجله و فرات مورد استفاده قرار می گرفته است.(۸۰)
۱۹) الزنبریه: از كشتی های مخصوص حركت در رودخانه بوده كه در رود فرات برای انتقال سربازان و لوازم آن ها استفاده می شده است.(۸۱)
۲۰) لوسری: این كشتی نیز در جنگ هایی كه در رودخانه ها رخ می داد, از جمله در دجله و فرات, استفاده می شده است.(۸۲)
۲۱ـ الشباره:قایق مخصوص رودخانه بوده كه در دجله مورد استفاده قرار می گرفته است. مإمون به غیر از كشتی های جنگی, چهار هزار از این نوع قایق كوچك و بزرگ را در اختیار داشت.(۸۳)
۲۲) العلابیات: از كشتی های جنگی است كه جزء ناوگان مصر در عصر اموی و عباسی بوده است.(۸۴)
۲۳) ملقوطه: كشتی جنگی بزرگی بوده كه معمولا پس از ناو حركت می كرده تا سربازان و نیز سلاح و تداركات را منتقل نماید.(۸۵)
نویسنده:اصغر قائدان
منابع:
ـ ابن اثیر, عزالدین احمدبن ابی المكارم: الكامل فی التاریخ (بیروت, دارالصادر, ۱۹۶۵م).
ـ ابن سیره, ابوالحسن علی بن اسماعیل: المحضص فی اللغه و الادب (بیروت, دارالفكر, ۱۳۹۸ه").
ـ ابن كثیر, عمادالدین ابی الفدإ اسماعیل: البدایه و النهایه فی التاریخ (بیروت, دارالفكر, ۱۹۶۶م).
ـ ابن ماجه, ابوعبدالله: سنن ابن ماجه, تحقیق محمدفواد عبدالباقی (بیروت, المكتبه العلمیه, بی تا).
ـ ابن منكلی, محمدبن محمود: الادله الرسمیه فی التعابی الحربیه, تحقیق محمود شیت خطاب (بغداد, مطبعه المجمع العلمی العراقی, ۱۴۰۹ه").
ـ ابو داود, سلیمان بن اشعث: سنن ابی داود (بیروت, دارالفكر, ۱۳۹۸ه").
ـ ترمذی, محمدبن عیسی: سنن الترمذی, تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف (چاپ سوم: بیروت, دارالفكر, ۱۳۹۸ه").
ـ عباسی, حسن بن عبدالله: آثار الادل فی ترتیب الدول (قاهره, بولاق, ۱۲۹۵ه").
ـ طبری, محمدبن جریر: تاریخ الرسل و الملوك, تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم (بیروت, دارالمعارف, ۱۹۶۶م).
ـ مسعودی, علی بن الحسین: التنبیه و الاشراف (بیروت, الموسسه الاعلمی للمطبوعات بی تا).
ـ نویری, شهاب الدین احمد: نهایه الارب فی فنون الارب (قاهره, دارالكتب المصریه, ۱۳۴۵ه").
ـ جواد علی: المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام (بیروت, دارالعلم للملایین, ۱۹۶۸م).
ـ خدوری, مجید: الحرب و السلم فی شرعه الاسلام (بیروت, الدار المتحده للنشر, ۱۹۷۲م).
ـ دوری, عبدالعزیز: العصر العباسی الاول, دراسه فی التاریخ السیاس و الاداری و المالی (بیروت, دارالطلیعه للطباعه و النشر, ۱۹۴۵م).
ـ زیدان, جرجی: تاریخ التمدن الاسلامی (چاپ سوم, مصر, مطبعه الهلال, ۱۹۳۲م).
ـ سالم, سیدعبدالعزیز, و عبادی, احمد مختار: تاریخ البحریه الاسلامیه فی مصر و الشام (بیروت, دارالاحد, ۱۹۷۲م).
ـ همو, تاریخ البحریه الاسلامیه فی المغرب و الاندلس (بیروت, دارالنهضه العربیه, ۱۹۶۹م).
ـ غولی, جهادیه القره: العقلیه العربیه فی التنظیمات الاداریه و العسكریه فی العراق و الشام خلال العصر العباسی الاول (بغداد, آفاق العربیه, ۱۹۸۶م).
ـ كردعلی, محمد: خطط الشام (بیروت, دارالنفایس, ۱۹۸۱م).
ـ ماجد, عبدالمنعم: العصر العباسی الاول (قاهره, مكتبه الانجلو المصریه, ۱۹۸۴م).
ـ نعمان ثابت, الجندیه فی الدوله العباسیه (بغداد, مطبعه اسعد, ۱۹۵۶م).
finaly, history of the byzantine empire, oxforcl, ۱۹۷۷. -
roben, levey, the social structure of islam. -
theophanes, chronographia, col, ۱۹۷۷. -
پی نوشت ها:
۱. ر.ك: جوادعلی, المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام (بیروت, دارالعلم للملائین, ۱۹۶۸م); چاپ سوم: مصر, مطبعه الهلال, ۱۹۲۲م) ج ۱, ص ۲۰۵.
۲. اسرإ۶۶/ـ;۶۷ اعراف;۱۶۲/ انعام۹۷/, ۶۳, ;۵۹ یونس۲۲/.
۳. عنكبوت;۱۵/ كهف۷۱/, ;۷۹ و نیز در آیه ای خداوند ستارگان را به عنوان راهنمایی تاریكی های خشكی و دریا قرار داده ((و هو الذی جعل لكم النجوم لتهتدوا بهافی ظلمات البر و البحر)) (انعام۹۷/). كه این كار جز با قطب نما دست یافتنی نبود و می توان گفت علم نجوم نیز به راه یابی مسلمانان در دریا كمك كرد.
۱. محمدبن جریرطبری, تاریخ الطبری, بیروت, داراحیإ التراث العربی و دار المعارف, تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم ۱۹۶۶), ۳۱۶/۳ـ۳۱۵.
۲. منابع به چند نبرد دریایی در دوران خلافت عمر اشاره داشته اند (بنگرید به صفحات بعد).
۳. محمدبن عیصبی ترمذی, سنن الترمذی, تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف, بیروت, دارالفكر, ط ۳, ۱۹۲۸), ;۱۴۸/۷ سلیمان اثلث ابی داود, سنن ابی داود, بیروت, دارالفكر ۱۳۹۸ه" ۳۸۹/۱.
۴. ابی داود, همان جا.
۵. محمدبن اسماعیل بخاری, صحیح, (باب الجهاد) بیروت, داراحیإ التراث العربی, ط ۲, ۱۳۰۱ه", ۲۰۱/۳.
۶. ابن داود, همان جا; بخاری, صحیح, (باب الجهاد و السیر) ۲۰۱/۳.
۷. ابوعبدالله بن ماجه, سنن, ابن ماجه, تحقیق محمد فواد عبدالباقی, بیروت, المكتبه العلمیه[ بی تا], ۱۷۸/۲.
۸. سعاد ماهر, البحریه فی مصر الاسلامیه و آثار الباقیه, مصر دارالمعارف [بی تا], ۶۲ـ۶۳.
۹. همان, ۶۴.
۱۰. فتوح نویسان و مورخانی كه فتح اندلس را ثبت كرده اند چنین گزارشی در این سال نداده اند و سال فتح, ۹۲ هجری در دوران خلافت ولیدبن عبدالملك است.
۱۱. طبری, پیشین, ۳۱۴/۳.
۱۲. همان, ۳۳۸/۳.
۱۳. عبدالعزیز الدوری, العصر العباسی الاول, بیروت, دارالطلیعه للطباعه و النشر, ۱۹۴۵م, ;۴۱ عبدالعزیز السالم, احمد مختار العبادی, تاریخ البحریه الاسلامیه فی مصر و الشام, بیروت, دارالماحد ۱۹۷۲م. ;۱۴ خدوری, الحرب و السلم, فی شرعه الاسلام, بیروت, دارالمتحده للنشر ۱۹۷۳م, ۱۵۴ـ۱۵۱.
۱۴. فاروق عمر, فوزی, تاریخ العراق فی عصور الخلافه العربیه الاسلامیه, بغداد [بی تا], ۱۹۵.
۱۵. عبدالعزیز الدوری, العصر العباسی الاول, ۴۸.
۱۶. فاروق عمر فوزی, همان جا.
۱۷. عبدالعزیز الدوری, پیشین, ;۴۸ هم چنین بنگرید به عبدالله عنان, تاریخ الدوله الاسلامی فی اندلس.
۱۸. طبری, پیشین, ۴۲/۸.
۱۹. همان, ۳۳/۸ـ۴۲.
۲۰. فاروق عمر فوزی, پیشین, ۱۹۵.
۲۱. طبری, پیشین, ۱۲۹/۸ـ;۱۴۰ عمادالدین ابوالفدإ, ابن كثیر, البدایه و النهایه, فی التاریخ, بیروت دارالفكر, ۱۹۶۶م, ۴۷/۶۵
۲۲. فاروق عمر فوزی, پیشین, ۱۹۶.
۲۳. همان جا.
۲۴. همان, ۲۰۴.
۲۵. طبری, پیشین, ;۱۱۶/۸ عزالدین احمد, ابن اثیر, الكامل فی التاریخ بیروت, دارصادر ۱۹۶۵م, ۴۷/۶.
theophanes, chronographia, col, ۹۳۶..۲۶
finaly, history of the byzantine empire. oxford, ۱۸۷۱, p: ۸۳..۲۷
۲۸. عبدالعزیز الدوری, پیشین, ۱۱۴.
۲۹. سعاد ماهر, پیشین, ۸۹.
۳۰. شهری است در شمال مصر.
۳۱. عبدالعزیز سالم, پیشین, ۴۱/۱.
roben, levey, the social structure of islam. p: ۴۵۴..۳۲
۳۳. سعاد ماهر, پیشین, ۳۰۰.
۳۴. غره غولی, العقلیه العربیه فی التنظیمات الماداریه و العسكریه فی العراق و الشام خلال العصر العباسی الاول, بغداد آفاق العربیه ۱۹۸۶م, ۱۹۷.
۳۵. عبدالعزیز سالم, پیشین, ۳۸.
۳۶. كردعلی, خطط الشام, بیروت, دارالنفائس ۱۹۸۱م ۴۰/۵.
۳۷. عبدالعزیز السالم, پیشین, ۴۳.
۳۸. ابن كثیر, البدایه و النهایه, ۱۴۴/۱۰.
۳۹. عبدالمنعم ماجد, العصر العباسی الاول, قاهره, مكتبه الانجلو المصریه, ط ۳, ۱۹۸۴م, ۲۸۶.
۴۰. محمدبن محمود ابن منكلی, الادله الرسمیه فی التعابی الحربی, تحقیق محمود شیت خطاب, بغداد, مطبعه الجمع العلمی العراقی ۱۴۰۹ه" , ۲۴۱ـ۲۴۴.
۴۱. جرجی زیدان, تاریخ التمدن الاسلامی, ۲۳۱۱/۱.
۴۲. ابن منكلی, پیشین, ۳۵۰ـ۲۵۱.
۴۳. سعاد ماهر, پیشین, ۳۰۳.
۴۴. كلالیب, جمع كلاب, در فارسی قلاب (راعد, ۷۶۹).
۴۵. حسن بن عبدالله عباسی, آثار الاول فی ترتیب الدول, قاهره, مطبقه برلاق, ۱۲۹۵م, ۱۹۷.
۴۶. حسن بن عبدالله, پیشین, ;۱۹۶ سعاد ماهر, پیشین, ۲۰۳.
۴۷. حسن بن عبدالله, همان جا; سعاد ماهر, همان جا.
۴۸. حسن بن عبدالله, همان جا.
۴۹. یكی از گروه های موجود در نیروی دریایی, ((زراقین)) بودند كه مخلوطی را كه شرح آن گذشت, به سوی سرنشینان كشتی دشمن پرتاب می كردند.
۵۰. ابن تغری بردی, النجوم الزاهره فی اخبار ملوك المصر و القاهره, ۵۱/۴.
۵۱. سعاد ماهر, پیشین, ۷۴.
۵۲. محمود عواد, الجیش و الاسطول, ۵۲۲ـ۵۲۵.
۵۳. همان, ۵۲۹.
۵۴. ابن منكلی, پیشین, ۲۴۴.
۵۵. حسن بن عبدالله, پیشین, ۱۹۵.
۵۶. الادله الرسمیه فی التعالبی الحربیه, ۲۴۸ـ۲۴۹.
۵۷. محمدیاسین الحموی, تاریخ اسطول العربی, ۱۰۸ـ۱۰۹.
۵۸. جهادیه القره غولی, العقلیه العربیه, ۲۴۶.
۵۹. همان, ۲۴۷.
۶۰. نعمان ثابت, الجندیه فی الدوله العباسیه, بغداد, مطبعه اسد, ط ۲, ص ۱۹۵۶م.
۶۱. انور رفاعی, النظم الاسلامیه, ۱۶۱
۶۲. همان جا.
۶۳. ابوالحسن علی ابن سیده, المخصص فی اللغه و الادب, بیروت, دارالفكر, ۱۳۹۸ه" , ;۲۶/۱۰ علی بن حسین مسعودی, التنبیه و الاشراف, بیروت,[ بی تا], ۲۰۷.
۶۴. طبری, پیشین, ۳۰۶/۹.
۶۵. انور رفاعی, پیشین, ۱۶۱.
۶۶. جهادیه قره غولی, پیشین, ۲۴۸.
۶۷. محمد عواد, پیشین, ۴۱۲.
۶۸. نعمان ثابت, پیشین, ۱۴۳.
۶۹. انور رفاعی, پیشین, ۱۶۱
۷۰. ابن منكلی, الادله الرسمیه فی التعابی الحربیه, ۲۴۳.
۷۱. شهاب الدین نویری, نهایه الارب فی فنون الارب, قاهره, دارالكتب المصریه, ۱۳۴۵ه", ;۱۲۳/۹ مقدسی, احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم, ۳۲.
۷۲. انور رفاعی, پیشین, ۱۶۱.
corrette..۷۳
۷۴. عبدالمنعم ماجد, تاریخ الحضاره الاسلامیه, ۷۵.
۷۵. مقدسی, احسن التقاسیم, ۳۲.
۷۶. عبدالمنعم ماجد, پیشین, ;۷۵ محمود عواد, پیشین, ۴۱۵.
۷۷. عبدالمنعم ماجد, همان جا.
۷۸. طبری, پیشین, ۱۴۹/۷.
۷۹. جهادیه القره غولی, العقلیه العربیه, ۲۴۹.
۸۰. همان جا.
۸۱. همان, ۲۵۰.
۸۲. مقدسی, پیشین, ۳۱.
منبع:فصلنامه تاریخ اسلام ، شماره ۶
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید