سیاست بین‌الملل و دیپلماسی اخیر ایران

تحولات اخیر در منطقه و رویكرد صهیونیسم بین‌الملل به این مساله، موضوع این سخنرانی است. این مساله از سه زاویه مورد بررسی قرارگرفته است: اول تعدد استراتژ های دخیل در تحولات رایج، دوم منازعات جاری وخفیف بودن این تحولات و سوم پرشتاب بودن روند تحولات. در ادامهٔ سخنرانی صهیونیسم اسلامی بررسی شده و مسائل مختلفی از جمله پروتكل الحاقی، كنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، مسائل حقوق بشر و ... مورد بحث قرار گرفته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا را شاكر و سپاسگذارم كه توفیق حضور در جمع نورانی شما عزیزان را به من عطا فرمود.
بحثی را كه دوستان برای من انتخاب كردند مسأله سیاست بین الملل و تلقیهای بین الملل، رویكرد صهیونیزم بین الملل به مسأله و فضایی است كه پیرامون ما در تحولات اخیر منطقه می بینیم.
به صورت جدی مسائلی در شرف تكوین است كه از سه زاویه باید آنها را بررسی و جمع بندی كنیم. این تحولاتی كه پیرامون ما دارد شكل م گیرد برخلاف تحولات رایج، از استراتژیهای متعدد بهره‌مند می شود. قبلاً اگر یك استراتژی در پهنه بین الملل طراحی م شد، مبتنی بر آن می توانستیم بازیها و عملكرد ها و گزاره ها را رقم بزنیم؛ اما امروزه این گونه نیست. تا این لحظه كه ما خدمت شما هستیم شانزده استراتژی را پلن كرده ایم وبه طور عمومی احتمال اینكه در آینده نزدیك، استراتژیهای دیگری در صحنه بین الملل مشخص شود وجود دارد و اگر اینها در كنار هم تبیین نشود طبیعتاً دستیابی به این نكته مهم كه چه بر سر بشریت می آید و چه اتفاقاتی دارد می افتد و قاعده بازی دشمن چیست محقق نخواهد شد.
ما امروز با تعدد استراتژیها در صحنه مواجهیم. شما به فرض كه در ساخت شورای عالی امنیت ملی هر كشوری ده تا از این استراتژیها را در تحلیل منازعه بررسی كنید، پنج تا شش تای دیگركه باقیمانده همان منفذهای رخنه خواهند بود.
نكته دوم این است كه منازعات امروز منازعات كم شدت و از جنس منازعات خفیفند كه جوامع به ندرت احساس می كنند كه در آن منازعات و جنگ درگیرند و ویژگی سوم آنها این است كه روند تحولات بسیار پر شتاب است. تا شما در حال ارزیابی و تبیین تحول و واقعه اول هستید، وقایع دوم، سوم، دهم و بیستم شكل می گیرند و با كمال تأسف این امكان كه بشود همه را رصد كرد، مانیتورینگ و ارزیابی كرد وجود ندارد. به بیان دیگر اداره صحنه استراتژیك یا پلن كلی كه در بعضی استراتژیها وجود دارد از دست كشورهای مجری برنامه خارج شده است، اراده ای آنها در صحنه خیلی در اختیار خودشان نیست لذا ما یك دوران بسیار بسیار حساسی را طی می كنیم كه مشخصاً در مورد خود ایران از حیث ایرانیت و اسلامیت حساس‌ترین مقطع تاریخی محسوب م شود.
از حیث ایرانیت به این دلیل كه چه در شرایط حمله اسكندر، چه در شرایط حمله مغول و موارد این چنینی هیچ گاه اراده حساس و پویایی برای تجزیه ایران به این نحو فعلی كه تقریباً خطر در بیخ گوش ماست ملموس نبوده است.
همان طور كه عنایت دارید مسأله جنگ جهانی چهارم كه بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر واقع شده، تحت عنوان جنگ تمدنها و جنگ صلیبی نیز بیان می شود و حتی، الان روی بازوی سربازان اسپانیایی در خاك عراق اشغالی، آرم و نشانی كه مشخصاً اینها در این صحنه استفاده می كنند مربوط به جنگهای صلیبی حدود نهصد سال قبل است.
فضا، فضای یك منازعه تمدنی است. این منازعه تمدنی در نگاه آقای جیمز بلكول این است كه تمام كشورهای منطقه را باید تجزیه كنند؛ همه را یكی یكی اشغال كنند و به ترتیب تجزیه كنند. در چنین فضایی كه اوضاع كاملاًَ به ضرر اسلام است و انفعال وجود دارد شبیه داستانهای راز بقا شده، یعنی م بینیم تعدادی شیر و گرگ و پلنگ و كفتار و جانوران درنده به یك گله گاو میش، به یك گله بوفالو، به یك گله گورخر و به یك گله گوزن و آهو حمله می كنند، یكی را می گیرند و وقتی اینها فرار می كنند آن یكی را زمین می زنند، پاره می كنند و بقیه می روند صد متر آن طرفتر با بهت و حیرت لحظاتی می مانند خوب كه این دریده شد و گرد و غبارها خوابید آنها هم صحنه را ترك م كنند دوباره به چرای خودشان مشغول م شوند تا فردا دوباره حریف از نو گرسنه اش شود و حمله را شروع كند.
یعنی اینها با صراحت، اصل دوم از نه اصل منازعات استراتژیك در جنگ جهانی دوم یعنی غافل گیری را شكسته اند. یعنی رسماً اعلام كرده اند ما جنگ جهانی چهارم را شروع كرده ایم و به ۲۲ كشور كه در لیست ما هستند حمله می كنیم.
ما سه هدف داریم: انهدام اسلام سیاسی كه عبارت است از صورت بندی جدید و ریخت شناسی جدید كشورهای جهان اسلام و فرسایش سرمایه اجتماعی و نیروی جوان جامعه اسلام ولی با وجودی كه اهدافشان روشن است، لیست كشورها هم روشن است، تمام این ۲۲ كشور عموماً در یك رخوتی ایستاده اند تا یكی یكی به آنها حمله شود، در طول مدتی كه آن یكی ذبح می شود دیگران تماشاگر و نظاره گر هستند.
امروز، آنچه كه صهیونیسم جهانی نامیده می شود و ابتدا به ساكن از متن یهود شروع شده و در ادامه با صهیونیسم مسیحی استمرار پیدا كرده و امروز با صهیونیسم اسلامی اوج گرفته است و اصلاً ماهیت یهودی ندارد. مدرنیته در ذات خودش وقتی اومانیسم را برتافت، یك دینی برای بشریت آورد كه این دین مشخصا به عنوان اومانیسم، مطرح شد و اومانیسم چیزی نیست جز حقوق بشر. دین جدید بشر، حقوق بشر است.
ملتها به سوی آن دعوت می شوند و هر كس تخطی كند و از این پا را فراتر بگذارد و فاصله بگیرد و دور شود با موشك كروز به او پاسخ م دهند و همه را به این صراط می خوانند. ویژگی و كاركرد اساسی این مسأله این است كه ابتدا به ساكن دین یهود با آن تطبیق شد بعداً مسیحیت در درونش استحاله شد و امروز آنچه كه تمامی شما م شنوید تطبیق اسلام با آن است.
امروز، صلح نوبل این است كه اسلام به عنوان محتوا با معیاری به عنوان حقوق بشر منطبق است. اسلام با دموكراسی غربی منطبق است. این مسأله خطرناك كه كمتر به آن توجه شده این است كه باید ببینیم آیا حقوق بشر با اسلام عجین و منطبق است نه بالعكس.
امروز نوبت اسلام است كه غربی شود؛ یك اسلام بی خاصیت با ویژگیهایی كه این اسلام بی خاصیت می تواند داشته باشد.
بت امروز بت مفاهیمی به نام لیبرالیزم، سكولاریسم، دموكراسی، اومانیسم و به نام human rights و غیره است . شكستن این بتها مهم است و این بتها امروزه سیطره و چنبره ای را در نظام هژمونیك غرب آماده كرده اند و دارند بر بشریت مستولی می كنند.
معیارهایی چیده اند كه خودشان به این معیارها اعتقاد ندارند و هر كس از این اعتقادات دور شود طبیعتاً با سهمگین ترین تهدید ها مواجه است. در حوزه تلقیهای تمدنی تنها تمدنی كه مراكز مطالعات استراتژیك غرب معتقدند از ۲۵ سال آینده به بعد یعنی از سال ۲۰۲۵ به بعد امكان روی پای خودش ایستادن را دارد تمدن اسلامی است .
كتاب اخیر آقای فرانسیس فوكویاما یعنی كتاب "دگرگونی عظیم" حكایت از این می كند كه سرمایه اجتماعی همان طور كه قبلاً در كتاب "پایان نظمش" اشاره كرده بود، كاملا در حال اضمحلال است.
جمله اخیر ایشان این است كه نظام سرمایه داری باز تولید سرمایه اجتماعی نمی كند بلكه سرمایه اجتماعی را مصرف می كند، مغز و هسته سرمایه مادی است و پوسته آن سرمایه اجتماعی. ما در شرایطی كه هسته مركزی را سرمایه ایمان می دانیم و پوسته رویین آن را سرمایه اجتماعی و سپس سرمایه های اقتصادی تلقی می كنیم، با نظام سرمایه داری مادی و كاپیتالیسم مادی كاملاً روی در روی هم قرار گرفته ایم.
جهان به سرعت در حال دو قطبی شدن است و این دوقطبی شدن هم در حوزه تئوریسم و اومانیسم و هم در حوزه سرمایه داری معنوی نسبت به سرمایه داری مادی به گونه ای رقم خورده كه آنها هر آنچه در گذشته جا گذاشته اند امروز با مداخله مستقیم م خواهند این كسریها و كمبودهایشان را تأمین كنند.
با كمال تأسف مواجهه ما با جنگ جهانی چهارم و با جنگ تمدنها یك مواجهه منفعلانه بود تحت عنوان "گفتگوی تمدنها". برای كسب پرستیژ اجتماعی خوب بود اما امكان دیالوگ حوزه انسان محور با خدا محور به هیچ وجه وجود ندارد. تمدنی كه در یك طرف اتوبان از خدا محوری به سرعت به سمت شیطان محوری میل می كند نسبت به تمدنی كه از یك سو به سرعت به سوی خدامحوری با میل م كند اینها در دو طرف اتوبان امكان گفتگو و دیالوگ با هم ندارند. اما فرصتهای بسیار بسیار عظیمی از دست رفت و ما به سادگی به محاصره دشمن درآمدیم.
بارها ما این را اعلام كردیم كه چرا ما باید در قضیه افغانستان همكاری می كردیم و چرا در قضیه عراق باید همكاری می كردیم . صهیونیسم یهودی، صهیونیسم مسیحی و صهیونیسم اسلامی همگی لایه روئین ماهیت و در واقع آن ذات اومانیته و مدرنیته است كه امروز در مفهومی به نام حقوق بشر متبلور شده است.
ارزش نهایی بشر حقوق بشر شده است ولی آن صورت اصلی مخفی، صورت مخفی صهیونیسم و صورت فراماسونری جهانی است. شبكه فراماسونری جهانی تارهای عنكبوتی مخفی است كه بر پیكره بشریت در سراسر كره زمین كشیده شده وNGOهای اصلی جامعه مدنی جهانی همین لژهای فراماسونری هستند اینها درایران مخفی عمل می كنند این لژها امروز در ایران موجودند، اما با كمال تأسف در دستگاههای امنیتی ما، معاونتها و اداره كلهایی كه به فراماسونری م پرداختند همگی دفاتر فراماسونری و مبارزه با فراماسونری شان را تعطیل كرده اند. اینها حركتهای مشكوكی است كه باید به آن توجه كرد جریان فراماسونری جریان مخفی است، آشكار و علنی نیست لذا ابتدا در دین یهود رسوخ كرد ودین یهود استحاله شده و تحریف شده را جذب كرد گام بعدی كلیسای انجیلی بود. هزاره گراهایی كه معتقدند بایستی در آرماگدون نبرد نهایی خیر و شر توسط كفار كه همان مسلمانها باشند علیه یهود صورت گیرد و عیسی به عنوان منجی ظهور كند. هر چند كه این افرادی كه پیرامون آقای كشیش پرت رابرتسون هستند اصلا اعتقادی به این حرفها ندارند.
نكته بسیار مهمی كه در این مسیر مد نظر هست این است كه در ۲۵ سالی كه در جنگ جهانی چهارم مطرح شده كه از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۲۶ است.
هر سال اینها برای یك كشور تعیین تكلیف م كنند كه افغانستان و عراق در دو سال اول جنگ جهانی چهارم بودند و درگیری اینها به اوج خودش رسید و به نتیجه نشست. وقتی با صحنه اقتصاد جهانی آشنا شوید می بینید كه عراق را رسما به عنوان یك منطقه آزاد تجاری اعلام كرده اند. یك كیش بزرگ به وسعت عراق با ۲۴ میلیون جمعیت تا همین لحظه كه من در خدمت شما هستم ضربه ای كه به اقتصاد ما زده در حوزه استانهای مرزی وارد شده است ۵/۵ میلیارد دلار بوده است. تبعات امنیتی و مسائل جنبی آن بماند . در افغانستان هم همین است. ۳۲ تا ۳۴ درصد زمینها زیر كشت مواد مخدر است.
لذا ره آورد مدرنیته كه عمدتاً خلاصه می شود در لیبرال دموكراسی با همه كاركرد خودش امروزه به صورت تازه ای دارد خودش را برای همیشه تأمین می كند.آنچه پلورالیسم نامیده می شد به زباله دان تاریخ افكنده شد. مگر قرار نبود در پلورالیسم تكثر گرایی، كثرت معرفت، كثرت برداشت تلقی سیاسی، كثرت مدل زندگی و كثرت در انتخاب مدل حكومت را بربتابیم.
امروزه یك مدل برای حكومت لیبرال دموكراسی ، یك قرائت منطقی آن هم ساینتیسیزم با كاركردهای پوزیتیویستی و ناسیونالیستی و امپریالیستی ، یك قرائت در حوزه تشبث بشر به حیات اجتماعی اش آن هم حقوق بشر وجود دارد و كسی كه غیر از اینها عمل كند علیه او در مجامع جهانی ائتلاف می گیرند و به او حمله می كنند و با كمال تأسف در اثر این انفعال در خصوص پروتكل الحاقی آنچه كه نباید اتفاق افتد افتاد و ما به تصمیم رسیدیم.
سیاست سالم سیاستی است كه سیاست بازان و تصمیم سازان یعنی مراكز مطالعات استراتژیك تصمیم ها را بسازند و مدیران و مسئولان در عصر پرشتاب تحولات كه روز به روز باید پروژه افتتاح كنند و جلسه بگیرند، فرصت تصمیم سازی ندارند از تصمیم های ساخته شده یكی را اخذ كنند.
اگر شرایط سالم مدیریت را بخواهیم این است كه تصمیم سازی سپس تصمیم گیری. ده تا تصمیم توسط مراكز مربوطه ساخته می شود سپس یكی از آنها توسط مقام مسئول اخذ می شود؛ این می شود تصمیم گیری. اما وای به حال جامعه ای كه این شرایط تصمیم سازی از آن گرفته شود و او را به تصمیم برسانند، كما اینكه در صفین شمشیر را بر گلوی علی گذاشتند و گفتند به مالك بگو برگردد. در قعود ساباط وقتی امام حسن فرمود كه این نامه را معاویه فرستاده است؛ بجنگیم و یا اینكه به وعده هایی كه معاویه داده تن در دهیم. بدانید كه در صفین دینتان در مقابلتان بود و دنیاتان پشت سرتان .
امروز در ساباط در جنوب مدائن دینتان در پشت سرتان است و دنیاتان در مقابلتان. در دموكراسی ساباط می بینیم كه رسماً اكثریت به اتفاق آرا به قعود، رای می دهند.
این دموكراسی سقیفه و بعد هم آن دموكراسی ثابات كه به قعود ساباط انجامید را هیچ چیز جز قیام كربلا بر نمی تابد. و در كربلا باز این به تصمیم رسیدن را می بینیم. امام علی علیه السلام اشاره م كند كه این فرومایه پسر ابن زیاد، من را بین شمشیر و ذلت مقید كرده، من و ذلت، هیهات و در قطعنامه ۵۹۸ می بینیم كه این به تصمیم رساندن در كاركرد چهارچوب جام زهری كه نائب امام عصر نوشید تجلی پیدا كرد.در سیاست، انتخاب همواره بین خوب و بد نیست انتخاب بین بدتر و بد، خوب و خوبتر است.
ما الان در خصوص جنگ جهانی چهارم از حوزه خوبها محرومیم . هر نوع گزینش رهبران ما انتخاب بین بد و بدتر است . مدیران هر حرفی كه در صحنه كلان كشور و رسانه ای بزنند، دشمن روی آنها حساب می كند و بخشی به نام نیروی دانشگاهی كه پیشتاز است، بایستی حرفی را كه رهبران نمی توانند بزنند به افكار عمومی بزند و این حلقه واسط، مسئولیتش را عهده دار شوند و با كمال تأسف در خصوص خط اول حمله یعنی پروتكل الحاقی این نقش را ما به خوبی ایفا نكردیم.
ببینید سه روز قبل، فرانسه اعلام كرد كه من نسل سوم رآكتورهای اتمی ام را فعال می كنم. روز قبل از آن از بایكونر قزاقستان، روسها موشك قاره پیمای اتمی خود را تست مجدد كردند.
یك روز قبل از آن تونی بلر اعلام كرد كه به آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه نخواهیم داد كه از حوزه عمل سیستم امنیت ملی مان در حوزه تسلیحات دفاعی بازدید كند. هم زمان آقای بوش۲۴/۷ میلیارد برای تجهیز موشكهای مینوتمن و O.A.X. اختصاص داد تا، به كلاهكهای نسل جدید نوترونی مجهز شوند، سه هفته قبل از این واقعه كما اینكه شنیده اید هفت فروند موشك كروز زیر دریاییهای دلفین اسراییلی به كلاهكهای نوترونی مجهز شد و لازم است بدانید در خاك عراق در ۱۶ مرحله در طول جنگ از سلاح نوترونی استفاده كردند .
آمریكاییها اصلا "تورابرا" را با بمبهای معمولی هدف قرار ندادند و آنچه آنجا استفاده شد صرفاً بمب نوترونی بود.
در شرایطی كه فضای به وجود آمده این است كه اگر كسی دم از جنگ بزند خشونت طلب نامیده م شود، جهاد به عنوان یكی از فروعات ده گانه دین مبین ما مهجور مانده كأنّه جهاد را نظامیان متولی هستند اگر این گونه هست كه طبقه ای به نام نظامیان وظیفه جهاد دارند، خیلی خوب است كه طبقه ای به نام نماز خوانها بوجود آوریم، مالیات بدهیم كه به جای ما نماز بخوانند، به جای ما روزه بگیرند اما جهاد دری از درهای بهشت است و آنهایی كه به بهانه سعی می كنند از مقابل دشمن بگریزند و به او پشت بكنند پشت به در بهشت می كنند و مبتنی بر فرضیه نسبی انیشتن یك روز دشمن به سراغشان خواهد آمد.
زمان جنگ تحمیلی پشت صندلی یكی از قطارها سرباز خوش ذوق كرجی نوشته بود: این ما نیستیم كه به سوی جبهه می رویم این جبهه است كه به سوی ما می آید، فرضیه نسبیت انیشتن فلانی اعزامی از كرج، كه اگر ما به سمت جبهه نرویم حتماً روزی می آید پشت دروازه های كرج و همان طوری كه قابل پیش بینی بود ما بین انتخاب بد و بدتر در مسأله پروتكل الحاقی بد را انتخاب كردیم.
امروز ده كشور سلاح اتمی دارند و بیست و پنج كشور در كمتر از سه ماه می توانند سلاح اتمی تولید كنند و ما كه تفكر مستقل نداریم حتماً باید در جنگ بعدی باز هم با كلاشینكف و تیر بارp.k و آر.پی.جی ۷ ، به میدان برویم؛ یعنی آن چیزی كه سال پنجاه و نه در مقابل ارتش عراق داشتیم. و باز هم باید دیوار گوشتی از جوانانمان در مقابل دشمن بسازیم.
ساختار نیروهای مسلح ما حداقل این را نشان نم دهد كه ما دنبال سلاح اتمی نیستیم، مگر می توان با تیر و كمان جنگید اما مهم این است كه افكار عمومی آماده نیست. افكار عمومی كه آماده نبود مسؤولین به تصمیم می رسند. از ابتدای واقعه ۱۱ سپتامبر تنها دكترینی كه خوب اجرا شده است سیاست هویج و چماق است.
در مورد افغانستان كه صاحبی وجود نداشت ریختند اشغال كردند در مورد عراق هویج را دادند دست اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا، سازمان ملل، روسیه، چین و ایران، چماق را آمریكا و انگلیس بالا گرفتند بعد هم زمانش كه رسید فرود آوردند.امروز هم در مورد جمهوری اسلامی آمریكا، انگلیس و اسرائیل چماق را بالا گرفتند و هویج را اتحادیه اروپا بویژه آلمان، فرانسه و انگلیس دست گرفتند.
انگلیس وجه مشترك هم چماق بود و هم هویج. نقش دو مسئولیتی و دو ماموریتی داشت و ما آنچه را در پروتكل الحاقی نوش جان كردیم هویج قضیه بود هنوز چماق بالا ایستاده است. در مواجهه ای كه با عمده ترین مركز مطالعات استراتژیك نومحافظه كاران محسوب م شود داشتیم مایكل اوین و ریچارد تل طرحی را تهیه كردند موسوم به اكسیر ۲۰۰۴. اكسیر را از جام زهری كه امام راحل در جریان قطعنامه ۵۹۸ مطرح كردند وام گرفتند، كه این اكسیر را تا انتهای سال ۲۰۰۴ به جمهوری اسلامی بخورانند.
به صراحت آقای تونی بلر اعلام كرد كه ما میوه این جنگ آزمایشی در عراق را درایران خواهیم چید ولی هنوز سفیر انگلیس در ایران وجود دارد. آن روزی كه فریاد زدیم ضربه اول را در استراتژی امنیت ملی باید پذیرفت همه فكر كردند ما می گوئیم باید برویم بجنگیم.
این ضربه اول ماهیتا در خطبه ۲۷ نهج البلاغه خلاصه شده است كه بارها حضرت می فرماید: در روز و شب ، در شرایط علنی ، آشكار و نهان به شما گفتم تا به شما حمله نكردند حمله كنید و در نهایت دیدید كه در شهر انبار چه گذشت. اگر شما ضربه اول را پذیرفته باشید در سیاست خارجی و سیاست امنیت ملی وقتی ژاپن پای قطع نامه ای را امضاء م كند هزینه اقتصادی اش را بالا می برید. از مراودات اقتصادی كنار می گذاریدش و وقتی كشور بعدی مثل كره آمد قرارداد بست، م داند كه بعدا نباید بازیهای سیاسی با ایران صورت بدهد چون هزینه‌اش بالا می رود. اسپانیا و استرالیا كه پشت سر آمریكا قرار می گیرند علیه عراق، باید بدانید كه اینها اولین كشورهایی هستند كه در جنگ پشت سر آمریكا علیه ما قرار م گیرند. همین الان باید هزینه‌شان بالا برود. ولی در سیاست سكون فعلی این مسأله اصلاً دیده نم شود، چشمها بر این مسأله بسته است و دشمن خیالش راحت است و م داند ما ابتدا به ساكن در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و نظام گری ضربه اول را اعمال نم كنیم.
ترس جمهوری اسلامی از اجماع جهانی علیه ایران شده پاشنه آشیل ما. ایران م ترسد كه اجماع جهانی علیه‌اش بوجود آورند لذا به مرگ گرفتند كه می كشیم به شورای امنیت، اجماع جهانی علیه شما می گیریم تا به تب راضی شدیم .
الان فاز دوم از این سه فازی كه طراحی كرده اند، بر سر این است كه پروتكل الحاقی را ایران امضاء كند و نقاط مختلف ایران بازرسی شود و ضمناً اگر ایران خواست تلاشی برای دست یابی به سلاح اتمی بكند تحت انقیاد و كنترل دربیاید كه موفق هم شدند.
گام دوم فلشی است كه حقوق بشر را جهت گرفته است؛ این پروژه از قبل شروع شده بود. ایادی داخلی هم به این مسأله كاملا دامن زدند. مؤلفه های این فلش را می توان در جاهای مختلف دید. مثلاً نظارت استصوابی؛ می گویند حقوق بشر اینجا رعایت نمی شود، چون هر كسی نمی تواند كاندیدا شود، در حالی كه در بیرون مرزهای كشور اسلامی هیچ كس اگر جزو شبكه فراماسونری آن كشور نباشد امكان سناتور شدن فرمانده و یا وزیر شدن و یا رئیس كرسی در دانشگاه شدن را ندارد و نخواهد داشت.
در ایالات متحده یك رئیس غیر فراماسونر بود آن هم كِندی كه او را كشتند. قبل از انقلاب در ایران شما هیچ رئیس كرسی را نمی شناسید كه فراماسونر نبوده باشد. اصلا راه رشد این است تمام وزرا و سناتور ها و ژنرالهای اصلی فراماسونر بودند.
نظارت استصوابی در بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی نظارت فراماسونری است . اگر كسی عضو شبكه فراماسونری نباشد اساسا از شبكه حذف است و اجازه ندارد رشد كند و بالا بیاید. امروز در ایالت كالیفرنیا ۳۳۰ نفر كاندیدا می شوند و آقای آرنولد شوارتزینگر به عنوان یك هنر پیشه آنجا رای می آورد.
ویژگی اصلی و كاركردی كه دنبال می كنند این است كه ببینید كنار دست آرنولد خانم هنر پیشه فیلمهای مستهجن هم می تواند هم زمان كاندیدا شود. مهم نیست كه رأی نمی آورد مهم این است كه هر كسی می تواند كاندیدا شود. اما اگر این افراد مورد تایید لژهای فراماسونری نباشند امكان بالا آمدن ندارند.
از نظر آنها نظارت استصوابی باید حل شود كه این نظارت در یكی از لوایح دوقلو طرح خنثی شدنش آمده است. دوم مسأله بسیار مهم كنوانسیون رفع تبعیض همه جانبه از زنان است كه این مسأله در دولت تایید شده، در مجلس تصویب شده، در شورای نگهبان متوقف شده و به مجلس بازگشته است. اینجا بت سازی كردند. به خانمی جایزه نوبل دادند و آن حرف مخصوص را در دهانش گذاشتند، اسلام با حقوق بشر در تعارض نیست، اسلام با دموكراسی در تعارض نیست و معیار را نشان دادند.
۶۷% دانشجویان مملكت خانمها هستند . جنبش زنان را فعال كردند . رویكردهای كمونیستی به اوج خودش رسیده است. توماس فریمن خبرنگار جاسوس نیویورك تایمز رسما نوشت كه جمهوری اسلامی است و روسری سر زنانشان. اگر این روسری را برداریم چیزی از جمهوری اسلامی باقی نمی ماند و پیش درآمد این مسأله در كنوانسیون رفع تبعیض، اقدام خانم عبادی در هنگام دریافت جایزه نوبل بود كه كشف حجاب كرد و با اجنبی دست داد و وقتی اینجا آمد همین مسائل را دنبال كرد و بعد هم حكومت جمهوری اسلامی مجبور شد برایش محافظ بگذارد وبعد هم یكی از روسای دانشگاه ها اعلام كرد، نعوذ بالله تعدی به این خانم تعدی به حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. این همان گزاره های آخر الزمان است.
الان ببینید دموكراسی می شود مردم سالاری و جامعه مدنی می شود مدینه النبی. اقتصاد مركانتیلیستی لیبرالها می آید در حكومت اسلامی سفره ملت را آلوده می كند و حقوق بشر می آید معیاری قرار می گیرد كه حالا دین اسلام باید خودش را با آن اندازه بگیرد كه منطبق است یا خیر؟
سومین گام به بهانه آزادی بیان مسأله ادیان جعلی مثل بهائیت و غیره است كه این هم طبیعتاً در دستور كار است. بلافاصله با حل شدن نسبی مسأله پروتكل الحاقی فلش دوم شروع شد. مسأله حقوق بشر، نظارت استصوابی، كنوانسیون رفع تبعیض و آزادی بیان برای این گونه جریانها و باز هم "هویج و چماق" آغاز شد.
همین امروز نشستی كه در اتحادیه اروپا برای ساختار دكترین دفاعی شان داشتند تمام گزاره های دكترین جنگ نامتقارن و دكترین جنگ پیش گیرانه و جنگ عادلانه را اروپائیان پذیرفتند و امروز معین كردند كه در چند روز آینده آقای خاویرسولانا، برای حل این موضوع به ایران بیاید و باز هم یك هشدار دیگر كه این دفعه اگر امضاء نكنید خبرهای بدی م شنوید.
دیر نیست بگویند كه یا مبتنی بر مفاد حقوق بشر دست از دینتان بردارید وگرنه اجماع جهانی علیه شما می گیریم و باز هم پای میز مذاكره می نشینیم و می گوییم فاتحانه دیدید كه ما موفق از صحنه بیرون آمدیم. همین امروز مقدمات مسأله امضای كنوانسیون رفع تبعیض از وزارت خارجه به سمت همه سازمانهای مختلف كشور كه ذی نفوذ هستند شروع شده است.
با وجودی كه موضع گیری قطعنامه در مسأله حقوق بشر بسیار شدید بوده است، تا این لحظه هنوز وزارت خارجه موضع نگرفته است، چون شرایط و مقدمات را فراهم می كند.
برخلاف پروتكل الحاقی كه اجماع داخلی به این بود كه ما انرژی را نیاز داریم در مورد حقوق بشر متأسفانه در داخل این اتفاق نظر وجود ندارد یعنی این امكان هست كه جامعه نسبت به مفاد قضیه حقوق بشر به دو قسمت تقسیم شود و دشمن برای استفاده از این، تا زمان انتخابات كاملا آماده است.
لذا به هوش باشید، امروز زمانی است كه اگر ابراهیم بود و اگر پیامبر خاتم بودند دیگر بت هبل و لات نبودند. بت دموكراسی است و جرات بت شكنی امروز آن است كه كسی بتواند علیه دموكراسی و همچنین علیه حقوق بشر حرف بزند.دموكراسی در قرآن در داستان لوط خلاصه م شود.
وقتی سروش می گوید صدای مردم صدای خداست و حاكمان باید صدای خدا را بشنوند، فرض من این است كه زمانی كه سه فرشته عذاب می آیند جلوی خانه لوط تصور كنید آقای سروش وسط آن جمعیت ایستاده است، جمعیتی كه صدا می زنند لوط میهمانهایت را به ما بده، دو حالت وجود دارد یا صدایی كه اینها می زنند فریاد خداست پس خدا و فرشتگان و لوط اشتباه می كنند یا نه لوط، فرشتگان و خدا درست می گویند و اینها اشتباه می كنند.
پس آن صدا صدای خدا نیست. دو حالت قابل تصور است؛ وقتی می گوید دست دخترانت را بگیر و برو و پشت سرت را نگاه نكن وقتی م خواهیم عذاب نازل كنیم، یا مدعیان دموكراتیزاسیون در كشور می مانند و در قوم لوط می مانند و رای اكثریت را بر می تابند. یا نه همراه لوط می روند و حق را بر می تابند كه اینجا نم توانند بگویند كه ما دموكرات هستیم. چه كسی گفته جمهری اسلامی دموكراسی است كجای قانون اساسی آمده است.
"و»لا یمكن الفرار من حكومتك"« از حكومت خدا به كجا می توان فرار كرد. چنان از همه نسق كشیده اند كه كسی جرأت نمی كند بگوید اینجا خدا سالاری است.رضایت اربابان حقوق بشری صهیونیست ارجحیت دارد به رضایت خداو این نیست مگر به دلیل دانشگاهیان و حوزویان ما. روزی كه اقتصاد مركانتیلیستی را در لباس روحانیت پیاده كردند كسی اعتراض نكرد و همه آنها به اسم دین ثبت شد امروز را باید می دیدیم.
آن روزی كه مدینه النبی را خلط كردند با جامعه مدنی كه سكولار، اومانیست، لیبرال، ایندیویجوال و همه رذالت های اخلاقی بشری در آن جمع است و به اسم مدینه النبی در لباس پیامبر از منابر بر ملت خوراندند، منتظر امروز باید می بودیم و همه اش مسامحه كردیم. پیامبر پدر زنش و دامادش و یار نزدیكش، اینها بودند كه علی را خانه نشین كردند.
كدام امامی را می شناسید كه اسرائیل، آمریكا، چین و روسیه شهید كرده باشند، مگر غیر از فامیل زاده ها و آقا زاده ها هستند. امروز سید حسین خمینی م گوید: پدر بزرگ من اشتباه كرد انقلاب كرد.
با نوه رضا شاه مذاكره كردند و بیست و پنج سال پس از انقلاب معلوم شد كه همه این اتفاقات اشتباه بوده است و یك نوه دیگر امام می رود بر گردن كسی كه قرار است پروژه حقوق بشر را به عنوان پیام آور كفر در مقابل قرآن علم كند گل می اندازد.
گزینه سومی كه در پروژه این مسأله طراحی شده است این است كه شما در حمایت از تروریسم القاعده را پناه دادید. جهاد اسلامی، حماس و حزب الله را تجهیز می كنید.
راه حلی كه ارائه كردند این است كه در مسأله صلح اعراب و اسرائیل موش می دوانید و برای اینكه ثابت كنید این كاره نیستید بیایید با اسرائیل بنشینید پای میز مذاكره همه ببینند كه شما صلح اعراب و اسرائیل را قبول دارید و مطمئن باشید، اگر این گونه نائب امام زمان را در صحنه تنها بگذارید این مسأله دیر نیست.
خود ایشان می فرماید در مقابل علی آنها نور مطلق هستند و ما ظلمت مطلق و دیدیم آن نور مطلق را وقتی دورش خالی شد به تصمیم رساندند.
هنر عملیاتی آن افرادی كه رفتند جلوی كاخ سعد آباد و ارزش عملشان در پهنه بازی های استراتژیك به هیچ وجه از تسخیر لانه جاسوسی كمتر نبود. خود آقای خرازی می گفت كه آقای جك استراو گفت فكر نكنید ما نمی دانیم خودتان گفتید اینها بیایند این پشت و خرازی هم به او م گوید مگر ما مثل شما چرچیل هستیم.
اینكه مقام معظم رهبری فرمود؛ این جریان با من هماهنگ هست، هر جایی هم اتفاق افتاد جلویش را می گیریم. این نبود مگر به دلیل عملكرد همان افرادی كه این حماسه را آفریدند و منصفان در صحنه گفتند این قضیه خیلی به ما كمك كرد. استراتژی خود ولایت این است كه می گوید: تشخیص ، تصمیم واقدام به موقع خواص در وقت مقتضی اسلام را نجات داده است و مسیر تاریخ را هم عوض كرده است.
ما اقدام نمی كنیم چون تصمیم نداریم. تصمیم نداریم چون به تشخیص نمی رسیم. آسیب شناسی رفتار یاران زمان ائمه را وقتی از لحاظ استراتژیك بررسی می كنیم می بینیم عمدتاً م نشستند كه ائمه چیزی بگویند. این به معنای طرفداری از ولایت نیست. نمی گوییم سجاده را جلوتر از امام پهن كنید اما بدانیم كه امام نمی تواند یكی یكی ما را صدا كند و بگوید این مواضعی است كه ما اینجا می گیریم. باید درك كنیم محدودیت های رهبران را و نقش حایل بین افكار عمومی و مسئولین را ما ایفا كنیم و این كار را دانشجو و طلبه ما نكردند .
از این منظر و جهت ما سه محور عمده داریم. پروتكل الحاقی كه هنوز قطعی نشده است. من وظیفه خود می دانم كه با این به جد مقابله كنم، بایستی این مسأله مسكوت گذاشته شود كه در دكترین دفاعی ما سلاح اتمی جایگاهی ندارد. این اصلا باید حذف شود.
دوم: باید مجلس شرطی را معین كند، مثل كره شمالی كه اعلام كرده است آمریكا باید در برابر همه مجامع جهانی ضمانت دهد كه به كره شمالی حمله نمی كند.
در چهار جلسه گذشته كه اجلاس شش جانبه ژاپن، كره جنوبی، چین ، روسیه، امریكا و كره شمالی روبروی هم نشسته اند، در هر چهار جلسه كره شمالی گفته است امریكا باید این تضمین را بدهد.
هنوز ما وقت داریم كه زهر پروتكل الحاقی را وقتی به دست آوردیم استفاده بهینه كنیم. لذا در هر سه محور پروتكل الحاقی، حقوق بشر و حمایت از تروریسم اگر طبق آنچه آنها م خواهند در نهایت ما با اسرائیل پای میز مذاكره بنشینیم آنچه مد نظر امام و مقام رهبری در مسأله الهام بخش جمهوری اسلامی برای ملتهای زیر ظلم است برای همیشه م شكند. هر چند پس از قضیه بوسنی و رها كردن صحنه سیاست بین الملل این صورت گرفته است.
حزب الله لبنان امروز بین ۴۰۰ سازمان چریكی جهان تنها سازمانی است كه در روز روشن لباس می پوشد ، تجهیزات علنی حمل می كند، وسط پایتخت لبنان رژه می رود، مسئولان كشور را در جایگاه می گذارد عكس رهبران ایران را حمل م كنند این حاصل سیاست ضربه اول ده سال اول انقلاب بود. مایه افتخار و عزت ماست.
شما الان در لبنان یا فلسطین باشید اگر بخواهید از انقلاب اقتباس بگیرید جامعه مدنی را می گیرید م روید از آنتونیو گرامشی می گیرید از هابر ماس می گیرید، چرا بیائید نسخه دست دهم را از ما بگیرید.
اقتصاد مركانتیلیستی را از جمهوری اسلامی م گیرید كه حكومت اسلامی بسازید؟ اصلش را می روید از آنجا می گیرید. چه چیزی را م گیرید؟ سینمای بیضایی و نیكی كریمی؟ موسیقی خشایار اعتمادی؟ این وضعیتی ساینتیستی كه بیداد می كند در دانشگاه های ما را باید از ما اقتباس كنند؟ اصلش در سوربن و هاروارد و ام.ای.تی و كمبریج هست . چه چیزی را باید بگیرند
فقط تشبث به روحیه بسیجی كه زائیده عمل حسینیان زمان بود و از صحرای كربلا وام گرفته شد. مگر نه اینكه هر زمین كربلاست ، هر زمان محرم است ، هر زمان عاشورا است. آن چیزی كه اقتباس شده است رفتار بسیجی ما بوده است و تبلورش در جهاد اسلامی و حماس و حزب الله متبلور شده است.
متأسفانه صحنه سیاست خارجی ما گام به گام دارد امتیاز می دهد و ما باید بیش از پیش به گوش باشیم. این مسأله رفتار خشن و تند را بر نمی تابد بلكه روشنگری را بر می تابد.
در دموكراسی رای مردم قبول است به شرطی كه رای خدا خلط نشود. ۹۵۰ سال دعوت نوح زمین ماند، رای خدا بر رای مردم چیره نشد عذاب نازل شد. ما جرات داریم كه بگوئیم رای های مردم تا جایی پذیرفته است كه با رای خدا و نظر خدا در تعارض قرار نگیرد؟ در تزاحم قرار نگیرد؟ ولی در حقوق بشر نه، ما نم گوییم اسلام با حقوق بشر انطباق دارد، حرف ما این است كه حقوق بشر را می آوریم منطبق م كنیم با اسلام تا ببینیم چقدر می تواند هم پوشی داشته باشد، نه اینكه ما اسلام را ذبح كنیم به پای حقوق بشر.
كما اینكه رسماً در روزهای اخیر اعلام كردند كه ما نمی توانیم در جامعه جهانی، منزوی شویم ما می توانیم رضایت شیطان را بپذیریم كه منزوی نشویم اما رضایت خدا را می توانیم تعطیل كنیم. اینها مواردی است كه باید مد نظر داشت. صهیونیسم یهودی كار را انجام داده تمام شده صهیونیسم مسیحی كار را به اوج خودش رسانده و در جهان اسلام صهونیسم اسلامی از آن سوی الازهر تا این سو گسترده شده است.
كسانی كه گادامر را آوردند و اینجا بومی كردند، مقلدینی كه پوپر وجان هیك را آوردند و بومی كردند، عناصری كه گرامشی و آل توسر و دیگران را آوردند و بومی كردند، مقلدینی كه وقتی هلشان بدهی ازشان یك ذره تئوری و نظریه نمی ریزد. در طول مدتهای اخیر ما با عمده اینها نشستیم پای میز مذاكره. هیچ راهی نداشتیم غیر از اینكه بحث احساسی و ژورنالیستی كنیم. از درون اینها یك ذره اندیشه بیرون نمی آمد.
این صهیونیستهای مسیحی و یهودی امروز زاویه صهیونیست اسلامی شان هم برجسته و علنی شده است. هر قدر به انتخابات مجلس نزدیك تر می شویم اینها مواضعشان را شفاف تر می كنند.
اخیرا هم كه اعلام كردند نیازی نیست نماز صبح بخوانید همین كه چشمتان را در رختخواب باز كردید یك تمركز ذهنی كنید كفایت می كند .
جنگ جهانی چهارم با تمام ماهیتش در شرف تكوین است. كاركرد این جنگ سایبرنتیك است. در حوزه سایبرنتیك می گوید: بخش تولید كننده فكر به بخش تولید كننده انرژی اعمال نظارت و كنترل می كند و تمام منابع انرژی جهان را اینها دارند جذب می كنند.
بعد از جنگ اعراب و اسرائیل یك پروژه تعریف كردند به نام ایكنوتوز. و اصرارشان بر این است كه این پروژه منابع و انرژی جهان را محدود كند . یك مركز فكر كند و آن مركز در ایالات متحده باشد. مغز و مخ آنجاست تمام این سیستم عصبی در این ۱۹۱ كشور گسترش پیدا كرده است. در این مسأله چنان یك كشور را تضعیف می كنند كه زمانی وارد خاك كشوری می شوند كه هیچ امكان دفاعی برایش باقی نمانده باشد.
درعراق و افغانستان به عینه مشاهده كردید. شما را برای مواجهه با مسأله جنگ سایبرنتیك نا امید نمی كنم. ما نیز در مقابل طرح ها، خودمان را آماده كرده ایم. بقای تمدنی ما به این معنا نیست كه منتظر این سیستم اداری می مانیم تا طرحها و مسائلی را حل كنیم. یك بار یادم است كه در بحث رسانه ای گفتم كه ما هشت میلیون بسیجی داریم، در لبنان كه ۳ هزار نفر در سال ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ ثبت نام كردند به سیصد و شصت نفر نوبت نرسید. فقط در حماس از پنج هزار نفری كه ثبت نام كردند تا الان به ۵۶۰ نفر بیشتر نوبت نرسیده است.
آنها با همان ۵۶۰ عملیات شهادت طلبی شان موفق شدند اسرائیل را از لبنان بیرون كنند و برای اولین بار اسرائیل عقب نشینی كرد و دو هزار تانك جا گذاشت. متأسفم كه درایران این مسأله جدی تلقی نشد. دو هزار تانك كل تانكهای نیروی مسلح ماست، آدم كم آورده بودند برود تانك بیاورد. به هر حال در كلیت قضیه، مواجهه ما یك مواجهه جدی خواهد بود.
مملكتی كه هشت میلیون بسیجی ثبت نام كرده به غیر از جوانان غیوری كه بعداً پایشان وارد گود می شود دارد اگر فقط هشتصد هزار نفر نیروی شهادت طلب داشته باشیم به سادگی دروازه جهنم به روی اینها باز خواهد شد. نگران مواجهه نباشید .توان مین ریزی ما بیش از ده هزار مین دریایی در چهل و هشت ساعت اول است. مین دریایی جمع كردنش ساده نیست از هزار و دویست كیلومتر ساحل ما بیش از ۶۷% انرژی دنیا باید عبور كند.
علی ای حال این قابلیت برای مواجهه وجود دارد اصلا جای نگرانی نیست . اما درد ما از این است كه یك ایدز سیاسی در درون سیستم نظام ما دارد از درون، سیستم را آرام آرام می خورد و ما را دارد به تسلیم می رساند و علی ای حال تا انتخابات مجلس بحث حقوق بشر را خواهیم داشت و بعد از انتخابات مجلس طرح كشاندن ایران به سازمان ملل و شورای امنیت به خاطر مسأله حمایت از تروریسم علنی خواهد شد.
این سه طرح تا سال ۲۰۰۴ یعنی تا سال آینده همین موقع در دستور كار آمریكایی هاست كه در مرحله اول در "هویج و چماق " موفق شدند اگر در طرح دوم هم موفق شوند اگر ایران نخواهد علیه اش اجماع بگیرند، حاضر می شود كنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را بپذیرد و نظارت استصوابی را حذف كند كه باز هم آنها موفق می شوند.
در مسأله آزادی بیان هم همینطور. بعد ما بگوئیم ما پیروز شدیم كه به ما حمله نشد آنها هفتاد و پنج درصد آمده اند جلو. اینجا در هر سه مرحله چماق را بالا گرفتند و در واقع هویج را به ما خوراندند. بصورت علنی و عینی داریم احساس می كنیم كه در یك جنگ نابرابر درگیریم.
من گزینه ها و گزاره های جنگ چهارم جهانی را روشن و شفاف می دانم. زمان كه برسد چه از طریق رسانه های رسمی، چه سایر محافل ما حتما این موارد را مطرح خواهیم كرد. اما اگر بخواهیم در این میدان در مقابل كفر جهانی پیروز از صحنه بیرون بیاییم، از اتفاقاتی كه در صدر اسلام افتاد باید درس بگیریم و امروزه دشمنانی كه در لباس دوست هستند فقط باید افشا كرد.
راه افشای اینها گرفتن شعارهایشان است و راه گرفتن شعارهایشان حمله به مفاهیم زیبایی است كه اینها جذب و اخذ كرده اند. برای اینكه ثابت بشود اینها دموكرات نیستند بایستی پرونوكراسی را به مردم معرفی كرد. باید امروز اعلام كرد كه آقای ژاك شیراك در مهد لیبرال دموكراسی در كشوری كه مهد حقوق بشر است روسری بر سر دو دختر فرانسوی را بر نمی تابد و رسما اعلام كرد كه باید قانون تصویب شود كه كسی از حجاب اسلامی استفاده نكند.
حقوق بشر یعنی اینكه در سال ۲۰۰۲ میلادی یك میلیون دقیقه فیلم مستهجن پرونو كه به ثبت رسیده اند در قالب سیزده هزار فیلم سینمایی تولید كرده اند. در حالی كه هالیوود سالی نهصد فیلم سینمایی تولید می كند .طبق گزارشی كه آماده كرده ایم و چندی دیگر انشاء الله منتشر می كنیم ۶۲ تا ۶۷ درصد در كشورهای غربی بی مذهب هستند. همین الان اگر وارد اینترنت شوید مثلا بروید كشور چك می بینید می نویسد ۳۸ درصد مسیحی، ۶۱ درصد بی دین و یك درصد چه و چه.تمدنی كه ۶۲ تا ۶۴ درصد تا ۶۶ درصد، بی دین و لامذهب است ما در نهایت باید به آنها برسیم؟ دموكراسی، جامعه مدنی، حقوق بشر و ... را باید افشاء كرد و مطمئن باشید پرده از چهره كریه عناصری كه سعی در انحراف فكری و انحراف نهضت امام راحل را دارند برداشته می شود. با این حكومت شیعی كه به صورت امانت در اختیار ماست نمی توانیم بابت خوشایند مجامع غربی و كفار شرق و غرب اجازه بدهیم كه انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیافتاد. از این منظر و جهت كه ما به جای بحث علمی مجبوریم بحث احساسی و حماسی كنیم. متأسفم
س ـ اگر در عراق و افغانستان نباید همكاری م كردیم چه باید می كردیم؟
پ ـ ما در عراق و افغانستان كافی بود در عراق بگوییم چون عراق همسایه ماست و هر همسایه از نظر نظام امنیتی حریم آن كشور محسوب می شود یا باید سازمان ملل مجوز بدهد، یا شما حق حمله ندارید. روسیه و فرانسه آماده بودند و توانستند قاعده سندان و چكش را اجرا كنند.
سندان این كه آنها تلاش می كردند مسأله را بكشانند به شورای امنیت و حمله به عراق را وتو كنند، از این طرف آمریكا شورای امنیت را دور زد، ایران باید یك جبهه دوم می گشود و اعلام می كرد هر نوع حمله به عراق بدون نظر سازمان ملل حمله به ما تلقی می شود. آنها شیعه اند، مسلمانند، حریم امنیتی ماست.
این مسأله باعث می شد كه یك جبهه ۲۰۰۰ كیلومتری ایجاد شود كه در نتیجه بدون هماهنگی نتوانند حمله كنند. این نقش فعال ما را می طلبید. اصلا نگران این هم نباشید كه اگر ما موضع م گرفتیم چه می شد.
اصلاً پتانسیل نیرویی كه امریكایی های در این منطقه داشتند برای درگیری با ما آماده نبود. لذا اگر ایران این كار را می كرد چكش هم عملی می شد، یعنی آمریكا می دید چاره ای ندارد جز اینكه برای گرفتن این امتیاز برود سازمان ملل.
در این وضعیت، قضیه عراق كاملا پیچیده م شد به این دلیل كه اگر برود سازمان ملل، روسیه و فرانسه وتو می كنند، اگر می خواست خود سرانه عمل كند ایران هم اعلام می كرد من این را حمله به خودم تلقی م كنم، این وسط اوضاع پیچیده تر می شد. زمان بیشتری م گرفت و باید آمریكاییها امتیازات بیشتری می دادند اما این انفعال ما كه دست روی دست گذاشتیم، هواپیمای امریكایی از خاك ما پرواز كردند افغانستان را بمباران كردند آمدند از ایران عبور كردند دو سه نفر را توی جنوب شهید كردند بخشی از شهر های مرزی ما را بمب باران كردند فقط ما تا توانستیم محكوم كردیم.
وزارت خارجه ما تمام كاری كه بلد است مدام محكوم می كند این است كه اگر در عراق و افغانستان همكاری نمی كردیم به سادگی می شد قاعده بازی را به هم زد و بدون اینكه ذره ای هزینه كنیم و در ضمن عزت وافتخار مان بالاتر می رفت، استحكاممان بیشتر خودش را نشان می داد اما خوب كسانی بودند كه می گفتند با رفتن صدام مردم در دنیا و ایران جشن و پای كوبی می كنند؛ صدام رفت اما دولت "برمر" به مراتب بدتر است و دولت حامد كرزای هم كه وضعش مشخص است،جانشین فرمانده نیروی انتظامی دو روز قبل در مصاحبه اش اعلام كرد كه به طرز وحشتناك و چشمگیری كشفیات مواد مخدر بالا رفته است. البته به این معنی نیست كه نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و سپاه بیشتر دارند عمل می كنند بلكه به این معناست كه این حجم گسترده تولید مواد مخدر برای ترانزیتش از اینجا عبور می كنند و از این به بعد وضعیت مواد مخدر در جامعه ما بیشتر و بدتر خواهد بود.
ـ منظورتان از صهیونیزم اسلامی دقیقا چیست؟
ـ صهیونیزم اسلامی جریانی است كه تحقق حقوق بشر، ارتقاء آن، هژمونی آن و استیلای آن را بر مفاد دین اسلام بر می تابد.
جریانهای لائیك مدرنیك كشور همه شان در این نحله می گنجند و برخی افراد منتسب به برخی بزرگان نظام در این زمینه دسته بندی می شوند.
مواجهه با صهیونیزم اسلامی را به جد باید صورت دهیم. در ۲۵۰۰ مركز اصلی در آمریكا و از طریق اینترنت می توانید طرحها، سمینارها، جلسات، دیدگاه ها را ببینید. به خصوص به دیدگاه ریچارد پر مایكرد ، داگاس فیس ، خانم رایس و چهره های شاخص آنجا كه عضو هیئت علمی آنجایند خیلی حساس باشید آنها را متوجه شوید، آن سیاستها حتما متعاقبا عملی می شود .
- شما كدام مورد را می پذیرید؟ یك دفعه از جامعه جهانی روی بر می تابیم مثلا بگوییم حقوق بشر نه، كنوانسیون نه، بمب اتم آری، یا اینكه اول زمینه سازی مردمی كنیم و بعد كم كم این موارد را اعمال كنیم؟
ـ گزینه دوم كه شما می گویید خیلی طول م كشد در جنگ سایبرنتیك من گزینه دوم را با شما موافقم ولی اگر ما پذیرفتیم كه مثلا پروتكل را امضاء كنیم و ضمانت عینی هم بدهیم كه در دكترین ما سلاح اتمی جایی نداشته باشد شما به عنوان نسل بعدی می پذیرید كه همواره زیر چتر اتمی بیگانه و دشمن زندگی كنید ما این حق را داریم به جای شما تصمیم بگیریم؟
این یك ، دوم اگر پاسخ شما نه است، فردا اگر به صورت مخفی در تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی باشیم دیگر آن روز چون امضاء كردیم به سرعت علیه مان اجماع جهانی می گیرند كنوانسیون، حقوق بشر و مفاد این چنینی را اگر امضاء كردیم اگر فردا مخالفت كنید می گویند آقا نقض حقوق بشر كردند، ائتلاف جهانی می گیرند، زمینه برای این مسائل متأسفانه فراهم است به این معنی حتما به ما هم این را در آینده خواهند گفت همانطور كه به لیبی و كشورهای دیگر گفته اند شما اسلامتان را و قرآنتان را طوری تفسیر كنید كه با حقوق بشر سازگار آید.
تقیه هم شرط و شروط و چارچوبهایی دارد. اگر در مقابل دینمان بایستند امام راحل فرمود كه در مقابل دنیای آنها خواهیم ایستاد و قول شرف م دهم كه در حوزه طراحی استراتژی و دكترینهای تهاجمی مانند رنت، ارسول، بروكنیز و امریكن انستیتو و غیره علیه غرب یك لحظه فرو نگذاریم لذا نگران این مسأله نباشید.
س ـ شما فرمودید تشخیص ، تصمیم و اقدام به موقع، اقدام به موقع نمی كنیم چون تصمیم نداریم و تصمیم نداریم چون نمی توانیم تشخیص دهیم حالا بفرمایید چه كنیم كه بتوانیم تشخیص دهیم؟
ـ خواهشمند است وظیفه قشر كنونی دانشجو را در قبال شرایط حال بیان فرمایید به نظر شما جنبش دانشجویی بوجود آورنده قضیه سعد آباد با توجه به موضع گیریهای نظام و مقام رهبری تا چه حد باید به فعالیت خود ادامه دهد؟
ـ خوب، بسیار دیدگاه های عمیقی بود، هر كدامش خیلی وقت می گیرد، اما به طور عمده من یك نفر را از این در می اندازم بیرون بعد دچار ابهام می شود می رود بیرون می بیند سقف اینجا فرو ریخت متوجه می شود این اقدام خیر بوده است.
یك بار تشّر می زنم برو بیرون. سقف اینجا می ریزد، باز متوجه می شود نیتم خیر بوده. در این مدت دچار سوء تفاهم بود كه چرا فلانی این كار را كرد.
مسأله سوم این است كه من به طور "صریح" م گویم اینجا به اندازه یك زلزله یك ریشتری بیشتر مقاومت ندارد، الان هم قرار است زلزله بیاید در اینجا تشخیصش را بالا بردم خودش م داند تصمیم بگیرد برود یا نه، این آگاهانه است ما در این زمان محدود موظفیم قدرت تشخص را ارتقاء دهیم نه جای دیگران تصمیم بگیریم و نه اقدام كنیم.
این مسئولیت ونقش اصلی ما محسوب می شود. برای این منظور ارتقاء قدرت تشخیص بدین معنا است كه اگر من می گویم اسلام نباید با حقوق بشر غربی تطبیق شود می طلبد كه همه غرب را بشناسند. دردی كه داشته ایم این است كه وقتی م گوییم غربشناسی همه می روند سراغ كانت و هگل و دكارت، این قدر شناخت غرب پیچیده نیست غرب، غرب استراتژیستهاست نه غرب فلاسفه.
عزیزان این یك قاعده است خود كره ایها به ما می گفتند ما دو روز یك بار به دانشجویانمان م گوییم می روند جلوی سفارت امریكا راهپیمایی می كنند بدو بدو می رویم می گوییم ببینید مردم ما می خواهند شما اینجا نباشید بدهید چند میلیارد دلار. آقا استفاده از پتانسیل دانشجویی هنر است. دانشجو نماینده افكار عمومی است، حكومت اصلا باید از شما استفاده كند. حتی به شرط اینكه خطا كنند.
الان باید می گفتند هر روز نظامیان بیایند توی رسانه ها خط و نشان برای غربیها بكشند ولی هر شب هی نشان می دهند یك مشت نظامی با یونیفرمهای آن چنانی عین ترمیناتور، توی خیابانهای بغداد و افغانستان راه می روند هی م زنند توی سر مردم عراق و فلسطین و افغانستان.
یك نظامی توی تلویزیون ما دیده نمی شود. شده ایم ملت گل و بلبل و تشنج زدایی و گفتگو م كنیم، باید یك ذره هم قدرت نمایی داشته باشیم. جوان تفریح می خواهد، لذت می خواهد، ولی جوان روحیه سلحشوری هم می خواهد.جوانی كه در خیابان چمران تك چرخ می زند جلوی اوین به او گفتم این چه كاری است می كنی گفت: برو بابا بلد نیستی. به او بگویم من زمان جنگ كوماندوی حرفه ای بودم، من ۲۵ هزار پا سقوط آزاد می كنم، مثلا ۶۰ متر غواصی می كنم، دیدم من این كارها را كردم بخاطر خدا، خدایا من به خاطر تو این كارها را كردم منتش را می گذارم سر این، به خاطر تو كوماندوام ولی این بنده خدا چون زمینه ایجاد نكرده ایم انرژی اش را تخلیه كند توی بزرگراه چمران تك چرخ می زند. جوان روحیه سلحشوری می خواهد، بداند كه جلوی آمریكا می تواند بایستاد همین كفایت می كند.
این است كه باید به مردم روحیه دهیم، نظامی ها توی صحنه باشند و شلوغ كنند، دانشجویان توی صحنه شلوغ كنند اینها بروند پشت صحنه بگویند ما نمی توانیم جلوی مردم را بگیریم.
در جریان سعد آباد یك ساعت برنامه عقب م افتد چون آنها نگاه می كنند به صورت هیأت ایرانی می بینند كه خود اینها اعتماد ندارند كه اینها از دیوار بالا می آیند یا نه، لذا فضا به گونه ای رقم می خورد كه روی جلسه تاثیر می گذارد این است كه جنبش دانشجویی فعال، باید این مسائل را بشناسد، منعكس كند.
امروز در دانشكده حقوق دانشگاه آزاد گفتم این پروژه مخصوص شماست. جواب باید بدهید آیا این حقوق بشر حق دارد خودش را به عنوان یك گزاره نجس با قرآن و اسلام منطبق كند، پاسخ دوستان حقوق چیست؟ اطلاع رسانی باید كرد، انسان از دید هیوم را با انسانی كریم النفس نباید انطباق داد.
جلوی این انحراف را ما باید بگیریم این دیگر نیاز به اجازه از حكومت ندارد. لذا هر نوع كوتاهی ما و گذشت زمان به ضرر ما تمام خواهد شد. در خصوص اینكه گفتند ما فقط تحلیل خور بار آمده‌ایم، این گله و نگرانی را ما از نسل شما داریم.
البته آن زمان یك مختصر تحلیل می گرفت و از دیوار لانه جاسوسی می رفت بالا، البته من آن موقع ۱۳ سال داشتم. هفته پیش یكی زنگ زده بود م گفت؛ می گویند شما از آن تروریستهایی هستید كه از دیوار لانه جاسوسی بالا رفته و از شكنجه گرهای رژیم هستید. گفتم من ۱۳ سالم بود. این گزاره یك گزاره كلیدی است كه نسل شما یك مقداری شك دارد در حال تردید است عمل گرایی اش كلیشه ایست.
جنبش نرم افزاری باید محقق شود مقام معظم رهبری سال ۷۹ در حوزه قم فرمودند اگر این محقق نشود قتلگاه انقلاب رقم می خورد.
سوال من از شورای امنیت ملی است. چهار پایه نظام امنیتی، قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی در سیاست و فرهنگ و اقتصاد كاملا عاریتی است. یك بچه ستون معیشتش به پدر و مادر وصل است ستون سیاسی اش به عهده پدر و مادرش است. فرهنگش به عهده پدر و مادرش است، امنیت او عاریتی است.
امروز ما در فرهنگ و اقتصاد و سیاست استقلال قطعی را به دست نیاورده ایم. چون تصمیم سازی مناسب نداریم. اگر رئیس جمهور گفت: گفتگوی تمدنها شما می توانید برخورد كنید. ما در تولید اقتصاد دینی، حقوق دینی و گزاره های از این دست كوتاهی كرده ایم.
شما م گویید دیگر شبها نباید خوابید، دانشجویان ما راحت تا صبح می خوابند. بحث ما این است كه چه ترفندهایی باید تهیه كنیم تا مردم را آگاه كنیم؟ مشاوره هایی كه باید داده شود به مردم چیست؟ مردم در مورد كنوانسیون چیزی نم دانند. مردم در مورد نظارت استصوابی هیچ چیز نم دانند. باید این اطلاعات را به مردم بدهیم. لذا عملی است.
ـ موضع ایران و تمهیدات ایران در مقابل جنگ جهانی چهارم چگونه است؟
ـ در مورد احتمال حمله علیه ایران، ایران كشور چهارم است، بعد از سوریه نوبت ماست.
در خصوص اینكه ولّی فقیه فرمودند؛ سلاح اتمی در دكترین ما جایگاهی ندارد شما همچنین جمله ای از آقا ندیده اید.
ایشان جمله شان كاملا دو پهلو است. با این مضمون كه اصولا ما نیازی به سلاح اتمی نداریم. زمان داریم معلوم نیست تا كی ما نیاز نداریم رهبران ما محذوراتی دارند. رئیس جمهور م گوید سلاح اتمی نه نه. مسئولیت ایشان زمان دارد اگر عوض شد یكی دیگر آمد می گوید قبلی گفته نه نه. این بدان معنا نیست كه اعتقاد مسئولین این باشد كه ما تضعیف شویم.
فراموش نكنید سلاح اتمی خیلی وقتها برای استفاده نیست. نقش باز دارندگی دارند.
در خصوص اینكه كارشكنی در عراق و افغانستان با نیروی چریكی صورت بگیرد یك نكته ای را بگویم.
عراق بین كشور ها عملیات چریكی اش استثنایی است. الان ۱۱ كشور آنجا نیرو دارند و نكته جالب این است كه نمی دانند با كی دارند می جنگند این نكته اهمیت دارد. نكته دیگر اینكه روزانه ۴۵ تا۵۰ عملیات انجام م شود و خسارتشان خیلی بالاست و ناامنی بیداد م كند. به نظر می رسد روسیه در افغانستان و عراق از امریكا انتقام می گیرد.
همان طور كه آمریكا با تجهیز جبهه اسلامی شوروی را در افغانستان زمین‌گیر كرد همین فضا را روسیه بدون صدا در خاك عراق دنبال می كند.
عربستان و سوریه خیلی مایل نیستند آمریكا از عراق سالم بیرون آید. مصر كارشكنی می كند سودان مالزی اندونزی روسیه و كشورهای دیگر. لذا همه تسویه حساب می كنند ایران با سیاست خود كه ویژگی اش پرهیز از درگیری است، قابل احترام است كه روی خط عزت باشد.
چون مرز عزت و ذلت موی باریك است و جایی صدای ما در می آید كه از این خط عدول شود. من دراین مورد كه گفتم، دكترین های اسلام را روشن كنند تا مردم تكلیفشان را بدانند. مگر قانون اساسی طبقه بندی دارد، كه بگوئیم دكترین اقتصاد ملی، سیاست ملی، فرهنگ ملی طبقه بندی شود. مقام معظم رهبری تاكید جدی دارند كه مردم باید به دكترین های نظام مشرف و مسلط باشند.
اگر این كار را نكنند ما خودمان این كار را م كنیم و دوستانی كه كم كاری می كنند را به مردم معرفی خواهیم كرد.
خوب عذر خواهی می كنم بخش عمده سوالاتتان باقی ماند و امیدوارم شما عزیزان ما را از دعای خیرتان محروم نفرمایید و در حركت دانشجویی تان در ركاب ولی عصر از گزند انحرافات مصون بمانید.
والسلام.

دكتر حسن عباسی

منبع : دانشگاه امام صادق (ع)