دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

اسرائیل و منطق دیپلماتیک ایران


اكنون كه عرب ها از مبارزه با این روند دست برداشته و حتی وجود چنین كشوری را محكوم نمی كنند، ایران با تكرار مواضع قدیمی و همیشگی خود به غرب و اسرائیل یادآور شده كه واقعیت های تاریخی آن چیزی نیست كه آنها نشان می دهند و سعی در تقویت آن دارند.گرچه مسئله ایران _ آمریكا بر سر اسرائیل نبوده است ولی در چند سال گذشته كه آمریكا حق امنیتی اسرائیل را در منطقه به رسمیت شناخت، این مسئله تبدیل به معضلی میان دو كشور شد و تل آویو سریعاً به اولین و جدی ترین مخالف برنامه هسته ای ایران تبدیل شد و حتی قصد داشت ظرفیت های نظامی ایران را هم كنترل كند. در حال حاضر كه ایران درگیر مسئله هسته ای است، مسئله اسرائیل هم به نوعی می تواند در راستای اهداف ایران مورد بررسی قرار گیرد و احتمال دارد كه وضعیت آمریكا در عراق و پذیرفتن نقش و نفوذ ایران در منطقه خود موجب بروز چنین موضعی از جانب ایران باشد. در عین حال رسماً اعلام شد كه سفیر آمریكا در بغداد وظیفه برقراری ارتباط با ایران را دارد و اگر این قضیه خواست دولت آمریكا نبود هیچ گاه مطرح نمی شد. كشورهای غربی بدانند كه در نهایت باید با ایران كنار بیایند و اروپا می تواند در برخورد با مسئله هسته ای این كشور از ارائه تضمین های بیشتری به ایران استفاده كند. به گفته هانس بلیكس، تفاوت فاحشی میان ایران و كره شمالی وجود دارد و مذاكرات با ایران هنوز به پایان نرسیده است. از سوی دیگر اسرائیل قصد كرده دامنه عملكرد خود را گسترش دهد و در برخی از مناطق عراق نفوذ كند كه این قضیه خود موجب مواجهه مستقیم ایران _ اسرائیل خواهد شد. سخنان احمدی نژاد درباره اعراب نیز در خور توجه است چرا كه اسرائیل به روشنی و با حمایت كامل آمریكا اعلام كرده كه در پی تشكیل دولت عادی در منطقه نیست و قصد دارد به جای مشاركت در صلح منطقه، موقعیت هژمونیك خود را تقویت كند. با توجه به اشغال سرزمین های فلسطین از سوی اسرائیل و عدم پیروی این كشور از قوانین جهانی و با در نظر گرفتن اینكه هیچ یك از دولت های غربی تاكنون در برابر اقدامات اسرائیل واكنشی نشان نداده و آنها را محكوم نكرده اند بلكه حتی در سطح جهانی موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخته اند، شاید سران كشورهای غربی بتوانند اظهارات احمدی نژاد را محكوم كنند ولی مسلماً عرب ها نباید از چنین محكومیت هایی حمایت كنند هر چند درصدد حمایت از گفته های رئیس جمهوری ایران نیز برنیایند.
• منطق دیپلماتیك ایران
بار دیگر برنامه هسته ای ایران تبدیل به مسئله ای شده كه اسرائیل و متحدان آن بتوانند با سپر بلا كردن آن «آماده مقابله با تهدید هسته ای» ایران شوند. اكنون بسیاری در جهان می خواهند ایران را محدود كنند و نه اسرائیل را و به بیانی دیگر «كارشناسان» تشخیص داده اند كه به جای مقابله با وضعیت موجود اسرائیل كه همه عرب ها و مسلمانان را تهدید می كند، به مواجهه با وضعیتی بپردازند كه شاید در آینده ایجاد شود. ایده هایی كه برای مقابله با ایران وجود دارند شامل تحریم، حمله نظامی، انزوای ایران یا همكاری امنیتی با همسایگان این كشور می شوند، گویی كه نتیجه ای قطعی در مورد خطرساز بودن برنامه هسته ای ایران حاصل شده است. این در حالی است كه حتی اگر اسرائیل متقاعد به توقف فعالیت های هسته ای خود شود و یا تاسیسات خود را منحل كند، باز هم وضعیت این كشور معلوم است زیرا همچنان دارای زرادخانه های هسته ای است و بنابر گزارش ها حدود ۲۰۰ سلاح هسته ای دارد كه با آنها می تواند هر كشور عربی یا كشوری را در قلب آسیا و اروپا هدف قرار دهد.عرب ها به هیچ وجه مایل نیستند كه ایران به سلاح هسته ای دست یابد و حتی از تلاش های آمریكا برای خلع سلاح هسته ای خاورمیانه حمایت می كنند اگر تنها با ایران برخورد شود و در مورد اسرائیل به عنوان تنها كشور هسته ای در منطقه هیچ اقدامی صورت نگیرد، اعراب در واقع به جای حل مشكل خود تسلیم سیاست های آمریكا _ اسرائیل شده اند. غربی ها باید بدانند كه حتی اگر ایران به برنامه هسته ای خود ادامه دهد باز هم خطر آن بیشتر از خطر اسرائیل برای كشورهای عرب منطقه نخواهد بود و همچنین ایران هیچ گاه كاری نخواهد كرد كه به موقعیت و مقبولیت خود در جهان لطمه بزند. حمایتی كه ایران از مخالفان اسرائیل می كند، حمایت از تروریسم نیست و در واقع وظیفه این كشور برای جلوگیری از اشاعه تروریسم و سلطه اسرائیل در منطقه است. از همه مهمتر این است كه ایران برخلاف ادعاهایی كه در مورد افراطی بودن آن می شود، هنگامی كه طالبان دیپلمات های ایرانی را در افغانستان به قتل رساند، به این كشور حمله نكرد. پس منطقی نیست كه اكنون به ادعای غربی ها در پی دستیابی به بمب هسته ای و حمایت از تروریسم باشد و قصد مقابله با اروپا و آمریكا را داشته باشد. ایران زمانی كه آمریكا دو جنگ ویرانگر را در منطقه آغاز كرد، هیچ دخالتی نكرد و پس از آنكه دو دشمن بزرگ آن در همسایگی این كشور از آمریكا شكست خوردند تبدیل به قوی ترین كشور در منطقه شد. بررسی تجربه های گذشته نشان می دهد كه ایران منطقی تر و محتاط تر از آنی است كه غرب تصور می كند و به ویژه از تهدیدات آمریكا و نومحافظه كاران این كشور كه حامی جنگ عراق علیه ایران بودند، آگاه است. آمریكا یك بار در عراق جبهه نادرستی را برای جنگ انتخاب كرد و اكنون این خطر وجود دارد كه به بهانه سلاح هسته ای باز هم تصمیم نادرستی بگیرد. هرچند پرواضح است كه بخش زیادی از موضع گیری آمریكا علیه ایران به سبب موجودیت اسرائیل و سلاح های هسته ای آن است، باید منتظر ماند و عكس العمل آمریكا را شاهد بود.
• بهره گیری از قدرت الفاظ
پس از پایان اجلاس سران كشورهای اسلامی، رئیس جمهوری ایران طی اظهاراتی خواستار انتقال اسرائیل به اروپا شد و این قضیه به انتقادات و محكومیت سخنان وی از سوی دولت های غربی منتهی شد. این موضوع تصویر ضدغربی ایران را در منطقه واضح تر كرد و البته هیچ كشوری هم نتوانست با ایراد چنین سخنانی مخالفت كند چرا كه هرگونه مخالفتی، دفاع از موجودیت اسرائیل تلقی می شد. گفته های وی در زمانی مطرح شد كه فلسطینی ها و مقامات آنها نیازمند آرامش مطلق برای برگزاری انتخاباتی مشروع در بهترین شرایط هستند و اسرائیل سعی دارد شرایط را به سمت مواجهه ای پیش برد كه رئیس جمهوری فلسطین تاكنون درصدد دوری گزیدن از آن بوده است. در عین حال ایران خود در آستانه دور جدید مذاكرات با اروپا بر سر برنامه هسته ای خود قرار دارد و این سئوال به ذهن خطور می كند كه چنین موضع گیری از جانب ایران علیه موضوع اسرائیل چه معنایی دارد به ویژه هنگامی كه كشورهای غربی حساسیت زیادی در مورد مسئله هولوكاست به عنوان واقعیتی تاریخی دارند. اگر ایران بخواهد اسرائیل را وسیله ای برای حل پرونده هسته ای خود قرار دهد، كشورهای خلیج فارس هستند كه ممكن است از وقوع این امر نگران شوند زیرا آنها حتی در مورد مقاصد ایران در عراق و كل منطقه هم دچار تردید هستند. از سوی دیگر اسرائیل هنوز درگیر جنگ لفظی با ایران نشده است ولی چنین عكس العملی هم خود قابل تامل است زیرا در صورت مواجهه این دو كشور، عراق است كه صحنه برخورد آنها خواهد بود. این كشور در حال حاضر شاهد حضور غیرقانونی نظامیان آمریكا، تنش های شدید قومیتی و شرایطی است كه منطقه تاكنون دچار آن نبوده است. ایران در این میان تنها یكی از بازیگران این صحنه نیست بلكه نقشی اساسی و محوری در تمامی وقایع عراق و خاورمیانه دارد. برگ برنده ایران علاوه بر موقعیت این كشور در مورد پرونده هسته ای، شامل به قدرت رسیدن شیعیان در عراق و افزایش نفوذ آنها می شود. بهترین كاری كه ایران می تواند در شرایط فعلی انجام دهد، بهره گیری از اشتباهات متعدد آمریكا در عراق است زیرا نظرات عموم مردم آمریكا حاكی از آن است كه این كشور باید به زودی از عراق خارج شده و به این وضعیت خاتمه دهد و وقوع این جریان مناسب ترین زمان برای عملكرد هوشمندانه ایران خواهد بود. در این زمان اهمیتی ندارد كه اسرائیلی ها چه اندازه علیه ایران سخن می گویند زیرا آنها می دانند كه اگر قبلاً هم قادر به عمل كردن به سخنانشان بودند، اكنون امكان ندارد كه بخواهند جنگی دیگر را آغاز كنند. با این حال احتمال دارد آنها بخواهند با تاثیر بر مسكو، پكن و اروپا، پایه های روابط این كشورها را با دولت ایران متزلزل كنند. البته در این میان قدرت ایران هم مورد ارزیابی قرار می گیرد و به این بستگی دارد كه مواجهه دو طرف مستقیماً در ایران صورت خواهد گرفت یا در كشورهای همسایه به ویژه عراق و سوریه انجام خواهد شد. ایران تجربه هشت سال جنگ با عراق را به خوبی به یاد دارد و از آن درس گرفته است و در عین حال به دقت اوضاع سوریه و لبنان را هم زیرنظر دارد. به هر حال تصور اینكه اسرائیل در حال آماده باش جنگی به سر می برد بسیار تهدیدكننده است و چندان هم تصادفی به نظر نمی رسد كه رئیس جمهوری ایران در چنین شرایطی این گونه سخن گفته باشد. آیا ایران در نظر دارد بدون آغاز هرگونه مواجهه ای در عمل، تنها با اظهارات خود علیه اسرائیل امنیت خود را در منطقه تضمین كند؟ شاید این طور باشد ولی نباید از این موضوع هم غافل بود كه اسرائیل هنوز هیچ عكس العمل خاصی در این زمینه نشان نداده است.
منبع: دارالحیات
ترجمه: شبنم جعفرزاده
منبع : روزنامه شرق