سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حکایت مرعشی و پدرخوانده انقلاب


حکایت مرعشی و پدرخوانده انقلاب
این روزها و در شرایطی که به انتخابات مجلس هشتم نزدیک می شویم حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران سازندگی- که به مدد خویشاوندی سمتهای مختلفی در نظام برعهده داشته است-، آنچنان درباره کشور و دولت نهم سخن می راند که گویا نظام و انقلاب ملک شخصی ایشان و همفکرانشان است.
سخنان وی درتوهین به رئیس جمهور منتخب مردم به زمان انتخابات ریاست جمهوری وبلکه قبل تر ازآن، به دوره شهرداری احمدی نژاد باز می گردد. آن زمان که در اثر شکل جدیدی از مدیریت، پس از سالها تسلط مدیریت تجمل گرا و منفعت طلب کارگزارانی و اصلاح طلبی، چهره مدیریت انقلابی در مقابل افکارعمومی جامعه احیا شد، کینه و عداوت آقای مرعشی و همفکران ایشان هم شروع شد، آنچنانکه اوج این دشمنی در برنامه زنده تلویزیونی انتخابات تیر ۸۴ شعله ور شد و حسین مرعشی آشکارا به توهین به احمدی نژاد پرداخت و در عین حال به نحوی ازهاشمی دفاع کرد که دوران چاپلوسی صدراعظم شاهان تاریخ را به ذهن متبادر می ساخت!
مرعشی حتی به نظامی که ازقِبل آن به شهرت وپول وقدرت رسیده نیز رحم نکرده و در سخنانی اسلام را فاقد نظام سیاسی واقتصادی خوانده است. این اظهار نظر در کنار "لیبرال مسلمان"! خواندن حزب کارگزاران تردیدی در تفکرات سکولاریستی این قماش باقی نمی گذارد. همان تفکری که باعث شد تکنوکراتهای نوکیسه دوران به اصطلاح سازندگی با اعمال سیاستهای غربی وضد اسلامی خود، لایه های سیاسی اقتصادی و فرهنگی کشور را تحت تأثیر تبعاتی چون تجمل گرایی، تورم و گرانی، شکاف شدید طبقاتی، کمرنگ شدن آرمانها و ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس، و از همه مهمتر تحمیل فقر، فساد وبی عدالتی به جامعه قرار دهند.
مرعشی در سخنان اخیرش با ادامه خرج از هاشمی رفسنجانی به نفع خود، تلویحاً وی را به دلیل داشتن سابقه زندان مستحق پدرخواندگی نظام دانسته و در مقابل با اهانت به آرای مردم، انتخاب رئیس جمهور را اتفاقی خوانده است! و با سخنان و موضع گیری های خود علیه دولت نهم، دوران به اصطلاح سازندگی را بهترین الگو وشخص هاشمی را تنها منجی انقلاب و نظام معرفی می کند.
آنچه قابل تامل است اینکه چرا هاشمی رفسنجانی هیچگاه در برابر چنین اظهارنظرهایی موضع گیری شفافی نمی نماید؟ آیا ایشان همچون جناب مرعشی معتقد است که به خاطر سوابق انقلابی وزندان رفتن، مالک مطلق نظام و انقلاب است؟ اگر چنین است پس در مقام مقایسه، جای کسانی که سالها درزندان رژیم ستمشاهی سر کرده یا در مبارزات انقلابی شرکت داشتند و عاقبت نیز در دفاع مقدس جان خود را فدای انقلاب کردند، در این نظام کجاست؟ آیا ارزش و جایگاه خانواده وبستگان آنها و ایثارگرانی که کوچکترین سهمی از نظام برای خود قائل نیستند با جماعتی که ۲۸ سال همواره در طلب سهمهای رنگارنگ از نظام بوده و هستند برابر است؟!
امام(ره) انقلاب را متعلق به پابرهنگان و مستضعفان می دانستند و بارها کارگزاران نظام را از خود بزرگ بینی و کبر برحذر می داشتند؛ چگونه است که امروز کسانی چون آقای هاشمی که ادعای نزدیکی به امام(ره) را دارند، به این سادگی اجازه می دهد اطرافیان ایشان از یکطرف وی را پدرخوانده انقلاب و نظراتش را تنها راهبرد سیاستهای نظام و انقلاب معرفی کرده و از طرف دیگربه هر فرد و هرگونه نظر و عقیده مخالف خود به تندی تاخته و به توهین وتحقیر آن بپردازند؟
و اما آقای مرعشی وکسانی که خود را حامی هاشمی دانسته و پشت وی موضع می گیرند نیزگویا فراموش کرده اند که این نظام متعلق به مردم است و تنها نظرات و آرای ایشان در کنار خطوط ترسیم شده انقلابی و اسلامی است که مشخص کننده میزان وزانت و شخصیت هر فرد است. نظرات شخصی افراد نباید با چماق سابقه قبل از انقلاب و زندان، وحی منزل تلقی شود و جامعه ملزم به پذیرش آن شود. همچنانکه درشماره ۱۰ فصلنامه پانزده خرداد صفحه ۳۰۱ از قول حجت الاسلام هاشمیان (داماد خانواده هاشمی رفسنجانی) نقل شده که زمانی که آقای هاشمی با سرکرده های منافقین در داخل و بیرون از زندان نشست و برخاست داشت، بطور مستمر آنها را با دادن وجوهات شرعی حمایت و پشتیبانی می کرد، آنچنانکه حضرت امام(ره) درپاسخ آقای هاشمیان پیرامون پرداخت وجوهات شرعی به سازمان منافقین، صریحاً مرقوم داشتند: "آقای هاشمی اغفال شده اند."
این بیان صریح امام(ره) نشان از سابقه تحت تأثیر قرار گرفتن آقای هاشمی از بدخواهان و دشمنان در لباس دوست دارد. با این توضیح شاید درک این موضوع هم که چرا با وجودی که امروز کشور در عرصه داخلی رو به پیشرفت و در عرصه بین المللی دارای وجهه مقتدرانه و عزمندانه است، عده ای، سعی در القاء ویژه و بحرانی بودن شرایط کشور دارند، چندان دشوار نباشد!
مصطفی بخشی
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید