جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا

اپوزیسیون بباد رفته


اپوزیسیون بباد رفته
پرسیده‌اند: چرا نوشته‌ام اپوزیسیون جدیدی توسط استکبار غرب در حال شکل‌گیری است؟ به دلایل زیر که هر تحلیلگر دقیق سیاسی، آن را می‌یابد:
منافقین فروریخته‌اند. آمریکا و اروپا با آنها دیگر جز اقدامات تروریستی و جاسوسی کاری ندارند. افکار و شعارهای فعلی آنها دروغ در آمد وبه بن بست رسید و شعارهای بعدی هم تمام شده و رسوا گردیده‌اند. از آنها فقط انتظار اقدامات تروریستی، انفجار، ترورهای کور، نفوذ برای جاسوسی، شنودهای جاسوسی و تخلیه‌ تلفنی باید داشت. آن هم از هم اکنون بی ثمر بود نشان آشکار است.
البته در داخل یک گروه نفوذی هم وجود دارد که در پس ترمیم چهره‌های قدیمی منافقین مثل حنیف‌نژاد و امثال او هستند که البته باز کوششی بی ثمر است.
کمونیست‌ها، در کلان فرو مانده‌اند از آنها یک بخش کوچک حزب توده‌ای و یا دارای افکار چریکهای فدایی خلق باقی هستند که در برخی نشریات روزنامه‌ای و ماهنامه‌ها در همان چارچوب‌های کهنه مارکسیستی و واژه‌های کهن با ادبیات نو مطلب می‌نویسند مانند بورژوازی ملی و خرده بورژوا، و خلق دموکراتیک و سوسیال دمکراتیک و تضاد دیالکتیکی و چالش آنتاگونیستی، وزحمتکشان کارگر و بانوان دمکراتیک و.... اینها با کمی اطلاع‌رسانی و افشای اهداف پنهانی و بی پایگی مارکسیسم به بن بست خواهند رسید زیرا نه جایی در صحنه بین‌المللی و نه جایگاهی در درون کشور دارند.
● ملی‌گراها
الف) ملی گراهای غربگرا، مثل عناصر پیر شده جبهه ملی، و سیوسیالیستهای خداپرست نخشب و سوسیالیست‌های ملکی دورانشان به انتها رسیده است.، اگر چه هنوز در غرب برخی تصور دارند ملی‌گرایی‌غربی، می‌تواند ابزاری برای آنها در کشورهای جهان سوم باشد اما در ایران سه تجربه سنگین آنها را باز می‌دارد
۱) تجربه دوران امینی، و بی‌عرضگی آنها،
۲) سال ۵۷ و عدم توانایی در حضور در صحنه راهپیمایی‌ها و بی پایه‌ای آنها در مردم
۳) پس از پیروزی انقلاب، در فاصله ۵۸ تا ۶۰ به ویژه در جریان اسلامی شدن لوایح، و حکم امام خمینی دایر بر مرتد بودن آنها و فروپاشی جبهه ملی و پایان خط ملی‌گرایی غربی.
ب) ملی گراهای کمونیست زده: هنوز کم و بیش در نسل گذشته و پیران امروز تعدادی باقی مانده‌اند که بیشتر گپ‌های محفلی دارند و تعدادی هم مقاله‌نویس در نشریات اصلاح‌طلبان با همان سیاسی کاری کمونیستی! که بارفتن آنها، نسلی جایگزین نخواهند داشت.
ج) ملی‌گراهای مذهبی ـ آنها هم نه روی در ملی‌گرایی با تعریف گذشته دارند که ملت گرایی در مذهب اسلام غیر از ناسیونالیسم است و نه جایی در مذهبی‌ها دارند که ملی‌گرایی مورد باور آنها را در مذهب نمی‌یابند.
د) وابستگان به غرب در پوشش ملی‌گرایی: که عوامل و عناصر نفودی آمریکا و انگلیس هستند و هر گاه چهره آنها شناخته شود یا شناسانده شوند همین حرکت منفعل را هم از دست می‌دهند مثل مسعود بهنود و برخی دیگر که در داخل مانده‌اند.
● ضد انقلاب سلطنت طلب‌ها و فراریان به خارج
آنها به صورت دلقک‌هایی در آمده‌اند، که ابزار خنده هر ایرانی شده‌اند. برنامه‌های تلویزیونی آنها، طنزهای سیاسی معاصرند، از چهره‌های پیر شده و در هم شکسته و عصبانی و شعارهای پوچ و بی خاصیت، و تحلیل‌های آبکی و بدور از واقعیت و بی اعتنایی نسل‌های جوان مقیم غرب و حتی فرزندان خود اینان که دیگر جز با نگاهی تحقیرآمیز وگاه ترحم به مفلوکی آنها توجهی به آنهانمی‌کنند.
سه دسته سلطنت‌طلبان که رضا پهلوی است. غیر از مشکلات روانی که از بچگی دچار بود حرفی برای ارایه ندارد. او فرزند دو دیکتاتور مستبد خون آشام و شکنجه‌گر بیرحم است که اداره آگاهی رضاشاهی و ساواک محمد رضا‌شاهی در خاطره ملت‌ما به صورت وحشتناک و مخوفی باقی است. مادرش فاحشه‌ای بیش نبوده و نیست که اسداله علم در خاطراتش فحاشی او را به محمدرضا می‌گوید و می‌گوید محمد‌رضا بی اعتنا ماند!!
هنگامی که آمریکا او را به عنوان رضاشاه دوم برگزید، نتوانست رژیم سلطنتی را مطرح کند و دایم تکرار می‌کرد که من هر نظامی که ملت ایران قبول داشته باشد. قبول دارم!!
گاهی از مجری تلویزیون او سئوال می‌شود که اگر او تابع خواست ملت ایران است می‌داند که ملت ایران نظام جمهوری اسلامی را پذیرفته و دنیا هم این نظام را به رسمیت شناخته است چرا او تابع ملت نشده و به آمریکا گریخته است! و یا می‌پرسند ملت ایران می‌خواهد که ثروت به غارت برده ایران، توسط او و مادرش و خانواده شاه را به ایران برگردانید، چرا اینکار را نمی‌کند؟
یا می‌پرسند، چرا کمک‌ها و بودجه سرسام‌آور آمریکا را می‌گیرد؟ و این موجود روانی و آلوده و فاسد و مزدور پاسخی که حداقل توصیه را داشته باشد ندارد بدهد. و بالاخره پس از حدود ۳۰ سال هم خودش و اطرافیانش دچار مشکلات روانی ودلسردی شده‌اند و به پایان نزدیک گشته‌اند.
با این وضعیت، اپوزیسیون سابق در یک پروسه زمانی عمرش به انتها نزدیک شده است آمریکا و کشورهای دیگر غرب، آنها را به دور نمی‌اندازند، اما بتدریج هزینه آنها را نمی‌پردازند و اگر در روابط ایران و آمریکا نیز تغییراتی به عمل آید، این گروههای مفلوک، مزاحمان سیاست آمریکا و اروپا خواهند شد که باید رفع مزاحمت کنند و یا مانند زرقاوی، لکن بطور بی سر و صدا مرخص شوند!!
در باره اپوزیسیون جدیدی که استکبار جهانی در پی فعال کردن آن است در شماره آینده سخن خواهیم گفت: انشاءالله
اسدالله بادامچیان
منبع : سایت خبری شما