دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا


چگونه فرزندان متکی به خود تربیت کنیم؟


چگونه فرزندان متکی به خود تربیت کنیم؟
۱. به او برچسب نزنید.
پسربچه‌ای وارد اتاقم شد و خود را این‌طور معرفی کرد: ”من مایکل، ۷ ساله و آسمی هستم.“
او دچار بیماری آسم بود. در واقع، معالجه بیماری‌های جسمی بسیار راحت‌تر از ناراحتی‌های روحی ناشی از برچسب‌زدن خواهد بود. به مادر مایکل این‌طور توضیح دادم که: کودکان بیمار با دو مشکل مواجه هستند: خود بیماری و عکس‌العمل خانواده در مقابل آن.
آسمی، برچسبی برای این کودک شده بود و او همواره آن‌را با خود به همراه داشت. خانواده مایکل به‌جای توجه به کل شخصیت او، تنها به بیماریش چشم دوخته بودند. خانواده او به‌دلیل بیماری مایکل نمی‌توانستند به بعضی از مکان‌ها سفر نمایند و همین امر آنها را ناراحت کرده و خواهر و برادرش نسبت به او احساس خوبی نداشتد. به آنها توصیه کردم که به او برچسب نزنند و همه خانواده دیدشان را نسبت به این بیماری تغییر دهند تا او اعتمادبه‌نفس لازم را در زندگی تجربه نماید.
۲. مراقب تأثیراتی که اطرافیان بر روی فرزندانتان می‌گذارند، باشید.
برخی از والدین بر این عقیده‌اند که همان‌طور که سن فرزندانمان بالا می‌رود، آنها منطقی‌تر شده و مانند بزرگسالان می‌توانند مسائل را بهتر تجزیه و تحلیل نمایند. بنابراین آنها را به‌حال خود می‌گذارند. برعکس، والدینی که می‌خواهند همه چیز را تحت کنترل خود بگیرند و فرزندشان را از هر آسیبی در خارج از محیط خانواده دور سازند، گوئی او را در یک جو حبابی شکل پرورش داده‌اند.
بهترین روش تربیتی برای فرزندان آن است که شما روش بینابین را برگزینید. نه سهل‌گیری مطلق و نه کنترل سخت. اگر در سنین خیلی پائین شما شروع به تربیت سخت فرزندتان کنید، مسلماً او گیج شده و قادر نخواهد بود برای خود به‌طور صحیحی تصمیم‌گیری نماید.
والدین نباید در سنین نوجوانی، آنها را به حال خود بگذارند و نسبت به فرزندانشان بی‌توجه باشند. زیرا در این سن آنها به شخصی علاقه‌مند شده و او را الگوی خود قرار می‌دهند. این فرد می‌تواند دوست، فامیل، معلم و یا هر شخص دیگری باشد. بهترین روش این است که ارزش‌ها و رفتاری را در زندگی خود به‌کار بندید که ترجیح می‌دهید فرزندتان آن‌گونه رفتار نماید. بهتر است این روش را هنگامی آغاز کنید که کودکتان هنوز به سن نوجوانی نرسیده و قابلیت انعطاف بیشتری نیز دارد.
۳. به فرزندتان مسئولیت بدهید.
یکی از مهم‌ترین مواردی که باعث بالا رفتن اعتمادبه‌نفس در بچه‌ها می‌شود، سپردن مسئولیت به آنهاست. با دادن مسئولیت در خانه، آنها احساس ارزشمندی بیشتری می‌کنند و انرژی آنها نیز صرف یادگیری آن مهارت‌ها خواهد شد. به‌عنوان مثال به یک کودک دوساله می‌توانید بگوئید برای هر بشقاب یک دستمال کاغذی بگذار. کودک سه ساله می‌تواند قسمتی از خانه را جاروبرقی بکشد. کودک چهارساله می‌تواند لباس‌های رنگ روشن را از بقیه جدا کند و درون ماشین لباسشوئی بیندازد.
کودک پنج‌ساله می‌تواند ظرف غذایش را خود بشوید. کودک در سن هفت‌سالگی می‌تواند یکی از غذاهای مورد علاقه‌اش را خود درست کند. مسلماً چنین کودکی احساس ارزشمندی بیشتری نسبت به سایرین خواهد کرد.
شما می‌توانید جدولی درست کنید و در آن تمامی کارهائی را که باید در آن هفته انجام شود بنویسید. با انجام هر کاری شما می‌توانید به آن فرد میزان معینی پول نیز بدهید. با این‌کار شما احساس مسئولیت را در او دو چندان کرده، در ضمن فرزندتان احساس ارزشمندی خاصی نیز پیدا می‌کند.
۴. فرزندتان را تشویق کنید که احساسات خود را ابراز نماید.
ابراز احساسات کردن بدان معنا نیست که کودک می‌تواند در هر زمانی که بخواهد احساسات خود را نشان دهد. او باید فرا گیرد که چه موقع احساسات خود را کنترل و چه موقع آن‌را ابراز نماید. هر اندازه، سن فرد بالاتر رود، یاد می‌گیرد که چگونه خود را در شرایط دشوار زندگی آرام نگاه دارد. افرادی‌که احساسات خود را به هیچ عنوان بروز نمی‌دهند، جزء اشخاص درون‌گرا محسوب می‌شوند. در مواردی که فرزندتان در مورد احساساتش با شما گفت‌وگو می‌کند، طرز برخورد شما به او نشان می‌دهد که برای احساساتش ارزش قائل هستید یا خیر. اگر حس کند که احساساتش بی‌ارزش می‌باشند، خودش را نیز فاقد ارزش تلقی می‌نماید. در طی چند سال او فرا می‌گیرد که احساساتش را سرکوب کرده و آن‌را از والدینش مخفی نگاه دارد. بنابراین بهتر است به کودکتان اهمیت دهید و برای احساساتش ارزش قائل شوید. به این مثال توجه کنید: دختربچه‌ای رو به پدرش کرد و گفت: ”بابا گردن‌بندی که مادربزرگ به من داد، شکست، خیلی ناراحتم.“ در همین لحظه پدر می‌نشیند و هم اندازه کودک شده، به چشمهایش نگاه می‌کند و دستانش را روی شانه‌های او قرار می‌دهد و می‌گوید: ”من بسیار متأسفم. گردن‌بند زیبائی بود.“ این طرز برخورد به کودک نشان می‌دهد که احساساتش چه اندازه برای والدینش اهمیت دارند. بنابراین واضح است که او در زندگی احساس خوشایندی پیدا خواهد کرد.
برای بالا بردن اعتمادبه‌نفس، تنها کاری که باید انجام دهید این است که تمامی نیازهای اولیه کودکتان را برآورده سازید. درست مانند باغبانی که از یک درخت نگاهداری می‌کند. محیط اطراف کودک را طوری سازمان‌دهی نمائید که او در شرایطی بسیار مناسب، قوی و استوار رشد نماید. نیاز نیست که شما یک متخصص روان‌شناسی باشید، تا فرزندی با اعتمادبه‌نفس بالاتر تربیت نمائید. تنها کافی است کودکتان را در بغل بگیرید، به نیازهای او پاسخ دهید و از وجود او به اندازه کافی لذت ببرید. چنین کودکی به‌طور طبیعی با اعتمادبه‌نفس بالا رشد خواهد نمود.
مترجم: مهتاب علیمرادی
منبع : مجله موفقیت