چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

آزادی اندیشه و عقیده، چرایی و چگونه


آزادی اندیشه و عقیده، چرایی و چگونه
بحث از ماهیت اندیشه و عقیده و یافتن نقاط افتراق و تفاوت‌هایی میان اندیشه وعقیده واز طرفی بیان آن به زبان ساده که مورد فهم جوانان امروز باشد از آن جهت که می‌تواند زمینه‌ساز پاسخگویی و رفع بسیاری ابهامات در مورد شبهات وارد شده بر احکام اسلام در مورد پذیرش یا رد یک دین و گرایش به ادیان دیگر واحکام در مورد ارتداد و... می‌باشد جایگاه بسیار مهمی داشته واهتمام جدی اندیشمندان را می‌طلبد. این مطلب نیز به گونه‌ای مختصر در پی طرح این موضوع می‌باشد.
مگر انسان از نظر پذیرش عقیده آزاد و مختار نیست وخدا نفرموده :”لا اکراه فی‌الدین “ ؟
اندیشیدن عبارت است از به کار گیری نیروی عقل برای یافتن حقایق ، از این‌رو اندیشه باید کاملا آزاد باشدتا بتواند به حقیقت دست پیدا کند و این همان چیزی است که اسلام با خطاب‌هایی چون “افلا تتفکرون “ بر آن تاکید واصرار فراوانی دارد . به علاوه اسلام با تقلید کورکورانه ،‌نادانی ، پیروی از هوی‌و هوس و هر چیزی که فکر انسان را در بند کشد واز حرکت آزادانه آن جلوگیری کند به شدت مبارزه می‌کند.
عقیده عبارت است از باور انسان نسبت به یک حقیقت. ازآنجا که در هر زمینه‌ای حقیقت نمی‌تواند بیش از یک چیز باشد تنها یک باور صحیح است . بنابراین تائید و آزادی همه باورها با هیچ حقیقتی سازگاری ندارد. تمام تلاش اسلام آن است که صحت عقیده خاصی یعنی همان عقیده‌ الهی و توحیدی را ثابت کند.اگر اسلام بگوید انسان‌ها در پذیرش هر عقیده‌ای آزاد و مجازند معنایش این است که اسلام همه عقاید - حتی عقایدمخالف با توحید - را صحیح می‌داند و این تناقضی آشکار است . بر همین اساس قرآن می‌فرماید :” ان الدین عندالله الاسلام “ باور انسان عملی اختیاری برای انسان نیست تا منع و تجویز به خودآن تعلق گیرد . برای مثال نمی‌توان گفت : “ فهم فلان مطلب ممنوع است وهیچ کس حق ندارد آن را بفهمد و باور کند.”البته اگر آن مطلب اشتباه است می‌توان آن اشتباه را با مقدمات ثابت کرد.
(آنچه مورد منع یا جواز قرار می‌گیرد اعمالی است که عقیده انسان راملزم می‌کند به آنها پایبند باشد. مانند دعوت دیگران به آ‌ن عقیده و قانع کردن مردم برای پذیرش آن یا نوشتن ومنتشر کردن عقیده برای از بین بردن عقاید واعمالی که مخالف با آ‌ن عقیده است. این گونه امورات که قابلیت منع یا جواز را دارد .( )علامه‌طباطبایی، بررسی‌های اسلامی ، ج ۳)
حال با توجه به تفاوت اندیشه وعقیده می‌توان به تفاوت آزادی در این دو مورد پی برد. شهید مطهری دراین باره چنین نوشته است: “فرق است میان آزادی تفکر وآزادی عقیده . آزادی تفکر ناشی از همان استعداد انسانی بشر است که می‌تواند در مسائل بیندیشد . این استعداد بشری حتما باید آزاد باشد . پیشرفت و تکامل بشر در گروه آزادی است اما آزادی عقیده خصوصیت دیگری دارد و می‌دانید که هر عقیده‌ای ناشی از تفکر صحیح و درست نیست. منشاء بسیاری از عقاید یک سلسله عادت‌ها ،تقلیدها و تعصب‌هاست .عقیده به این معنا نه تنها راهگشا نیست که به عکس نوعی انعقاد اندیشه به حساب می‌آید. یعنی فکر انسان درچنین حالتی به عوض اینکه باز وفعال باشد بسته ومنعقد شده است ودر اینجاست که آن قوه مقدس تفکر به دلیل این انعقاد و وابستگی در درون انسان اسیر و زندانی می‌شود. آزادی عقیده درمعنای اخیر نه تنها مفید نیست بلکه زیانبارترین اثر را برای فرد و جامعه به دنبال دارد آیا در مورد انسانی که یک سنگ را می‌پرستد باید بگوییم چون فکر کرده وبه طور منطقی به اینجا رسیده ونیز به دلیل اینکه عقیده محترم است پس بایدبه عقیده او احترام بگذاریم وممانعتی برای او در پرستش بت ایجاد نکنیم یا باید کاری کنیم که عقیده و فکر او رااز اسارت این عقیده آزاد کنیم‌. یعنی همان کاری را بکنیم که ابراهیم خلیل‌الله کرد.”
بنابراین گذشته از اینکه اصولا عقیده در ذات وماهیت خود اکراه پذیر نیست آئین اسلام که طرفدار منطق، استدلال و گفتگو است نمی‌تواند طرفدار روش اکراه واجبار در عقیده باشد.
عقیده نیز خود دارای دسته‌بندی‌هایی است چرا که عقیده امری است که با ذهن ،روح وروان انسان پیوند خورده . لذا عقیده از نظر خاستگاه گونه‌های مختلفی می‌یابد. زیرا ممکن است نتیجه اندیشه و برهان باشد یا نتیجه و هم وخیال یا بازتاب عادت‌ها وغیرآن. عقیده از لحاظ مطابقت با واقع نیز به درست ونادرست تقسیم می‌شود . زیرا ممکن است از امری خرافی وریشه گرفته از تلقین‌ها واوهام رایج زمان برخاسته باشد یا کاملا جنبه تقلیدی،‌احساسی یا عاطفی داشته باشد.
عقیده حتی ممکن است ضدارزش هم باشد. یعنی به اموری معتقد شود که جنبه ارزشی ندارد. چنان که بسیاری از مردم جهان عقیده دارند که ماده یا انسان یا طبیعت اصیل است . گروهی انسان را هیچ وپوچ می‌دانند و نیهیلیسم را می‌پذیرند یا برخی او را حیوانی مدرن می‌خوانند.حال با ذکر این مصادیق وانواع عقاید و بررسی مقدمات ذکر شده واضح است که تفاوت میان آزادی اندیشه وآزادی عقیده امری مقبول است که در همه مکاتب حتی اگر به ظاهر مخالف آن باشند پذیرفته شده و مورد تائید است .
منبع : روزنامه رسالت