شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


در هر شرایطی قادر به پیشرفت هستیم


در هر شرایطی قادر به پیشرفت هستیم
مهندس دانائی فارغ التحصیل رشته شیمی نساجی و علوم الیاف از دانشگاه صنعتی اصفهان می‌باشد. وی فعالیت خود را در صنعت نساجی از سال ۱۳۶۹ آغاز کرده است و سابقه حضور در واحدهائی مانند فومنات، فخر ایران، ترومل، بافت ایرانشهر، حجاب شهرکرد، نساجی وال، الوان ثابت و... را دارد. قرار بود این گفت‌وگو یکی از مجموعه مصاحبه‌هائی باشد که به موضوع بررسی عملکرد دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنایع و تأثیرات سیاسی و اجتماعی دولت نهم برکارکرد صنایع نساجی کشور باشد اما به‌دلایلی انجام تمام آن گفتگوها میسر نشد، لذا انتشار این مصاحبه نیز به آینده (امروز) موکول گردید.
● ارزیابی شما از عملکرد دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنایع چیست ؟
▪ اگر بخواهیم به قضاوتی درست و اصولی دست یابیم، باید به‌جای برش عرضی به عملکرد این دفتر، برشی طولی بزنیم و عملکرد آن را از نقاط آغازین تاکنون بررسی کنیم.
ذات دفتر صنایع نساجی، تولیت و حمایت از صنایع نساجی و پوشاک کشور است اما این متولی‌گری نیازمند وجود ابزار بسیاریست که شاید برخیاز این ابزار در اختیار نباشد. نکته مسلم این است که این دفتر می‌بایست در ابتدا امراض و عارضه‌های صنعت نساجی را شناسائی کند و پس از آن با بررسی‌های دقیق آماری، عارضه‌ها را تحلیل کند و به گزارش آن بپردازد و به انضمام این گزارشات و با بهره‌گیری از تجارب و نقطه نظرات پیشکسوتان و موفقان این صنعت راه کارهای اجرائی را پیشنهاد کند و در نهایت به سیاستگزاری برساند و بر اجراء این سیاستگزاری نظارت تام و تمام داشته باشد.
پس از گذشت حدود سی‌سال از تغییر ساختاری نظام حکومتی کشور، ببینیم که در صنعت نساجی چه رخ داده است و ما به کجا رفته‌ایم؟ قبل از انقلاب یکی از صادرکنندگان پنبه بودیم ولی پس از آن با نیل به تولید کالاهای استراتژیک مانند گندم و دانه‌های روغنی و جایگزین کردن این تولیدات به‌جای پنبه، به وارد کننده پنبه هم تبدیل شدیم!!
صنعت نساجی به چهار مورد اساسی وابسته است: الیاف، رنگ و مواد کمکی، ماشین‌آلات و فن‌آوری و ما در هیچ کدام از این موارد درست عمل نکرده‌ایم.
● پنبه، ویسکوز، پشم، پلی‌استر، اکریلیک و.. همه وارداتیست و این بازرگانی بیرون مرزهاست که بر صنعت ما حکومت می‌کند و هر تحول اقتصادی و سیاسی بیرونی قیمت‌های این الیاف را تغییر می‌دهد و همواره رو به رشد هم تغییر می‌کند. چه سیاستگزاری اساسی و اصولی سراغ دارید که این وابستگی حداقل کم شده باشد؟
▪ در تأمین رنگ و مواد کمکی هم با مشکل مواجه هستیم. در چند سال اخیر شرکت‌های متعددی در زمینه تهیه این موارد رشد کرده‌اند اما به تولید چه محصولاتی می‌پردازند؟ آیا به‌جزء صابون و آهار و نفوذ دهنده محصول دیگری هم تولید می‌کنند؟ تولید کنندگان که به‌جزء این را عرضه می‌کنند اکثراً وارد کننده مواد غلیظ (کنستانتره) هستند که با رقیق کردن آنها محصولات خود را عرضه می‌کنند البته به‌عنوان گام نخست عملی صحیح است چرا که سایر کشورها به سادگی دانش فنی تولید خود را ارائه نمی‌کنند و باید از خرید محصولاتشان شروع کرد ولی آیا این خرید کردن‌ها به دریافت دانش فنی هم منجر شده است؟ تا آنجائی که می‌دانم خیر.
در مورد رنگ هم سه شرکت قدیمی مشغول تولید محدوده بسیار محدودی از رنگ‌های اسیدی و مستقیم و متال کمپلکس بودند که به اهتمام بازار خاص رنگ دو شرکت از این سه شرکت تعطیلند و شرکت سوم که حدود سه سال پیش به بخش خصوصی واگذار شده با تلاش فراوان و اقدامات متعد توانسته حرکت‌هائی را ایجاد ند که در صورتی‌که بتواند به اندازه تمام ظرفیتش مواد اولیه وارد کند (که جالب است بدانید از مواد پائین دستی پتروشیمی خودمان است که در چین تولید می‌گردد!!) هنوز هم سهم بسیار کوچکی در تأمین نیازمندی‌های صنعت کشور خواهد داشت.
وضعیت ماشین‌آلات از این هم بدتر است چرا که با صدور مجوز واردات ماشین‌آلات دست دوم سال‌هاست که غوغائی به پا شده است که دیدنیست. دستگاه‌های تولیدی سال ۱۹۸۰ به بعد در بازار خرید و فروش ماشین‌آلات ایران کولاک کرده‌اند و بعد از ۲۵ سال کارکرد در کشورهای اروپائی و دوبار مستهلک شدن با افتخار در بسیاری از کارخانجات ما راه‌اندازی و افتتاح می‌شوند. آیا به این فکر شده که این ماشین‌آلات مستهلک در حساب‌های شرکت‌ها چگونه عمل می‌کنند؟ آیا به این فکر شده که صرف‌نظر از عقب ماندگی ذهنی و تکنولوژیکی این ماشین‌آلات نسبت به تولیدات روزجهان، نیروی انسانی اختصاص داده شده چگونه باید تأمین مالی شوند؟
● و دفتر صنایع نساجی و پوشاک به‌عنوان مفسر رسمی این صنعت در برابر تمام این موارد چه سیاستگزاری و ترفندی را اتخاذ نموده است؟
▪ یکی دیگر از مشکلات این صنعت عدم باور مرگ است. چرا نباید باور کنیم عمر جهان چیت، چیت بهشهر، بافکار و امثالهم تمام شده است؟ و حالا چرا عمر این واحدها تمام شده؟ در یک عبارت: چون نخواستیم در زمان بودنشان در کنارشان کاری انجام بدهیم. همه ساله در پایان سال مالی ارقام بسیار بزرگی را با سرفصل استهلاک به قیمت تمام شده اضافه می‌کنیم و بعد از گذشت ۷ تا ۱۰ سال، دستگاه‌ها به ارزش دفتری صفر می‌رسند. ولی این مبالغ هنگفت آیا واقعاً جائی ذخیره می‌شوند؟ یا برای نوسازی و بهسازی ماشین‌آلات هزینه می‌شوند؟ خیر!!!! بلکه به‌عنوان سرمایه در گردش در اختیار مدیران به‌مصرف می‌رسند.
ما ابتدا عمل می‌کنیم و مدت‌ها این عملکرد را توجیه می‌کنیم و پس از آن فکر می‌کنیم که اگر این‌طور نمی‌کردیم و یا آن‌طور می‌کردیم چه اتفاقی رخ می‌داد؟!؟!؟!؟! نمونه بارز آن وضعیت صنعت فرش است که در تمام کوچه پس کوچه‌های کاشان فرش ماشینی تولید می‌شود و همه مجوز دارند و همه قادر نیستند که بفروشند و ناچارند که اکریلیک را PP جایگزین کنند و به جای نخ پنبه، ضایعات مصرف کنند و امثالهم.
اینجاست که نقش سیاستگزاری‌ها و کنترل‌ها و نظارت‌های دفتر صنایع نساجی و پوشاک به وضوح تعیین کننده می‌شود. تنها رسالت این سیستم ایجاد اشتغال نیست و این اشتغال اگر پایا و مانا نباشد، خود سرمنشاء فساد و ناامنی وسیعی خواهد بود.
متأسفانه جنس برخورد با صنعت نساجی مناسب و متناسب نبوده است چرا که همواره به این صنعت به چشم بیماری که در بخش مراقبت‌های ویژه بستریست نگاه شده است و به‌محض بروز خطر مرگ چند واحد آدرنالین درست به وسط قلبش تزریق شده و شوکی وارد کرده و بیمار جانی گرفته ولی به‌جای مداوا دوباره این بیمار رها شده و فقط به اقوام بیمار نشان داده شده ببینید که بیمارتان را زنده کردیم!! اعطای وام و تسهیلاتی که مانند گوشت قربانی جلوی این صنعت انداخته شد، حتی اگر از نوع کم بهره بود، فقط گذرانی بود برای مدتی کوتاه، نه معالجه و مداوا و باز اینجاست که دفتر صنعت نساجی و پوشاک می‌تواند بسیار قدرتمند حاضر گردد و با به‌کارگیری نیروهای سازمان صنایع در استان‌ها و شهرها به جمع‌آوری اطلاعات واقعی و آمار حقیقی پرداخته و با اعمال سیاستگزاری‌های اساسی و اصولی چاره کار را ارائه دهد.
امروز تنها درد ما، نیاز به سیاستگزاری صحیح، منطقی و همه جانبه است و اعطای وام‌های کم بهره، بلند مدت، وارد کردن اعتباری مواد اولیه و... هیچ کدام مشکل‌گشای ما نخواهد بود و حتی ممانعت از واردات سنگین منسوجات و پوشاک مشکل ما را حل نخواهد کرد گرچه کنترل این وارد لازم است.
با وجود بازار ۶۰ میلیونی ایران چرا باید بیاندیشیم که وضعیت صنعت نساجی خراب است؟ چند درصد مردم منسوج لوکس مصرف می‌کنند؟ چنددرصد مردم برای برطرف کردن نیازهای خود محصولات تولید شده با تکنولوژی برتر را مصرف می‌کنند؟ بنابراین چند درصد نیازمندی‌ها در توان تولید داخلی نیست و این نیازمندها چه هستند و چگونه برطرف می‌شوند و چه راه‌هائی برای انتقال تکنولوژی آنها وجود دارد؟ اینها نیازمند اطلاعات و آماریست که دفتر صنایع نساجی و پوشاک باید به‌صورت اصولی بدان بپردازد. کارگروه‌هائی تشکیل شده و اقداماتی انجام شده ولی هیچگاه سرعت و حجم این اقدامات با نیازمندی‌ها تطابق نداشته و همواره زمان اثربخشی آن تلف شده است.
● نقش و تأثیر تحولات سیاسی، اجتماعی دولت نهم برصنعت نساجی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
▪ بحث دولت خاصی نیست، بحث این است که روند سیاست جهانی به کدام سوی و سمت پیش می‌رود تا رخوردهای بین‌المللی چگونه تعریف شوند و نتایج آن چگونه بر اقتصاد جهان مؤثر شود. طبیعی است ایران به‌عنوان بازاری بزرگ برای کشور‌های تولید کننده جهان جذاب است، به‌عنوان منبعی بزرگ از معادن مواد اولیه و انرژی برای کشور‌های مصرف کننده این موارد مورد توجه ویژه است، به‌عنوان کشوری با موقعیت استراتژیک خاص در منطقه دارای اهمیت ویژه است، به‌علت نوع نگرش و ایدئولوژی و پیامدهای آن دارای حساسیت خاص است و این همه بر دقت نظر دیگران بر این کشور می‌افزاید و هیچ جای تعجب نیست که مورد هجمه‌های گوناگون واقع شود ولی آنچه که تجربه نشان داده است این است که فشارهای بیرونی بر این ملت موجبات رشد و ترقی آنان را نیز فراهم نموده است و گرچه مصائب و مشکلات این فشارها همواره چشمگیر بوده ولی تعالی و ترقی حاصله نیز چشمگیر نمودار شده است.
در شرایط دشوار همواره می‌توان انتظار پیشرفت را هم‌داشت و مردم ایران ثابت کرده‌اند که می‌توانند ایستادگی کنند و در هر شرایطی قادر به پیشرفت هستند و در شرایط دشوارتر می‌توان انتظار پیشرفت بیشتر را هم داشت مشروط بر اینکه برنامه‌ریزی صحیح داشته باشیم و به‌صورت مقطعی، احساسی، آرمانگرائی و شعاری به قضایا نگاه نکنیم.
علی‌رغم تمام مشکلات و مسائل موجود، به آینده این صنعت امیدوارم و فکر می‌کنم اگر برنامه‌ریزی درستی اعمال گردد، صنایع بسیار بیمار زودتر تعطیل شوند تا سرمایه‌های ملی اتلاف نشوند، صنایع قابل اصلاح به دست مدیران توانمند سپرده شوند تا زودتر به چرخه مثبت اقتصادی برگردند، سیاستگزاری‌ها براساس واقعیت‌ها و با برنامه‌های مناسب مدت طراحی و اجرائی شوند این صنعت سال‌ها فرصت برای ادامه راه خواهد داشت.
منبع : ماهنامه نساجی امروز