یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مقتضیات آستانه انتخابات؛ اصلا‌ح‌طلبان و مردم


مقتضیات آستانه انتخابات؛  اصلا‌ح‌طلبان و مردم
۱) استوارت هال می‌گوید: تاچریسم رضایت همگانی را از طریق پیوند وثیق خود با عناصر و رگه‌های اصلی فرهنگ سنتی طبقه کارگر، محقق ساخت. به اعتقاد هال، تاچریسم مستقیما با تکیه بر عناصر عامه‌پسند فلسفه‌های سنتی و ایده‌های عملی طبقات متوسط دست به عمل زده است.
بر اساس تحلیل او، چنین چیزی به این دلیل امکانپذیر بوده است که این عناصر عامه‌پسند فاقد هر نوع معنای طبقاتی و ذاتی و درونی هستند و لذا قابلیت آن را دارند که به شیوه‌های جدیدی با هم ترکیب شوند و در نتیجه افراد را به سوژه‌های سیاسی مطلوب پوپولیسم تبدیل کنند: سوژه‌هایی در خدمت بلوک قدرت و نه مخالف آن. از این منظر، بی‌تردید، هال در تاکید بر این نکته محق بود که چپ اگر به طور کامل با دورنمای لذت‌های عامه‌پسند، هر قدر هم که کالا‌یی شده و متناقض باشند، قطع رابطه کند، نه احیا می‌شود و نه بقا می‌یابد. ‌
۲) در میان اصلا‌ح‌طلبان جریانی وجود دارد که در این نوشتار آن را <تاچریسم معکوس> می‌نامم. تاچریسم معکوس، جریانی الیتیستی (نخبه‌گرا) است که دچار نوعی هراس اخلا‌قی نسبت به گرایش و تمایلی به نام <توده‌گرایی>(پوپولیسم) است. توده‌گرایی برای اینان، مفهومی اساسا ناملموس و آزاردهنده است. از نظر آنها، پوپولیسم تمامی ویژگی‌های یک ایدئولوژی ارتدوکسی را دارد که از این قابلیت و استعداد برخوردار است که با تظاهر به انقلا‌بی‌گری حمایت شگرف مردم را در مواقع بحرانی کسب کند. پوپولیسم، همچنین مایل و قادر است از خود تعبیری منطبق با روایت آرمانی مردم برگزیده‌اش ارائه کند و آنان را در چشم‌اندازی به همان نحو آرمانی جای دهد. ‌ این قبیل اصلا‌ح‌طلبان شنیده و بعضا خوانده‌اند که پوپولیسم گذرا است و گه‌گاه با قدرتی چشمگیر پدیدار می‌شود و امکانات بالقوه خود را برای دگرگونی ریشه‌ای نظام‌های سیاسی عرضه می‌کند، اما چیزی نمی‌گذرد که ناپدید می‌شود. به بیان دیگر، مهار و سازماندهی جریان‌ها و جنبش‌های پوپولیستی ذاتا دشوار است، زیرا فاقد انسجامند و فعالیتشان با تناوبی حیرت‌انگیز فراز و فرود دارد. از این رو، مفهوم <مردم> از مفاهیم حاشیه‌نشین در متن گفتمانی این تیپ از اصلا‌ح‌طلبان در سالیان اخیر بوده است. به بیان دیگر، در طول این دوران، اصلا‌ح‌طلبان تصویر شفاف و عمیقی از مردم نداشته‌اند، لذا گاه در مسیر سکتاریسم قرار گرفته‌اند، گاه، ره ولونتاریسم پیمودند؛ گاه نخبه‌گرا شدند و گاه دیگر، به شمایل‌سازی شیءپرستانه از شخصیت‌ها و تقدیس آنان پرداختند. البته گاه نیز در عالم پندار خود تصویری از <مردم> ترسیم و تصویر کرده‌‌اند و تلا‌ش کرده‌اند که مردم را شبیه آن کنند.
۳)گزاره‌های فوق قصد عبور از آفات پوپولیسم را ندارند و نیز قصد ندارند به ترویج و تقویت چنین تمایلی در میان این دوستان بپردازند بلکه تلا‌ش دارند بگویند در شرایط کنونی رسالت یک گروه اجتماعی و سیاسی پیشرو (آوانگارد) نه در فرسنگ‌ها جلوتر از مردم دویدن و نه در فرسنگ‌ها از آنان عقب ماندن بلکه با/در آنان بودن و زیستن است. با/ در مردم بودن به معنای توده‌گرایی و عوام‌گرایی افراطی نیست بلکه به معنای پرهیز از سکتاریسم (جدایی از توده‌ها)؛ پرهیز از تافته‌ای جدا بافته شدن در جامعه و پرهیز از دودستی تقدیم کردن آرای مردم به رقیب است.
اجازه بدهید همین جا نیم‌نگاهی نیز به مشکل و ضعف دیگر این دوستان، یعنی مشکل ناآموختگی و نابلدی ایجاد رابطه با مردم، داشته باشیم. این دوستان، آنگاه که از سر مهر و یا نیاز طلب یار می‌کردند و رو به سوی مردم روان و دوان می‌شدند، شیوه و روش ایجاد ارتباط وثیق و عمیق با آنان را بلد نبودند. آنان بدون آنکه از برج عاج زبانی و کلا‌می خود خارج شوند، تلا‌ش کردند با مردمی که سخنان آنان را فهم نمی‌کردند رابطه برقرار کنند، غافل از آنکه در بسیاری از مواقع، مردم از طریق سخنان و بیانیه‌های شورآفرین و نمادین رهبران و نمایندگان و حاملا‌ن گفتمان‌ها، با آنها آشنا می‌شوند و بسیار اندکند کسانی که به تأمل در مبانی منطقی گفتمان‌ها و نظریه‌ها پرداخته و به ناسازواری‌های آن بیندیشند.
برای نمونه در کنش‌های گفتاری برخی چهره‌ها در آستانه انتخابات نهم ریاست‌جمهوری تاملی داشته باشید. چنانچه ریخت‌شناسی سرل را در عرصه کنش‌های گفتاری بپذیریم و این کنش‌ها را در پنج قالب کنش‌های اظهاری، کنش‌های ترغیبی، کنش‌های تعهدی، کنش‌های عاطفی و کنش‌های اعلا‌می صورت‌بندی کنیم، آنگاه با اندکی تامل در سخنرانی‌های انتخاباتی این بازیگر سیاسی رقیب درخواهیم یافت که کنش گفتاری و ترغیبی (کنشی که هدف آن قرار دادن مخاطب در حالت تکلیف و اجبار برای انجام رساندن یک عمل در آینده است) و کنش عاطفی (کنشی که هدف آن بیان حالت روانی است که در آن شخص سهیم می‌باشد) در سخنرانی‌های احمدی‌نژاد از دیگر نامزدها افزون‌تر است و در مقابل، کنش اظهاری (کنشی که هدف آن توصیف یک عمل موجود و مطابقت دادن محتوای گزاره‌ها با جهان و محیط است) در سخنرانی‌های این نامزدها افزون‌تر از سخنرانی‌های احمدی‌نژاد است. اکنون چنانچه بپذیریم که کنش‌های ترغیبی و عاطفی استعداد بیشتری در تهییج و تحریک افکار عمومی دارند، تا حدودی به راز و رمز استعاری شدن یک گفتمان در این دوران پی می‌بریم.
۴)خلا‌صه کنم و نتیجه بگیرم.
۱) جدی‌ترین و فوری‌ترین اقتضای مرحله عمل اجتماعی- سیاسی در شرایط کنونی، تلا‌ش اصلا‌ح‌طلبان برای بازسازی، تعمیق و گسترش رابطه خود با مردم است.
۲) مبرم‌ترین وظیفه اصلا‌ح‌طلبان، تلا‌ش برای فراهم آوردن شرایطی است که مردم بتوانند بدون لکنت برای خود و به جای خود و با بیان خود سخن بگویند.
۳) شیوه فعالیت شفاهی، در جامعه امروز ما بسیار موثر است. کنش گفتاری و مبادله لفظی و شفاهی که هر مخاطبی را در بیان، مناظره و دریافت مستقیم درگیر می‌سازد و هر مخاطبی را در اشکال بیانی و زبانی خاص شرکت می‌دهد، از این استعداد برخوردار است که <گروه‌های ابتدایی> را در چارچوب یک طرز تفکر متحد سازد. گفتمان‌ها و جریان‌های اجتماعی و سیاسی، از رهگذر این مبادلا‌ت لفظی و کنش‌های گفتاری عمق می‌یابند.
محمدرضا تاجیک
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید