یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

منبع تشخیص مصلحت


منبع تشخیص مصلحت
۱) یكی از نهادهای اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مجمع تشخیص مصلحت می باشد. مجمعی كه مأموریت ذاتی او تشخیص و تمییز مصلحت از غیرمصلحت می باشد. بعنوان مثال اگر مصوبه ای از مصوبات مجلس شورای اسلامی به خاطر مخالفت صریح آن با شرع مقدس اسلام و همچنین قانون اساسی كشور از سوی شورای محترم نگهبان رد شده و مجلس نیز روی عقیده و نظر خود مصر باشد چنین مصوبه ای به مجمع تشخیص مصلحت فرستاده می شود كه مجمع پس از تشكیل جلسه و كار كارشناسی روی موضوع و شور و مشورتهای فراوان نهایتا مصلحت را یا در تأیید نظر شورای محترم نگهبان می بیند و یا تأیید مصوبه مجلس محترم شورای اسلامی و در هر دو صورت به مصلحت عمل كرده است.
و هرگز نمی توان مجمع را به خاطر در نظر گرفتن مثلا نظر شورای نگهبان حقیقت گرا و در صورت تأمین نظر مجلس مصلحت گرا نامید. به عبارتی دیگر در اینجا تفكیكی میان حقیقت و مصلحت نیست و حقیقت همان است كه مصلحت تبیین می كند و از پشت عینك مصلحت دیده می شود. و منبع چنین تشخیصی نیز خردجمعی است. یعنی در مجمع تشخیص مصلحت این خردجمعی است كه مصلحت را از غیرمصلحت تمییز و تشخیص می دهد.
۲) رزمنده ای در میدان جنگ هم مسلح به سلاح سرد است و هم مسلح به سلاح گرم و نحوه استفاده از این سلاحها نیز در اختیار خرد و عقل ذاتی اوست.
یعنی این خرد و عقل این رزمنده است كه تشخیص می دهد آیا در این لحظه و در این وضعیت پیش آمده مصلحت در استفاده از سلاح سرد است یا گرم چنین رزمنده ای هركجا كه مصلحت ببیند از سلاح سرد استفاده خواهد كرد و در صورتی كه مصلحت را چیز دیگری ببیند از سلاح گرم حال سؤال اینست كه مگر می توان آن زمان كه این رزمنده از سلاح سرد استفاده كرده است او را حقیقت گرا و آن زمان كه از سلاح گرم استفاده كرده است او را مصلحت گرا نامید؟ بدیهی است كه هرگز چنین قضاوتی نمی توان نمود چرا كه در هر دو وضعیت این رزمنده مصلحت را در نظر گرفته و مطابق آن عمل كرده است.
۳) امام حسین(ع) مصلحت جامعه اسلامی را در قیام و امام حسن(ع) همین مصلحت را در صلح مقطعی با معاویه دیدند حال سؤال این است كه مگر می شود یكی از این امامان بزرگوار را به خاطر انتخاب گزینه جنگ حقیقت گرا و دیگری را بعلت انتخاب گزینه صلح مصلحت گرا نامید مگر نه این است كه هر دوی این امامان بزرگوار در انتخاب ۲گزینه جنگ و صلح مقطعی مصلحت جامعه اسلامی را در نظر گرفته اند. همچنین حضرت علی(ع) در مقطعی از عمر شریفشان مصلحت جامعه اسلامی را در سكوت خویشتن دیدند و در مقطعی دیگر از عمر مبارك خود همین مصلحت را در جنگ با معاویه حال سؤال این است كه مگر می توان زندگی این امام معصوم علیه السلام را به ۲بخش مجزا تقسیم كرد و گفت كه ایشان در مقطعی از عمر شریف خود مصلحت اندیش بوده اند و در مقطعی دیگر حقیقت گرا.
۴) حاكم حكومت اسلامی برای اداره حكومت و مملكت اسلامی و فائق آمدن بر مشكلات پیش رو و بازكردن گره های موجود همواره ۲سلاح عمده و كارآمد در اختیار دارد:
۱) احكام اولیه
۲) احكام ثانویه
و وظیفه حاكم اسلامی تشخیص این نكته است كه در مورد رخداد پیش آمده آیا مصلحت در انتخاب احكام اولیه است و عمل براساس آن یا در انتخاب احكام ثانویه و باز عمل براساس آن. به عبارتی تشخیص این نكته كه آیا این گره موجود با سرانگشت احكام اولیه باز خواهد شد و یا با سرانگشت احكام ثانویه.
چه آن هنگام كه حاكم حكومت اسلامی گزینه احكام اولیه را انتخاب می كند و چه آن زمان كه گزینه احكام ثانویه را مدنظر قرار می دهد در هر دو صورت به مصلحت عمل كرده است و به هیچ وجه نمی توان حاكم حكومت اسلامی را به خاطر انتخاب گزینه اول حقیقت گرا و در صورت انتخاب گزینه دوم مصلحت گرا نامید. و بر این مبنا قضاوت كرد كه مثلا یك فقیهی در زندگی خود مصلحت گرا بوده است و فقیه دیگر حقیقت گرا. و یا اینكه یك حاكم اسلامی در مقطعی از دوران حكومت خود بیشتر جانب حقیقت را گرفته است و در مقطعی دیگر از دوران حكومت خود جانب مصلحت را. چرا كه یك فقیه و یك حاكم اسلامی در انتخاب هر كدام از این دو گزینه همواره براساس مصلحت جامعه عمل می كند و بس.
۵) به اعتقاد نگارنده دوستان محترمی كه این روزها بعضی مباحث را در زمینه حقیقت گرایی و مصلحت اندیشی مطرح نموده اند انسانهای پاكدلی بوده اند كه در فهم مفهوم مصلحت ره به خطا برده و دچار مشكل شده اند و یا اینكه مصلحت اندیشی یك فقیه عادل و یك مجتهد جامع الشرایط را كه بار سنگین زعامت و رهبری امور مسلمین جهان را بدوش می كشد و همواره در مشكلات پیش رو مصلحت جامعه اسلامی و جهان اسلام را مدنظر قرار می دهد چنین مصلحتی را از جنس مصلحت اندیشی حاكمان جور و ظلم و سران استبداد و استعمار و نیز مصلحت اندیشی سیاستمداران غربی كه در آن فقط و فقط مصلحت باندی و گروهی و حزبی و منافع جناحی دیده می شود یكی دانسته و آنگاه چنین قضاوتی كرده اند وگرنه اگر اینگونه دوستان ابتدا واژه مصلحت را خوب حلاجی كرده و جنس مصلحت اندیشی یك مجتهد عادل جامع الشرایط را از جنس مصلحت اندیشی سیاستبازان جدا ساخته و جدا دیده بودند هرگز چنین سخنانی را بر زبان نمی راندند.
ابوالفضل مرادی
منبع : روزنامه کیهان