شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


ضدقهرمان دوست‌داشتنی


ضدقهرمان دوست‌داشتنی
حامد بهداد از معدود بازیگران جوان سینماست كه خیلی زود تایید اغلب منتقدان و مطبوعاتی‌ها را به‌دست آورده، جنس بازی بهداد با تمام همنسلانش تفاوت دارد و همین تفاوت‌ها است كه باعث محبوبیت او شده است.
بهداد با اولین فیلمش «آخر بازی» به عنوان استعدادی جوان مطرح شد و آهسته‌آهسته مسیری رو به رشد را طی كرد، این حركت رو به جلو همچنان ادامه دارد. حامد بهداد در «روز سوم» مانند «بوتیك» اجرایی غافلگیركننده از یك نقش خاص دارد. همین اجرای ویژه از نقشی خاكستری و جذاب است كه باعث شده بازی حامد بهداد بیشتر از دیگر بازیگران فیلم دیده شود و «فؤاد» به یكی از شخصیت‌های به‌یادماندنی سینمای ایران تبدیل شود.
ـ به‌نظر من كاراكتر فؤاد یكی از جذاب‌ترین نقش‌هایی است كه در این سال‌ها در سینمای ایران نوشته شده. احتمالا این جذابیت در انتخاب شما نقش مهمی داشته؟
تا به حال در سینمای ایران، دشمن عراقی را به این شكل ندیده‌ایم. كمتر فیلمنامه‌نویسی به این شیوه به یك نظامی عراقی نزدیك شده و او را در قالب یك انسان با همه ویژگی‌های خوب و بدش دیده است. ما معمولا دشمن را با فاصله و غیرمنطقی نگاه می‌كنیم اما در «روز سوم» این اتفاق افتاده كه به یك انسان، طور دیگری نگاه شده و این خیلی جذاب است.
ـ شما در «چای تلخ» هم نقش سرباز عراقی را بازی كرده‌اید. آن نقش به فؤاد شبیه بود؟
در «چای تلخ»، حسین یاری نقش مافوق من را بازی می‌كرد. آن نقش كمی شبیه به فؤاد بود اما من نقش یك سرباز عراقی را بازی می‌كردم. حسین یاری اجرایی بی‌نظیر از این نقش داشت، حیف كه «چای تلخ» نیمه‌كاره ماند.
فؤاد كاراكتر پیچیده‌ای است. یك شخصیت خاكستری كه قضاوت‌كردن درباره‌اش ساده نیست.
ـ نگران نبودید بازی در این نقش به محبوبیت شما لطمه بزند؟
محبوبیت به دو طریق به‌دست می‌آید، گاهی یك بازیگر فقط نقش‌های مثبت بازی می‌كند و به محبوبیت می‌رسد اما بعضی مواقع یك بازیگر به دلیل تسلط و تبحری كه در كارش دارد، محبوب می‌شود. بهروز وثوقی در نقش‌های مثبت و منفی مختلفی بازی كرد اما آن‌قدر بازیگر توانایی بود كه محبوبیت و شهرت هم داشت. من در انتخاب نقش‌هایم به‌دنبال كاراكترهای مثبت نیستم، كاراكترهای متفاوت، جذاب و پیچیده بیشتر وسوسه‌ام می‌كند.
ـ شاید به این دلیل كه نقش‌های مثبت معمولا خوب نوشته نمی‌شوند، تك‌بعدی هستند و جای كار برای بازیگر ندارند؟
دلیل اصلی من برای اینكه سراغ این نقش‌ها نمی‌روم، همین است. به دلیل محدودیت‌هایی كه وجود دارد و نگاه یك‌طرفه‌ای كه در سینما و تلویزیون وجود دارد،‌ آدم‌ها تك‌بعدی طراحی می‌شوند. كمتر اتفاق افتاده ابعاد مختلف شخصیتی یك كاراكتر مثبت دیده شود. من دلم نمی‌خواهد دروغگو باشم و كاراكتری را بازی كنم كه كمترین نسبت را با واقعیت دارد، برای همین ترجیح می‌دهم نقش ضدقهرمان را بازی كنم. شخصیت‌هایی كه در نگاه اول چندان دوست‌داشتنی به‌نظر نمی‌رسند اما اگر به آنها نزدیك شویم، تاثیرگذار هستند.
نقشی كه در «سایه آفتاب» هم بازی كردید، تقریبا این ویژگی را دارد.
این كاراكترها جذاب‌تر هستند. شخصیت‌هایی كه رنگ‌های مختلفی در طراحی آنها به‌كار برده شده. بازیگر در این موارد جای كار زیادی دارد و می‌تواند اجرای بهتری از نقش داشته باشد.
«روز سوم» تولید سختی داشت و با عجله ساخته شد، این ماجرا به كار شما لطمه نزد؟
فیلم با شتاب ساخته شد اما تولید سختی نداشت. شرایط خیلی خوبی داشتیم. تهیه‌كننده فضای مناسبی برای ما فراهم كرده بود.
ـ پس این شتابزدگی در كار تاثیری نداشت؟ وقتی فیلم را دیدید، احساس نكردید این عجله در تولید به بعضی فصل‌ها لطمه زده؟
خیلی كم،‌ بعضی جاها فكر می‌كنم تاثیر این شتابزدگی دیده می‌شود اما در كلیت، «روز سوم» ‌راضی‌كننده است.
ـ شما بازیگری هستید كه خیلی راحت درباره كارنامه‌تان قضاوت نمی‌كنید اما به نظر می‌رسد «روز سوم»‌ و فؤاد جزو تجربه‌هایی است كه از آن راضی هستید؟
در این مدت كه كار كردم، بعضی‌ نقش‌ها را بیشتر دوست داشته‌ام. به جرات بگویم هنوز مهرداد در «بوتیك» خیلی برایم جذاب است. فؤاد در «روز سوم» هم همین‌طور است، جذاب و دوست‌داشتنی.
در اجرای نقش فؤاد فقط متكی به بازی فیزیكی نبوده‌اید. از میمیك و حالت چهره و چشم‌ها خیلی خوب استفاده كرده‌اید. مخصوصا در سكانس مرگ فؤاد، همه عشق فؤاد به سمیره و افسوسش از اتفاقی كه افتاده را می‌توان در چشم‌های او دید.
ابزارهای بازیگری خیلی گسترده نیستند و بازیگر باید در انتقال احساس و عواطفش از آنها استفاده كند. گاهی برای اجرای نقش بهتر است از بدن استفاده كند، گاهی از صورت، گاهی با گفتن دیالوگ این انتقال حس و عاطفه صورت می‌گیرد. در «روز سوم» به تناسب سكانس‌های مختلف از این ابزارها استفاده كرده‌ام.
سال گذشته در فیلمی از كیارستمی مقابل دوربین رفتید. جنس بازی شما و نقش‌هایی كه بازی كرده‌اید، این تصور را به وجود می‌آورد كه مناسب فیلم‌های كیارستمی نباشید. از این تجربه راضی هستید؟
فیلم دقیقا متناسب با فضای ذهنی و نگاه خاص آقای كیارستمی بود، متاسفم كه آن فیلم كامل نشد اما بازی در این فیلم یكی از بهترین تجربه‌هایم بود.
اتفاق ناخوشایندی در این مدت برای حامد بهداد افتاده، همكاری با ناصر تقوایی، عباس كیارستمی و بهرام بیضایی می‌توانست فرصت مناسبی برای درخشش شما در قالب نقش‌هایی ویژه باشد اما بدشانسی حرفه‌ای به سراغتان آمد.
متاسفانه در این مدت تا مرز همكاری با كارگردان‌های شاخصی مثل مسعود كیمیایی، عباس كیارستمی، بهرام بیضایی و ناصر تقوایی پیش رفتم، نمی‌دانم چرا این اتفاق نیفتاد، شاید بشود نامش را بدشانسی گذاشت.
در این مدت، نقش‌آفرینی‌های ویژه‌ای داشته‌اید اما كمتر با كارگردان‌های صاحبنام همكاری كرده‌اید. اگر همكاری با این كارگردان‌ها محقق می‌شد، قطعا مسیر بازیگری شما تغییر می‌كرد.
من هم فكر می‌كنم اینچنین می‌شد. بازیگر هرچقدر توانایی و قابلیت داشته باشد، زمانی كه با كارگردان‌های معتبر همكاری می‌كند، به نتیجه بهتری می‌رسد. همكاری ابراهیم
حاتمی كیا و پرستویی، داریوش مهرجویی و خسرو شكیبایی، كیمیایی و بهروز وثوقی، مهرجویی و انتظامی و خیلی‌های دیگر با هم نتایج ویژه و درخشانی داشته كه تكرارنشدنی است اما من هنوز نتوانسته‌ام به ائتلاف هنری با یك یا چند كارگردان برسم و از این نظر لطمه خورده‌ام. شاید اگر من هم بتوانم با نابغه‌های كارگردانی همكاری كنم، جولانگاه بیشتری برای ایفای نقش داشته باشم.
ـ اغلب نقش‌آفرینی‌هایی كه از حامد بهداد دیده‌ایم،‌ فوق‌العاده بوده، اینطور به‌نظر می‌رسدكه شما توانایی‌هایی دارید كه در هر نقشی حضوری قابل قبول دارید. كارگردانی بوده كه با دقت‌نظر و حساسیتش تاثیری خاص روی كار شما بگذارد؟
(مكث می‌كند) فكر می‌كنم همه این عوامل در موفقیت بازیگر موثر است، یعنی هم استعداد و قابلیت خودش و هم راهنمایی و هدایت كارگردان. در مورد كارگردان‌هایی كه با آنها كار كرده‌ام فكر می‌كنم وسواس، حساسیت و دقت‌نظر عباس كیارستمی و ناصر تقوایی روی كار من تاثیر خاصی داشته است.
سال پیش در «آدم» هم نقش متفاوتی را تجربه كردید. از آن نقش‌هایی كه كمتر اتفاق می‌افتد به بازیگری مثل حامد بهداد پیشنهاد شود.
این نقش، از آن نقش‌هایی بود كه بازیگرها معمولا دوست دارند بازی كنند. یك آدم معمولی كه در نظر اول، شاید ویژگی بارزی نداشته باشد اما اتفاقا بازی در این نقش‌ها، جذابیت زیادی دارد و انرژی خاصی می‌خواهد. همین نقش‌ها است كه به بازیگر فرصت می‌دهد قابلیت‌هایش را به نمایش بگذارد و نقشی را تجربه كند كه خیلی‌ها انتظار دیدن او را در آن قالب ندارند.
شما از بازیگران محبوب نویسندگان سینمایی و منتقدان هستید.
از این بابت خیلی خوشحالم.
ـ می‌خواستم در این باره صحبت كنیم كه چقدر نظر و دیدگاه منتقدان و مطبوعاتی‌ها برای شما مهم است؟
مخاطب من توده مردم نیستند، خواص هستند؛ منتقدان، كارگردان‌ها و دیگر بازیگران. ما در جامعه‌ای بحران‌زده زندگی می‌كنیم. نخبگان و خواص در چنین شرایطی درك بهتری از مسائل و پدیده‌ها دارند. قدرت تحلیل و تفسیر آنها باعث می‌شود اصالت هر چیز را بهتر درك كنند و به دنبال تاثیرگذاری‌های كوتاه‌مدت نباشند.
من، همراه با مخاطبانم پیش می‌روم، تجربه می‌كنم و سعی می‌كنم در كارم ارتقا پیدا كنم. دیدگاه و نظر آنها برایم اهمیت دارد و در طی این مسیر كمكم می‌كند.
ـ در میان پیشنهادهایی كه دارید، فیلم عامه‌پسند و پرفروش داشته‌اید؟
نه، تا الان نبوده.
ـ اگر چنین فیلمی پیشنهاد شود، بازی می‌كنید؟
بله.
ـ این با معیارهای شما ناسازگاری ندارد؟
اصلا، قرار است تجربه كنم و بخشی از لذت بازیگری همین تجربه‌كردن است. این فیلم‌ها، پلی است بین بازیگر و مردم. این نوع فیلم‌ها در تثبیت جایگاه حرفه‌ای بازیگر موثر است.
پس اهمیت این ارتباط با مخاطب باعث می‌شود گاهی در مجموعه‌های تلویزیونی هم بازی كنید؟
در كارهای تلویزیونی هم می‌توان نقش‌های خاص و متفاوتی را تجربه كرد، مثل نقشی كه در «سایه آفتاب» بازی كردم.
منبع : روزنامه تهران امروز