یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

عبور از مدار صفر درجه


عبور از مدار صفر درجه
اگرچه حضور علی لاریجانی در كنفرانس مونیخ، بسیار غیرمنتظره بود، اما نتایج مؤثری را برای امنیت ملی ایران ایجاد كرده است.در مورد استنكاف نامبرده برای حضور در كنفرانس مونیخ، دلایل متعددی ذكر می‌شود، اما فراتر از تمامی گمانه‌زنی‌ها، باید تبیین نظرات ایشان در روند كنفرانس مونیخ و رایزنی‌هایی كه در این ارتباط انجام گرفته است را به‌عنوان نشانه‌ای از امنیت‌سازی و تحرك دیپلماتیك در شرایط بحران دانست.
كسانی كه در مدار امنیت‌سازی برای هویت و منافع ملی قرار می‌گیرند، لازم است تا علی‌رغم تمایلات درونی و فردی، گام‌های مؤثر و مستحكمی برای مدیریت بحران و امنیت‌سازی بردارند. نشانه‌های چنین فرایندی را می‌توان در شرایط بعد از كنفرانس مونیخ مورد ملاحظه قرارداد.
در قطعنامه‌های ۱۶۹۶ و همچنین ۱۷۳۷ شورای امنیت سازمان ملل، «تفسیر مضیّق» از فعالیت‌های هسته‌ای ایران ارائه شده بود.
كشورهای مؤثر در روند قطعنامه‌سازی امنیتی علیه ایران به این جمع‌بندی رسیدند كه مشاركت بین‌المللی با اهداف استراتژیك ایران، صرفاً در چارچوب توقف فعالیت‌های موجود و همچنین تعلیق روند غنی‌سازی امكان‌پذیر است، درحالی‌كه «مقاومت عقلایی» و «رفتار مبتنی بر كنش چندجانبه» ایران، زمینه‌های لازم برای عبور از مدار زیر صفر را فراهم آورده است.
توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران را باید به‌منزله شرایط رفتار دیپلماتیك در مدار زیر صفر دانست. درحالی‌كه هم‌اكنون، فضای فعلی تغییر یافته است. اگرچه مراحل پیچیده دیگری نیز در روند دیپلماسی هسته‌ای ایران وجود دارد، اما فضای مذاكرات در شرایط و مدار زیر صفر نمی‌باشد.
این امر به‌معنای آن است كه كشورهای اروپایی «تفسیر موّسع» از فعالیت‌های هسته‌ای ایران ارائه داده‌اند. براساس چنین تفسیری تعلیق غنی‌سازی به‌معنای مدار صفر درجه است. این امر یك گام فراتر از پیش‌بینی‌های گذشته و محدودیت‌های پیشین تلقی می‌شود.
پیشنهاد كشور سوئیس بر مدار صفر درجه تأكید دارد. برخی از كشورهای اروپایی به این جمع‌بندی رسیده‌اند كه تعلیق به‌معنای توقف روند فعالیت‌های غنی‌سازی تلقی نمی‌شود و می‌توان به فعالیت سانتریفیوژها ادامه داد، بدون آن‌كه تزریق گاز یا روند غنی‌سازی انجام پذیرد.
براساس تفسیر موّسع از فعالیت‌های هسته‌ای ایران، تعلیق به‌معنای توقف مكانیكی ابزارهای گریز از مركز و سانتریفیوژهای هسته‌ای تلقی نمی‌شود. تعلیق را به‌منزله عدم خروج از دستگاه‌های غنی‌سازی تفسیر نموده‌اند. طبعاً این مدل در مقایسه با الگوهای گذشته گامی به جلو محسوب می‌شود، اما نمی‌تواند تمامی مطلوبیت‌های استراتژیك و امنیتی ایران را تأمین نماید.
تفسیر ایران از شرایط ایده‌آل برای «اعتمادسازی مؤثر» براساس مدار ۴ درجه شكل گرفته است. به این ترتیب، فضای تعادلی در مواضع هسته‌ای ایران را باید تداوم غنی‌سازی سانتریفیوژهای مشخص و غیرقابل افزایش براساس غنی‌سازی به میزان ۴ درصد دانست.
این امر نشان می‌دهد كه مدار جدید در مذاكرات هسته‌ای ایران، تحول قابل‌توجهی در مقایسه با ماه‌های گذشته ایجاد كرده است. عبور از مذاكرات مدار زیر صفر درجه، به‌منزله وضعیت قابل قبول تلقی می‌شود؛ اما نتیجه نهایی در «مدار صفر تا چهار درجه» تعیین خواهد شد.
به عبارت دیگر، در چنین مداری جامعه بین‌المللی می‌پذیرد كه ایران، فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود را براساس مفاد پادمان هسته‌ای ادامه دهد. از سوی دیگر، میزان فعالیت‌های هسته‌ای و همچنین درجه غنی‌سازی اورانیوم، براساس توافق دیپلماتیك شكل می‌گیرد.
اگر پیشنهاد ایران مبتنی بر غنی‌سازی ۴ درصدی پذیرفته شود، «نقطه بهینه» در مذاكرات و توافقات فعالیت‌های هسته‌ای ایران و اروپا تلقی خواهد شد. در چنین شرایطی، متقاعدسازی سایر بازیگران نیز كار پیچیده و دشواری نخواهد بود.
به هر میزان از مدار ۴ درجه به سمت غنی‌سازی با درجات پایین‌تری توافق نماییم، طبعاً دشواری‌های بیشتری برای آینده مذاكرات و تثبیت وضعیت «شفاف‌سازی متقابل» ایجاد خواهد شد. به این ترتیب، شواهد نشان می‌دهد كه نتایج نسبتاً مطلوبی در مقایسه با گذشته حاصل شده است.
پذیرش شرایط صفر درجه در مقایسه با محدودیت‌های گذشته، نوعی موفقیت مرحله‌ای محسوب می‌شود. این امر صرفاً در شرایطی تثبیت خواهد شد كه تیم هسته‌ای ایران از مدار صفر درجه عبور نموده و «نقطه بهینه ۴ درصدی»‌ را به‌عنوان مرحله قابل قبول طرفین به‌عنوان نماد شفاف‌سازی بین‌المللی تثبیت نماید.
نویسنده : ابراهیم متقی
منبع : روزنامه همشهری