پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به شیوه های پایش گونه های مهاجم


نگاهی به شیوه های پایش گونه های مهاجم
به نظر شما مورچه آتشین، ویروس نیل غربی و سدر نمكی چه وجه مشتركی با یكدیگر دارند؟ آنها همگی احترامی به مرزهای جغرافیایی نمی گذارند. سدر نمكی كه در اصل یك بوته آسیایی-اروپایی است اكنون تقریباً در بستر هر رودخانه خشكی در آمریكا دیده می شود. این بوته ها با ریشه های بلند خود از آب های زیرزمینی بهره می گیرند. مورچه های آتشین قرمز كه از آمریكای جنوبی به آمریكای شمالی آمده اند در تمامی آمریكای جنوبی جولان می دهند، به جانوران كوچك آزار رسانده و محصولات زراعی و سیم كشی های برق را از بین می برند. ویروس نیل غربی كه برای اولین بار در آفریقا گزارش شد اكنون در ۴۸ ایالت آمریكا، ۷ ایالت كانادا و مكزیك دیده می شود و تاكنون ۵۰۰ نفر انسان و میلیون ها پرنده را از پا درآورده است. این سه گونه به همراه بیش از ۵۰ هزار گونه دیگر به صورت عمدی یا سهواً از كشورهای دیگر به آمریكا آورده شده اند.«تام استوهلگرن» مدیر موسسه گونه های مهاجم در سازمان زمین شناسی آمریكا می گوید: «تلاش برای پیش بینی حركت گونه ها در زمان و مكان چالش بزرگ ما در قرن بیست و یكم است.» اهمیت فراوان گونه های مهاجم سازمان زمین شناسی آمریكا را بر آن داشته است تا با همكاری سازمان فضانوردی آمریكا (NASA) یك پروژه بلندپروازانه، تحت عنوان «سیستم پیش بینی گونه های مهاجم» را به اجرا درآورد. هدف این پروژه متوقف كردن ورود گونه های مهاجم به كشور آمریكاست.به نظر «استوهلگرن» این هدفی نیست كه به آسانی به دست آید. پدیده جهانی شدن نقل و انتقال گونه های ناخواسته و مهاجم را بسیار ساده كرده است و گونه های مضر می توانند به راحتی از قاره ای به قاره دیگر منتقل شوند.باید در نظر داشت كه همه گونه های وارداتی باعث مشكل نمی شوند. تقریباً ۹۹ درصد از گونه های كشاورزی آمریكا به نوعی از خارج وارد شده اند. اما از میان گونه های مهاجم تقریباً ۱۵ درصد به نوعی در كشاورزی، بهداشت عمومی و یا در دامپروری و شیلات معضلاتی را به وجود آورده اند. خسارت ایجاد شده توسط گونه های مهاجم در آمریكا سالانه بالغ بر ۱۳۷ میلیارد دلار است. این هزینه بیشتر از مجموع تمام هزینه هایی است كه سالانه طی بلایای طبیعی به وجود می آید. علاوه براین گونه های مهاجم مسئول انقراض ۴۰ درصد از گونه ها هستند. ۴۲ درصد گونه هایی هم كه در معرض خطر ارزیابی شده اند در نتیجه ورود گونه های مهاجم به این وضعیت دچار شده اند.مدیران، كشاورزان و مسئولین امر سعی كرده اند نقش رقبا و دشمنان این گونه های مهاجم را به اشكال مختلف بازی كنند. برای نمونه برای كنترل علف هرز leafy spurge كه اكنون در ۳۵ ایالت آمریكا دیده می شود، تلاش های متعددی نظیر سوزاندن، درو كردن، استفاده از علف كش ها، ورود حشرات علفخوار و همچنین بز و گوسفند صورت گرفته است. در سواحل شرقی ایالات متحده آمریكا خرچنگ اروپایی از خرچنگ ها و دوكفه ای های محلی تغذیه می كند. در تلاش برای كنترل این خرچنگ، مناطق متعددی محصور شده و یا اینكه از دوكفه ای های مسموم، سیستم های برق و یا نور ماورای بنفش استفاده شده است.سازمان زمین شناسی آمریكا با هدف مطالعه گونه های مهاجم در مركز علوم «كالینز فورت» كلرادو برنامه ای را طراحی كرده است. در این برنامه هدف آن است كه با تركیب نمونه برداری های محلی و تكنیك های كاوش از راه دور می توان پیش بینی كرد كه گونه های مهاجم به چه سمت و سویی در حركت هستند. این برنامه در نظر دارد نقشه پراكنش هر گونه مهاجم در آمریكا را مشخص ساخته و پیش بینی كند كه حوزه پراكنش این گونه ها چگونه تغییر می كند. بدیهی است كه مدیران منابع طبیعی از این اطلاعات استفاده می كنند تا بتوانند جبهه های نبرد خود را مشخص سازند.در حال حاضر شكل اولیه این برنامه در سه منطقه حفاظت شده و از جمله منطقه حفاظت شده كوهستان راكی در حال اجراست. در این منطقه بیش از ۱۰۰ گونه مهاجم در حال بررسی هستند. با هدف تعیین محل تجمع این گونه ها بیش از ۱۵۰ پلات در ۲۴ زیستگاه مختلف مشخص شده و اطلاعات روتین در مورد گونه های مختلف در آنها ثبت می شود.مطالعات اولیه نشان داده است كه گونه های مهاجم تمایل به تجمع در مرغزارهای مرطوب و مناطقی دارند كه گونه های سپیدار در آنها فراوان تر است. اما از آنجا كه اطلاعات صحرایی تنها می تواند بخشی جزیی از ویژگی های مورد نیاز گونه های مهاجم را مشخص سازد تكنیك های كاوش از راه دور به كار گرفته می شود تا یك تصویر جامع تر از محل حضور این گونه ها به دست آید. به عنوان یك قاعده كلی باید در نظر داشت كه گیاهان نور زیاد، رطوبت فراوان و نیتروژن زیاد را ترجیح می دهند. بنابراین با استفاده از ماهواره های «لندست۷ » و «تررا» میزان باردهی جوامع مختلف گیاهی و همچنین میزان كلروفیل آنها اندازه گیری می شود تا به تدریج بتوان نقاط داغ تجمع گونه های مهاجم را مشخص ساخت.البته زندگی گونه های مهاجم نیازمند فراهم آوردن مجموعه متنوع تری از عوامل زیست محیطی است. عواملی نظیر ارتفاع، تركیب مواد غذایی خاك، میزان ماده آلی خاك. باید در نظر داشت كه پستی و بلندی زمین نیز بر تركیب گونه ای در هر جامعه زنده تاثیر می گذارد. علاوه براین حجم عظیم اطلاعات دریافتی از شرایط محیط زیستی نیازمند یك برنامه دقیق كامپیوتری است تا بتواند با دقت نیازمندی های گونه های مهاجم را مشخص سازد. مدل مورد استفاده سازمان جغرافیایی آمریكا برای پیش بینی رجحان های محیط زیستی گونه های مهاجم نیازمند سه هفته زمان برای اجراست. این مدت زمان به گونه ای مانند درخت موی «كودز» كه از ژاپن به آمریكا آورده شده است، فرصت می دهد تا ۷ متر بر حوزه پراكنش خود بیفزاید. البته ناسا با معرفی برنامه جدید خود موسوم به Apple G۵XServe كه قادر به پردازش موازی و توده ای اطلاعات است توانسته است زمان لازم برای پردازش اطلاعات را به دو هفته كاهش دهد.«جان شناز» كارشناس برنامه علمی گونه های مهاجم وابسته به ناسا می گوید: «دانش و تكنولوژی اطلاعات، نقش رو به گسترشی در تحلیل مشكلات پیچیده اكولوژیك بازی می كند. از آنجا كه گونه های مهاجم بر پدیده های كلان محیط زیستی نظیر آتش سوزی، هیدرولوژی و قابلیت ذخیره كربن در خاك تاثیر می گذارند بنابراین درك ما از چگونگی حركت گونه ها در سرزمین آمریكا به ما كمك می كند تا مدل هایی كه برای پیش بینی تغییرات آب و هوا و یا طغیان بیماری ها طراحی شده اند را دقت بخشیم.»در حال حاضر سازمان زمین شناسی آمریكا و ناسا در تلاشند تا سیستم پیش بینی انتخاب زیستگاهی را كه برای گیاهان طراحی كرده اند به سایر مناطق گسترش داده و بر روی حشرات، ماهی ها، قارچ ها، باكتری ها و دیگر موجودات زنده نیز مطالعه كنند. ماحصل این برنامه، نقشه هایی است كه به مدیران و متخصصین نشان می دهد كه گونه های مهاجم در كجا یافت می شوند و حوزه پراكنش آنها در كدام جهت در حال افزایش است.
PopularMechanics.com,May.۲۰۰۵
جنیفر بوگو
ترجمه: زینب همتی
منبع : روزنامه شرق