جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تامب ‌رایدر


تامب ‌رایدر
اگر از بزرگ‌ترین منتقدان فیلم‌های سینمائی در جهان بپرسید که دهه هشتاد میلادی را به چه سبک‌ فیلمی می‌توان لقب داد شاید به‌جای اینکه سبک خاصی را به زبان آوردند سری فیلم‌های ایندیانا جونز (Indiana jones) را به شما معرفی کنند. سه‌گانهٔ ایندیانا جونز بی‌شک یکی از فیلم‌هائی بود که باستان‌شناسی را یک سفر پرخطر و هیجان‌انگیز نشان می‌داد. فروش بالای این سه فیلم (۱) مهاجمین صندوقچهٔ گمشده (۱۹۸۱)، ۲) معبد شوم (۱۹۸۴)، ۳) آخرین جنگ صلیبی (۱۹۸۹) همگی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ) باعث شد تا در اوائل کار بازی‌های رایانه‌ای در دنیا، چند بازی دوبعدی نیز براساس این شخصیت و ماجراهایش ساخته شود که البته هرکدام یک شکست کامل بودند! شاید دلیل این امر ضعف شدید Game play و سختی بیش از حد این بازی‌ها بود که اکثراً هم توسط لوکاس آرتز ساخته می‌شد، مدتی بعد مسئولان یک شرکت بازی‌سازی دیگر تصمیم گرفتند تا در سال (۹۰ـ۱۹۸۹) بازی‌ای به نام Prince of Persia (پرنس پارس) را بسازند و سبک ”معمای محیط“ (که اینک همه به آن آشنائی دارند) برای اولین‌بار به این ترتیب به دنیا معرفی می‌شد. این سبک بازی‌ها برخلاف دیگر همتایانشان در سبک‌های دیگر به‌جای حل معما، به چگونگی عبور از موانع طبیعی و غیرطبیعی می‌پرداختند. پرنس پارس تا آن‌جا موفق بود که بازی‌ها فقط دو بعدی بودند ولی با سه بعدی شدن عناوین بازی، کم‌کم محو شده و به خاطره تبدیل گشتند (البته این امر تا اواخر سال ۲۰۰۲ به طول انجامید و با شاهکار Ubisoft در سال ۲۰۰۳ یعنی ساخته شده بازی Prince of Persia: Sands of Time (شن‌های زمان) دوباره پرنس به محبوب‌ترین شخصیت بازی‌های رایانه‌ای تبدیل شد). شرکت بازی‌سازی Eidos به کمک کمپانی Design Core با ایده و تلفیقی از سری فیلم‌های ایندیانا جونز و سری بازی‌های پرنس پارس یکی از بهترین بازی‌های سال ۱۹۹۶ را ساخته و روانه بازار کردند.
این محصول که Tomb Raider (مهاجم مقبره) نام داشت در کنار Resident Evil شرکت Capcom از برترین بازی‌های آن سال محسوب می‌شدند. Lara Croft که یک شخصیت زن جوان بود برای اولین‌بار در این بازی دیده شد و به‌زودی توانست به یکی از محبوب‌ترین کاراکترهای دنیای بازی تبدیل شود. داستان بازی دربارهٔ دختر باستان‌شناسی بود که به دور دنیا سفر می‌کرد و مأموریت‌های مختلف و بعضاً سختی را به‌عهده می‌گرفت. لارا در اولین قسمت این سری، با زن تاجری آشنا می‌شود که دربارهٔ یک شیء باستانی عجیب و غریب و بسیار خطرناک به نام Scion Atlantean با وی صحبت می‌کند. لارا متوجه می‌شود که اگر هر سه تکهٔ این شیء به هم متصل شوند با به‌وجود آمدن یک جادو، انسان‌های بی‌گناه زیادی از بین می‌روند. او برای به‌دست آوردن این اشیاء به کشور پرو سفر می‌کند و در این راه با ارواح، دایناسورها و افراد شرور بسیاری روبه‌رو می‌شود و...
لارا در آن بازی مجهز به دو کلت با فشنگ بی‌نهایت بود و این امر کمی از سختی‌ بازی می‌کاست. حرکات او که شامل دویدن، شناکردن، از لبه‌های در و دیوار آویزان شدن و... بود در آن سال بسیار واقعی به‌نظر می‌رسید هر چند که حرکات وی ایراداتی هم داشت (مثلاً پشتک زدن و پریدن به سمت چپ و راست) که در بعضی مواقع باعث عصبی شدن بازیکن می‌شد. در این اثر خانم Shelley Blond وظیفه صحبت کردن و جان بخشیدن به لارا کرافت را برعهده داشت. توبی گارد و دیگر کارکنان شرکت Core Design و Eidos با فروش خوب تامب‌رایدر نتیجه تلاش شبانه‌روزی خود را گرفتند. این بازی بر روی کنسول‌های پلی‌استیشن ۱، کامپیوتر و Sega Saturn ساخته شده بود. مدتی بعد یک نسخه الحاقی با نام TR:The Scion از این بازی برای پلی‌استیشن ساخته شد.
موفقیت عظیم قسمت اول باعث شد تا تامب‌رایدر ۲ تحت عنوان TR۲: The Dagger of Xian در سال ۱۹۹۷ بر روی پلی‌استیشن، سگا و کامپیوتر ساخته و عرضه شود. خالق اصلی شخصیت لارا کرافت یعنی آقای توبی گارد از تیم سازنده جدا شده بود و این مسئله به خودی خود باعث می‌شد سرانجام کار با شکست رو به‌رو شود ولی خوشبختانه این‌چنین نشد و تامب‌رایدر ۲ موفقیت قسمت اول را تکرار کرد. اضافه شدن اسلحه‌های متنوع، استفاده کردن از وسائل نقلیه از جمله قایق موتوری و سورتمه سواری و در اختیار داشتن یک مشعل در حالی‌که گرافیک و روند بازی نیز پیشرفت کرده بود TR۲ را شیرین و لذت‌بخش می‌کرد. داستان بازی درباره خنجری به نام Dagger of Xian بود که در دیوار چین مدفون گشته بود. مردم با این باور که اگر خنجر در سینه هر کس فرو رود به قدرتی جاویدان همانند یک اژدها دست می‌یابد، به جستجوی شیء مورد نظر می‌پرداختند. لارا نیز که از این قضیه با اطلاع می‌شود به کشور چین سفر کرده و...
صداپیشگی لارا را در این بازی به‌عهده خانم Judith Gibbins بود. او در تامب‌رایدر ۳ نیز به‌جای لارا صحبت کرد.
خیلی‌ها معتقدند که اوج این سری به قسمت سوم آن ختم می‌شود و تا قبل از قسمت هفتم (۲۰۰۶) بهترین قسمت تامب‌رایدر بوده است. TR۳: Adventures of Lara Croft (ماجراهای لارا کرافت) در سال ۱۹۹۸ برای پلی‌استیشن، سگا ساتورن و کامپیوتر ساخته و عرضه گشت. در این قسمت خطرات گوناگون بیش از همیشه در کمین لارا است. ماهی‌های گوشت‌خوار پیرانا، شن‌های روان و سرمای قطب، بزرگ‌ترین دشمنان او محسوب می‌شوند. در این شماره به حرکات لارا مواردی چون دولا راه رفتن و به سرعت دویدن نیز اضافه شده بود. تامب‌رایدر ۳ داستان خاصی را دنبال نمی‌کرد و همان‌طور که از عنوان آن مشخص بود ماجراجوئی‌های لارا کرافت مد نظر سازندگان بوده است. داستان بازی بدین قرار بود که در چهار نقطه از کره زمین چهار سنگ آسمانی وجود داشت. اگر این اشیاء در کنار هم جمع می‌شد از نظر ارزش در مرتبه بسیار بالائی جای می‌گرفت. لارا نیز تصمیم می‌گیرد...
مسلماً بازی‌کننده‌ها از همان ابتدا داستان را حدس می‌زدند؛ بله، باز هم ماجراجوئی‌های خانم کرافت گل کرده بود!
سقوط مهاجم مقبره به ته دره...
چهارمین قسمت از این سری با عنوان TR: The Last Revelation (آخرین اکتشاف) در سال ۱۹۹۹ ساخته شد. بازی هیچ‌گونه برتری نسبت به نسخه قبلی نداشت و از نظر گرافیک و روند بازی، کوچک‌ترین تفاوتی با قسمت پیشی دیده نمی‌شد.از تنها تفاوت‌های کوچک در این شماره می‌توان به قطب‌نمائی اشاره کرد که لارا برای اولین‌بار در اختیار دارد و در بعضی مواقع به کمک او می‌آید. در ضمن در این شماره شخصیت بازی می‌تواند از میله‌ها و طناب‌ها بالا برود. در قسمت چهارم حوادث و داستان‌های پیرامون آن فقط در مصر به وقوع می‌پیوندد و از سفر به کشورهای گوناگون دیگر خبری نیست. Jonell Elliot دوبله کاراکتر لارا کرافت را به‌عهده داشت. این دوبلور در تامب‌رایدر ۵ و ۶ نیز همین وظیفه را برعهده داشت و تا امروز موفق‌ترین صداپیشه لارا محسوب می‌شود. داستان بازی درباره یک مقبره قدیمی است که لارا به اشتباه آن را می‌گشاید و یکی از مخوف‌ترین خدایان مصر دوباره زنده می‌شود و قصد نابودی دنیا را دارد. لارا تمام تلاش خود را می‌کند که اشتباه خود را جبران کند و قبل از نابودی جهان این شرایط بحرانی را تغییر دهد ولی... علت فروش بالای بازی خوب بودن آن نبود بلکه شایعه مرگ لارا در انتهای تامب‌رایدر ۴ همگان را به خرید آن تشویق می‌کرد. حتی عنوان بازی یعنی آخرین اکتشاف، مهر تأییدی بر این شایعه بود، شایعه‌ای که حقیقت داشت... لارا در انتهای بازی می‌میرد!!
این بازی برای پلی‌استیشن، سگا ساتورن و کامپیوتر ساخته و عرضه شده بود.
● بازگشت مهاجم مقبره
در سال ۲۰۰۰ تامب رایدر ۵ با عنوان Tomb Rider: Chronicles (وقایع) باز هم و البته برای آخرین‌بار برای پلی‌استیشن، سگا ساتورن و کامپیوتر عرضه شد. داستان بازی درست از انتهای قسمت چهارم آغاز می‌شد. در حالی‌که بهترین دوستان لارا در مراسم یادبود او دور هم جمع شده‌اند و با هم مروری بر وقایع ناگفته زندگی لارا دارند خانم کرافت از راه می‌رسد! در واقع کل بازی یک فلش‌بک (بازگشت به گذشته) به حساب می‌آید. البته این بدان معنی نیست که تامب‌رایدر ۵ بازسازی قسمت‌های قبلی بوده بلکه ماجراهای ناگفته‌ای را به نمایش می‌گذاشت که برای بازیکنان در قسمت‌های پیش همواره به‌صورت یک سئوال باقی‌مانده بود. مثلاً در Chronicles چگونگی جان سالم به‌در بردن لارا از مرگ حتی که در انتهای قسمت چهارم به‌وقوع پیوسته بود را بازگو می‌کرد. این بازی از تامب‌رایدر ۴ هم ضعیف‌تر بود و تنها نکات اضافه شده به بازی راه رفتن لارا بر روی طناب و استفاده از قلابی برای آویزان شدن او از سقف را شامل می‌شد. گرافیک بازی نسبت به نسخه قبل کمی بهتر شده و به تعداد دموهای بازی نیز افزوده شده بود. فروش تامب‌رایدر ۵ برای کامپیوتر ناامیدکننده بود ولی جریان برای پلی‌استیشن فرق می‌کرد و به فروش قابل‌قبولی دست یافت زیرا پلی‌استیشن ۱ نفس‌های آخر خود را می‌کشید و در آن زمان بازی‌های محدودی برایش عرضه می‌شد. از بهترین بازی‌های آن سال بر روی کنسول فوق می‌توان به فاینال فانتزی ۹ و داینو کریسیس ۲ اشاره کرد.
● از عرش به فرش!
بعد از انتقادات شدید طرفداران و منتقدین، Eidos و Core Design تصمیم گرفتند تا بر روی قسمت بعدی بیشتر تمرکز کرده و به هدف موردنظر خود برسند. این‌گونه شد که در اوائل سال ۲۰۰۳ تامب‌رایدر ۶ را تحت‌عنوان TR:The Angel of Darknees (فرشته تاریکی) روانه بازار کردند و دیری نپائید که بزرگ‌ترین شکست و بدترین دنباله تاریخ را به ارمغان آوردند! به‌طوری‌که این بازی کاندید یکی از بدترین بازی‌های سال را از آن خود کرد! با وجود این‌که تامب‌رایدر ۶ از نظر گرافیکی بسیار پیشرفت کرده بود (و دلیل این مسئله ورود این سری بازی‌ها به نسل جدید آن‌موقع بود) ولی حرکات خشک شخصیت‌ها از جمله لارا کرافت، ضربه شدیدی را به پیکر اثر وارد می‌ساخت. ضعف داستان یکی دیگر از عوامل شکست این قسمت بود.
طرفداران که سری قبل تامب‌رایدر را به خاطر مقبره‌ها، دشت‌ها، جنگل‌ها و خلاصه محوطه‌های وسیع، زیبا و پرخطر دوست داشتند، نفسشان در شهر پر از ساختمان و اتومبیل‌های بزرگ و کوچک می‌گرفت. داستان بازی از آن‌جائی آغاز می‌شود که لارا متهم به قتل بهترین استاد خود یعنی Von Croy شده از سوی پلیس تحت تعقیب است. لارا برای اثبات حقیقت و در جستجوی قاتل یا قاتلین استادش به فرانسه و پاراگوئه سفر می‌کند و... . ضربه سنگین دیگری که به پیکر بازی تامب‌رایدر ۶ فرود آمد عرضه دو بازی عالی در این سبک در همان سال بود. اولی ایندیانا جونز و مقبره امپراتور ساخته شرکت لوکاس آترز که برخلاف شماره‌های قبلی‌اش بسیار موفق بود و جزء بهترین بازی‌های ساخته شده براساس یک‌سری فیلم به حساب می‌آمد و دومی پرنس پارس: شن‌های زمان ساختهٔ یوبی سافت که دیگر نیازی به تعریف و تمجید ندارد!
بعد از عرضه قسمت ششم تامب‌رایدر، معدود طرفداران این بازی نیز پوسترهای لارا کرافت را از دیوارهای اتاق خواب خود جدا ساختند...
● افسانهٔ یک بازگشت؛ Tomb Ride: Legend
بعد از ضررهای شدید مالی و تجاری، Eidos حقوق ساخت قسمت‌های بعدی بازی فوق را از Core Design به Crystal Dynamics واگذار کرد. در حالی‌که هیچ‌کس خبری از تامب‌رایدر جدید نمی‌گرفت شرکت Crystal Dynamics بی‌سروصدا و با کمترین اخبار و تبلیغات کار بر روی پروژه خود را آغاز کرد. این شرکت که در کارنامه خود بازی موفق و محبوب با نام Soul Reaver را داشت شبانه‌روز روی قسمت هفتم تامب‌رایدر کار می‌کرد. Eidos سیاست خاصی را سرلوحه کار خود قرار داده بود، سیاستی که در یک جمله خلاصه می‌شد؛ ”تا قبل از عرضه آخرین قسمت از سه‌گانه پرنس پارس، تامب‌رایدر عرضه نشود.“ بله، پرنس پارس آنچنان بازی‌کننده‌ها را به‌سوی خود کشانده بود که هیچ بازی و شخصیت دیگری (حتی یک کاراکتر قدیمی و ماجراهایش) توان مقابله با آن را نداشت. بالاخره پس از به پایان رسیدن سه‌گانهٔ پرنس مدتی بعد یعنی در اوائل سال ۲۰۰۶ هفتمین قسمت از این سری تحت عنوان Tomb: Rider: Legend (افسانه) برای کنسول‌های Game Cube , PS۲ , Xbox , X۳۶۰ و کامپیوتر ساخته و عرضه شد و تا هفته‌ها در صدر جدول پرفروش‌ترین بازی‌های سال جای گرفت! از همان تیتراژ ابتدائی بازی که تصاویری از لارا کرافت با همان تیپ منحصر به‌فرد خود (موهای از پشت بافته، تی‌شرتی ساده به تن و شلوارکی به پا، همراه همان دو اسلحه کلت کمری در دستان او) نمایش داده می‌شود و موزیک مهیج و تند، جذابیت را دو چندان می‌کرد می‌شد پیش‌بینی یک بازی عالی را کرد. گرافیک در سطح نسبتاً بالائی قرار دارد و Game Play حل معماها و عبور از موانع دشوار با حرکات آکروباتیک لارا، افسانه را بیش از پیش به قسمت نخست این اثر شبیه می‌کند. جالب است بدانید یکی از دلایل جدائی توبی گارد بعد از تامب‌رایدر ۱ که با استقبال بی‌نظیری هم روبه‌رو شده بود مخالفت وی با تهیه‌کنندگان بر سر ماجراجوئی او کاست ولی آقای توبی گارد که کاملاً مخالف این نظریه بود از حضور در دنباله‌های تامب‌رایدر کناره‌گیری و چه بسا که اگر مسئولان شرکت سازنده به عقاید ایشان عمل می‌کردند قسمت‌های بعدی آن گونه که قبلاً به آن اشاره شد سیر نزولی را طی نمی‌کرد و همواره همانند افسانه بسیار موفق هم می‌شد. اکشن بازی تامب‌رایدر ۷ در نوع خود تقلیدی بسیار موفق از رزیدنت اویل ۴ شرکت Capcom است (به لحظاتی که برای پشت سر گذاشتن خطرات پیاپی باید یک دکمه مورد نظر را فشار داد می‌توان اشاره کرد). بعضی از حرکات لارا مثلاً در زمانی‌که لبه دیوار را می‌گیرد بسیار به پرنس پارس شباهت پیدا می‌کند و به‌همین دلیل حرکات و عکس‌العمل‌های وی به واقعیت بسیار نزدیک شده است. اگر هفتمین قسمت تامب‌رایدر را یک تقلید بسیار خوب از بازی‌های بزرگ در نظر بگیریم چندان بی‌راه نرفته‌ایم. از تجهیزات جدیدی که به وسایل کار کاراکتر بازی اضافه شده یک چراغ قوه کوچک است که بر روی سینه وی بسته شده است. از جذاب‌ترین مراحل بازی نیز می‌توان به مأموریت‌هائی که باید با موتورسواری آن را طی کرد نام برد. داستان بازی از این قرار است که لارا برای پی‌بردن به راز مرگ مادرش به کشور نپال سفر می‌کند. این مسئله بهانه‌ای برای کشف افسانه شمشیر شکسته شاه آرتور نیز می‌شود. در پی یک اتفاق او با یک دوست قدیمی دوران نوجوانی‌اش که در گذشته خود را مقصر مرگ وی می‌دانست روبه‌رو می‌شود و با ناباوری از زنده بودن او مطلع می‌گردد و...
به‌عقیده کارشناسان، اصلی‌ترین و مهم‌ترین علت موفقیت تامب‌رایدر: افسانه، بازگشت توبی گارد و حضورش در این پروژه بوده است. Eidos با فروش عالی بازی فوق و دیگر محصولاتش همانند هیتمن چهار Hitman: Blood Money و Just Cause دوباره به دوران طلائی خود بازگشت.
هشتمین قسمت از این سری بازی‌ها که Tomb Raider: Anniversary (سالگرد) نام دارد به بهانه گذشت بیش از ده‌سال از قسمت اول، یک بازسازی دقیق و زیبا از اولین شماره تامب‌رایدر است. این بازی که برای کنسول‌های X۳۶۰ , Wii , PS۲ , PSP و کامپیوتر ساخته شده از نظر موتور گرافیکی یک سر و گردن از افسانه بالاتر می‌باشد و به جزئیات بهتر و بیشتر اهمیت داده شده است. این اثر که باز هم توسط Crystal Dynamic ساخته شد به‌خوبی حق مطلب را ادا کرده و اثری قابل قبول و باارزش به حساب می‌آید:
فروش سری بازی‌های تامب‌رایدر در انگلستان و دیگر کشورهای اروپائی از مرز ۳۵ میلیون نسخه نیز گذشته است و این مسئله باعث شده تا تامب‌رایدر در صدر جدول پرفروش‌ترین بازی‌های تاریخ قرار بگیرد! تازه فقط این یک طرف ماجراست. در سال ۲۰۰۶ نام لارا کرافت به‌عنوان موفق‌ترین شخصیت بازی‌های رایانه‌ای در کتاب رکوردهای گینس به ثبت رسید! جالب است بدانید در این سالظها دو فیلم سینمائی نیز براساس این بازی‌ها ساخته شده است. اولی تحت عنوان Lara Croft: Tomb Rider در سال ۲۰۰۱ با بازی آنجلینا جولی در نقش لارا و دانیل کریگ (آخرین جیمزباند تاریخ سینما) که در یکی از نقش‌های منفی بازی کرده است به فروش بالائی دست یافت. مسلماً ماجراجوئی‌های این قهرمان مؤنث از این پس پا به کنسول‌های نسل بعد خواهد گذاشت و البته این‌بار بعید به‌نظر می‌رسد که Eidos دوباره در ساخت شمارهٔ جدید کم‌کاری کند و این دوران باشکوه و طلائی را خدشه‌دار سازد!
احسان صادقی
منبع : مجله بازیهای رایانه ای