دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


ضیافت نور، رنگ و تصویر


ضیافت نور، رنگ و تصویر
هنر نقاشی و زندگی هنرمندان این عرصه، از دیرباز خوراک مناسبی برای سینما و فیلمسازان محسوب می شده و به تصویر کشیدن نابسامانی روحی و خاص بودن این دسته از هنرمندان، همیشه برای کارگردانان و یا فیلمنامه نویسان وسوسه برانگیز بوده و تا به حال فیلمهای زیادی هم با این دستمایه ساخته شده است.
همچون فیلمی که «هنری کاستر» در سال ۱۹۵۴ درباره «فرانچسکو گویا» ساخت و یا فیلم «رنج و سرمستی» ساخته «کارول رید» به سال ۱۹۶۵ و با بازی «چارلتون هستون» در نقش «میکل آنژ». این سنت در سالهای اخیر هم ادامه داشته که نمونه مورد مثال فیلم «مودیلیانی» به کارگردانی «میک دیویس» محصول مشترک ۲۰۰۴ فرانسه، ایتالیا، آلمان و آمریکاست که در آن «اندی گارسیا» در نقش «آمادیو مودیلیانی»، نقاش معروف ایتالیایی ظاهر شده است. اما در این بین «شور زندگی» ساخته «وینسنت مینه لی» با محوریت قرار دادن زندگی «ونسان ون گوگ» با بازی «کرک داگلاس» فیلم متفاوتی است و بدون شک با توجه به تواناییهای بالقوه و فراوان فیلمساز آن، بهترین اثر ساخته شده در این گونه سینمایی به شمار می رود.
«شور زندگی» محصول سال ۱۹۵۶ آمریکاست که براساس رمانی از «ایرونیگ استون» ساخته شده است.
استون این کتاب را براساس دست نوشته های واقعی خود «ون گوگ» و با دیدن تابلوهای او نوشته که جزو رمانهای بسیار پرفروش هم محسوب می شود. «نورمن کورونی» با مشاوره «استون»، فیلمنامه این فیلم را مجدداً نوشت و با حذف دوران کودکی «ون گوگ» از فیلمنامه اولیه، داستان زندگی او را به چهار قسمت تقسیم کرد:
▪ دوره اول: دوره طراحی های سیاه و سفید از معادن بورنیاژ (البته با تأثیر از کتاب «ژرمینال» اثر «زولا»)
▪ دوره دوم: دوره نقاشیهای هلندی و کارگران روستایی، دوره سوم: توجه به چشم اندازهای امپرسیونیستی پاریس و دوره چهارم. دوره نقاشیهای چهره نگارانه و طبیعت جنوب فرانسه.
این تمهید، منطقی به نظر می رسد؛ چون با توجه به حجم بالا و زندگی پر فراز و نشیب واقعی ون گوگ، نمی شد تمام سرگذشت او را در قالب یک فیلم سینمایی به تصویر کشید. «وینسنت مینه لی» از برجسته ترین فیلمسازان سینمایی هالیوودی محسوب می شود که عموماً فیلمهای ساخته شده او به سه ژانر موزیکال، کمدی و ملودرام تقسیم می شود که در هر کدام از این گونه ها، او آثار برجسته ای ساخته است: موزیکال (مرا در سنت لوئیز ملاقات کن، ژی ژی، یک آمریکایی در پاریس)، کمدی رمانتیک خانوادگی (پدر عروس، چای و محبت)، ملودرام (بدسرشت و زیبا، دو هفته در شهر دیگر). وی از دوران کودکی علاقه خاصی به نقاشی داشت و کار هنری خود را به عنوان طراح صحنه فیلمهای موزیکال در اوایل دهه ۳۰ آغاز کرد.
به دلیل داشتن ذوق و قریحه و شناخت بسیار بالا در انتخاب رنگ و صحنه آرایی بدون شک فیلمهای برجسته او در ژانر «موزیکال» پدید آمده اند. فیلمهایی مثل «ژی ژی» و «یک آمریکایی در پاریس» برنده جایزه اسکار بهترین فیملهای سال شده اند. وی علاوه بر طراحی دقیق جزییات صحنه، در حرکات پیچیده دوربین و گرفتن بازی از هنر پیشه های تراز اول هم مهارت قابل توجهی داشت.
اما در فیلم «شور زندگی» مینه لی بیش از تکیه بر وقایع نگاری تاریخی زندگی این هنرمند با تأکید بر چهار دوره خاص زندگی او (که ذکر آن رفت) و استفاده از آثار ون گوگ و چگونگی خلق آنها بیشتر به روح هنر و خلقیات خاص و درونی نقاشی نزدیک می شود و بدین ترتیب شخصیت پردازی درخشان و موشکافانه ای از وی ارایه می دهد. یکی از دلایل اصلی موفقیت فیلم و نقاط قوت بارزش استفاده خلاقانه از رنگ در فیلمبرداری آن است.
(چیزی که در تخصص مینه لی است). فیلمساز به کمک فیلمبرداران خود برای هر یک از چهار دوره به تصویر کشیده شده زندگی ون گوگ، یک رنگ مایه غالب را برگزیده است که به ترتیب: «دوره اول(خاکستری) - دوره دوم (سبز مایل به آبی) - دوره سوم (قرمز روشن) و دوره آخر رنگ زرد است. رنگها کاملاً با تفکرات ون گوگ در این چهار دوره هماهنگ است و تغییر تدریجی وی در نوع نگاه به دنیای اطرافش را نشان می دهد. «کرک داگلاس» که آن زمان بازیگر شناخته شده ای محسوب می شد.
در این فیلم با شخصیت پردازی دقیق و درست، مینه لی موفق شده است یکی از دقیق ترین و برجسته ترین نقش آفرینی های خود را بر پرده نقره ای به نمایش بگذارد. داگلاس برای درآوردن نقش مشکل و پیچیده ون گوگ با تلاش و کوشش بسیاری موفق شده ناپایداری و روان رنجور بودن این کاراکتر را به زیبایی هر چه تمام منعکس کند. وی خشم و خشونت نهفته در وجود ون گوگ را با ضربه های محکم و منقطع قلم مو بر بوم نقاشی نشان داده است.
یکی دیگر از نکات قابل ذکر این فیلم، بازی «آنتونی کوئین» در نقش «گوگن» دوست صمیمی «ون گوگ» می باشد. کوئین ابتدا نمی خواست این نقش را به خاطر کوتاه بودنش بازی کند، اما پس از پذیرفتن کار، این نقش را چنان طبیعی و غریزی و باورپذیر از آب درآورد که به رغم حضور بسیار کوتاه (وی ۱۰ دقیقه در فیلم بازی دارد) برنده جایزه اسکار نقش دوم در آن سال شد و جالب اینجاست که داگلاس با آن همه تلاش و رنج، فقط نامزد دریافت این جایزه شد.
به رغم توصیف مناسب استون در فصلهای مختلف کتاب، مینه لی با تکیه بر ذوق سرشار خود همه صحنه هایی را که ون گوگ مشغول نقاشی کشیدن از مناظر می باشد، معادل با تابلوهای نقاش، دوباره سازی می کند و همین طور به رغم علاقه کمپانی متر و گلدوین مایر بر استفاده از استودیو، وی تمام صحنه ها را در لوکیشنهای واقعی بخصوص در پاریس فیلمبرداری می کند.
همچنین استفاده هوشمندانه فیلمساز از قاب تصویری «سینما اسکوپ» هم قابل اشاره است که با این فرمت تصویری (عدسی آنامورفیک) عمق بیشتری در زمینه قابها مشاهده می شود و شرایط زیستی در فیلم، محیطی کاملتر و ملموس تر پیدا می کند. سرگذشت زندگی ون گوگ بارها توسط فیلمسازان دیگر با روایتهای مختلف به تصویر کشیده شده که بعضی از آنها عبارتند از:«ونسان وتئو»، (رابرت آلتمن)«رؤیاها»، (آکیرا کوروساوا) و «ون گوگ» (موریس پیالا)؛ ولی بی شک «شور زندگی» ساخته هنرمندانه «وینسنت مینه لی» به سال ۱۹۵۶ با خلق ضیافت درجه یک نور و رنگ و تصویر، چیز دیگری است و نسبت به تمام این ساخته ها ارزش و قیمت مضاعفی دارد.
علی باقرلی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید