پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دفاع از فردا


دفاع از فردا
گاهی که به دوران دانشجویی خود می اندیشم و عقاید، اندیشه ها، خصلت ها، رفتارها و نحوه تعامل خویش با نسل پیش از خود را در آن دوره مرور می کنم، دلم به حال جوانان امروز می سوزد و شدت غربت و تنهایی و در عین حال صبر، ادب و خویشتن داری آنها شگفت زده و متحیرم می کند. در تعجبم که فرزندان ما با این حجم عظیمی از اطلاعات که در اختیار دارند و با این نحوه برخوردی که ما با آنها داریم، چگونه ما را تحمل می کنند. وقتی سعی می کنم خودم را به جای آنها بگذارم و از دریچه نگاه آنها به خودمان نظر بیفکنم، دایناسورهایی را مشاهده می کنم که گویا در دوران عصرحجر به سر می برند و دغدغه ها و مسائل آنان به قرن ها قبل تعلق دارد.
اختلاف و تفاوت بین نسلی و رفتار اعتراضی نسل روبه آینده با وضع موجود پدیده یی همیشگی و تقریباً همه جایی است که به زمان و مکان خاصی محدود نمی شود و در جوامع بسته و توسعه نیافته شدیدتر است. در کشور ما ویژگی های خاص نسل ها و حاکمیت، به این تعامل شکل و حساسیت ویژه یی بخشیده است که نیازمند تأمل و چاره اندیشی است. ویژگی نسل گذشته که نسل غالب نیز هست و به خصوص حکمرانان که نماد این نسل به شمار می روند، حرکت و موضع گیری معطوف به حفاظت از گذشته است. این نسل از یک طرف به دلیل وابستگی های بیشتر به وضعیت موجود و به خاطر ترس از آینده و از دست دادن موقعیت خویش و به تصور اینکه ممکن است از آینده سهمی نداشته باشد، به دفاع از وضع موجود تمایل دارد و تمام مقدورات خود را جهت حفاظت از گذشته یی که خود را بنیانگذار آن می داند، به کار می گیرد و از طرف دیگر با توجه به ایدئولوژیک بودن، خود را نماینده عقیده درست می پندارد و به دلیل اینکه افتخار درهم شکستن رژیم ستم شاهی، پرچم داری مبارزه با امریکا و حماسه آفرینی های دوران دفاع مقدس را متعلق به خود می داند، این گذشته را در هاله یی از تقدس پیچیده و به آن ماهیتی اهورایی بخشیده است. این نحوه تلقی از گذشته توهم خودمطلق انگاری را در این نسل به وجود آورده است، به طوری که هرگونه مخالفت با آن یا بی اعتنایی نسبت به گذشته، نه به دلیل اختلافات مرسوم و متعارف بین نسلی بلکه ناشی از بی بندوباری، مخالفت با دین و بی توجهی نسبت به عقاید و مناسک دینی، وابستگی به بیگانه و توطئه علیه نظام تفسیر می شود، و دفاع مطلق از گذشته و حفاظت از آن وظیفه و تکلیف دینی تبلیغ می شود. این رویکرد باعث شده است نسل گذشته در هدف محافظه کار بوده و از ثبات و عدم تغییر و حتی بازگشت به عقب طرفداری کند و در روش به رادیکالیسم گرایش پیدا کرده و تندترین و خشن ترین روش ها را در برخورد با مخالفان خود به کار گیرد.
برخلاف نسل گذشته، نسل روبه آینده به دلیل وابستگی کمتر به قدرت و وضعیت موجود و روحیه کنجکاوی و بلندپروازی درصدد به هم زدن وضع موجود و فتح آینده است. فناوری اطلاعات و گسترش شبکه های جهانی باعث شده است مطالبات این نسل که سهمی از امروز ندارند و تمام سهم خود را در فردا جست وجو می کنند، نه در محیط محدود محله، شهر و کشور که در عرصه پهناور دنیای خاکی و بالاتر از آن در گستره بی انتهای جهان خیال و تصور شکل بگیرد.
این نسل از یک طرف در جست وجوی پاسخ به آن مطالبات بی نهایت بوده و آرزوهای دور و دراز را رصد می کند و سهم خواهی از فردا را حق خود می داند و از طرف دیگر در عرصه واقعیات موجود جامعه از حداقل نیازهای طبیعی انسانی محروم است و نیل به آن اهداف بلند و حتی حرکت به سمت آن اهداف را ناممکن می انگارد. این وضعیت باعث شده است نسل جدید که در هدف رادیکال بوده و درصدد تغییر و دگرگونی وضع موجود است، به دلیل محدودیت های شدید موجود و بالا بودن هزینه آزاداندیشی و اصلاح طلبی، نومید از اثربخش بودن هرگونه اقدام برای تغییر، به انفعال و لااقتضا بودن گرایش پیدا کند و از هر فرصتی برای مقابله با وضعیت موجود استفاده و در راه وصول به هدف هر روشی را برای خود تجویز کند.
انجماد نسل پیشین در گذشته، جامعه را از فردا محروم می کند و گسست نسل رو به آینده از گذشته و نهاده های عظیم فرهنگ دینی و بومی به بی هویتی این نسل می انجامد و بلندپروازی بدون توجه به منابع و امکانات واقعی ملی و هنجارهای بومی راهی جهت نیل به مقصود نمی یابد.
این واقعیت را باید پذیرفت که فرزندان ما به نسلی غیر از نسل ما تعلق دارند و انفجار اطلاعات در عصر حاضر فاصله ما را با این نسل بیش از پیش افزایش داده است. اگر بپذیریم که نسل روبه آینده جوانان هستند و آینده متعلق به آنان است، وظیفه ماست که زبان گفت وگو و مفاهمه با آنها را بیابیم و تجربیات خود را با دانش، بلندپروازی و آرمان گرایی آنان همراه کنیم تا دنیای فردا بهتر از امروز باشد. انتظار عقب گرد یا توقف از نسل روبه آینده انتظار عاقلانه یی نیست. آنها احساس می کنند برای رسیدن به قافله کاروان شتابناک تمدن جهانی باید بر سرعت خود بیفزایند و همه عوامل و هنجارهایی را که مانع می انگارند از پیش رو بردارند. آنان فرصت مجاب کردن نسل ما را ندارند. اگر ما گمان می کنیم توشه و آذوقه یی شایسته و درخور برای سفر روبه فردای جوانان در اختیار داریم، باید خود را به آنان برسانیم و هم پای آنها این توشه را در قالب های مورد قبول تقدیم شان کنیم.
شاید این سخن امیر ادب و خرد و ایمان، حضرت علی (ع) که فرمود؛ «من برای امتم از دو چیز می ترسم، پیروی از هوای نفس و درازی آرزو،» شاهد این معنا باشد که رمز موفقیت و رستگاری جامعه در آن است که پیران و امیران هوای نفس و پیروی از آن را واگذارند و تغییر را بپذیرند و جوانان از درازی آرزو دست بشویند و با تکیه بر سرمایه تجربه گذشتگان به سوی آینده پیش روند و انتظار این است که ما سالخوردگان گام اول را برداریم.
علی اصغر خدایاری
منبع : روزنامه اعتماد