پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

همسر خود را بشناسیم


اختلاف رفتاری دو جنس
زنان و مردان در رفتار تفاوت های زیادی دارند . مثلاً وقتی یك زن می خواهد سر صحبت را با همسرش باز كند از موضوعهای كاملاً متفاوتی آغاز می كند ، در حالی كه مردان زمانی كه صحبت می كنند می خواهند افكار و اطلاعاتی را بیان كنند . برای مردان ارتباط برقرار كردن یعنی تبادل اطلاعات ، در حالی كه برای زنان این امر به معنی سهیم شدن ، سهیم كردن و صمیمیت و لذت بردن است . هدف زنان از مكالمه این است كه احساسِ حمایت كنند و تا جایی پیش بروند كه خودشان را بفهمانند و دیگران را بفهمند . مردان به دنبال صحبت های سریع و ترجیحاً جالب و بامزه و از همه مهمتر علمی و مفید هستند . آنها به ندرت " حرف زدن برای حرف زدن " را دوست دارند . در حالی كه زنان دوست دارند از احساسات و علائقشان سخن بگویند.
زنان بدانند :
كه مردان چگونه ارتباط برقرار می كنند و مخصوصاً بدانند كه آنها چگونه ارتباط كلامی ایجاد می كنند .
به مردان كمك كنند تا آنچه را كه در درونشان می گذرد ، بهتر و بیشتر با آنان در میان بگذارند . زن عادی ، در مقایسه با مرد عادی در ایجاد ارتباط كلامی استاد است ، مخصوصاً زمانی كه ابراز احساسات در میان باشد .
مردان بدانند:
به شیوه ارتباط برقرار كردن خود و همسرشان توجه كنند . آنان باید بدانند كه بین شیوه ارتباط برقرار كردن آنها و همسرشان تفاوت بسیار زیادی وجود دارد .
با این شناخت آنان می توانند از خود رفع اتهام كنند و نگرش های دفاعی خود را درباره زنان كنار بگذارند و آنها را متهم نكنند كه به طور دائم انتقاد می كنند و نق می زنند . مردان احتمالاً می توانند متوجه شوند كه زنان از بیان كردن حالت های روحی خود لذت می برند . زنان این كار را به منظور انتقاد از مردان انجام نمی دهند بلكه بیشتر برای بهبود رابطه و نزدیكتر كردن خود به همسرشان و احساسِ داشتن یار و همراه انجام می دهند . برای زنان بیان كردن حالت های روحی ، حتی احساسات منفی ، نوعی اثبات علاقه است.
تفاوت های روانی زنان و مردان:
از دهه ۱۹۵۰ به این طرف ، روانشناسی جدید خواسته است از تفاوت های زن و مرد بكاهد ؛ زیرا این تفاوت ها در گذشته ، اغلب برای مطیع كردن و به خدمت گرفتن زنان به كار رفته است . طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در مورد ۶۱ جامعه ، تقریباً ۵۰ درصد زوجها طلاق می گیرند یا می خواهند طلاق بگیرند و این اتفاق معمولاً در سال چهارم یا پنجم زندگی مشترك آنها رخ می دهد . درصد ازدیاد طلاق بین سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۹۰ به ۳۰۰ درصد می رسد .
۵۹ درصد خصوصیات و رفتار زیست شناختی مردان و زنان یكی است. هر دو یك مغز ، یك بدن ، دو دست ، دو پا و ... دارند ، نفس می كشند ، غذا می خورند ، می خوابند و ... .
اعتقاد به این كه تفاوت های ژنتیكی ، غددی ، هورمونی ، اندامی و ... نمی توانند روی روان و رفتار زنان و مردان اثر بگذارند ، كاملاً غلط و ضد علمی است . اگر روان شناسی تفاوت های دو جنس در قرن ۱۹ این اشتباه را مرتكب شد كه مرد را به عنوان جنس برتر شناخت تا بتواند زن را پایین بیاورد و او را فقط به نقش های معمولی بارداری ، تربیت فرزندان و تغذیه محدود كند ، این باور نیز می تواند كاملاً اشتباه و خطرناك باشد كه زن و مرد مشابه هستند . زن و مرد در حقیقت انسانند ، اما متفاوت . در كتاب ، " كشف كردن تفاوت هایمان " ، اثر ژورتانبنوم ، گفته شده است كه برای درك واقعیت چهار روش وجود دارد : فیزیكی ، احساسی ، عقلانی و روحانی . زنان به راحتی می توانند از یك روش به روش دیگر بروند اما مردان با روش فیزیكی و عقلانی راحت ترند . به عنوان مثال مردی كه غمگین یا شاد است این حالت ها را با رفتار ( فیزیكی ) خود نشان می دهد . به عبارت دیگر مرد به عمل ، ارجحیت می دهد . زن غم را احساس می كند و حتی می تواند بی دلیل احساساتی شود ، ولی درك این موضوع برای مر بسیار سخت است . زن به رابطه خود و محیط ، بیشترین ارجحیت را می دهد .
برای مرد ، هیجان بیانگر یك مشكل یا تعارض است ؛ پس به دنبال این هیجان می رود تا آن را از بین ببرد و آرامش روحی اش را دوباره به دست بیاورد . برای زن هیجان به صورت بهانه برای ایجاد ارتباط در می آید . زن می خواهد هیجان خود را بیان كند ، آن را با دیگران تقسیم كند و در مقابل ، هیجانهای دیگران را به دست آورد . وقتی زن هیجان خود را برای شوهرش تعریف می كند شوهر به طور خودكار فكر می كند كه خودش قسمتی از مشكل است ، او دلیل یا یكی از دلایلی است كه این هیجان را به وجود آورده است .
بنابراین اغلب به حالت دفاعی ، واكنش نشان می دهد . شوهر برای آن كه به زنش كمك كند تا هیجان او از بین برود ، به جستجو و پیدا كردن راه حلی برای مشكل می گردد . این كار موجب می شود كه زن فكر كند مرد می خواهد عیب او را جبران كند یا می خواهد همیشه حرف آخر را بزند ؛ زیرا مرد هیجان خود را به شیوه عقلانی و اندیشمندانه بیان می كند ، برای همین احساس می كند كه مورد حمله قرار گرفته ، و زن احساس می كند كه درك نشده است . یك متخصص در زبان شناسی اجتماعی برای درك این كه چرا مردان و زنان در ارتباط برقرار كردن این قدر مشكل دارند ، به تحلیل روش های مكالمه و گفتگو بین زنان و مردان پرداخته است. او نشان داده كه مردان به اندازه زنان حرف می زنند اما آنها در همان شرایط از همان موضوعها و برای همان هدف ها حرف نمی زنند . زنان برای ایجاد ارتباط و بیان حالت های روحی خود از زبان ارتباطی و صمیمانه ، استفاده می كنند . مردان از زبان برای انتقال اطلاعات و دریافت آن بهره می گیرند . برای مرد ، زبانِ عملكرد ابزاری دارد و برای حفظ استقلال به كار می رود . مردان از واقعیت های عینی و خارجی حرف می زنند ، در حالی كه زن از زندگی خصوصی خود برای استراحت و تجدید قوا در سكوت بهره می گیرند . مرد در جمع بیشتر حرف می زند ، مرد سخنرانی می كند و زن تظاهر می كند كه گوش می دهد ؛ زیرا برای زن زندگی خصوصی اهمیت دارد و نه موقعیت اجتماعی . به علاوه مردان تنها زمانی در جمع صحبت می كنند كه هر بار فقط یك نفر حرف بزند در حالی كه زنان وقتی بیشتر از یك صدا شنیده می شود ، راحت تر حرف می زنند . هنگام حرف زدن ، زنان معمولاً به دنبال تأیید شدن هستند ، در حالی كه مردان قدرت طلبی می كنند. زنان برای ارتباط برقرار كردن ، ناراحتی ها یا نگرانی های كوچك خود را تعریف می كنند ، مرد بیان ناراحتی ها یا نگرانی ها را به حساب سرزنش یا انتقاد از خود می گذارد .
با درنظر گرفتن این موضوع كه بین زنها و مردان تفاوت های زیادی وجود دارد (كه این تفاوت ها مكمل یكدیگرند).
مردان می خواهند كه زنان ، كمتر حرف بزنند ، فعالیت های بدنی بیشتری داشته باشند ، كمتر رمانتیك باشند ، كمتر فكر خود را به دیگران مشغول كنند ، به كارشان بیشتر مشغول باشند ، بیشتر منطقی باشند ، بیشتر در خانه بمانند ، كمتر حساس باشند ، خوش قول تر باشند و زودتر حاضر شوند .
زنان می خواهند كه مردان ، بیشتر حرف بزنند ، بیشتر عاطفی باشند ، فعالیت های بدنی كمتری داشته باشند ، بیشتر رمانتیك باشند ، وقت خود را كمتر به كار و بیشتر برای خانواده صرف كنند ، كمتر حسابگر باشند ، بیشتر به بیرون از خانه بروند و همدردی بیشتری نشان دهند ، كمتر عجله داشته باشند و به سلامت خود بیشتر برسند . با مقایسه یك به یك خواسته های زنان و مردان به نظر می رسد شاهد یك صف آرایی برای نبرد هستیم . نبردی كه در آن هر كسی ادعا می كند طرف مقابل او را دوست ندارد ؛ هر كس ، ادراك خود را به عنوان هنجار معرفی می كند كه باید دنبال شود . هر دو طرف خیال می كنند كه مسئله ، مسئله عشق یا اراده است اما نمی دانند كه تفاوت های ذاتی باعث به وجود آمدن این تفاوت ها می شود و دشواری ها را به وجود می آورد . باید تفاوت های زنان و مردان را شناخت و به آنها اهمیت داد نه این كه برای " هنجارسازی " جنس مخالف به كار گرفت . با این كار یكی دیگری را متهم نخواهد كرد كه صداقت ندارد یا نمی تواند ارتباط برقرار كند
منبع : سایت تخصصی بانوان یزد