یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


نفت و تروریسم


جلوه نمایی نفت
«نفت» (Oil) واژه ای است كه از آن در توصیف گاز مایع، گازطبیعی، روغن و مواد شیمیایی استفاده می شود. نفت منبع كاركردها و تولیداتی است كه به مراتب بیش از آن حدی است كه عامه مردم آنها را می شناسند. فرآورده های نفتی به سه گروه اصلی تقسیم می شوند: 1- سوخت (حمل ونقل) 2- گرمایش و تولید انرژی 3- مواد خام.

سوخت (حمل و نقل)
این كاربرد نفت، آشكارترین نوع كاربرد تولیدات نفتی در جهان است. فرآورده های نفتی، به ویژه بنزین، گازوییل و سوخت جت، بیش از 95 درصد از سوخت مصرفی در بخش حمل و نقل در سراسر جهان را به خود اختصاص داده اند. تا سال 2020 میلادی كه كشورهای در حال توسعه نیز شاهد افزایش روزافزون نیاز زیرساخت های خود به انرژی خواهند بود، پیش بینی می شود كه بخش حمل و نقل 57 درصد از كل مصرف نفت جهان را به خود اختصاص دهد.

گرمایش و تولید انرژی
روغن های تقطیر شده (distillate oil) یا روغن های پسمانده (residual oil)سوخت مصرفی در خانه ها و واحدهای تجاری را تامین می كنند. از این نوع سوخت برای تولید انرژی برق و انرژی مورد نیاز دركارخانه ها نیز استفاده می شود. 26 درصد از نفت پالایش شده مصرفی در جهان برای تولید انرژی گرمایشی و انرژی مورد نیاز در واحدهای تولیدی استفاده می شود.

پتروشیمی و مواد خام
تقریباً 13 درصد از نفت پالایش شده مصرفی نیز در تولید مواد خام مورد نیاز درواحدهای تولیدی به كار برده می شود. بخش عمده ای از این نفت مصرفی در تولید محصولات پتروشیمی به كار برده می شود. محصولات پتروشیمی نیز در تولید هزاران نوع فرآورده، اعم از مواد آرایشی، شوینده ها، داروها، كودهای شیمیایی، حشره كش ها، پلاستیك، الیاف مصنوعی و صدها نوع فرآورده دیگر، كاربرد دارند. از دیگر محصولات جانبی كه در تولید مواد پتروشیمی از نفت به دست می آیند، می توان به آسفالت (راه سازی و جاده سازی) و موم برای تولید انواع محصولات مانند شمع و مواد براق كننده) اشاره كرد.نفت علاوه بر سه كاربرد اصلی یاد شده، كاربردهای دیگری نیز دارد؛ به گونه ای كه درصد كوچكی از آن در تولید فرآورده هایی مانند روغن های صیقل دهنده استفاده می شود. این گونه فرآورده ها از روغن های مورد استفاده در ابزارهای علمی تا روغن های مورد استفاده در گریس كاری ماشین آلات را در برمی گیرند.همان گونه كه پیش تر گفته شد، بدون نفت ما نمی توانیم سوخت و مواد مورد نیاز كنونی خود را در اختیار داشته باشیم و از اقتصادهای كنونی نیز خبری نخواهد بود. در آن صورت ما مجبور خواهیم بود دست كم تا هنگامی كه جانشین مناسب برای نفت پیدا نكرده ایم، به تمدن و زیرساخت های بیش از یك قرن پیش بازگردیم. این مواد جانشین خواهند آمد، زیرا روش های جدید تولید و بهبود كارآیی انرژی همواره در حال پیشرفت هستند.بنا به گزارش «چشم انداز بین المللی انرژی در سال 2002»، بیشتر تولیدكنندگان بزرگ خودرو در جهان در نظر دارند تا سال 2010 میلادی نوعی خورو تولید كنند كه از پیل های سوختی یا هیبرید استفاده می كند. به موازات روی آوردن به این گونه منابع سوختی كه در زمینه حمل و نقل كاربرد دارند، جهان به تدریج خواهد توانست ازوابستگی گسترده خود به نفت بكاهد. اما تحقیقات نشان می دهند كه كاربرد تجاری موفقیت آمیز این گونه منابع تا حتی یك دهه آینده نیز امكان پذیر نخواهد بود. دلیل این مسئله مسائل اقتصادی ناشی از روی گرداندن از خودروهایی است كه سوخت مصرفی آنها بنزین است. بنابراین می توان گفت در ربع اول قرن بیست و یكم ما همچنان شاهد افزایش وابستگی به نفت به عنوان منبع سوخت و مواد مصرفی خود خواهیم بود. این وابستگی در دو دهه اول قرن بیست و یكم، افزایش بیشتری خواهد یافت، زیرا كشورهای در حال توسعه خواهند كوشید تا از لحاظ اقتصادی و نیز استفاده از سوخت و انرژی به پای كشورهای صنعتی برسند. این مسئله سبب خواهد شد كه در فاصله سال های 1999 تا 2020 مصرف نفت در جهان دو برابر شود.به طور كلی، درك كنونی ما از تروریسم بیش از هرچیز دیگری بر اعمال مستقیم انسانی متمركز بوده است، ولی در موارد بسیاری به ضرورت شناسایی روش های حمله به زیرساخت ها توجهی مبذول نداشته ایم. گفتنی است كه این گونه حملات، پیامدهای گسترده تر و طولانی مدت تری در پی خواهند داشت. سیستم تولید و توزیع نفت در جهان، بخش مهمی از زیرساخت های ما را تشكیل می دهد. بنابراین، بررسی حملات تروریستی احتمالی به این سیستم، دارای اهمیت فراوانی است.

نگاهی به تاریخچه تروریسم صنعت نفت
آیا تصور این كه نفت ابزاری در جنگ محسوب می شود، دشوار است؟ پرسش های اساسی از این دست را می توان درباره كارآیی هرگونه سلاحی در جنگ مطرح كرد: اهداف چگونه تحت تاثیر قرار می گیرند؟ آیا خسارت های وارده كوتاه مدت هستند یا طولانی مدت؟ تاثیر اقتصادی این خسارت و نیز تلاش هایی كه برای بازسازی آنها صورت می پذیرد، چگونه خواهد بود؟
پیشینه روی آوردن به قطع عرضه نفت به عنوان ابزاری جنگی – عمدی یا غیرعمدی- را می توان با گردآوری داده ها و تحلیل ها ارائه كرد. با این حال، اختلال هایی كه اخیراً در جریان نفت روی داده اند، چنان رواج یافته اند كه آنها را دیگر یك تهدید تلقی نمی كنیم. ما از این لحاظ خوشحال هستیم، زیرا تاثیر این اختلال ها بر رشد اقتصادی ما ناچیز و درحد قابل قبولی بوده است و در همین حال سبب مختل شدن جریان نفت به طور جدی نیز شده است.
با وجود این، جنگ و یا فعالیت های تروریستی سبب اختلال در جریان عرضه نفت شده است. این حقیقت كه چنین اختلال هایی تاثیرات اندكی بر اقتصاد ما برجای گذاشته اند، تنها از خوش شانسی ما ناشی می شود.این نوشتار مفهوم كلی تروریسم را بررسی نمی كند، بلكه برآن است تا نوعی از تروریسم را بررسی كند كه سعی در هدف قرار دادن صنایع نفتی دارد. در آغاز به پیشینه مختصری از رخ دادهای تروریستی مرتبط با نفت اشاره می شود.

جنگ سال 1991 خلیج فارس
حمله سال 1990 عراق به كویت و جنگ سال 1991 خلیج فارس، بزرگ ترین اقدام تروریستی است كه تاكنون علیه صنایع نفت صورت گرفته است. توان صادرات نفت كویت كه در سال 1990 حدود 2 میلیون بشكه در روز برآورد می شد، در جریان این جنگ كاملاً از بین رفت. بعد از آن كه نیروهای عراقی از كویت بیرون رانده شدند، تقریباً یك سال طول كشید تا آتش سوزی چاه های نفت كویت مهار شود. بازسازی زیرساخت های نفتی كویت نیز سه سال به طور انجامید.
عراق به بهانه این كه كویت استان نوزدهم این كشور است، به كویت حمله كرد. صدام حسین معتقد بود این ادعای وی ریشه های تاریخی دارد. افراد انگشت شماری پیدا می شوند كه هدف اصلی و بیان ناشده عراق از حمله به كویت را گسترش سلطه برمنابع نفتی منطقه ندانند.غربی ها معتقد هستند اشتباه آشكار صدام حسین این بود كه در مرزهای جنوبی كویت متوقف شد و به سوی عربستان سعودی روانه نشد. نیروهای عراقی كنترل منطقه بی طرف میان كویت و عربستان را نیز در دست گرفتند و به انجام عملیاتی در این منطقه دست زدند كه به نظر می رسید قصد دارند به عربستان سعودی حمله كنند. اگر تمام عربستان سعودی به تصرف نیروهای صدام حسین در نمی آمد، این امكان وجود داشت كه صدام بر نیمه شرقی این كشور تسلط یابد ولی ریاض همچنان دركنترل وی نباشد.
تصور كنید صدام حسین عربستان سعودی را نیز به تصرف خود در می آورد. در آن صورت منابع تحت كنترل وی بسیار گسترده می شد. تولید روزانه عراق 5/3 میلیون بشكه در روز بود. ازمنطقه بی طرف نیز 300 هزار بشكه در روز استخراج می شد. توان تولید نفت عربستان سعودی نیز 11 میلیون بشكه در روز است. مجموع این ارقام 8/14 میلیون بشكه در روز می شددر صورت تصرف بخشی هایی از عربستان سعودی به دست نیروهای عراقی، این امكان نیز وجود داشت كه قطر هم به كنترل آنها درآید، زیرا این كشور نیز در شرق شبه جزیره عربستان قرار دارد و از یك سو به خلیج فارس و از سوی دیگر به بیابان منتهی می شود. قطر به دلیل منابع عظیم گاز خود در «حوزه شمال» اهمیت ویژه ای دارد. این حوزه گازی سومین حوزه گازی بزرگ در جهان است و بخش اعظمی از گازمایع تولیدی آن به ژاپن صادر می شود.همچنین عراق می توانست به یك خط لوله دیگر برای انتقال نفت دست یابد. این كشور در حال حاضر از خط لوله شمال كه نفت عراق را به بندر جیحان در سواحل مدیترانه انتقال می دهد، برخوردار است. اگر عربستان سعودی نیز به تصرف صدام در می آمد، عراق كنترل خط لوله شرقی- غربی را كه می توانست روزانه 5 میلیون بشكه نفت را به سواحل دریای سرخ منتقل كند، در دست می گرفت.بنابراین صدام حسین می توانست ظرف مدت چند روز شاهرگ های انرژی جهان را به كنترل خود درآورد. اگر چنین می شد و صدام حسین تصمیم به قطع تولید نفت می گرفت، جهان با بحران بزرگی روبه رو می شد. نكته حایز اهمیت این است كه نفتی كه صدام حسین در اختیار می گرفت، همان نفتی بود كه به مصرف كشورهای غربی می رسید. ذخایر استراتژیك نفت آمریكا نیز پیش ازآن كه یك اقدام نظامی معقول برای باز پس گیری عربستان از دست نیروهای عراقی صورت پذیرد، تمام می شد.براساس این سناریو، اگر صدام حسین وادار به عقب نشینی از عربستان سعودی می شد و سیاست زمین های سوخته را در پیش می گرفت (همانند كویت) در آن صورت اقتصاد كشورهای غربی تا چند سال بعد كه تولید نفت به وضع عادی خود باز می گشت، دچار اختلال می شد.

حمله با میكروب سیاه زخم علیه یك شركت نفتی
دفتر شركت بریتیش پترولیوم در شهر هوشی مینه واقع در ویتنام در31 اكتبر2001 هدف حمله با میكروب سیاه زخم قرار گرفت. این عنصر بیولوژیك در لای یك بلیت لاتاری (بخت آزمایی) پیچیده شده و در اتاق كنفرانس شركت جای داده شده بود. به همین دلیل ساختمان این شركت در هوشی مینه تخلیه و به مدت چند روز تعطیل شد. بعدها مشخص شد كه پودر سفید رنگ پیدا شده، میكروب سیاه زخم است. آزمایش های بعدی نیز تایید كرد كه این پودر سفید رنگ، میكروب سیاه زخم است. در خلال همین دوره نامه های دیگری حاوی پودر سفید رنگ نیز برای دفاتر سایر شركت های تجاری در شهر هوشی مینه ارسال شد ولی آنها میكروب سیاه زخم نبودند.كاركنان دفتر شركت بریتیش پترولیوم به واسطه آلوده شدن به این میكروب بیمار شدند و حال چند تن از آنها وخیم شد؛ به گونه ای كه در بیمارستان های محلی بستری شدند. با وجود این، این اقدام تلفات جانی در پی نداشت. هیچ فرد یا گروهی مسئولیت این اقدام را برعهده نگرفت و مقامات شركت بریتیش پترولیوم یا مقامات ویتنامی نتوانستند دریابند كه این اقدام ازناحیه چه فرد یا گروهی صورت گرفته است.

رخ دادهای تروریستی نفتی در سال های 1999 و 2000
دامنه حملات تروریستی كه در سال های 1999 و 2000 علیه كاركنان شاغل در حوزه های نفتی صورت گرفته اند، در پی می آید:
یمن (9/1/1999): مهاجمان ناشناس یكی از كارشناسان نفتی انگلیسی را ربودند.
یمن (3/1/1999): بادیه نشینان یك كارشناس نفتی انگلیسی را كه در استخدام شركت هانت اویل بود، ربودند.
نیجریه (9/2/1999): مقامات یك شركت نفتی ناشناخته اعلام كردند كه مهاجمان ناشناس دو تن از كاركنان این شركت را ربودند. یكی از آنها انگلیسی و دیگری ایتالیایی بود.
نیجریه (14/2/1999): مقامات شركت نفتی شل گزارش دادند كه سه جوان مسلح یكی از كاركنان انگلیسی این شركت را به همراه پسر جوانش ربودند.
آنگولا (10/3/1999): مقامات دولتی گزارش دادند كه یك گروه ناشناس پنج نفر از كارگران نفتی را ربوده است.
نیجریه (27/6/1999): یك مقام شركت نفتی شل در پورت هاركورت گزارش داد پنج میدان كه به انواع سلاح ها مسلح بودند، به یك سكوی نفتی متعلق به شركت نفتی شل حمله كردند و یك آمریكایی، یك نیجریایی و یك استرالیایی را ربودند. آنها خسارت های زیادی نیز به تاسیسات نفتی آنجا وارد آوردند. گروگان گیران یك فروند هلی كوپتر را ربودند و گروگان های خود را وادار كردند به سوی روستایی در نزدیكی واری (warri) پرواز كنند.
نیجریه (20/7/1999): یك نماینده شركت شل گزارش داد كه جوانان مسلح به یك حوزه نفتی در اسوكو (Osoko) حمله كردند و 7 تبعه انگلیس و 57 تبعه نیجریه را به گروگان گرفتند.
یمن (28/7/1999): صحرا نشینان مسلح در استان شبوا (Shabwa) یك شهروند كانادایی را كه برای خطوط لوله متعلق به شركت آمریكایی هانت اویل كار می كرد ربودند.
نیجریه (10/8/1999): مطبوعات محلی در منطقه دلتای نیجریه گزارش دادند كه جوانان مسلح سه تبعه انگلیسی را از یك سكوی نفتی كه آمریكایی ها درآن جا كار می كردند، ربودند.
كلمبیا (26/8/1999): به گفته مقامات پلیس، افراد مسلح یك مهندس نفت اسكاتلندی را در نزدیكی شهر یوپال ربودند. این فرد برای شركت آمریكایی انگلیسی موسوم به بریتیش پترولیوم- آموكو كورپوریشن كار می كرد.
اكوادر (11/9/1999): مقامات پلیس گزارش دادند كه 25 تا 30 نفر از شورشیان این كشور 12 تبعه غربی را ربودند. هشت نفر از این افراد كه یك آمریكایی و هفت كانادایی بودند، برای یك شركت نفتی آمریكایی كار می كردند.
نیجریه (8/10/1999): سفارت آمریكا گزارش داد كه جوانان مسلح به مجتمع محل اقامت كاركنان یك شركت نفتی آمریكایی حمله كردند. در این مجتمع كاركنان آمریكایی، انگلیسی و نیجریایی زندگی می كردند. مهاجمان 4 شهروند آمریكایی و 4 شهروند نیجریایی را مجروح و خسارت های فراوانی به مجتمع وارد كردند.
كلمبیا (29/1/2000): نیروهای انقلابی مسلح كلمبیا به خط لوله كانو- لیمون حمله كردند.
كلمبیا (3/2/2000): شورشیان در پوتومایو به بخشی از خط لوله كانو- لیمون حمله كردند.
كلمبیا (8/2/2000): مقامات دولتی گزارش دادند كه چریك ها به خط لوله ONCESA در نزدیكی كمپوهر موسو حمله كردند.
نیجریه (14/3/2000): مطبوعات گزارش دادند كه جوانان مسلح دفتر شركت نفتی شل را در شهر لاگوس اشغال كردند و 30 نفر از كاركنان نیجریایی و 4 نگهبان این شركت انگلیسی-هلندی را به گروگان گرفتند.
نیجریه (7/4/2000): مبارزان مسلح 40 نفر از كاركنان شركت نفتی الف آكویتین را ربودند.
كلمبیا (13/4/2000): بمبی در مسیر خط لوله كانو- لیمون منفجر شد.
نیجریه (14/4/2000): مردان مسلح 19 نفر از كاركنان شركت حفاری نفت نوبل را ربودند.
اندونزی (27/5/2000): مردان مسلح یكی از تاسیسات تولید نفت در شركت نفتی موبایل را اشغال كردند.
نیجریه (18/2/2000): مردان مسلح 22 شهروند نیجریایی و 2 تبعه ناشناس خارجی را كه برای شركت نفتی شورون كار می كردند&
منبع : نمایشگاه بین‌المللی