پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

کلاف سردرگم کرملین و کاخ سفید


کلاف سردرگم کرملین و کاخ سفید
دو ماهی می‌شود که جنگ قفقاز تمام شده اما سیاستگذاران غربی هنوز دارند سرشان را می‌خارانند و نمی‌دانند باید چه رویکردی را در برابر روسیه در پیش بگیرند. جورج بوش که معلوم‌الحال است و درگیر بحران اقتصادی، چند روزی بیشتر هم مهمان کاخ سفید نیست و به همین زودی‌ها باید جایش را به باراک اوباما یا جان مک‌کین بدهد. اما آنها هم وضعی بهتر از بوش ندارند. هر دوشان می‌دانند که با چالش بزرگی از سوی روسیه مواجهند اما اصلا نمی‌دانند چطور باید با این چالش روبه‌رو شوند و فقط وصف شاخ و شانه کشیدن‌های روسیه را شنیده‌اند و البته هر دوشان هم تلاش کرده‌اند که خودشان را استاد سیاست خارجی نشان بدهند. مثلا در اولین مناظره اوباما و مک‌کین به عنوان کاندیداهای دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، ‌چند چشمه از این جور صحبت‌ها را دیدیم. به عنوان مثال اوباما، روسیه را کشوری تهاجمی توصیف کرد که تهدیدی علیه ثبات و صلح در منطقه قفقاز به شمار می‌آید. او حتی گفت: <روسیه نمی‌تواند در قرن بیست و یکم میلادی مثل یک دیکتاتوری قرن بیستمی رفتار کند.>
مک‌کین هم سعی کرد کم نیاورد و به همین خاطر گفت: <روسیه کشوری است چاق‌شده با دلارهای نفتی که ذاتا کاگ‌ب صاحبش است و بس.> ‌
در همین حال کشورهای اروپایی نیز که برای تامین انرژی مورد نیاز خود کاملا به روسیه وابسته هستند از یک‌سو منتقد نظام ناسیونالیست و اقتدارگرای این کشورند و از طرف دیگر مجبورند انتقادهای خود را به شکلی محتاطانه بیان کنند و دردسر جدیدی برای خودشان درست نکنند.
بعد از بحرانی که میان گرجستان و روسیه رخ داد، ‌کشورهای اروپایی فهمیدند که روسیه را باید کاملا جدی بگیرند و سیاست‌های قاطعانه‌ای هم در موردش در پیش بگیرند اما هنوز هم اروپایی‌ها اندر خم همان کوچه‌اند. درواقع همه‌شان می‌دانند که احتمال بالا گرفتن جنگ سرد جدید در جهان کاملا جدی است و همکاری استراتژیک و مذاکره با کرملین هم جزو اولویت‌های مهم است اما هیچ کشوری جرات و قاطعیت لازم برای تصمیم‌گیری در این خصوص را ندارد و نشست مشترک روسیه و اتحادیه اروپا هم که قرار است به زودی برگزار شود احتمالا راه به جایی نخواهد برد.
در این میان، ‌روده‌درازی‌های اروپا در زمینه تدوین راهکارهای مناسب برای همکاری با روسیه و مداخلات گاه و بیگاه آمریکا باعث شده که مسکو چندان تمایلی به این جور مذاکرات نشان ندهد.
بسیاری از کارشناسان مسائل روسیه معتقدند چنین بن‌بستی در روابط غرب با روسیه نباید به همین شکل ادامه پیدا کند و به همین جهت است که در شرایط فعلی باید رویکرد رئیس‌جمهور آینده آمریکا در قبال روسیه را با حساسیت خاصی دنبال کرد.
اگر آمریکا بخواهد منافع خودش را در قبال روسیه تامین‌شده ببیند، چاره‌ای ندارد جز اینکه دیدگاه سنتی خود در مورد کرملین را کنار بگذارد و راه جدیدی را در پیش بگیرد. اگر غیر از این باشد، کاخ سفید خود را درگیر بازی بی‌پایانی با روسیه خواهد کرد که در راس آن گرجستان و ایران قرار دارند و هر طرفی به حمایت از یکی از این دو کشور مشغول خواهد شد و کلاف مناسبات کرملین و کاخ سفید نیز هر روز سردرگم‌تر خواهد شد.
یک مقام اطلاعاتی آمریکا که نخواسته نامش فاش شود اخیرا در گفت‌وگو با روزنامه گاردین تایید کرده که مناسبات دوجانبه آمریکا و روسیه اصلا خوب نیست و قرار هم نیست تا بعد از روشن شدن نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا تغییری در این روند ایجاد شود.
از سوی دیگر احتمال روشن شدن جرقه مناقشات در منطقه قفقاز همچنان زیاد است و گرجستان و اوکراین در این راستا می‌توانند جرقه بروز اختلافات جدید باشند. در این میان، عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو خط قرمز روسیه است و قطعا به مناقشات جدیدی منجر می‌شود و به همین جهت است که اوباما و مک‌کین باید از حالا خود را برای مواجهه احتمالی با چنین شرایطی و تصمیم‌گیری درست در مورد آن آماده کنند. ‌
لزوم ایجاد تحول در مناسبات روسیه و آمریکا از سوی دو وزیر سابق خارجه آمریکا هم مورد تاکید قرار گرفته است. هنری کیسینجر و جورج شولتز در این خصوص به چارچوب همکاری استراتژیک میان آمریکا و روسیه، که در ماه آوریل در <سوخی> میان جورج بوش و ولادیمیر پوتین به امضا رسید، اشاره کرده و آن را مبنای تحول در مناسبات دو کشور دانسته‌اند. از جمله مسائلی که در آن زمان در عرصه همکاری متقابل دو کشور مورد توجه قرار گرفته بود اما درواقع محقق نشده می‌توان به همکاری در خصوص سیستم دفاع موشکی و ‌همکاری در عرصه انرژی اشاره کرد. البته کیسینجر و شولتز در عین حال معتقدند که بخش عمده‌ای از عدم شکل‌گیری روابط روسیه و آمریکا، تمایل کرملین به برتری‌جویی نظامی و اقتصادی است.
بنا بر این دیدگاه، ‌بحران مالی جهانی باعث شده که روسیه هم به مناسبات خود با کشورهای غربی توجه بیشتری پیدا کند، به خصوص با توجه به این نکته که مناقشه گرجستان باعث بدگمانی شدید برخی کمپانی‌های غربی به روسیه شده و این مساله در مناسبات تجاری غرب و روسیه تاثیر زیادی گذاشته است.
شاید اگر از دید کلی به این قضیه نگاه کنیم، ببینیم که وابستگی غرب و روسیه در ماه‌های اخیر کاملا زیاد شده اما در عین حال مواضع کلامی سیاستمداران هیچیک از طرفین تغییر مثبتی نکرده و مواضع آنها گاه کاملا شکلی خصمانه به خود می‌گیرد. مثلا کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا از یک سو انتظار دارد کرملین در مذاکرات هسته‌ای مربوط به ایران و کره شمالی از تصمیم‌گیری‌های آمریکا حمایت کند اما از سوی دیگر، مواضع تندی در برابر روسیه می‌گیرد و راه همکاری در چنین مذاکراتی را برای هر دو طرف می‌بندد. درواقع آمریکا دوست دارد هر جا که منافع خودش تامین می‌شود، روسیه را با خود همراه ببیند و در غیر این صورت، دائم به انتقاد از کرملین مشغول باشد.
این رویکردی است که اصلا در برابر روسیه جواب نداده و رئیس‌جمهور آینده آمریکا باید برای ایجاد تغییر در آن، ‌چاره‌ای اساسی بیندیشد. چون در غیر این صورت، ‌احتمال آن وجود دارد که روسیه صرفا به سمت پیشرفت اقتصادی و نظامی خود سوق داده شود و مناسبات سیاسی را در درجه آخر اهمیت قرار دهد. چنین شرایطی بیشتر از همه به آمریکا و منافعش ضربه خواهد زد.
سیمون تیسدال
ترجمه: فرزانه سالمی
منبع: گاردین
منبع : روزنامه اعتماد ملی