سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

کمربندهایتان را محکم ببندید !!!


کمربندهایتان را محکم ببندید !!!
شاید اگر فقط نظر به ظواهر امر بنگریم ، این نکته جالب به نظر برسد که دنیای امروز چندان دنیای مناسبی برای زندگی به نظر نرسد، جهانی که پر از بی عدالتی است ،پراز فقراست . تبعیض در این جهان بیداد میکند ، و خلاءهای عمیق معنوی و روحی و عقیدتی، جهان امروز را در نوردیده است .
علی رغم این همه بوق وکرنای تکنولوژی واین همه وعده ووعید تحقق بهشت زمینی، هنوز فقر و گرسنگی بزرگ معضلی است که حل نشده باقی مانده است . آمارهای سازمانهای بین المللی نشانگر شکاف طبقاتی وحشتناک میان قشرهای جوامع گوناگون است . و آنچه جالب توجه است اینکه این بحران فقط مختص کشورهای جهان سوم یادرحال توسعه نیست بلکه کشورهای صنعتی وبه اصطلاح شمال نیزمبتلای به این بحران هستند . افرا دزیر خط فقر بریتانیا ۳۰ درصد از جمعیت آن را تشکیل میدهد و میزان فقر در کودکان ایالات متحده ، (آمال و آرزوی طرفداران توسعه در ایران ) بیست ویک ونیم درصد اعلام شده است وافرادی که در سال ۱۹۹۵ از مشکل گرسنگی رنج می بردند متجاوز از سی میلیون نفر بودند .
اینها را همه آوردیم که این را بگوییم، تجربیات عینی ومشاهدات روزمره زندگی و آمار وارقام، همگی خبر از این دارند که اوضاع در تمدن غرب خرابتر از آن است که ما حتی فکر آنرا بکنیم .
عقل عصر مدرن نتوانست صلح وعشق و همزبانی و آزادی وشکوفایی و قابلیت های انسانی را تحقق بخشد . دلیلش فکر نمیکنم بر کسی پوشیده باشد چون حقیقت انسان را نشناختند و نیازهاوراههای تعالی او را نمیدانستند.
بر خلاف تصور هگل ، خرد مدرن نتوانست آدمی را به اصل خودش آشنا کند و آدمی همچنان گرفتار از خودبیگانگی ونوعی غربت از درون مانده است . آنها نفهمیدند که انسان جدا از خدا انسان نیست . مدرنیته دیگر برای زندگی انسان برنامه نو وجدیدی ندارد . باور کنید مدرنیته دست وپاهای آخر خود را می زند . دیگر باور انتهای تاریخ برای اندیشمندا ن یک باور کهنه و پوسیده ایست . تاریخ تازه شروع شده است . فقط چشمها را باید شست و از زاویه دیگری به این جهان نگاه کرد نه از زاویه ای که هانتینگتون و دیگر متفکرین غربی و غربزدهای داخلی به آن نگاه میکنند . آنها که جهان را در لیبرال دموکراسی خلاصه میکردند وسیر حرکت جهان را به سوی این آرمان و آرزو پیش بینی می کردند و برای رسیدن به این مهم تمام جهان را در تسخیر خود در آورده اند . فقط یک نقطه کوچکی دراین کره خاکی است که تمام برنامه ها وپیش بینی های آنها را بهم ریخته ونقش بر آب کرده است . برای آین نقطه برنامه های مفصلی ریخته شد،نقشه های جامعی طراحی شد ، عملیات های بزرگی به اجرا درآمده شد ، انسانهای فراوانی را که در برهه ای از زمان علم مبارزه را در مقابل امپریالیسم بلند کرده بودند رااز میدان به در کردند و آنها را در دامن خود جای داد، برنامه های توسعه اقتصادی بانکهای جهانی وصندوق بین المللی پول رادر این کشور با کمک برنامه ریزان داخلی به راه انداخت تاکمر این انقلاب از نتایج این برنامه هاکه همان فقر وفساد وتبعیض وبی عدالتی است خم شود و از طرفی اصلاحاتی را توسط روشنفکران و عمله های آنها در این کشور پیاده کردند که دیگرتیر آخر و سنگر نهایی مردم این نظام که اعتقاداتشان وایمانشان است را فتح کنند و خود مردم را وادار به سرنگونی این انقلاب نوپا نمایند . اما......
همه برنامه درست بود و همه کارهایشان بر طبق نقشه جلو میرفت وروند سکولاریزاسیون با موفقیت هر چه تمامتر رو به پیشرفت بود. انقلاب را در آستانه فروپاشی واستحاله از درون قرارداده بودند و منتظر فتح نهایی وبه اصطلاح خودشان فتح الفتوح آخر گرفتن دوباره مسئولیت های اجرایی وقانونگذارنظام بودند تا برای سرنگونی این نظام جشن بگیرند و فرش قرمز را جلوی اربابانشان بیندازند .
ولی ناگهان انفجاری رخ داد. این قدرموج این انفجار بزرگ، وسیع بود که همه شش میلیارد جمعیت جهان برای چند صباحی موجی شدند و تحت تاثیر این موج واقع شدند. چه اتفاقی افتاده بود که همه دست به دهان مانده بودند و ...
انگار انقلابی دیگر در جهان رخ داده بود و نه شاید این سونامی دیگری بود که بعداز جنوب شرق آسیا به سراغ جنوب غرب آسیا آمده بود، ولی هر چه بودهمه پنبه های این چندساله آنها را رشته کرده بود و این همه راه رفته را باید دوباره می پپیمودند . کینه این افراد را و همه کسانی را که اورا بر مسند امر آورده بودند به دل گرفتند و از بعد از آن سونامی بزرگ ، به هر روش و تدبیری سعی در خالی کردن این کینه دارند . باید این اتفاق کوچک جلوه کند و هر حاشیه ای در این دولت بزرگ نمایانده شود . باید دراین دولت از کاه، کوه ساخت. باید مردم بپذیرند که اشتباه کرده اند واز این اشتباهشان توبه کنند تا مورد بخشش این افراد قرار بگیرند . ولی دیگر خط شکسته شده است و سربازان این جبهه در حال پیشروی و فتح سنگرهای از دست داده هستند و ان شاءالله سنگر فرماندهی آنان را نیز از بین خواهند برد و فتح الفتوح آخر را هر چه زودتر به ارمغان آورند.
باید کمربندها را محکم بست و آماده مبارزه با بحران آفرینی های دیگر آنها بود . باید آمادگی روزهای اول و نشاط مبارزه را حفظ کرد که«الیس صبح بقریب».
این شعار نیست . این وعده قطعی است که حکومت از آن صالحان است کما اینکه روح الله فرمود:
« من با اطمینان میگویم اسلام ابر قدرتها را به خاک مذلت می نشاند . اسلام موانع بزرگ داخل وخارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف وسنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهید کرد»
« من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می کنم که اگر جهانین بخواهند در مقابل دین ما بایستند ،ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست ،یا همه آزاد میشویم ویا به آزادی بزرگتر که شهادت است میرسیم »
« خداوندا بر ما منت بنه و انقلاب اسلامی را مقدمه فرو ریختن کاخهای ستم و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان وهمه ملتها را ار ثمرات و برکات وراثت وامامت مستضعفان و پابرهنگان برخوردار فرما »
دردنوشته ها