سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا
اخلاق سیاسی و جامعه معاصر
علم اخلاق از نظر ارسطو آشكارا غایبانگارانه است. او تاكید بر عملی دارد كه موجب خیر انسان میشود.هر عملی كه در جهت نیل به خیر حقیقی انسان نباشد، نادرست و خطاست. اصولاً در نگاه ارسطو هر فن و كاری متوجه خیری است یا حداقل باید غایت آن در جهت خیر باشد. ارسطو بحثهای فراوانی در مورد اینكه خیر اعلی و فضیلت چیست مطرح میكند. او نهایتاً اذعان میكند فضایل عقلانی هستند كه مختص انسان میباشند. نیكبختی و سعادت انسانی چیزی جز همان فضیلت نمی تواند باشد. فضیلت نیز یعنی عمل بر طبق عقل. البته این امر كلی و مطلق نیست، بلكه انسان باتدبیر و دوراندیش كسی خواهد بود كه ببیند برای یك انسان در مجموعهای از اوضاع و احوال چه چیزی نیك و خیر است. او نیازی ندارد كه جانب مراعات علمی و نظری را نگه دارد، بلكه باید ببیند منافع حقیقی طبیعت انسانی در آن اوضاع و احوال چیست. در یك كلام میتوان گفت از نظر ارسطو فضیلت رعایت اعتدال و حد وسط است.
البته باید این نكته را در نظر گرفت كه ارسطو خیر برای انسان را در علم سیاست مورد بررسی قرار میدهد. جامعه و فرد خیر واحد و یكسان دارند، هرچند خیری كه در جامعه بهدست میآید، بزرگتر و بهتر است. بنابراین ارسطو علم اخلاق را به عنوان شاخهای از علم سیاسی تلقی میكرد. او بعد از علم اخلاق فردی از علم اخلاق سیاسی بحث میكند. با این حساب او برای جامعه نیز غایتی را در نظر میگیرد. این غایت در مورد مدینه یا دولتشهر، خیر اعلای انسان یعنی زندگی اخلاقی و زندگی عقلانی اوست. خانواده جامعه ابتدایی است كه برای برآوردن نیازهای اولیه انسان وجود دارد، از تركیب چندین خانواده دهكده پدید میآید كه غایتی فراتر دارد. اما وقتی كه خیرهای دهكده برای ایجاد جامعه بزرگتری به یكدیگر پیوستند مدینه (شهر) ایجاد میشود.
ریشه ایجاد مدینه به غایات اولیه و ساده زندگی انسان برمیگردد اما تداوم آن به خاطر زندگی نیك است. مدینه نه تنها از لحاظ كمی بلكه از نظر كیفی نیز با خانواده و دهكده تفاوت دارد. تنها در مدینه است كه انسان میتواند زندگی نیك به معنای كامل آن داشته باشد و چون زندگی نیك غایت طبیعی انسان است، مدینه را باید اجتماع طبیعی نامید. (برخلاف سوفسطائیان كه مدینه را جعلی و ناشی از پیمان و قرارداد میدانستند). بنابراین انسان بالطبع حیوان سیاسی است.
در اینجا روشن میشود كه ارسطو هر چند در موارد بسیاری به افلاطون انتقاداتی را وارد میكند اما در این زمینه كه دولت وظیفه اخلاقی در مقابل شهروندان خود دارد با افلاطون هم نظر است.
نظریه افلاطونی- ارسطویی دولت به عنوان مجری وظیفه مثبت خدمت به غایت انسان و به عنوان راهبر و راهنمای زندگی نیك و یا لازمه سعادت و اینكه واجد تقدم طبیعی نسبت به فرد و خانواده است، تاثیری عظیم بر نظامهای فلسفی بعد از خود داشته است. در میان فلاسفه مسیحی قرون وسطا با جایگزینی كلیسا به جای دولت یا مدینه این نظریه جایگاه مهمی یافت یا مفهومی كه از دولت در اندیشه افرادی چون هگل یافت میشود، بهشدت تحت تاثیر فلسفه یونانی است.
منبع : روزنامه تهران امروز
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا رافائل گروسی اصفهان نیچروان بارزانی محمد اسلامی رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم شورای نگهبان مجلس
هواشناسی تهران قتل شهرداری تهران حجاب دادگاه آموزش و پرورش وزارت بهداشت فضای مجازی شهرداری سلامت پلیس
مالیات خودرو قیمت طلا سایپا قیمت خودرو بازار خودرو قیمت دلار ایران خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان مسکن بورس
تلویزیون نمایشگاه کتاب سینما افعی تهران سریال موسیقی سینمای ایران دفاع مقدس تئاتر کتاب صدا و سیما نمایشگاه کتاب تهران
دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان فضا
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین حماس جنگ غزه روسیه رفح چین نوار غزه طوفان الاقصی اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس ذوب آهن لیگ برتر نساجی لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی رئال مادرید سپاهان جواد نکونام
هوش مصنوعی سامسونگ ناسا آیفون مایکروسافت اپل گوگل باتری اندروید ماهواره اینوتکس
بیماران خاص مواد غذایی ویتامین رژیم غذایی زیبایی بیمه کاهش وزن دندانپزشکی فشار خون