جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عبودیت و ربوبیت خدا، کلید گنج مقصود


عبودیت و ربوبیت خدا، کلید گنج مقصود
عبودیت به معنای پذیرش وجود فقری خود نسبت به وجود غنی خداوند است و ربوبیت خداوندی به معنای پذیرش نیاز و فقر ازلی و ابدی آفریده ها از جمله انسان به خدا و حمید بودن وی نسبت به آفریده هاست. به این معنا که بپذیریم همه ما نیازمند آن غنی بالذات هستیم و فقر همه آفریده ها، فقر وجودی است و این که خداوند در مقام حمید نشسته است و به همه آفریده ها از خزانه وجودش روزی کامل و تمام می رساند و در این مقام به نقش ربوبیت و پروردگاری تجلی می کند.
بنابراین همه شناخت ها در عبودیت انسان و ربوبیت خداوندی خلاصه می شود که این معنا به اشکال مختلف بیان شده است و به حکم «عباراتنا شتی و حسنک واحد؛ تعابیر ما گوناگون ولی حسن خداوندی یکی است» و یا به حکم «ما امرنا الا واحده» خداوند این نقطه بای بسم الله را به مظاهر گوناگون در آینه وجودات تابنده است تا هر کسی به اندازه ظرفیت و خواست خویش شماری از این مظاهر را برگزیند و ذات خداوندی را بشناسد و بندگی کند.
همه آیات وحیانی از آدم(ع) تا خاتم(ص) و همه آفریده های تکوین، مظهر یک معنا و اسم هستند که این گونه در آینه های وجودات شکسته و رنگین کمان خلقت را شکل بخشیده است.
● جوامع الکلم تورات
امیرمومنان علی(ع) از کتاب تورات، دوازده آیه را به عنوان جوامع الکلم شناسایی و معرفی کرده است که باطن این دوازده آیه همان عبودیت انسانی و ربوبیت الهی است. با این همه برای این که هر کسی به مقدار ظرفیت خویش توشه از جوامع الکلم و جواهرالکلام آیات توراتی به گزینش امام بردارد همه آن را در این جا نقل می کنیم. باشد که نشانه ای از خود در انبوه حقیقت وجود مطلق خداوندی برای خود بیابیم.
به سخن دیگر در میان وحدت مطلق وجود الهی برای خود نشانه ای جدا کنیم تا خود را بدان معرفی و بشناسانیم؛ زیرا هدف از عبودیت به نظر می رسد اتحاد است که در آن نوعی دوگانگی وجود ذاتی و فقری نمودار است وگرنه همه هستی که فریاد وحدت وجود دارد و تنها اوست که هست و هر آنچه غیر اوست نمایه و نشانی از اوست.
حضرت علی(ع) فرمود: اخترت من التوراه اثنی عشر آیه فنقلتها الی العربیه و انا انظر الیها فی کل یوم ثلاث مرات:
دوازده آیه از تورات انتخاب کردم و به عربی ترجمه کردم و هر روز سه مرتبه در آنها می نگرم:
الاولی یابن آدم لا تخافن سلطانا ما دام سلطانی علیک باق و سلطانی علیک باق ابدا
۱) ای فرزند آدم! از هیچ سلطانی مترس تا زمانی که سلطنت من بر تو پایدار است و سلطنت من بر تو ابدی ست.
الثانیه یابن آدم لاتانس باحد ماوجدتنی فمتی اردتنی مملوه و خزائنی مملوه ابدا
۲) ای فرزند آدم! تا مرا می یابی با دیگری انس مگیر که خزانه های من همیشه مملو است.
الثالثه یابن آدم لا تانس باحد ماوجدتنی فمتی اردتنی وجدتنی بارا قریبا.
۳-ای فرزند آدم! تا مرا می یابی با کسی طرح الفت نینداز که هر وقت مرا بخواهی به تو نزدیک و با تو مهربانم.
الرابعه یابن آدم احبک فانت ایضا احببنی
۴) ای آدمی زاده! همانا من تو را دوست دارم پس تو هم مرا دوست بدار
الخامسه یابن آدم لاتامن من قهری حتی تجوز علی الصراط
۵) ای آدمیزاده! تا از پل صراط نگذشته ای از قهر من ایمن مباش
السادسه یابن آدم خلقت الاشیاء کلها لاجلک و خلقتک لاجلی و انت تفرمنی.
۶) ای فرزند آدم! همه چیزها را برای تو آفریدم و تو را برای خودم در حالی که تو از من می گریزی؟
السابعه یابن آدم خلقتک من تراب ثم من نطفه ثم من مضغه و لم اعی بخلقک ایعیینی رغیف اسوقه الیک
۷) ای آدمیزاد! ترا از خاک سپس از نطفه آنگاه از مضغه آفریدم و در خلقت تو در نماندم. آیا از فراهم کردن گرده نانی که می خوری در می مانم؟
الثامنه یابن آدم اتغضب علی من اجل نفسک و لاتغضب علی نفسک لاجلی
۸) ای فرزند آدم! به خاطر خود بر من غضب می کنی و به خاطر من بر خود خشم نمی گیری؟
التاسعه یابن آدم علیک فریضتی و علیّ رزقک فان خالفتنی فی فریضتی فانی لااخالفک فی رزقک
۹) ای فرزند آدم! تکلیف های من برعهده توست و رزق تو برعهده من، اگر تو در تکالیف من با من مخالفت کنی من در روزی تو با تو مخالفت نمی کنم.
العاشره یابن آدم کل یریدک لاجله و انا اریدک لاجلک فلا تفرمنی
۱۰) ای فرزند آدم! همه تو را برای خودشان می خواهند و من تو را برای خودت، از من مگریز
الحادیه عشره یابن آدم لاتطالبنی برزق غد کما لا اطالبک بعمل غد
۱۱) ای فرزند آدم! روزی فردا را از من مطالبه نکن همان طور که من عمل فردا را از تو مطالبه نمی کنم.
الثانیه عشره یابن آدم ان رضیت بما قسمت لک ارحت قلبک و بدنک و انت محمود. و ان لم ترض بما قسمت لک سلطت علیک الدنیا ترکض فیها کرکض الوحش فی البریه و لا تنال الا ما قدرت لک و انت مذموم.
۱۲) ای فرزند آدم! اگر به آنچه قسمت تو کردم راضی شوی روح و جسمت را آسوده می کنم و ستوده باشی و اگر ناراضی شوی دنیا را بر سرت مسلط می کنم تا چون آهوی بیابان بدنبالش بدوی و جز به مقدار روزی نیابی و دچار نکوهش گردی.

۱) المواعظ العددیه ، الباب الثانی عشر، الفصل الثانی ص ۲۵۵ به نقل از کتاب گنج حکمت
علی رضایی
منبع : روزنامه کیهان