شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

حقایقی درباره انقلاب فرهنگی


حقایقی درباره انقلاب فرهنگی
ـ گفتگو بامحمد علی نجفی
۱) هیچ‌كس نمی‌تواند ادعا كند كه آنچه در طول ۲۸ سال گذشته در كشور انجام‌شده بی‌نقص و عیب بوده و تماما قابل دفاع است. همه مسوولان و مدیران كشور در این دوران پرنشیب و فراز نكات ضعف و قوتی در كارنامه خود دارند. مهم این است كه از آنچه با «علم و اعتقاد» انجام داده‌ایم و هنوز هم آن را درست می‌دانیم دفاع كنیم و در روشن ساختن مبانی تصمیم و تعلیل اقدامات خویش بكوشیم تا چیزی از تاریخ انقلاب در بوته اجمال و ابهام نماند و دچار بدفهمی یا تحریف نشود.
ضمن اینكه در مورد تصمیمات و اقدامات گذشته خویش كه اكنون آنها را نادرست می‌دانیم صادقانه و شجاعانه اعتراف كنیم و در صورت ممكن درصدد جبران مافات برآئیم. و البته فراموش نكنیم كه عملكرد گذشته را به مقتضای حال و بدون توجه به موازین زمانی خود داوری نکنیم بدیهی‌است اگر به شرایط و پیشینه آن دوره توجه نشود، خام طبعی كرده‌ایم.
شاید جناب دكتر سروش پاسخ سوال خود را مبنی بر اینكه چرا از بین اعضای ستاد انقلاب فرهنگی «فقط» ایشان مورد مواخذه قرار می‌گیرند اینگونه دریافت دارند و آن پاسخ در این پیام نهفته باشد که : هیچ‌یك از اعضای آن ستاد امروز از همه آنچه انجام شده است تبری نمی‌جویند و دیگران را به عنوان گناهكار اصلی قلمداد نمی‌کنند و به اندازه جناب ایشان دیدگاه‌ها و اعتقاداتشان نسبت به گذشته تغییر نیافته است و در اندازه و ابعاد تلاش ایشان، آنها از گذشته خویش فاصله نمی‌گیرند و تکاپویی در این حد از خود نشان نمی‌دهند.
۲) بنده (و سایر وزرای فرهنگ و آموزش‌عالی) هیچ‌گاه عضو ستاد انقلاب فرهنگی نبودیم و تنها حدود شش سال پس از تشكیل آن ستاد و با شكل‌گیری شورای‌عالی انقلاب فرهنگی وزرای وقت سه وزارتخانه (آموزش و پرورش، فرهنگ و آموزش‌عالی، فرهنگ و ارشاد اسلامی) به عضویت آن شورا درآمدند. و این عضویت زمانی است كه ؟ پیش از آن دانشگاه‌ها بازگشایی شده و تصفیه‌ها خاتمه یافته بود.
۳) آقای دكتر سروش نیك می‌دانند كه همان گروه تندرو حاكم بر ستاد انقلاب فرهنگی (كه به قول ایشان در جلسات معمولا در مقابل آنها سكوت می‌كردند) پاكسازی استادان و گزینش دانشجویان را از شئون اصلی انقلاب فرهنگی می‌دانستند و از طرف دیگر اعتقاد داشتند كه وزارت فرهنگ و آموزش‌عالی دستگاهی‌است باقیمانده از دوران ستمشاهی، و صلاحیت پرداختن به این امر (انقلاب فرهنگی) را ندارد.
نتیجه آنكه هیچ‌گاه وزارت فرهنگ و آموزش‌عالی(علوم) مسوول تصفیه یا پاكسازی استادان نبوده است و این امر بر اساس آئین‌نامه مصوب ستاد انقلاب فرهنگی و توسط هیات‌هایی بود كه زیر نظر آن ستاد صورت می‌گرفت. حتی ستاد مزبور تا مدت‌ها با حضور یك نماینده از طرف وزیر در آن هیات‌ها مخالفت می‌كرد، چه رسد به اینكه مسوولیت تصفیه استادان به دوش وزارتخانه سپرده شده باشد.
در سخنان آقای دكتر سروش هم قرینه‌ای بر این مطلب وجود دارد، آنجا كه مرحوم ربانی‌املشی را به عنوان «مسوول روحانی» تصفیه استادان معرفی كرده‌اند. این تعبیر نشان می‌دهد كه اولا مسوولیت پاكسازی با ستاد انقلاب فرهنگی بوده است و ثانیا آن ستاد «مسوول روحانی» و «مسوول غیرروحانی» برای این مهم تعیین كرده است.
۴) اینكه فرموده‌اند ۷۰۰ نفر از اساتید دانشگاه‌ها در آن دوران تصفیه شده‌اند با واقعیت انطباق ندارد. اولا تعداد كل استادانی كه در دوره انقلاب فرهنگی از دانشگاه‌ها اخراج یا خارج شده بودند كمتر از ۵۰۰ نفر است. ثانیا اكثر این افراد را كسانی تشكیل می‌داد كه بعد از تعطیلی دانشگاه‌ها هر یك به دلایلی (سیاسی- علمی- خانوادگی) كشور یا دانشگاه را ترك كردند و عطای فعالیت در دانشگاه‌های تعطیل شده را به لقای آن بخشیدند.
مسلما این گروه كثیر و معتنابه را نمی‌توان جزو آمار استادان پاكسازی شده به حساب آورد. متاسفانه حافظه من یاری نمی‌كند تا تعداد آنها را به خاطر آورم ولی اطمینان دارم كه بخش بزرگتر آن ۵۰۰ نفر را این گروه( خارج شده) تشكیل می‌دادند. در همین‌جا از مسوولان محترم وزارت علوم می‌خواهم تا گزارش دقیقی (كمی و كیفی) از این موضوع را جهت اطلاع مردم و روشن شدن اذهان ارائه نمایند.
۵) ستاد انقلاب فرهنگی از ابتدا برای بازگشایی دانشگاه‌ها تلاش قابل توجهی مبذول نمی‌داشت بلكه پس از اصرار فراوان وزارت فرهنگ و آموزش‌عالی كه بنابر مسوولیت ذاتی خویش برای بازگشایی دانشگاه‌ها تلاش می‌كرد و به تبع وظایف و تكالیف حرفه‌ای و حقوقی‌ محوله پس از تائیدیه حضرت امام راحل مبنی بر ضرورت بازگشایی سریع‌تر دانشگاه‌ها توانست ستاد را نیز با برنامه بازگشایی همراه سازد. این امر در اسناد و مدارك رسمی و بسیاری از مصاحبه‌ها و نوشته‌های آن روزها منعكس است.
۶) اینجانب به عنوان كسی كه در دوره سه‌ساله‌ای كه از سخت‌ترین دوران اداره كشور به‌شمار می‌رفت (تیر ۱۳۶۰- مرداد ۱۳۶۳)، مسوولیت آموزش‌عالی را برعهده داشته‌ام و در آن مدت علاوه بر گشودن فضای علمی و آموزشی دانشگاه‌ها بروی استادان و دانشجویان عزیز و برپایی مجدد امر پذیرش دانشجو برای دانشگاه‌ها، ده‌ها برنامه و طرح دیگر را در زمینه فرهنگ و آموزش‌عالی به اجرا گذاردم و در آن دوران، از همكاری و همراهی گروهی از ارزشمندترین مدیران كشور بهره‌مند بودم، برخود می‌بالم و در عین حال وجود برخی خطاها و نابسامانی‌ها را نفی نمی‌كنم و در حد تکالیف ناشی از مسئولیت خویش، انتقاد منتقدان مشفق را به‌جان می‌خرم.
اما ذكر این نكته را هم لازم می‌دانم كه اگر بسیاری از اقدامات آن دوره سه‌ساله را به تناسب ظرف زمانی و مكانی و با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی و مقتضیات مربوطه مورد بررسی قرار دهیم، بخش قابل توجهی از تصمیمات آن دوران را در مظان دفاع کامل می‌دانم و البته در مواردی،اقدامات افتخارآمیز بوده است.
البته بررسی تحلیلی و ارزیابی منصفانه تحولات دانشگاه‌ها و نظام آموزش‌عالی كشور نیاز به موشكافی‌های عمیق و جمع‌آوری مجموعه‌ای از اطلاعات و آمار دارد كه باید مورد توجه اهل‌نظر قرار گیرد.
منبع : روزنامه هم‌میهن