شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا
آیه تطهیر در تفسیر پیامبر(ص)
بدون شک رسول اکرم(ص) آگاهترین مردمان به قرآن، معانی، اشارات و اهداف، و به هنگام پیچیدگی امور و نیاز به توضیح و یا تصحیح آن، مرجع و ملاذ دیگران است. آنچه در این جا نظرمان را به خود جلب می کند این است که بعضی اوقات - بی آنکه پرسشی در کار باشد - رسول اکرم(ص) حتی در مواردی که در ابتدا گمان میرود از امور واضح است، دست به کار شده به توضیح و تبیین آن می پردازد. با این حال، هنگامی دچار شگفتی می شویم که می بینیم خط بازی های سیاسی و تعصبات جاهلی تلاش دارد همان چیز را بادستان خیانتگر خویش دچار تحریف و دگرگونی سازد که رسول خدا(ص) به توضیح، تثبیت و تصحیح آن پرداخته است و گویا از ورای پردهای شفاف بهغیب مینگریسته است. لیکن از آن جایی که این تلاش مذبوحانه به حذف، زیادت و یا تحریف نص قرآن منجر شده، تقریباً ممتنع و غیر عملی نموده است.
آنان برای رسیدن به اهداف شوم و نامیمون خود کوشیدهاند که به جای تحریف مبانی و کلمات قرآن، به تحریف معانی و دلالتهای آن بپردازند. امام باقر(ع) در نوشته خود به سعد الخیر، به همین مطلب اشاره فرمودهاست. آن جا که میفرماید:
أقاموا حروفه و حرفوا حدوده فهم یروونه ولا یرعونه والجهال یعجبهم حفظهم للروایهٔ والعلماء یحزنهم ترکهم للرعایهٔ(۱)؛
آنان حروف و کلمات قرآن را محفوظ داشته، حدود و قوانین آن را تغییر دادند، قرآن را روایت میکنند، امّا حدودش را رعایت نمی کنند. جاهلان از این که روایت قرآن را حفظ کردهاند تعجب میکنند و عالمان از این که حدود آن را ترک کردهاند اندوهگین هستند.
این دقیقاً همان چیزی است که در مورد آیه تطهیر به وقوع پیوست. آیهایکه درباره اهلبیت پیامبر(ص)، که مرکز رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان هستند نازل گشت. زیرا به رغم تأکیدهای فراوان و پی در پی پیامبر(ص) که چندین ماه و شاید تا زمان وفات آن حضرت تداوم داشت، مبنیبر این که مراد از «اهلبیت» در آیه تطهیر، فقط اهل کساء هستند وبهاستناد این آیه مبارکه از تمامی گناهان پاکیزهاند؛ هجوم دیوانهواری رامییابیم که هدف آن منحرف نمودن این مسأله از جایگاه حقیقیاش وبرانگیختن شبهاتی پیرامون دلالت آیه مبارکه است، حتی اگر به قیمت تکذیب پیامبر(ص) و ردّ گفتار آن گرامی به صورتی زیرکانه و پنهانی تمام شود!
● روایت مفسّر قرآن
روایات بسیار زیاد آمده که تأکید دارد مقصود از «اهلبیت» در آیه تطهیر، اهل کساء هستند. این روایات را دانشمندان و عالمان حدیث مذاهب مختلف نقل کردهاند و گذشته از این که از طریق شیعه متواتر است، از طریق اهل سنت هم به تواتر روایت شده است. اهل کساء عبارتند از: پیامبر اکرم، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع).
محقق کرکی؛ می گوید: «گذشته از روایات شیعه، که از شمار بیرون است، این مسأله به تواتر رسیده، مفید یقین میباشد. کدام حدیث در سنت از این روایت محکمتر است که روایات اهل سنت و رجال شیعه امامیه - پیروان حقیقت که یاران خاص و خالص اهلبیت میباشند - بر نقل آن اتّفاق نظر دارند و اگر قرار باشد که از راه سنت آن را رد کنند، هیچ روایتی در سنت نمیماند مگر این که مردود باشد.»(۲)
به تعبیر مسکانی: «روایات درباره آن فراوان است.»(۳) و به تعبیر دیگری: «کثرت آن قابل شمارش نیست.»(۴)
دیگری گفته: «مفسران اجماع دارند و جمهور روایت کردهاند.»(۵)
این مطلب را این گونه تفسیر کردهاند که مفسران در شمول آیه تطهیر بر اهل کساء اجماع دارند. اختلاف در این است که آیا همسران پیامبر(ص) هم در آن داخل هستند یا نه؟ یا منظور، اجماعِ کسانی است که در امر شأن نزول و مانند آن گفته آنان معتبر است. نقل این گفته پیش از این آمد.
علامه طباطبائی؛ میگوید: «این روایات فراوان است و بر هفتاد حدیث افزون میشود. روایاتی که در این باره از طریق اهل سنت آمده، بر روایاتی که از این دست از طریق شیعه رسیده فزونی دارد. اهل سنت آن را از طرق فراوان از امسلمه، عایشه، ابوسعید خدری، سعد، واثلهٔ بن اسقع، ابوالحمراء، ابن عباس، ثوبان غلام پیامبر(ص)، عبد الله بن جعفر، علی و حسن بن علی۸ روایت کردهاند که نزدیک به چهل طریق میشود. شیعه آن را از علی، سجّاد، باقر، صادق، رضا(ع)، ام سلمه، ابوذر، ابولیلی، ابوالاسود دئلی، عمرو بن میمون اودی و سعد بن ابی وقاص از چند طریق روایت کردهاند.»(۶)
با مراجعه به این روایات و سندهای آن روشن میشود که راویان آن بیش از این است. کافی است بدانیم که یکی از دانشمندان پیرامون آیه تطهیر کتابی تألیف کرده و اوّلین مجلّد آن را که بالغ بر چهارصد صفحه میشود به بیان متون حدیث اختصاص داده است. وی این روایت را از بیش از پنجاه تن از صحابه نقل کرده است. این گذشته از طرق بسیار فراوانی است که از امامان دوازدهگانه عصمت و طهارت(ع) و نیز از طریق تابعین روایت شده است. این کتاب را سیدعلی موحّد ابطحی تحت عنوان آیهٔ التطهیر فی احادیث الفریقین [ آیه تطهیر در احادیث شیعه و سنی] نوشته است. خداوند او را پاداش نیکو دهد.
قندوزی حنفی پس از نقل گفته مودّهٔ القربی که میگوید: رسول خدا(ص) پس از فرود آمدن آیه: وَأمُرْ أهْلَکَ بِالصَلاهِٔ وَاصْطَبِرْ عَلَیها...، مدت نه ماه بهدرخانه فاطمه میآمد و میگفت: إِنّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَالْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً؛ چنین گفته: «این خبر از سیصد تن از صحابه روایت شده است.»(۷)
نکته جالب این که: آن مرد منحرف از علی(ع) و خاندان او هم که تلاشدارد بیشتر روایاتی را که در فضایل آنان آمده انکار کند، راهی جز اعتراف به صحت حدیث کساء نیافته است. وی میگوید: «اما حدیث کساء صحیح است.»(۸)
در این جا به مقداری که این فرصت اندک به ما اجازه دهد به حدیث کساء و منابع آن اشاره میکنیم. سپس مراد آیه تطهیر را بیان و مشخص خواهیم کرد که این آیه مبارکه بر خصوص آنان تطبیق میکند، بدون این که بخواهیم ظهور سیاق را از بین ببریم، بلکه سیاق آیه هم به صورت قوی و کاملاً آشکاری این مطلب را تقویت و تأیید میکند. سپس به دلایلی اشارهمیکنیم که دیگران در تأیید اقوال خویش آوردهاند، مانند کاری که در فصل اوّل کردیم.
● منابع حدیث کساء
حدیث کساء، متون فراوانی از طریق بسیاری از صحابه و تابعین دارد. تمام این متون میرساند که رسول خدا(ص) پارچهای به دست گرفت و علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را زیر آن برد و فرمود:
إِنَّما یُرِیْدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ ویُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیْراً.
بعضی از روایات می گوید: پیامبر(ص) برای پاکیزگی آنان دعا فرمود.(۹)
● این همه تأکید چرا؟
ملاحظه میشود که رسول خدا(ص) اصرار شدیدی بر این مسأله داشت و تلاش کرد تا هرچه بیشتر به ثبوت، تأکید و نیز رسوخ آن در بینش مردم بپردازد.
آنگاه به زدودن هرگونه شبهه یا شک و تردیدی درباره مصادیق اهلبیتدر آیه تطهیر پرداخت و هر فرصتی را از صاحبان اغراض سیاسی و تمایلات و تعصبات جاهلی برای تحریف یا تضعیف آن گرفت. رسولاکرم(ص) این کار را از طریق شیوه عملیای که در پیش گرفت و طرحبسیار مناسبی که پیاده کرد، اجرا نمود، چه آن حضرت(ص) مدت ششماه(۱۰) هرگاه که برای نماز از خانهاش بیرون میرفت، به حجره فاطمه۳ میآمد و میگفت:
الصلاهٔ یا اهلَ الْبَیْتِ، إِنَّما یُرِیْدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.
نماز، ای اهلبیت! و آنگاه آیه مبارکه تطهیر را تلاوت میفرمود.
این مطلب از چندین نفر روایت شده است. بعضی نه ماه گفتهاند.(۱۱)
به نظر ما ممکن است یکی از دو رقم ۹ و ۶ [که در عربی بدین صورت نوشته میشود: تسعه - سته] به دلیل نبودِ نقطه در سابق و نیز نزدیکی رسمالخط دو لفظ به هم، تصحیف دیگری باشد.
چهل صبح(۱۲)، یک ماه(۱۳)، هفت ماه(۱۴)، هشت ماه(۱۵)، ده ماه(۱۶)، هفده ماه(۱۷) و نوزده ماه
(۱۸). در برخی از منقولات رقم معینی بیان نشده است.(۱۹) همچنین گفتهاند: پیامبر(ص) تا آخر عمر بدین کار ادامه داد.(۲۰) بعضی گفتهاند: «این خبر با اسناد، از سیصد تن از صحابه روایت شده است. بعضی هجده ماه و بعضی ده ماه گفتهاند.»(۲۱)
● راز اختلاف
روشن است که اختلاف در مدت، نه موجب سستی روایت میشود و نهموجب شک در اصل واقعه. آنچه میتوان در اینجا بیان کرد و به پذیرش نزدیک مینماید، این است که هر یک از ناقلان آنچه را خود دیده، نقل کرده است. شاید بعضی یک ماه، بعضی دیگر شش ماه یا هشت ماه و یا تا آخر زندگانی رسول اکرم(ص) مراقب این کار بودهاند. همین گونه است در مورد سایر ارقامی که بیان شد. بر این اساس هر کدام از راویان مشاهدات شخصی خود را بیان کرده بدون این که مشاهدات دیگران را نفی کند. نیز ممکن است رسول اکرم(ص) این کار را در چند برهه جدا از هم که طی هر کدام استمرار داشته، انجام داده باشد. در آغاز فصل پنجم وجه کاملتر و معقولتری را در جمع این ارقام خواهیم آورد. إن شاءالله تعالی.
● آیه تطهیر و زنان پیامبر(ص)
اخبار و روایات میرساند که آیه تطهیر، زنان پیامبر(ص) را دربرنمیگیرد. این روایات، هر گونه شک و شبههای را در این باره نفی کرده است؛ چه با صراحت تمام بیان میدارد که رسول اکرم(ص) از ورود عایشه به زیر پارچه جلوگیری کرد و نیز تصریح دارد که عایشه از اهلبیت نیست. درمورد ام سلمه و سایر زنان پیامبر(ص) نیز چنین است. در این باره به متون مختلف زیر توجه فرمایید:
در واقعه کساء، عایشه به پیامبر(ص) گفت: آیا من هم از اهلبیت تو هستم؟ پیامبر(ص) فرمود: برو کنار، تو پایان خوشی داری.(۲۲)
در متن دیگری آمده: آن حضرت(ص) زینب را از این که همراه آنان زیر پارچه کساء رود بازداشت و به او فرمود: در جای خود بایست. تو، انشاءاللّه تعالی، پایان خوشی داری.(۲۳)
متون دیگر میگوید: در آن موقع ام سلمه گفت: خداوندا! مرا از آنان گردان! پیامبر(ص) فرمود: در جای خود باش، تو خوبی.(۲۴)
یا گفت: یا پیامبر خدا! آیا من از آنان هستم؟ فرمود: تو بر جای خود باش، تو خوبی.(۲۵)
یا گفت: من نیز آمدم تا همراه آنان زیر پارچه روم. پیامبر(ص) فرمود: درجای خود باش. تو خوبی.(۲۶)
یا گفت: ای رسول خدا! مرا هم با آنان داخل کن. فرمود: ای ام سلمه! تو از زنان شایسته من هستی، امّا در این مکان احدی وارد نمیشود، مگر این که از من باشد.(۲۷)
یا اینکه پیامبر(ص) به او فرمود: تو پایان خوشی داری یا تو خوبی.(۲۸)
یا اینکه ام سلمه گفت: ای رسول خدا! آیا من از اهلبیت تو نیستم؟ فرمود: تو پایان خوشی داری. تو از همسران پیامبری.(۲۹)
یا فرمود: تو پایان خوشی داری و از بهترین همسران من هستی.(۳۰)
یا گفت: آیا من از اهلِ تو نیستم؟ فرمود: تو پایان خوشی داری امّا اینان اهل من هستند.(۳۱)● تکرار حادثه
روشن است که هرگاه نقل یک واقعه متعدد شود، اجمال و تفصیل، و بیان بعضی از خصوصیات و حذف آن در مواردی، نقل حرف به حرف نصّ واقعه و یا نقل به معنای آن، امری عادی و طبیعی باشد، نه موجب سستی روایت و نه باعث ضعف آن.
بعضی میگویند: «ظاهراً این کار پیامبر(ص) چند بار در خانه ام سلمه تکرار شده است. آنچه بر این گفته دلالت دارد، اختلاف هیئت اجتماع آنان و چیزی که ایشان را زیر آن قرار داد و دعای پیامبر برای آنان و نیز پاسخ امسلمه است.»(۳۲)
شاید این کار در خانه زنان دیگر پیامبر(ص) هم تکرار شده باشد، همانگونه که روایت زیر بر آن دلالت دارد. این روایت میگوید: عایشه از پیامبر(ص) اجازه خواست که او هم زیر پارچه رود، امّا پیامبر(ص) او را از این کار بازداشت و فرمود: کنار برو. در مورد زینب، همسر دیگر پیامبر(ص) نیز همینطور است.
● مستفیض یا متواتر
بعضی تلاش کردهاند تا در تواتر حدیث کساء تشکیک کنند. بدین اعتبار که متضمن این معناست که علی و فاطمه زهرا(ع)در کنار رسول خدا(ص) خوابیده بودند، امّا معقول نیست که اینان در مقابل دیدگان مردم بیگانه بخوابند. همینطور معقول نیست که همسر پیامبر(ص) تمایل خود را برای خوابیدن در کنار شوهرش [پیامبر(ص)] در حالی ابراز دارد که مردم پیرامون آنان حضور دارند و صدایشان را میشنوند و آنان را میبینند.
معنای این سخن آن است که این واقعه در داخل خانه و آنجا که احدی غیر از پیامبر(ص) و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) و ام سلمه حضور نداشت، به وقوع پیوسته است. لذا افراد دیگری در آنجا حاضر نبودهاند تا این واقعه را به طور مستقیم و آنگونه که خود دیدهاند، نقل کنند. بنابراین، نقل روایت در همین افراد منحصر می شود.
آری، ممکن است که عُمَر بن ام سلمه که در آن موقع پنج یا شش ساله بود، در این واقعه حضور داشته و آن را بنابر دید خود نقل کرده باشد.
بنابراین معلوم میشود کسانی که غیر از این شش تن واقعه را نقل کرده و به نام احدی از اینان تصریح نکردهاند، واسطه نقل را انداختهاند.
از آنچه گذشت به دست میآید که حدیث کساء در تمام طبقات متواتر نیست، بلکه مستفیض است؛ زیرا روایت آن منحصر به چهار تن از این افراد شش گانه است؛ زیرا ما روایت این حدیث را نه از پیامبر(ص) دیدهایم و نه از فاطمه.(۳۳)
پاسخ ما این است که:
▪ شاید کسانی روایت علی و حسن و حسین(ع) را با وجود این که امامان معصوم و پاکیزهاند، نپذیرند، بلکه لازم بدانند که دیگران هم به آنان منضم باشند تا روایت اینان به نظرشان صحیح آید.
▪ این مسأله - همانگونه که بیان شد - از دهها تن از صحابه، از طرق گوناگون و الفاظ مختلف نقل شده است. موحد ابطحی در کتاب خود «آیهٔالتطهیر فی احادیث الفریقین» تعداد زیادی از این روایات را آورده است.
غیر معقول است که در تمام این روایات، واسطهها حذف شده باشند. آری، ممکن است در یک یا دو و احتمالاً سه مورد، بنا به دلایل استثنایی و غیر دائمی، واسطهها حذف شوند، امّا حذف آن در دهها مورد آن هم در یک مسأله خاص، بینهایت بعید و بلکه غیر معقول و غیر قابل قبول به نظر میرسد.
▪ شماری از این راویان تصریح کردهاند که خودشان در این واقعه حضور داشته و آن را از نزدیک با چشمان خود مشاهده کردهاند و یا پیامبر(ص) را چندین ماه دیدهاند که به در خانه فاطمه۳ میآمد تا مضمون آیه مبارکه را تأکید نماید. این بدان معناست که واسطه نه عمداً حذف شده است و نه سهواً.
▪ راویان بخشی از این روایات با صراحت گفتهاند که تصریح پیامبر(ص) مبنی بر فرود آمدن این آیه درباره پنج تن را به گوش خود و یا از علی یا فاطمه یا حسن و حسین شنیدهاند. همین تواتر نقل برای ثبوت مسأله کافی است و هرگاه این مطلب از رسول خدا(ص) ثابت شود، تکذیب پیامبر(ص) کفر و خروج از دین است و حتی تکذیب علی(ع) که همواره با حق است و حق با او و نیز سایر پنج تن؛ زیرا تکذیب آنان، تکذیب پیامبر(ص) است.
▪ چرا این نویسنده مدعی است که در حدیث کساء آمده که فاطمه زیر پارچه در کنار علی(ع) و پیامبر(ص) و حسن و حسین(ع) و در مقابل دیدگان مردان بیگانه خوابید؟! در حالی که این حدیث تصریح دارد که پیامبر(ص) آنان را جمع کرد و با پارچه پوشید و آن گاه این آیه شریفه فرود آمد. روایت جابر به نشستن زیر پارچه و نه خوابیدن زیر آن تصریح دارد. جابر بن عبدالله از علی(ع) روایت کرده که آن حضرت به پیامبر(ص) گفت: نشستن ما زیر این پارچه چه فضیلتی دارد؟ این همان روایتی است که همین نویسنده بدان استناد و اعتماد کرده و همانگونه که ملاحظه کردید در آن هیچگونه ذکری از خواب نشده است!
جعفر مرتضی حسینی عاملی
فرستنده: مرتضی احمدی
منبع : سایت مداحی
فرستنده: مرتضی احمدی
منبع : سایت مداحی
منبع : مدیرها
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس ایران انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم مجلس دوازدهم مجلس ستاد انتخابات کشور وزارت کشور رئیس جمهور دولت رهبر انقلاب
تهران هواشناسی سیل شهرداری تهران سازمان هواشناسی زلزله فضای مجازی پلیس بارش باران قتل آموزش و پرورش ازدواج
قیمت طلا قیمت دلار خودرو گاز قیمت خودرو بانک مرکزی نمایشگاه نفت مالیات ایران خودرو بازار خودرو مسکن دلار
نمایشگاه کتاب کتاب تلویزیون نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران رضا عطاران دفاع مقدس سریال نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران مهران مدیری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نمایشگاه
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه حماس سازمان ملل رفح اوکراین نوار غزه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر رئال مادرید سپاهان لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ بازی
هوش مصنوعی ایلان ماسک مایکروسافت فناوری ناسا اپل فیبرنوری گوگل نخبگان
فشار خون چاقی سیستم ایمنی بارداری آسم توت فرنگی کبد چرب