شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


زنان واقعیتی که باید پذیرفت


زنان واقعیتی که باید پذیرفت
تاریخ، این یگانه قاضی عادل، بی هیچ بی طرفی و غرض ورزی، گواهی می دهد كه زنان و مردان نامداری را به چشم خود دیده است. انسان هایی كه با حضور خود، تغییر و تحولات ارزشمندی را برجای گذاشتند. همچنین در گذر قرن ها و شكل گیری تمدن های بزرگ، در دوره های مختلف زمانی، زن و مرد با هم و در كنار هم آفریننده بودند. اما به نظر شما، چه عواملی باعث شد كه در اوایل قرن ،۱۹ جنبشی به اسم جنبش زنان، برای احقاق حق شكل بگیرد؟ چرا زنان به این نتیجه می رسند كه مكان و زمانی كه در آن زیست می كنند، مردانه است؟ و مردان نمی خواهند این همكاری و تعاون و حركت موازی را در ساختن جامعه انسانی بپذیرند؟ و نكته برجسته و مهم تر از آن، چرا در برابر جنبش زنان، چنین صف آرایی های خصمانه ای شكل گرفته است؟ البته در كشورهای توسعه یافته، این امر به حداقل رسیده است، اما افسوس كه در كشورهای در حال توسعه، وضع دردناك و اندوه بار است.
اگر بپذیریم كه هر عمل اشتباه و خطایی ناشی از نادانی و عدم آموزش است، حداقل به مردان سرزمین خودم ایران، پیشنهاد می كنم كه بیاییم و زنان را نه با تصورات قالبی و به ارث رسیده بلكه به عنوان واقعیتی انسانی بشناسیم. عبور از گذرگاه این جهل، آینده بهتر و روشن تری را برای تمدن و فرهنگ ایرانی، ترسیم می كند. كتاب «روانشناسی زنان» كه عنوان فرعی «نقش زنان در تجربه بشری» را به همراه دارد، كمك شایانی در شناخت این موضوع می كند. البته كتاب در كلیت خودش و نتایج پژوهش هایی كه در فصل های آن ارائه شده اند، مبتنی بر جامعه آمریكا است. بنابراین موقعیت زنان را در یك جامعه فرا صنعتی بررسی كرده و زنان كشورهای در حال توسعه را پوشش نمی دهد. اگر مترجم فرهیخته، می توانست در پاورقی كتاب، در كنار آمارهایی كه جانت شیبلی هاید از موقعیت زنان در جامعه آمریكا ارائه كرده، آمارهای به دست آمده از موقعیت زنان در جامعه ایران را اضافه می كرد، كار بسیار باارزشی صورت می گرفت و بر جنبه كاربردی كتاب برای مخاطب ایرانی می افزود. با این حال اطلاعاتی كه در این كتاب ارائه شده، سودمند است. همچنین زبان كتاب سلیس و بی پیرایه است، از این رو درك محتوای علمی آن به راحتی امكان پذیر است.
كتاب از ۱۵ فصل تشكیل شده است: فصل ۱- مقدمه/ فصل ۲- دیدگاه های نظری/ فصل ۳- كلیشه های جنسیتی و تفاوت های جنسیتی/ فصل ۴- جنسیت و زبان/ فصل ۵- از دوران نوزادی تا سالمندی: رشد و تحول در سرتاسر عمر/ فصل ۶- توانایی ها، پیشرفت و انگیزش/ فصل ۷- زنان و اشتغال/ فصل ۸- زنان رنگین پوست/ فصل ۹- تاثیرات زیست شناختی بر رفتار زنان/ فصل ۱۰- روانشناسی و مسایل بهداشت در زنان/ فصل ۱۱- تمایلات جنسی زنان/ فصل ۱۲- تعدی نسبت به زنان/ فصل ۱۳- زنان و مسائل بهداشت روانی/ فصل ۱۴- روانشناسی مردان/ فصل ۱۵- بازنگری و دورنماها. در این مقاله، به علت كمی جا، تنها بر دو فصل ۷ و ۱۲ متمركز می شوم. امید به اینكه مورد توجه قرار بگیرد.
بانو جانت شیبلی هاید در فصل ۷ كتاب خود، اشتغال زنان را مورد بررسی قرار داده است. موضوع مهمی كه زنان در ارتباط با آن، مشكلات زیادی را پیش روی خود می بینند. یكی از این مشكلات كه به طور گسترده در كشورهای جهان سوم دیده می شود، عدم رضایت شوهر و اگر مجرد باشد، عدم رضایت سرپرست خانواده (پدر یا برادر) است. در موارد بسیاری دیده شده كه خانواده از فقر مالی زیادی در رنج است، اما مرد، حاضر نیست به دختر، خواهر یا به همسر خود اجازه كار بدهد. امری كه می تواند در صورت تحقق، بخشی از مشكلات مالی خانواده را بر طرف كرده و حتی در مواقعی خانواده را از زیر خط فقر بالا بیاورد. البته در كشورهای توسعه یافته، زن تحت قیمومیت مرد (حال پدر یا برادر یا شوهر) نیست، چرا كه این مسئله در «قانون مدنی» گنجانده شده و قانون به زن، وقتی كه به سن بلوغ می رسد، این «حق» را داده است كه به عنوان یك انسان آزاد، سرنوشت خودش را در دست بگیرد.
مشكل بعدی درباره اشتغال زنان، كه در بین كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مشترك است (البته شدت و ضعف آن متفاوت است)، مسئله تبعیض جنسی (جنسی به معنای زن و مرد) در محل كار است. در این مورد، جانت شیبلی هاید معتقد است كه تبعیض جنسی در محل كار می تواند شامل موارد زیر باشد:
۱- تبعیض در ارزیابی كار زنان: همواره كار مردان را نسبت به زنان، با ارزش تر می دانند. حتی در مواردی كه كار مرد مشابه كار زن است.
۲- تبعیض در میزان حقوق: این امر در مشاغلی كه تعداد زنان بیشتر از مردان است، بارزتر است. همچنین زنان به علت نقش های خانوادگی، مجبور هستند مشاغلی را انتخاب كنند كه ساعت های كمتری را صرف آن كرده، تا بتوانند كارهای خانه را نیز انجام دهند. از این رو، فرصت های شغلی خوبی را از دست می دهند.
۳- تبعیض در استخدام و ارتقا: معمولاً زنان برای كارهایی كه از اهمیت كمتری برخوردارند، اولویت دارند. درباره ارتقای زنان نیز، شیبلی هاید اصطلاح «سقف شیشه ای» را به كار می برد. منظور او این است كه زنان تا یك حد مشخصی ارتقای شغلی پیدا می كنند، اما موانعی باعث می شود كه مثلاً آنها با اینكه پست های مهم مدیریتی را در نزدیكی و دسترس خود می بینند، اما نتوانند آنها را به دست بیاروند.
۴- امتناع از كار كردن با رئیس زن: به عقیده شیبلی هاید، سه دلیل برای این امر وجود دارد: «یك دلیل این است كه آنها واقعاً فاقد صفات شخصیتی، مهارت های فردی و صفاتی هستند كه برای نقش های سرپرستی ضروری است. دلیل دوم این است كه افراد در ارزیابی های خود از زنانی كه موقعیت رهبری دارند صرفاً سو گیرانه عمل می كنند. دلیل سوم این است كه زنانی كه سرپرست و مسئول هستند، به عنوان بخشی از شبكه پیچیده در یك شركت، قدرت كمتری نسبت به همتای مرد خود دارند.» (ص۲۶۷) مانند توانایی افزایش حقوق یا ارتقای شغلی و توانایی تاثیر بر مدیران رده بالا، در سلسله مراتب اداری.
جانت شیبلی هاید در فصل ۱۲ كتاب، به موضوع مهمی پرداخته است؛ تعدی به زنان. در چند سال اخیر، صحبت های زیادی درباره تجاوز به زنان خوانده و شنیده ایم. از یك سو زنان و دخترانی وجود دارند كه در كوچه و خیابان های خلوت، یا در خودروهای مسافری، با تهدید قمه، چاقو، اسلحه كمری، یا بیهوشی به وسیله اسپری و مایع بیهوشی و آلوده كردن مواد غذایی به داروی خواب آور ربوده شده و بعد از تجاوز (عمدتاً به صورت گروهی است)، به قتل رسیده، یا با تزریق مواد مخدر آنها را معتاد كرده، یا به عنوان «برده جنسی» آنها را مورد سوء استفاده قرار داده و یا در وضعیت جسمانی بسیار بدی، در خارج از شهر رها كرده اند. یا زنان و دخترانی كه از سوی همسر (در مواقعی كه زن آمادگی و تمایلی به برقراری ارتباط جنسی با همسر خود را نداشته باشد، ولی همسر زن به زور این عمل را انجام دهد)، از سوی پدر، برادر یا یكی از اقوام نزدیك مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و می گیرند.
همچنین موارد زیادی از تجاوز در محل كار وجود دارد. مثلاً زنانی كه به عنوان منشی یا كارمند استخدام می شوند، در بعضی از شركت ها، از سوی مسئول و مدیر و كارمندان عالی رتبه، به صورت تهدید و اجبار و یا برای حفظ كار خود، یا ارتقای موقعیت شغلی و مالی، مجبور به انجام عمل جنسی می شوند. در اینجا لازم است اشاره شود كه منظور از تجاوز «دخول دهانی، مقعدی، مهبلی بدون رضایت كه با زور صورت می گیرد و یا از طریق تهدید به آسیب رساندن جسمانی اعمال می شود و یا هنگامی انجام می گیرد كه قربانی قادر به بیان موافقت خود نباشد.» (ص ۴۱۳- ۴۱۲)
بی شك عمل تجاوز، اثرات روانی سهمگینی را بر زن وارد می كند. در این مورد جانت شیبلی هاید بر این عقیده است كه: «واكنش های عاطفی بلافاصله پس از تجاوز (مرحله حاد) عموماً شدید هستند. میزان زیادی از ناراحتی، معمولاً، سه هفته پس از حمله به اوج می رسد و سپس به میزان زیادی تا یك ماه پس از آن ادامه می یابد. سپس بهبود تدریجی دو یا سه ماه پس از حمله آغاز می شود. بسیاری از تفاوت های میان زنانی كه مورد تجاوز قرار گرفته اند و زنانی كه مورد تعدی قرار نگرفته اند پس از سه ماه از بین می رود، به استثنای این كه زنانی كه مورد تجاوز قرار گرفته اند ترس و اضطراب بیشتر و مسائل احترام به خویش و اختلال های كاركردی جنسی را بیشتر گزارش می دهند. این اثرات ممكن است ۱۸ ماه یا بیشتر ادامه یابد. برخی زنان به سرزنش خویش می پردازند. آنها ممكن است ساعت ها خود را عذاب دهند، در این مورد كه چه كار كرده اند كه باعث تجاوز شده است، یا چه كاری باید انجام می دادند كه از تجاوز جلوگیری می كرد.» (ص ۴۱۵-۴۱۴) همچنین زنان بعد از تجاوز دچار صدمات جسمی شدیدی در نقاط مختلف بدن (بر اثر مقاومت در برابر متجاوز) شده، یا مبتلا به بیماری های جنسی (مانند ایدز یا بیماری پوستی) و حاملگی می شوند. حال این سئوال مطرح می شود كه چه عواملی باعث تجاوز می شوند؟ از منظر جانت شیبلی هاید این عوامل از سطح فرهنگی تا فردی را دربر می گیرد: «ارزش های فرهنگی، دستورالعمل های جنسی، تاثیرات اولیه خانوادگی، تاثیرات گروه همسالان، ویژگی های موقعیتی، ویژگی های قربانی، سوء تفاهم ها، انگیزه های جنسی و قدرت و هنجارهای مردانه و نگرش های مردان.» (ص ۴۲۱- ۴۲۰)
به نظر می رسد كه در كنار نقش قانون در صیانت از افراد و تامین امنیت اجتماعی و اتخاذ تدابیری معقول برای مهار تجاوز جنسی به زنان (البته تجاوز جنسی به كودكان پسر و دختر را فراموش نكنید)، باید به زنان آموزش های لازم را داد تا كمتر با خطر تجاوز مواجه شوند و یا اگر چنین شد، بدانند كه باید چه كاری انجام دهند تا صدمه جسمی كمتری را متحمل شوند. همچنین زنانی كه مورد تعدی قرار می گیرند یا گرفته اند، بدانند كه با سرپوش گذاشتن بر آن و عدم اطلاع به پلیس، محیط ناامنی را برای دیگر زنان به وجود می آورند. همچنین ما باید در گام نخست، امنیت را برای خودمان ایجاد كنیم، سپس از دیگران انتظار رفتار انسانی داشته باشیم.

علیرضا جاوید
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید