شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ترس نوظهور


ترس نوظهور
گفت‌‌وگو با جرمی ریفكین
▪ چكیده:
در حالی كه ابراز نگرانی و انتقادهای صاحب‌نظران و منتقدین بیوتكنولوژی و مهندسی ژنتیك در دو دهه پیش با بی‌توجهی و حتی اتهامات حامیان این علم و تكنولوژی همراه بود، اما تحقق بسیاری از پیش‌بینی‌های نگران‌كننده و ترس‌آور، از سویی حامیان این علم و از سوی دیگر افكار عمومی را روز به روز نگران‌تر از گذشته می‌نماید.
آقای ریفكین، شما بیش از بیست سال است كه با پدیده محصولات دستكاری شده ژنتیكی مبارزه می‌كنید. اما نكته مهم آن است كه در گذشته، همواره مورد بی‌توجهی قرار می‌گرفتید و از شما با عناوینی چون ضدتكنولوژی، فن هراس و .... نام می‌بردند. آیا هم اكنون به این مسأله پی برده‌اید كه بسیاری از متفكرین، نگرانی‌هایی مشابه شما پیدا كرده‌اند؟
بله، شكی نیست كه موضوعاتی كه من سال‌ها در پی طرح و هشدار نسبت به آن‌ها بودم، هم‌اینك به بخشی از مسایل اجتماعی در كشورهای مختلف جهان تبدیل شده است. واقعیت آن است كه تكنولوژی جدید یعنی تكنولوژی زیستی - كشاورزی با موضوعاتی بنیادین و عمیق و نیز پیامدهای گسترده زیست محیطی همراه می‌باشد و امروزه تصور می‌كنم كه جامعه جهانی از این واقعیت آگاهی یافته است.
در صورت امكان، به برخی از این مسایل كه حوزه‌ای گسترده و تنوعی قابل توجه یافته است، بپردازیم.
فكر می‌كنم كه در وهله نخست باید درك كنیم كه این نوع كشاورزی كه بشر در طی ده هزار سال حیات خود تجربه كرده، كاملاً متفاوت با كشاورزی مدرن است. اصولاً در كشت و پرورش سنتی، بشر تنها می‌تواند گونه‌های نزدیك با یكدیگر را پیوند زند؛ مثلاً در مورد حیوانات، تنها می‌توان با آمیزش خر و اسب به تولید قاطر اقدام نمود. در چنین روش‌های سنتی‌ای نمی‌توان به آمیزش یك خر و مثلاً یك درخت سیب و یا مواردی از این دست، اقدام نمود. توجه كنید كه نمی‌خواهم در این باره شوخی كنم. ما هم اكنون صاحب تكنولوژی‌ای شده‌ایم كه به دانشمندان و شركت‌های فعال در حوزه علوم زیستی این امكان را می‌دهد تا ژن‌هایی از گونه‌های كاملاً نامرتبط را با یكدیگر تركیب و در رمز ژنتیكی گیاهان پایه وارد سازند و این در حالی است كه ما هیچ اطلاعی از پیامدهای زیست‌محیطی بلند مدت آن نداریم.
مسلم است كه امروزه ترس و رعب مردم به واسطه ظهور چنین مسایلی برانگیخته شده است و استدلالات و نگرانی‌های شركت‌های غذایی فعال در این حوزه، شاهدی بر این مدعاست. آیا به راستی دلیلی برای آلوده بودن محصولات این شركت‌ها وجود دارد؟
بله، شواهدی علمی و بسیار روشنی در این باره وجود دارد. البته، واقعیت دیگر آن است كه هیچ روش مناسبی برای بررسی مخاطرات این مسأله وجود ندارد. ما در این حوزه، از علم بوم‌شناختی پیش­بینانه­ای كه بتوان در این باره از آن سود جست، برخوردار نیستیم.
▪ اما آیا تخریب زمین­های زراعی آزمایشی كشت شده با این گونه محصولات، توسط مخالفین غذاهای اصلاح شده ژنتیكی، دیگر جایی برای هر گونه تحقیق و پیشرفتی باز می­گذارد؟
نخست آن كه این كشت­های آزمایشی، نیرنگی بیش نمی­باشد. هدف اصلی آن­ها هم ظاهراً آن است كه ژن­ها در روند آزمایش از این مزارع خارج نشوند و از این رو در پی آن هستند تا شیوه‌هایی ظریف و دقیق برای حفظ و محدود شدن آن­ها در فضای مورد نظر به كار برند. حال به راستی، در صورتی كه این ژن­ها از فضای مزارع خارج نشود، چگونه می­توان به درك مخاطرات و تأثیرات آن بر محیط زیست پی برد؟!
اما شما به دلایلی می­پردازید كه آن­ها نمی­توانند انجام دهند. آیا منصفانه­تر نیست تا در این مسأله به آن­ها این فرصت را دهیم تا این آزمایش­ها را در مقیاسی گسترده انجام دهند؟
نه! باور من بر آن است كه شركت­های فعال در حوزه علوم زیستی در پی اثبات سلامت این مسأله تا آنجا پیش خواهند رفت كه گستره محیط زیست به خوكچه آزمایشگاهی­شان تبدیل شود!
▪ سؤال دیگر آن كه، چرا مثلاً كشوری چون انگلستان نسبت به این موضوع نگرانی بیشتری ابراز می­دارد و چرا جوامع اروپایی نسبت به آمریكا در این­باره نگران­تر و هوشیارتر هستند؟
البته جامعه آمریكا هم در حال آگاهی یافتن نسبت به این موضوع است. همین چند وقت پیش بود كه شركت­های تولید غذای كودك «گربر» و «هنیز» یعنی بزرگ­ترین تولید كنندگان غذای كودك اعلام نمودند كه در تولیدات خود از محصولات دستكاری شده ژنتیكی استفاده نمی­كنند ودلیل آن هم چیزی جز نگرانی جامعه آمریكا از این محصولات نیست. اگر امروزه به وضعیت شركت­های مختلف بپردازیم، درمی­یابیم كه آن­ها در مسیر خواست جامعه گام برمی­دارند و خواست جامعه هم عدم استفاده از این محصولات است.
▪ اما كشاورزان زیادی هستند كه از شكل­گیری چنین شرایطی، یعنی عرضه محصولات غذایی جدید، خوشحالند. آن­ها از برداشت محصول بیشتر صحبت می­كنند و واقعاً معتقدند كه این محصولات می­تواند دنیا را سیر كند و ماهیت كشاورزی را كاملاً در این جهت هدایت كند؟
اولاً باید بگویم كه نمی­دانم شما از كدام كشاورزها سخن می­گویید و دوم هم این كه از طرح این موضوع توسط شما خنده­ام می­گیرد؛ چرا كه در سراسر ایالات متحده، امروزه كشاورزان نسبت به شركت­های تولید كننده محصولات دستكاری شده­ای چون مونسانتو و نواریتس بدبین هستند و تغییر عقیده داده­اند. امروزه مشكلات بسیاری در عرصه كشاورزی به وجود آمده است. كشاورزان درباره كنترل شركت­ها بر این حوزه نگران می­باشند. نمی­دانم كه آیا تاكنون متن قرارداد شركت مونسانتو با كشاورزان را دیده­اید؟ متنی واقعاً جالب! زمانی كه یك كشاورز بذری از این شركت تهیه می­كند، عمل خریدن را انجام نداده است. نه فروشنده دارد و نه خریدار و نه تبادل كالایی صورت می­پذیرد. قرارداد به كشاورزان می­گوید كه شما با تهیه این بذر، حق دسترسی و استفاده از DNA موجود در این بذر را فقط برای یك فصل كاشت دارید. این بدین معناست كه شما بذری خریداری نكرده­اید و بذرهای جدید پس از برداشت هم متعلق به كشاورز نیست و نمی­تواند از آن­ها استفاده كند و هر گونه استفاده از آن به معنای نقض قرارداد است. در چنین شرایطی است كه بذرها به دست سه یا چهار شركت فراملی می­افتد؛ شركت­هایی كه گویی بر بذرها قفل زده­اند و مالكیت معنوی آن را در اختیار دارند. این مسأله را می­توان اولین و اساسی­ترین تغییر در عرصه كشاورزی برشمرد. این مسأله به معنای پایان استقلال و حاكمیت كشاورزان در سراسر جهان است و همین موضوع سبب بیداری و مخالفت كشاورزان با این گونه بذرهای دستكاری شده، شده است.
▪ آقای ریفكین، چندی پیش از عرضه نوعی ژن گیاهی جدید كه گیاه دارای آن هیچ­گاه به بلوغ نمی‌رسد مگر آن كه با محصول شركت خاصی یا دارنده انحصار آن سم­پاشی شود، مطلبی شنیدیم، آیا این حقیقت دارد؟
درست است و البته مسایل مهم­تر از این هم وجود دارد. اما رفتار ریاكارانه­تر از این موضوع، به ادعاهای شركت­هایی چون مونسانتو و نواریتس مبنی بر نجات زیمن با تولید این گونه محصولات از یك سو و كمك به طرح دست­یابی به منظور گسترش نوعی تكنولوژی كه در آن بذرهای جدید پس از باردهی، عقیم و دیگر سبز نمی­شوند، برمی­گردد. اگر واقعاً آن­ها بخواهند جهانیان را با توسل به این بذرها سیر كنند، پس چرا كشاورزان را از استفاده مجدد این بذرها باز می‌دارند؟ این تكنولوژی واقعاً شرم­آور است. تكنولوژی­ای شیطانی كه از دیدگاه من باید غیر قانونی اعلام شود. همه می­دانیم، وقتی شیمیدان­ها عناصر شیمیایی جدول تناوبی را كشف كردند، حق انحصار آن عناصر را نداشتند و حتی صحبت درباره آن هم مضحك به نظر می­رسید. اما امروزه به شركت­های فعال در این حوزه، اجازه دادیم تا ژن­هایی را كه متعلق به طبیعت هستند، به انحصار خود درآوردند.
▪ موضع دولت آمریكا در این­باره چیست و دیدگاه آن­ها نسبت به خالقین این گونه بذرهای دستكاری شده چیست؟
برای پاسخ به این مفهوم بهتر است قضیه­ای برایتان تعریف كنم. فردی كه دولت ایالات متحده وی را مسئول وضع قوانین در عرصه صنعت غذا و دارو نمود، آقای مایكل تیلور بود. اما شغل وی پیش از اعطای این مسئولیت چه بوده است؟ تعجب نكنید وی وكیل اصلی شركت مونسانتو بود و حالا مسئولیت وی چیست؟ او هم اینك مسئول وضع قوانین و مقرارت در حوزه بیوتكنولوژی شركت مونسانتو و معاون طرح­های استراتژیك و بلند مدت این شركت است. واقعاً كه غیر قابل تصور است.
▪ به عنوان سؤال آخر، آیا بر این باورید كه دولت ایالات متحده هم­اكنون اسیر شركت­های فعال در حوزه علوم زیستی است؟
یقیناً. امروزه شاهد نوعی ارتباط منسجم بین كاخ سفید، دولت و شركت مونسانتو و دیگر شركت‌های فعال در حوزه علوم زیستی هستیم. همین ارتباط بین آن­هاست كه سبب شده، امروزه شاهد فشار دولت بر كشورهای شمال همچون كشورهای اروپایی، استرالیا و ..... هستیم تا سیاست­های خود را در قبال محصولات ژنتیكی تغییر دهند.
منبع: www.aba.net.au
ماهنامه‌ی سیاحت غرب ، شماره ۳۴
پی­نوشت:
۱- Jeremy Rifkin : نویسنده و اقتصاددان برجسته آمریكایی و نویسنده كتاب «قرن بیو تكنولوژی».
منبع : خبرگزاری فارس