یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

چرخه معیوب باید بشکند


چرخه معیوب باید بشکند
سازمان نظام پزشکی اگر چه یکی از دیرپاترین و فراگیرترین نهادهای مردمی‌ و اجتماعی در کشور ماست که اکنون قریب به ۱۸۰ هزار نفر از گروه­‌های تحصیل کرده و متخصص جامعه را در شمار اعضای خود دارد، اما تصویر و تلقی‌­ای که از خود در افکار عمومی‌به نمایش گذاشته، بیشتر شبیه دستگاهی از بدنه عظیم دولتی کشور بوده است... این تصویر به گونه‌ای پررنگ است که حتی بسیاری از پزشکان و اعضای سازمان هم بر آن باورند و نظام پزشکی را یکی از دستگاه­‌های ریز و درشت دولتی می‌دانند که تنها مأموریتشان ایجاد سازوکارهای دست و پا گیر و بوروکراتیک اداری برای ساده‌ترین اجرای امور و ادای حقوق افراد است. روند رو به رشد این باور، پدیده‌ای است که در طول دو دهه اخیر، هر روز بیش از پیش خود را نشان داده که این ادعا با شاخص­‌های گوناگون قابل سنجش و اثبات است. یکی از ساده‌ترین و بارزترین نمادهای این موضوع، روند کاهشی مشارکت اعضای سازمان در انتخابات ادوار گوناگون هیأت‌­های مدیره است؛ به گونه‌­ای که در آخرین دوره انتخابات سازمان در سال ۸۳، نفر نخست تعداد رأیی تقریباً معادل آرای نفر اول انتخابات سال ۴۹ را به دست آورد و این تعداد از نظر عددی کمتر از یک‌چهارم تعداد آرای نفر اول انتخابات ۲۰ سال پیش است که این علاوه بر کاهش سهم نفر نخست سازمان از آرای اعضای صنف، کاهش کلی میزان مشارکت اعضا در تعیین سرنوشت سازمان را هم به نمایش می­‌گذارد. این روند نامطلوب کاهش ارتباط اعضا با سازمان و شکاف قابل توجه بین بدنه جامعه پزشکی و سازمان، باعث گردیده اعضا تنها در مواردی نظیر تمدید پروانه مطب یا امتیاز بازآموزی که الزامات قانونی ایشان را مجبور می‌کند، به سازمان مراجعه نماید و حق عضویت خود را با اکراه پرداخت کنند. هر چند همین حق عضویت‌ها نیز اکنون با جریمه دیرکرد به اعضا ابلاغ می‌شود و اعتراض بسیاری از ایشان را برانگیخته است.
از سوی دیگر، با وجود تعلق داشتن بیش از سه‌چهارم جمعیت پزشکان به گروه پزشکان عمومی ‌و نیز تحمیل بار اصلی فشارهای سیستم بهداشت و درمان کشور بر دوش این گروه، تعداد نمایندگان پزشکان عمومی‌در شورای عالی نظام پزشکی و هیأت‌های مدیره به هیچ‌وجه تناسبی با این جمعیت ندارد و پزشکان عمومی‌از نظر کمی‌و کیفی، فاقد نمایندگانی واقعی در سطوح عالی تصمیم‌گیری سازمان نظام پزشکی هستند. تجلی این معضل نیز در بررسی میزان مصوبات و یا حتی جلسات اختصاص یافته سازمان درباره مسایل و مشکلات این گروه بزرگ به خوبی خود را نشان می‌دهد و این سهم بسیار ناچیز پزشکان عمومی ‌از کل مصوبات و برنامه‌های سازمان به خوبی گواه بر این امر است. به طور مثال تنها مصوبه جدی سازمان که در آن به طور ویژه به پزشکان عمومی توجه شده بود، تعیین حداقل میزان دستمزد این گروه بود که اگرچه با مخالفت‌هایی به تصویب رسید، اما هیچ‌گاه یک اراده اجرایی قوی و جدی آن را پشتیبانی نکرد و در واقع از حد یک مصوبه فراتر نرفت.
گروه بزرگ دیگری که عمدتاً هم پزشکان جوان را دربرمی‌گیرد و در برنامه‌ها و حرکت‌های سازمان با کمترین توجه مواجه بوده، گروه دستیاران است. این جامعه چندهزار نفری که در برزخی به طور متوسط چهار ساله- یعنی برابر یک دوره فعالیت نظام پزشکی- به سر می‌برد، نه در میان پزشکان عمومی ‌جایگاهی دارد و نه به عنوان یک متخصص می‌تواند از برخی مواهب و حمایت‌های خاص انجمن‌ها و گروه‌های تخصصی بهره‌مند شود و بعضاً حقوق حداقلی‌اش نظیر دستمزد متناسب با خدمت ارایه شده و بیمه و یا حتی حق کاندیداتوری در انتخابات نظام پزشکی هم به رسمیت شناخته نمی‌شود. موضوعی که به‌سادگی و با پیش‌بینی شرایطی نظیر انتخابات میان دوره‌ای، می‌توان برای این جمعیت بزرگ و فعال پزشکان هم فرصتی برای حضور در صحنه و کمک به اداره سازمان فراهم کرد.
در کنار این، غفلت جدی سازمان از وظایف خود در حوزه رفاهی که به حق‌ترین خواسته‌های صنف را هم در برمی‌گیرد و تمرکز حرف بر موضوعاتی نظیر تعرفه و مالیات که در دورنمای واقعی خود، تنها تضمین‌کننده منافع اقلیتی محدود از جامعه بزرگ پزشکی است، این سوال جدی را در ذهن اعضای سازمان ایجاد نموده که سازمان برای ما چه می‌کند و اصولا چه تفاوتی دارد که چه کسانی و با چه میزان آرایی مسوولیت سازمان را به عهده بگیرند.
همه آنچه ذکر شد مجموعاً شرایطی را پدیده آورده که تصور جامعه پزشکی از سازمان و مدیران آن، نه نمایندگان خود بلکه گروهی خاص با اهداف و برنامه‌هایی از پیش تعیین شده و معطوف به منافع گروه خاص باشد که این نگاه ـ فارغ از درستی یا نادرستی آن ـ علاوه بر محروم ساختن این نهاد از اعتماد و پشتوانه عظیم این گروه توانمند و تأثیرگذار اجتماع، آن را در مقابل مخالفان جامعه پزشکی هم آسیب‌پذیر نماید. این چرخه معیوب عدم اعتماد و مشارکت اعضای سازمان به ویژه پزشکان عمومی ‌به آن و سوق یافتن بیشتر سازمان و جهت‌گیری‌های آن به سوی گروه‌های خاص و به ویژه آفت سیاست‌زدگی، هر روز بیش از پیش باعث آسیب‌پذیر شدن سازمان و تحلیل رفتن توان آن در مقابله با مشکلات و موانع و پاسخگویی به مطالبات قانونی، صنفی و رفاهی جامعه پزشکی می‌گردد و از این رو لازم است که این زنجیره خطرناک، در نقطه‌ای قطع گردد. تنها راه عملی این امر هم با حضور جدی و پیگیرانه بدنه جامعه پزشکی به ویژه پزشکان عمومی ‌در انتخابات و گزینش نمایندگان واقعی خود برای حضور در ارکان سازمان نظام پزشکی است تا به تدریج شاهد اصلاح روند فعلی باشیم.
دکتر شهاب‌الدین صابونچی
منبع : هفته نامه سپید