یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

عاشقانه


عاشقانه
زمانی که ناگهان به ابراهیم(ع) وحی شد که فرزندش را در راه خدا قربانی کند، تردیدی جانکاه تمام وجودش را در بر گرفت، اما سرانجام تسلیم امر حق شد، دست و پای فرزند را بست، سر او را برگرداند تا برق دیدگان اسماعیل او را از انجام تکلیف باز ندارد.
در این هنگام سروش وحی ندا کرد: دست نگه دار، قوچی را فرستادیم تا به جای اسماعیل قربان کنی و این برای امتحان تسلیم او در برابر اراده حق کافی بود.‎.‎.
اما حسین(ع) مردی که به کارزار رفت،می دانست بی تردید شهادت درانتظار او و خانواده اش است.
خدا می داند که تنها شهادت نبود، ‎.‎.‎. شیون زنان و بیقراری فرزندانی که تشنگی امانشان را بریده بود و لحظه لحظه نظاره جانکاه ترین صحنه ها چون قطع دو دست برادر و سرانجام شهادت عباس و دو فرزند نونهال. مگر طاقت حسین چقدر بود .‎.‎.
«لایکلف الله نفساً الاوسعها».به هر کس به بیش از اندازه توانش تکلیف نمی کند، خدایا مگر وسع حسین چقدر است که همه را به حیرت وا می دارد.
حسین عاشق است.
حسین با حرکت خود قدرت ایمان و ظرفیت انسان برای عشق ورزی را به نمایش گذاشت. تمام عالم را به تحسین واداشت.
سلام بر تو ای معلم عشق که درس فداکاری، گذشت و عشق ورزی را به انسان آموختی.

شیوا اشراقی
منبع : روزنامه ایران