یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

طلسم کوزوو


طلسم کوزوو
مهمترین مشخصه کشورهای حوزه بالکان عبارت است از افتخار به هویت مذهبی و قومی. انتخاباتی که در ۲۱ ژانویه سال جاری در صربستان انجام شد نیز همین مشخصه ها را داشت. حزب رادیکال ملی صربستان در این انتخابات به پیروزی دست یافت و این در حالی است که «واییلاوسسلج» رهبر این حزب در حال محاکمه شدن در دادگاه بین المللی جنایتکاران جنگی در شهر هاگ است.
تحلیل وقایع اخیر صربستان بسیاری از مسائل را آشکار می کند. نتیجه این انتخابات بیانگر آن است که اکثر صرب ها از جمله آنانی که به افراط گرایان رای داده اند از ایده پیوستن صربستان به اتحادیه اروپا حمایت می کنند.
حال این سوال مطرح می شود که صربستان چگونه می تواند به اتحادیه اروپا ملحق شود. نتیجه انتخابات سبب شد که رهبران احزاب اصلی صربستان احساس سرخوردگی کنند. علت این رخداد آن بود که اغلب آنان آرای کمتری نسبت به آنچه که انتظار داشتند کسب کردند. این انتخابات ثابت کرد که تا چه حد احزاب بزرگ این کشور در رقابت با احزاب کوچک ضعیف هستند.
ائتلاف حزب دموکرات ملی و محافظه کار ۱۶ درصد از آرای انتخاباتی را به خود اختصاص داد. حزب دموکرات به رهبری بودیس تادیچ رئیس جمهور فعلی هوادار غرب ۲۳ درصد و رادیکال ها ۵/۲۸ درصد از آرای انتخاباتی را کسب کردند.
آیا می توان پیروزی رادیکال های صربستان را ناشی از ایده اصلی این حزب برای تشکیل «صربستان کبیر» دانست؟ یکی از ایده های بنیادین حزب رادیکال این است که باید بخش های وسیعی از سرزمین بوسنی، کروواسی و حتی استان کوزوو به سرزمین مادری صربستان ملحق شوند. در حال حاضر بیشتر به نظر می آید که تشکیل صربستان کبیر فقط به صورت یک ایده مردم پسند در مانیفست حزب رادیکال درج شده است. اما در صورتی که رادیکال های صربستان بتوانند مقام ریاست جمهوری را از آن خود کنند بعید به نظر می رسد که ایده تشکیل صربستان کبیر را فراموش کنند و اجازه دهند که استان کوزوو از صربستان جدا شود.
با این حال تصور نمی شود که حزب رادیکال بتواند به مقام ریاست جمهوری دست یابد. حزب رادیکال صربستان چندان تمایل به پیوستن به اتحادیه اروپا را ندارد زیرا اصلی ترین پیش شرط الحاق این کشور به اتحادیه اروپا، به رسمیت شناختن و جدا شدن کشوری به نام کوزوو است. بعضی از کسانی که به حزب رادیکال رای دادند از هواداران پیوستن صربستان به اتحادیه اروپا هستند، ولی دلیل اصلی آنان برای رای دادن به حزب رادیکال آن بود که این عده به سایر احزاب صربستان اعتماد ندارند.
بخش اعظم هواداران حزب رادیکال را کسانی تشکیل می دهند که بحران اقتصادی و مصایب جنگ بالکان را طی دهه ۱۹۹۰ تحمل کرده اند. یک تحلیلگر صرب درباره علل پیروزی حزب رادیکال می گوید؛ «دیگر دوران ملی گرایی بسر آمده است. وضعیت رادیکال ها در حال حاضر خیلی بهتر از حزب آقای تادیچ است چرا که مردم صرب اعتقاد دارند در سطوح عالی دولتی، اختلاس در سطح وسیعی جریان دارد. لذا علت رای دادن مردم به حزب رادیکال را نمی توان به علاقه مردم به از سرگیری جنگ در منطقه بالکان تعبیر کرد».
مهمترین مشکلی که صربستان اکنون با آن روبه رو است به نیاز این کشور برای تشکیل دولتی ائتلافی مربوط است. دولتی که بتواند بیانگر گرایش مردم این کشور برای پیوستن به اروپا باشد. حل این مشکل ماه ها وقت نیاز دارد. ایوان وژوودا رهبر حزب «اعتماد به دموکراسی» می گوید؛ در رابطه با تشکیل چنین دولتی همه گزینه ها مطرح هستند.
با این حال بعید به نظر می رسد که حزب رادیکال بتواند در تشکیل دولت ائتلافی نقش داشته باشد. اما این امکان برای آنان وجود دارد که در غیاب رهبر زندانی خود از دولت اقلیت ائتلافی حمایت کنند. عجیب اینکه رادیکال ها با بهتر بگوییم بزرگ ترین حزب سیاسی صربستان هیچ تمایلی به مشارکت در تشکیل دولت ائتلافی ندارد.
دلایل حزب رادیکال برای مشارکت نکردن در تشکیل دولت ائتلافی هم کاملا روشن است. از آنجا که مسئله جدا شدن کوزوو روز به روز قطعیت بیشتری می یابد حزب رادیکال سعی دارد که با قرار دادن خود در حاشیه امور حساس سیاسی و مداخله نکردن در امور دولتی نشان دهد که هیچ دخالتی در رابطه با مستقل شدن کوزوو ندارد. آقای کساتوینچا تلاش می کند که همچنان در سمت نخست وزیری صربستان باقی بماند و این در حالی است که تادیچ سعی دارد یکی از اعضای حزب خود را به عنوان نخست وزیر جدید صربستان معرفی کند.
جدال بر سر کسب مقام نخست وزیری در صربستان بالا گرفته است و احزاب مختلف قصد دارند این پست مهم دولتی را به خود اختصاص دهند. دخالت های تادیچ هم چندان بی هدف نیست. قرار است طرح گسترده خصوصی سازی در صربستان به اجرا درآید و این طرح می تواند منافع سرشاری را نصیب دولت کند. یکدست بودن و یکپارچگی سیاسی سبب می شود که رئیس جمهور به راحتی به اموال دولتی دسترسی داشته باشد و در این حال همدستان وی علاوه بر سرقت اموال مردم بیش از پیش به دولت وفادار بمانند.
در صورتی که رئیس جمهور و نخست وزیر از دو حزب مخالف باشند این احتمال می رود که جدال بزرگی بر سر تعیین وزیران کلیدی کابینه صورت گیرد. کارشناسان منطقه احتمال می دهند که میان کاستونیچا و آقای تادیچ معامله بزرگی صورت گرفته است؛ اینکه کاستونیچا در مقام نخست وزیری ابقا شود و در این حال از دور دوم ریاست جمهوری تادیچ حمایت کند.
اما پیش از آنکه دو حزب اصلی صربستان بخواهند به توافق برسند این احتمال وجود دارد که این کشور با بحران تازه ای روبه رو شود. روز ۲۶ ژانویه «مارتی آهتیساری» رئیس سابق جمهوری فنلاند به سازمان ملل متحد اعلام کرد که برای حل مشکل استان کوزوو به راه حل تازه ای دست یافته است. آهستیساری قصد دارد پیشنهاد خود را در اختیار آمریکا، انگلیس و فرانسه قرار دهد. روز دوم فوریه سال ۲۰۰۷ قرار است که این پیشنهاد در اختیار صاحب منصبان صربستان و کوزوو قرار گیرد.
واکنش صربستان و کوزوو نسبت به این پیشنهاد هنوز معلوم نیست. قطعنامه ۱۲۴۴ که توسط شوراهای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید به جنگ کوزوو پایان داد و از سال ۱۹۹۹ تاکنون استان کوزوو تحت نظارت سازمان ملل اداره می شود. حدود ۹۰ درصد از جمعیت دو میلیون نفری کوزوو از جمله آلبانیایی تبارهای منطقه بالکان هستند؛ این عده به شدت از مسئله استقلال کوزوو حمایت می کنند و در حال حاضر پیش بینی می شود که گزارش پیشنهادی آهستیساری بدون استفاده از واژه استقلال، همه موارد مربوط به جدایی کوزوو از صربستان را شامل شود. هر چند که صربستان مخالفت خود را با این پیشنهاد ابراز داشته و روس ها که از جمله همپیمانان اسلاو مردم صربستان محسوب می شوند با هرگونه پیشنهادی که منجر به استقلال کوزوو شود، مخالفت می ورزند.
مخالفت روس ها با این پیشنهاد کاملا نمایشی است زیرا دیپلمات های روسی به طور مخفیانه اعلام کرده اند که همه گزینه ها را بر سر میز دارند و در واقع ارائه استقلال به کوزوو می تواند یکی از همین گزینه ها باشد. با این وجود نباید از نظر دور داشت که این استقلال می تواند خشم روس ها را برانگیزد.
این امکان نیز وجود دارد که در صورت مطرح شدن قطعنامه جدید استقلال کوزوو در شورای امنیت سازمان ملل، روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین این قطعنامه را وتو کند. در چنین حالتی احتمال آن می رود که پارلمان کوزوو که از اکثریت نمایندگان آلبانیایی تبار برخوردار است رای به استقلال کوزوو بدهد. این اتفاق پیش از این نیز افتاده است. در سال ۱۹۹۱ کشورهای کروواسی و اسلوونی به همین شکل و با وجود مخالفت روسیه استقلال خود را کسب کردند. از آن دوران چیزی نگذشت که سایر کشورهای جهان این دو کشور را به رسمیت شناختند.
همه چیز به نظر تمام شده می آید؛ ولی دیپلمات های روسی و صرب می پندارند با سناریوی ترسناکی مواجه هستند. در مورد کروواسی و اسلوونی قضیه کاملا فرق می کرد. در حال حاضر کوزوو زیرنظر سازمان ملل اداره می شود و قدرت حقوقی و قضائی این استان در اختیار کارمندان سازمان ملل قرار دارد. در صورتی که مجلس کوزوو به استقلال این کشور رای دهد، نیروها و کارمندان اتحادیه اروپا باید به فوریت جایگزین نیروهای سازمان ملل شوند و طرح آقای آهستیساری را در عمل به نمایش گذارند.
اما درست در همین زمان احتمال آن وجود دارد که روسیه قطعنامه سازمان ملل مبنی بر ورود نیروها و کارمندان اتحادیه اروپا به کوزوو را وتو کند. در چنین حالتی بروز جنگی خانمانسوز در منطقه بالکان تقریبا مسلم است. به طوری که یکی از دیپلمات های صرب می گوید طرح آقای آهستیسازی همه ابعاد قضیه استقلال کوزوو را شامل نمی شود.
فاتمیر سجدیو رئیس جمهور کوزوو می گوید؛ هر گونه تاخیر در کار استقلال کوزوو می تواند به افزایش «تنش» بینجامد. باید گفت که در این رابطه آقای سجدیو به صراحت نتوانسته حرف خود را بزند زیرا منظور وی از «تنش» همان جنگ تمام عیاری است که هر لحظه امکان آن وجود دارد. در صورت بروز جنگ در منطقه این احتمال می رود که به نیروهای ۴۱۷ هزار نفری ناتو در منطقه کوزوو حمله شود و نیروهای سازمان ملل از منطقه شمال صربستان بیرون رانده شوند. در صورتی که طرح آهستیساری به همراه جزییات آن افشا شود، می توان انتظار داشت که هوای منطقه سردسیر بالکان بیش از پیش گرم تر شود.
ترجمه؛ رامین رهبریعقوبی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید