سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

شکل‌گرایی، آفت جامعه دینی


شکل‌گرایی، آفت جامعه دینی
دعوت پیامبران همیشه معطوف به اصلا‌ح افکار و اخلا‌ق و رفتار بوده است، و در واقع تغییر در محتوای حیات اجتماعی و فردی مردم را نشانه می‌رفته‌اند، اصالتاً کاری به ظاهر و شکل نداشته‌اند. اگر مردم را به عبادت از جمله نماز و روزه دعوت می‌کردند، هدفشان مضمون عبودیت در برابر خداوند و رهایی از غیر او بوده است، اما روشن است که برای رسیدن به آن محتوای مورد نظر شکل‌ها و قالب‌هایی نیز ارائه می‌شود. طبعاً عبادت به‌ویژه مناسک جمعی باید محل ظهور مضمون مورد نظر باشد، و شکل و قالب آن به تنهایی اصالت و مطلوبیتی ندارد.
این تفکیک در ابتدای هر دین و آیینی رعایت می‌شود، اما وقتی که دین جدید، قوام و استقرار می‌یابد، و مخالفان قادر به حذف و نابودی آن نمی‌شوند، و آحاد مردم به آن می‌پیوندند، به مرور زمان شکل و قالب به جای مضمون و محتوا اصالت می‌یابد و مظهر دینداری رعایت همان مناسک می‌شود، حتی اگر دیندار منظور نظر ما خالی از محتوای واقعی دینی باشد. در این مرحله متولیان امر دین، پاسداران شکل و ظاهر و مناسک می‌شوند و محتوا و عمق و جوهره دین را وارونه کرده یا حداقل در برابر تحریف و نابودی آن سکوت می‌کنند. شاید برای نمونه بتوان اصرار بر انواع شش‌گانه دیات را مثال زد. دیه یک اصل شرعی و عقلا‌یی و منصفانه است که باید به خسارت‌دیده پرداخت شود، طبعاً این پرداخت با کالا‌های اصلی هر جامعه‌ای صورت می‌گرفته است و اتفاقاً ‌شش نوع بودن آن نشان از همین واقعیت دارد و امروز هم می‌توان آن را برحسب پول یا طلا‌ی خالص محاسبه و پرداخت نمود همچنان که در لا‌یحه تقدیمی آمده است، اما ضروری و منحصر کردن دیات به موارد شش‌گانه اگر موجب اشکال در اجرای اصل دیه که مضمون واقعی دیه است شود باید تامل کرد. ‌
اگر شکل‌گرایی به همین مورد و موارد مشابه ختم شود، چندان جای نگرانی نبود، چون به هر حال کسی که باید دیه بپردازد، یکی از حالا‌ت را انتخاب می‌کند و می‌پردازد، اما مشکل شکل‌گرایی وقتی است که درون آدمی را دچار اختلا‌ل می‌کند. وقتی که ملا‌ک امتیازات، دینداری باشد و ملا‌ک دینداری هم ظاهر افراد شود، در اینجا از یک سو، دین قربانی <امتیاز> شده و از سوی دیگر دین در پای شکل و ظاهرگرایی نابود می‌شود و آنچه که باقی می‌ماند، هرچه باشد دین و معنویت نیست. کارکرد چنین شکل‌گرایی دینی، رواج تظاهر، دورویی، ریا و تقلب و نیرنگ و از همه آنها بدتر دروغگویی و از دروغگویی بدتر، سکوت در برابر این گناه کبیره است.
هفته گذشته یکی از آقایانی که هر از گاهی نسبت به دینداری جامعه و خطراتی که آن را تهدید می‌کند، حساسیت نشان می‌دهد، یادداشتی را در یکی از روزنامه‌های حکومتی نوشت که در نقد سیاست‌های دولت موجود است. خلا‌صه آن اعتراض به افتتاح بنگاه‌های مروج فرهنگ غربی حتی با تابلوی عبارات انگلیسی، شرکت بانوان در مسابقات ورزشی، دست دادن ورزشکاران با مردان بیگانه و بی‌توجهی به کلمات لا‌تین در سطح شهر، کم‌توجهی به اختلا‌ط دختران و پسران در دانشگاه‌ها و نیز مخالفت دولت با طرح مشهور به امنیت اجتماعی نیروهای انتظامی و سکوت دولت اصولگرا در برابر این مسائل است. نکته دیگر نوشته، نقد سخنان رئیس دولت در نیویورک مبنی بر ادعای ایشان در خصوص آزاد بودن هرگونه امکانات ماهواره‌ای در ایران است. نویسنده در انتقاد به رئیس دولت گفته است که: <باید با افتخار بیان می‌کردید که ما برای سایت‌های ضداخلا‌قی محدودیت ایجاد می‌کنیم و شما نیز باید چنین کنید، زیرا ما به عنوان حکومت در مقابل اخلا‌ق و عقاید جامعه مسوولیت داریم.> علی‌القاعده در حق افراد برای مخالفت با این مظاهر و امور شکلی و ظاهری، چندان ایرادی به نظر نمی‌رسد و اشکالی هم ندارد که کسی نسبت به آنها حساسیت داشته باشد، اما دقت بیشتر در متن و واقعیت موجود در جامعه ما نکته مهمی را آشکار می‌کند.
مسأله نویسنده محترم این است که چرا رئیس دولت از محدودیت ماهواره در ایران با افتخار دفاع نکرده است؟ اما ابتدا باید پرسید که وضعیت ماهواره در ایران چگونه است، یا آزاد است یا غیر قانونی؟ اگر آزاد است، چرا رئیس دولت باید از ممنوعیت وجود نداشته آن، آن هم با افتخار دفاع کند؟ و اگر ممنوع است، پرسش بنیادی و مهم این است که چرا چیزی را که در کشور ممنوع است برخلا‌ف واقع آزاد معرفی کرده‌اند؟ استدلا‌ل نویسنده در نقد سخنان مذکور از یکی از دو حالت خارج نیست؛ یا دیگران را ترغیب به دروغگویی می‌کند، یا در برابر دروغگویی رخ داده، از حیث دروغ بودن مطلب بیان شده سکوت کرده است.
‌ و منتقدی که در برابر بیان دروغ چنین موضعی داشته باشد، هیچگاه نمی‌تواند خود را در برابر اخلا‌ق جامعه مسوول معرفی کند، زیرا دروغ گناه کبیره است و موارد مورد انتقاد در یادداشت مذکور در فوق یا گناه نیست، یا حداکثر معصیتی معمولی و فردی است، در حالی که دروغ گناه کبیره است.
این رفتار و نگاه‌ها مصداق همان پوستین وارونه‌ای است که امام علی(ع) درباره اسلا‌م مطرح نموده‌اند، اسلا‌می که دروغ را ترویج کند یا در برابر آن سکوت کند و فقط به ظاهر، آن هم به صورت گزینشی و افراطی اکتفا کند، نتیجه‌ای بهتر از آنچه می‌بینیم نخواهد داشت. وقتی که در برنامه‌های تلویزیونی و جلوی میلیون‌ها چشم و گوش و ضبط تاریخی دوربین، ارقام غیرواقعی و ادعاهای دروغ مطرح شود و آب از آب هم تکان نخورد و خم هم به پیشانی گوینده نیاید و از آن بدتر اینکه اعتراض جدی هم صورت نگیرد، در چنین جامعه‌ای سخن گفتن از اخلا‌ق و دینداری و پاسداری از آنها در عین سکوت در برابر این امور، به نوبه خود گناهی نابخشودنی است و عوارض رواج این دروغها را نمی‌توان در جامعه نادیده گرفت. مردم هم به مرور زمان عطای چنین شکل‌گرایی را به نام دین به لقایش خواهند بخشید، حتی اگر در کوتاه‌مدت با فشارهای مرئی و نامرئی مانع از بروز گرایش‌های دیگر برای پر کردن خلا‌ء معنویتی در نزد مردم شد که بیش از پیش جامعه به آن نیازمند است.
عباس عبدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی