جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


عسلویه، پایتخت گاز جهان


عسلویه، پایتخت گاز جهان
در تحقیق پیرامون بازار جهانی گاز، این سؤال پدید می آید كه نقش آتی و بالقوه ایران در این بازار روبه رشد چیست؟ ذخایر اثبات شده گاز ایران بیانگر موقعیتی ویژه در این زمینه است. اما وجود برخی موانع در عرصه های داخلی و خارجی، مانع از احراز جایگاه شایسته ایران در بازار جهانی گاز شده است. در این میان، بروز پاره ای از تحولات ساختاری در بازارهای جهانی انرژی طی سال های اخیر موجب شده تا پتانسیل های ایران در بخش عرضه گاز مورد توجه جدی سیاست گذاران و كارشناسان انرژی به خصوص در جامعه كشورهای صنعتی و مصرف كننده انرژی قرار گیرد. با این حال، سؤال مهمی كه اكنون فراروی واردكنندگان بزرگ گاز از جمله كشورهای صنعتی دنیا قرار دارد، این است كه بهترین استراتژی برای تأمین نیاز رو به رشد آنها به گاز طبیعی شامل چه تركیبی از كشورهای تولیدكننده و عرضه كننده گاز است؟ آیا روسیه به عنوان بزرگترین تولیدكننده گاز طبیعی دنیا كه بیشترین ذخایر گاز جهان را هم در اختیار دارد، می تواند منبع قابل اتكایی برای جهان صنعتی تلقی شود؟ پاسخ به این سؤال با در نظر گرفتن بسیاری از ملاحظات اقتصادی، سیاسی و تجارب سال های اخیر، منفی است. اولویت های مورد نظر سیاست گذاران در كشورهای صنعتی برای تعیین استراتژی تأمین گاز شامل برخورداری از منابع قابل ملاحظه گاز، قابلیت دسترسی، قابلیت اتكا، متنوع سازی منابع و رقابت پذیری قیمتی است. اتكای بیش از حد به روسیه، هرچند اهدافی چون برخورداری از منابع قابل ملاحظه، قابلیت دسترسی (عمدتاً در مورد اروپا) و رقابت پذیری قیمتی را تأمین می كند، اما با اهداف قابلیت اتكا و متنوع سازی منابع، سازگاری چندانی ندارد. روسیه در سال ۲۰۰۵ با صادرات بیش از ۱۵۱ میلیارد مترمكعب گاز طبیعی به اروپا، عنوان بزرگترین تأمین كننده گاز مصرفی قاره سبز را به خود اختصاص داده است. این رقم بیش از ۲۸ درصد از كل گاز مبادله شده از طریق خط لوله در این سال را تشكیل می دهد. شركت گازپروم روسیه در حال حاضر حدود ۴۰ درصد از گاز مصرفی اروپا را تأمین می كند. این در حالی است كه سهم گاز پروم با خارج شدن تدریجی میادین قدیمی تولید گاز در دریای شمال از مدار تولید، در حال افزایش است. در سال ۲۰۰۵ الجزایر با صادرات حدود ۸/۳۷ میلیارد مترمكعب گاز از طریق خط لوله، دومین تأمین كننده خارجی گاز مصرفی اروپا از طریق خط لوله بوده است. این كشور ۲۳ میلیارد مترمكعب گاز نیز به شكل LNG به اروپا صادر كرده است. بعد از الجزایر، كشورهای لیبی، ایران، تركمنستان و اُكراین هر یك با صادرات مقادیر محدودی گاز (كمتر از ۵/۴ میلیارد مترمكعب)، در رده های بعدی تأمین كنندگان گاز مصرفی اروپا از طریق خط لوله قرار دارند. قطع جریان گاز مصرفی اروپا توسط روسیه در ژانویه سال جاری به خوبی نشان داد كه اروپا و سایر واردكنندگان بزرگ گاز دنیا نمی توانند به روسیه به عنوان منبعی كاملاً مطمئن و قابل اتكاء برای تأمین گاز مصرفی خود تكیه كنند. روسیه طی اختلاف خود با اُكراین بر سر قیمت گاز طبیعی و در بحرانی كه در چند ماه پایانی سال ۲۰۰۵ و ماه های آغازین سال ۲۰۰۶ ادامه داشت، جریان گاز صادراتی خود را كه با عبور از خاك اُكراین به اروپا انتقال می یابد، قطع كرد و از این طریق موجب شد تا بسیاری از شهروندان اروپایی سرمای ماه ژانویه را به خوبی احساس كنند. روسیه یك بار دیگر هم در گذشته (دسامبر سال ۲۰۰۰) این عمل را در مورد گرجستان انجام داده بود. این اقدام دولت روسیه از سوی بسیاری از كارشناسان به عنوان اقدامی برای تنبیه رییس جمهور وقت، “ادوارد شوارد نادزه” تعبیر شد. قطع مجدد گاز اروپا در ژانویه ۲۰۰۶، برگزاری نشست اضطراری كارشناسان انرژی كشورهای عضو اتحادیه اروپا را به دنبال داشت. پس از آن، مقوله “امنیت انرژی” به یكی از مهم ترین سرفصل های مباحث مطرح در همایش های بخش انرژی درجهان تبدیل شده است. ایالات متحد نیز از دیگر مصرف كنندگان بزرگ انرژی است كه این روزها با نگرانی، تحولات بازار گاز را دنبال می كند. دیك چِینی، معاون رییس جمهور آمریكا و كاندالیزا رایس، وزیر امور خارجه این كشور، بدون تلاش برای حفظ ظرافت های دیپلماتیك در چنین مواقعی، اقدام دولت روسیه در این زمینه را نوعی باج خواهی و استفاده ابزاری از اهرم انرژی برای تأمین منافع سیاسی خواندند. فلورانس فی، مدیر مؤسسه ارزیابی ریسك بخش انرژی در لندن، كه خود مدیریت یكی از پروژه های توسعه میدان گازی ساخالین ۳ در روسیه را بر عهده داشته است، تصریح می كند: اتكای ایالات متحد به تأمین گاز مورد نیاز خود از روسیه از طریق LNG، نمی تواند امنیت عرضه انرژی به این كشور را به شكل كارآمد تأمین كند. خانم فی معتقد است: هیچ واردكننده ای در بازار گاز نمی تواند بدون همكاری با ایران در بلندمدت از منبع قابل اتكایی از گاز برخوردار شود. شاید به همین دلیل است كه فنلاند، یكی از كشورهای عضو اتحادیه اروپا كه دارای مرز مشترك با روسیه بوده و به سادگی امكان واردات گاز از روسیه را دارد، در سال جاری میلادی تصمیم به احداث بزرگ ترین نیروگاه هسته ای جهان برای تولید برق مورد نیاز خود گرفته است.
●گاز در آمریكا
در حال حاضر ایالات متحد آمریكا یك سوم از مجموع انرژی مصرفی خود را از گاز طبیعی تأمین می كند. این سوخت پس از نفت، دومین جایگاه را در سبد مصرفی انرژی آمریكا، به خود اختصاص داده است. به موازات، گاز ۱۴ درصد از سوخت مورد نیاز برای تولید برق در نیروگاه های برق این كشور را تأمین می كند، ضمن اینكه ۴۵ درصد از گرمای مورد نیاز مصرف كنندگان خانگی و ۳۱ درصد از انرژی مورد استفاده در بخش های كشاورزی و صنعتی ایالات متحد توسط گاز طبیعی تأمین می شود. بر اساس آمار و ارقام موجود، ایالات متحد در سال گذشته میلادی ۱۰۴ میلیارد مترمكعب از گاز مصرفی خود را از كانادا وارد كرده است. این رقم سهمی معادل ۲۰ درصد از مجموع مصرف گاز این كشور را تشكیل می دهد. این در حالی است كه با در نظر گرفتن شرایط فعلی ذخایر و تولید گاز در ایالات متحد و كانادا، این دو كشور به ترتیب تنها تا ۱۰ و ۸ سال دیگر گاز برای مصرف دارند. سایر عرضه كنندگان بزرگ گاز دنیا (به جز ایران و روسیه) كه در حال حاضر ذخایر قابل اتكای گاز دارند، شامل كشورهای قطر، نیجریه، الجزایر و ونزوئلا می باشند. قطر بیشتر قراردادهای مربوط به توسعه میادین گازی خود را با شركت های آمریكایی منعقد كرده است، به طوری كه برخی از كارشناسان، طرح های بزرگ دولت قطر در بخش گاز كه همگی با مشاركت شركت های آمریكایی به اجرا در خواهد آمد را به عنوان امتیازی از سوی دوحه به واشنگتن برای برخورداری از چتر امنیتی این كشور در منطقه خاورمیانه تلقی میكنند. به علاوه، بی ثباتی سیاسی در بسیاری از كشورهای تولیدكننده گاز، فقدان قابلیت اتكاء در بلندمدت را به همراه داشته است. نیجریه به طور دائم در معرض نا آرامی های قومی- قبیله ای و انفجار تأسیسات نفت و گاز قرار دارد. تولید نفت و گاز این كشور نیز طی ماه های اخیر تحت تأثیر همین نا آرامی ها كاهش قابل ملاحظه ای را شاهد بوده است. همین موضوع كم و بیش در مورد الجزایر صادق است كه در آن گروه های افراطی مذهبی، فعالیت شركت های نفتی خارجی را در معرض تهدید قرار داده اند. در ونزوئلا نیز دولتی بر سر كار است كه اصراری برای حفظ روابط دوستانه با غرب به خصوص ایالات متحد آمریكا، بزرگ ترین مصرف كننده گاز دنیا، ندارد. در این سو، ایران به عنوان یكی از بزرگ ترین دارندگان ذخایر اثبات شده گاز دنیا، برنامه های بزرگی برای توسعه میادین و افزایش تولید گاز خود ارایه كرده است. با وجود پاره ای مخالفت ها در خصوص برنامه های بلندمدت صادرات گاز، همچنان دیدگاه هایی مبتنی بر اینكه ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز دنیا نمی تواند به بازارهای صادراتی گاز بی تفاوت باشد، مورد توجه قرار گرفته است. شركت های اروپایی توجه ویژه ای به گزینه های موجود برای انتقال گاز ایران از طریق خط لوله از مسیرهای مختلف مثل تركیه و ارمنستان پیدا كرده اند. در مورد طرح های صادراتی LNG ایران، برخی از شركت های چند ملیتی و اروپایی (مانند شل، رپسول و توتال) و نیز شركت هایی از شرق آسیا وارد مذاكره شده اند و توافقاتی نیز در این زمینه حاصل شده است. مجموع این تمهیدات بر مبنای طرح توسعه ماموت بزرگ نفتی ایران، میدان گازی پارس جنوبی، پیش بینی شده است. فلورانس فی كه خود از مدیران سابق شركت های شوران و موبیل و مدیرعامل شركت مشاوره ای به همین نام در لندن است، میدان گازی پارس جنوبی را جواهری بر روی تاج پادشاهی گاز ایران می نامد.
خانم فی در این زمینه می گوید: منظور از جواهر چیست؟
میدان گازی پارس جنوبی با برخورداری از ۱۳ تریلیون مترمكعب ذخایر گاز، به تنهایی نیمی از ذخایر اثبات شده گاز ایران را به خود اختصاص داده است. خانم فی معتقد است: ایالات متحد با توجه به رشد روزافزون تقاضای گاز خود و فقدان دسترسی به منابع جدید گاز، وضعیت نگران كننده ای دارد. البته آمریكا باور دارد كه میدان گازی پارس جنوبی می تواند منبعی برای عرضه LNG به این كشور باشد. قطر در حال حاضر مشغول صادرات گاز همین میدان به شكل LNG به ایالات متحد آمریكا است. خانم فی در عین حال معتقد است با وجود رقبای سرسختی كه ایران در بازار LNG در كوتاه مدت دارد، میدان گازی پارس جنوبی در بلندمدت، یكی از مهم ترین منابع عرضه LNG به بازارهای جهانی خواهد بود.
●اُپك گاز
گاز طبیعی تا مدت ها به عنوان یك حامل انرژی قابل مبادله و آنچه كه از دیدگاه تجاری بتوان عنوان كالا را به آن اختصاص داد، مد نظر قرار نمی گرفت. تكنولوژی های موجود برای انتقال گاز عمدتاً شامل خط لوله، مایع سازی )LNG( و تولید فرآورده های نفتی از گاز مایع )GTL( می باشد. خطوط لوله دارای محدودیت مسافت هستند و معمولاً برای مسافت های بیش از ۵۰۰۰ كیلومتر توجیه ندارند، ضمن اینكه تكنولوژی های LNG و GTL بسیار هزینه بر قلمداد شده و در شرایط معمول كمتر مورد توجه قرار می گیرند. اما رشد قیمت های نفت در سال های اخیر، تحولات شگرفی را در این عرصه به دنبال داشته است. رشد قیمت های سیف )CIF( گاز طبیعی در كشورهای عضو OECD در سال ۲۰۰۴ نسبت به سال قبل از آن معادل ۲۸ درصد و در سال ۲۰۰۵ نسبت به سال قبل از آن معادل ۳۹ درصد بوده است. رشد قابل ملاحظه قیمت گاز در بازارهای جهانی موجب شده تا زمزمه های سال های اخیر در محافل كارشناسی در خصوص تشكیل سازمان كشورهای صادركننده گاز، با اقدامات اجرایی مهمی همراه شوند. در ۱۴ اوت سال جاری تفاهم نامه ای رسمی میان وزرای انرژی كشورهای روسیه و الجزایر در خصوص هماهنگی برای تنظیم قیمت گاز در بازارهای جهانی، به امضا رسید. امضای این تفاهم نامه از سوی بسیاری از ناظران بازار به عنوان گامی مهم در جهت تحقق ایده “ اُُپك گاز” كه از سوی برخی محافل اُگِك )Organization of Gas Exporting Countries( خوانده می شود، تعبیر شده است. تشكیل چنین سازمانی، یكی از مهم ترین سیاست های مسكو در بازار جهانی گاز محسوب می شود، به طوری كه ارایه ایده اولیه تشكیل چنین سازمانی در سطوح رسمی، عموماً به ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه نسبت داده می شود. اما درسطح كارشناسی، این ایده در سال ۱۹۹۷ توسط دكتر فریدون بركشلی، مشاور ارشد جهانی صنعت نفت ارایه شده بود. هنگامی كه این طرح به طور رسمی در سال ۲۰۰۲ از سوی پوتین مطرح شد، با استقبال نورسلطان نظربایف، رییس جمهور قزاقستان، مواجه گردید. اما طرح مجدد این موضوع به طور جدی در ماه مه سال جاری و توسط الكساندر مدودوف، عضو هیأت مدیره گازپروم صورت گرفت. وی در آن زمان با اشاره به مشكلات موجود بر سر راه مذاكرات گاز پروم با دولت های اروپایی بر سر مسایل مختلف تجارت گاز، تهدید كرد در صورتی كه طرف مقابل نخواهد منافع گازپروم در اروپا را مد نظر قرار بدهد، روسیه ائتلافی از عرضه كنندگان گاز را تشكیل خواهد داد كه بسیار مؤثرتر و متنفذتر از اُپك در بازار نفت عمل كند. تشكیل چنین سازمانی برای جامعه كشورهای مصرف كننده، یك كابوس وحشتناك محسوب می شود. چنانچه تنها هشت كشور روسیه، ایران، قطر، عربستان، امارات، الجزایر، نیجریه و ونزوئلا به عضویت این سازمان درآیند، بالغ بر ۷۰ درصد از ذخایر گاز دنیا در اختیار كشورهایی قرار خواهد گرفت كه قصد اعمال قیمت ها و سیاست های تجاری یكسان در معاملات گاز در بازارهای جهانی را خواهند داشت. اكثر قریب به اتفاق كشورهای مزبور دارای نسبت ذخایر به تولید بیش از یكصد سال هستند. در چنین شرایطی، مصرف كنندگان در كشورهای صنعتی ناچار به خرید گاز به قیمت هایی هستند كه با هماهنگی و حمایت گازپروم تعیین شده است، شركتی كه اروپایی ها معتقدند در شرایط فعلی بیش از حد به آن وابسته شده اند ولذا در تدارك سازوكارهایی برای كاهش نقش این شركت در تأمین گاز طبیعی مصرفی خود هستند. جمهوری اسلامی ایران نیز همواره از توسعه همكاری ها در بخش گاز با دولت روسیه حمایت كرده است. در نشست كشورهای عضو سازمان همكاری های اقتصادی شانگهای، پیشنهاد مطرح شده از سوی احمدی نژاد، رییس جمهور كشورمان، برای توسعه همكاری های چند جانبه در بخش انرژی، از سوی برخی محافل كارشناسی اشاره به تشكیل چنین سازمانی تعبیر شد و بار دیگر نگرانی های عمیق مصرف كنندگان گاز در كشورهای صنعتی را به دنبال داشت.
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران