یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آتش‌فروشی نکنیم!


آتش‌فروشی نکنیم!
در چند روز اخیر تلا‌ش شماری از چهره‌های جناح اصولگرا در تریبون‌های مختلف صرف ساختن پازل‌های یك تصویر دلخواه از <انتخابات مجلس هشتم> شده است. سخنوران و قلم‌زنان آنها با گمانه‌زنی <بر سر آنچه در ۸ ماه آینده اتفاق خواهد افتاد> می‌كوشند به هر نحو ممكن توجه و باور محافل مختلف را به پیشگویی‌های خود جلب كنند.
حتما این سخنان را شنیده‌اید كه: <شاید اگر فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری [در دیدار نمایندگان مجلس هفتم] نبود، فكر می‌كردیم برخی اتفاقات كه در این كشور رخ داده و بعضی دست‌اندركاران دو قوه مجریه و مقننه كه این دو قوه را به اپوزیسیون نظام تبدیل كرده بود باید به فراموشی سپرد... چه شده است كه مجلس ششمی‌ها امیدوار به بازگشت شده‌اند و برای تصاحب مجلس هشتم تلا‌ش می‌كنند و خواب می‌بینند... ای كاش فراموش نمی‌كردیم كه در دفاع از برخی مجرمان تا آستانه تعطیلی مجلس پیش رفتند و نمایندگان یك استان به جز یك نفر از آنان استعفای دستجمعی داد و البته برخی از آنها الا‌ن در مجلس حضور دارند... ای كاش یادمان نمی‌رفت كه روزی بر مجلس ششم نگذشت كه فحش‌هایی نثار شورای نگهبان، قوه قضاییه، سپاه پاسداران و سایر نهادهایی كه آنها را به دولت منتسب نمی‌دانستند، داده شد...ای كاش یادمان بود كه بعضی اصلا‌ح‌طلبان تا جایی رفتند كه با سرزنش خاتمی مواجه شده و پروژه عبور از خاتمی را مطرح كردند و اگر مدیریت كروبی در مجلس نبود، معلوم نیست بر سر مجلس چه می‌آوردند....> اینها سخنان حجت‌الا‌سلا‌م موسی قربانی روحانی عضو هیات‌رئیسه مجلس هفتم است كه روز چهارشنبه گذشته در نطق پیش از دستور بیان شده است. این سخنان كه از قضای روزگار ناطق آن خود نماینده مجلس ششم است از چند زاویه قابل ارزیابی و تأمل است:
۱) بدون شك اگر سخنان اخیر چهره‌های اصولگرا، سخن حزبی آنان بود، همگان از كنار این گفته‌ها - با هر اندازه تهدید و توهین- با دید <مرواً كراماً> عبور می‌كردند اما آنچه موجب توقف در این گفته‌ها و تأمل در نیات گویندگان می‌شود، حضور آنها در كانون‌های قدرت و مسوولیت‌های بالا‌ی نظام است.
تجربه حوادث چند سال اخیر نیز متأسفانه این نكته را گوشزد می‌كند كه نباید از كنار این سخنان و پیامد آنها خوشبینانه عبور كنیم. ناظران نكته‌سنج، ارتباطی جدی بین نیمه پنهان سیاست با تئوری‌ها و توصیه‌های این افراد قائل هستند. جلوگیری از آمدن كسانی كه روزگاری زمام امور این جامعه را با پشتوانه چند انتخابات و میلیون‌ها رأی مردم در دست داشته‌اند - كه شاید جمع اندكی از نمایندگان مجلس ششم در دوره مسوولیت خود قصورهایی هم داشته‌اند و قابل كتمان هم نیست - راه مشخص دارد كه یكی از آنها این است كه اجازه دهیم مردم، اقتدار و اعتمادی كه با رأی خود به آنها ارزانی می‌دارند، در یك انتخابات آزاد و سالم پس بگیرند و به این ترتیب خود به خود آن جریان معزول و منزوی می‌شود. حالت دوم این است كه جناح رقیب منتظر داوری افكار عمومی و رأی ملت نمی‌ماند و ابزارها و عوامل قدرت را برای حذف زودهنگام جناح رقیب به كار می‌بندد.
در حال حاضر اعضای جناح اصولگرا برای برداشتن جناح رقیب خود راه دوم را توصیه می‌كنند، اما تناقضات چنین استدلا‌ل و رهنمودی در صحنه سیاست بسیار عجیب‌تر از آن است كه در اذهان سران محافظه‌كار بگنجد. عنوان این خط مشی در قاموس سیاست، بر منطق <هر كه با ما نیست، بر ماست> تكیه دارد. حال اگر چنین رهنمود و خط مشی‌ای برای حذف جریان رقیب به نام مردم صورت بگیرد، بزرگ‌ترین توهین به آرمان آزادیخواهی و مردم‌سالا‌ری دینی است. سران اصولگرا یقینا در سالی كه از سوی مقام رهبری سال اتحاد ملی و انسجام اسلا‌می خوانده شده است اجازه نخواهند داد چنانكه آقای قربانی گفته‌اند به نام رهبری از آمدن مجلس ششمی‌ها اعلا‌م خطر كنند.
جناب آقای قربانی می‌فرمایند: <چه شده است كه مجلس ششمی‌ها امیدوار به بازگشت شده‌اند و برای تصاحب مجلس هشتم تلا‌ش می‌كنند و خواب می‌بینند و برای استفاده از تریبون مجلس برنامه‌ریزی وسیع كرده‌اند.... راستی فكر كرده‌اید كه اگر دوباره بازگردند چه خواهد شد؟...> پرسش افكار عمومی در قبال سخنانی كه نگران آمدن اصلا‌ح‌طلبان است، این است كه عقبه این اظهارات چیست و صادركنندگان چنین رهنمود و توصیه‌ای با تكیه بر چه ابزار و عواملی حریف را در چنگ خود ضعیف و زمین را زیر گام خویش لرزان می‌بینند؟ روشن است از میان برداشتن جریانی كه به انتظار رای مردم ایستاده در یك انتخابات سالم و پرشور اتفاق خواهد افتاد. جناب قربانی، مگر همكاران سابق شما در مجلس ششم اسلحه بر دوش گرفته‌اند كه چنین شما زنگ خطر را به صدا درآورده‌اید؟! مگر نه آنكه آنان نیز چون شما می‌خواهند تنها با رای مردم بر كرسی مجلس بنشینند، پس از چه نگرانید؟ اجازه دهید مردم خود انتخاب كنند.
۲) در مذمت و ملا‌مت اصلا‌ح‌طلبان، تقریباً تمامی زبان‌ها و قلم‌ها، بخت خود را آزموده‌اند! اما نشستن بر كرسی <اصولگرایی> و تكیه زدن بر شعار <ارزش‌مداری> با هر چه سازگار باشد با توهین، تفرقه و اهانت به جمعی از مسوولا‌ن این سرزمین سازگار نیست. حضرت حجت‌الا‌سلا‌م قربانی خیلی ظریف می‌فرمایند كه <ای كاش یادمان بود كهبعضی اصلا‌ح‌طلبان تا جایی رفتند كه با سرزنش خاتمی مواجه شده و پروژه عبور از خاتمی را مطرح كردند و اگر مدیریت كروبی در مجلس نبود، معلوم نیست بر سر مجلس چه می‌آوردند.> اما ایشان نمی‌گویند كه چرا در این ایام مرده را زنده می‌كنند و بر طبل تنش می‌زنند و چرا سعی كرده‌اند كه بین اصلا‌ح‌طلبان استثنا قائل شوند. ایشان از گروهی حمایت و به گروهی دیگر حمله كرده‌اند.
گرچه از شیخ مهدی كروبی تجلیل كرده‌اند اما كسانی دیگر را از جریان بزرگ اصلا‌حات كه جمعی از فرزندان همین نظام و متدین و باور مندبه انقلا‌ب و معتقدان به راه امام(ره) بوده‌اند را به باد انتقاد گرفته‌اند. هدف چه بوده است؟ ‌ حتما خود ایشان و همفكرانشان می‌دانند كه خاتمی و كروبی در همه مقاطع حساس و سرنوشت‌ساز نقش سازنده و مثبت خود را بر اساس منافع ملی ایفا كرده‌اند كه بارها مقام معظم رهبری از آنان تجلیل كرده‌اند، اما كم نیستند افرادی كه در جبهه اصلا‌حات و همان نمایندگان مجلس ششم كه همچون روسای قوای مجریه و مقننه پایبندی خود را به نظام و آرمان‌های امام و انقلا‌ب ثابت كرده‌اند. پرسش دیگر اما این است كه آیا آقای قربانی از هم‌اكنون مطمئن هستند كه تمام مجلس ششمی‌ها می‌آیند؟ آیا شما فكر می‌كنید اساسا شورای نگهبان اجازه می‌دهد كه همه مجلس ششمی‌ها در انتخابات حاضر باشند كه شما نگران شده‌اید و همه اصلا‌ح‌طلبان را زیر سوال می‌برید؟ آیا اساسا از هم‌اكنون مطمئن هستید كه آنها رای می‌آورند و شما رای نمی‌آورید؟
۳ ) و سخن آخر اینكه این نوع نقد و تخطئه، از سوی هر كه باشد، چه نوگرا و چه سنت‌گرا، خود قابل نقد است. اگر چنین برخورد و قضاوتی از سوی عوام صورت پذیرد، بر او حرجی نیست، اما اگر از جانب كسانی صادر شود كه خود را میزان حق و باطل و كفر و ایمان دیگران می‌دانند و بر مسند داوری می‌نشینند عواقب اجتماعی و فرهنگی خطرناك و باطلی را خواهد داشت كه جبران آن آسان نخواهد بود. اگر می‌خواهیم اندیشه‌ای را به نقد بكشیم، نقدمان را دست‌كم بر معیاری استوار كنیم كه بنیان اندیشه خودمان را بر باد ندهد. در بازار پرشتاب و التهاب طرد و تكفیر، از قوت و ضعف منطق خود غافل نباشیم. حساب كنیم كسی یك روزی نقدها و استدلا‌ل‌های ما را بر ترازوی نقد می‌نهد. ما در جامعه پرتنشی به سر می‌بریم. اگر در كاستن نزاع و تنش باید كوشید، همه ما مسوولیم.
جواد دلیری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید