یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


لنی صدایش می‌زدند


لنی صدایش می‌زدند
نویسنده : پژه‌کووا - ژنکا
مترجم : فلاح - همایون
محل نشر : قم
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۰۵/۱۵
رده دیویی : ۸۳۳.
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۶۸
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۳۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۹۳۴۹۳-۱-۶

وقایع داستان در روزهای پس از جنگ جهانی دوم و استقرار نیروهای فاتح متفقین در آلمان روی می‌دهد .راوی داستان دخترکی است به نام 'لنی 'که در یک خانواده آلمانی با برادر, مادر و مادربزرگش زندگی می‌کند .پدر خانواده در جنگ کشته شده است .به جزئ مادربزرگ, بقیه اعضای خانه, حتی معلم مدرسه, نازی‌های متعصبی هستند که از یهودیان متنفرند و مردم چکسلواکی را دشمن خود می‌دانند از همین رو, حاضر به همکاری با متفقین نیستند اما 'لنی 'از جنگ و کشتار بیزار است .رفتار دیگران با لنی تحقیرآمیز است .او تصویر می‌کند چون تعصب نازی ندارد, دیگران از او بدشان می‌آید .اما پس از ماجراهای زیادی به رازی بزرگ پی می‌برد .نام اصلی او 'آله‌نا 'و اهل چکسلواکی است .پدرش به دست آلمانی‌ها اعدام شده و مادرش مدت‌ها در اردوگاه به سر برده است .و در پی آن, وی که دخترکی خردسال بوده به یتیم‌خانه‌ای سپرده می‌شود, سپس به طرزی نامعلوم ربوده می‌شود و سر از آلمان در می‌آورد .بدین ترتیب خانواده‌ای آلمانی سرپرستی او را برعهده می‌گیرند در حالی که چندی بعد, خبر مرگش را به مادرش می‌دهند . دخترک سرانجام پس از حوادث اندوهناکی به آغوش مادر واقعی‌اش باز می‌گردد و به خوشبختی دست می‌یابد .