چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نقش مفید کرمها


نقش مفید کرمها
کرم ها نسبت به آنچه بیشتر افراد در ابتدا گمان می کنند، در تاریخ جهان نقش مهمتری ایفا کرده اند. آنها تقریباً در تمام کشورهای مرطوب به شکلی استثنایی پرشمارند و نسبت به جثه شان از قدرت ماهیچه ای چشمگیری برخوردارند. در بسیاری از مناطق انگلستان در هر آکر (۴۰۴۷ متر مربع) زمین، سالانه بیش از ده تن خاک خشک از بدن آنها عبور کرده و به سطح زمین آورده می شود؛ به طوری که کل بستر سطحی خاک برگ ظرف هر چند سال یک بار از بدن آنها عبور می کند. از رهگذر تخریب تونل های قدیمی، خاک در جابه جایی پیوسته اما کند است و به این ترتیب ذرات تشکیل دهنده آن به هم ساییده می شوند. به این وسیله پیوسته سطوح جدیدی در معرض عمل اسیدکربنیک موجود در خاک و اسیدهای گیاخاک که ظاهراً در تجزیه سنگ ها نسبت به اسیدکربنیک کارایی بیشتری دارند قرار می گیرند. تولید اسیدهای گیاخاک احتمالاً طی عمل گوارش برگ های نیمه تجزیه شده که مورد مصرف کرم ها قرار می گیرند تسریع می شود. بنابراین ذرات خاک، برای تشکیل خاک برگ سطحی، تحت تاثیر شرایطی قرار می گیرند که برای تجزیه و تلاشی آنها فوق العاده مطلوب است. از این گذشته ذرات سنگ های نرم تر در سنگدان های ماهیچه ای کرم ها که سنگریزه های موجود در آنها مانند سنگ آسیا عمل می کنند تا حدی متحمل سایش مکانیکی می شوند. ریخته هایی که به نرمی ساییده شده اند هنگامی که در شرایط مرطوب به سطح زمین آورده می شوند، در هوای بارانی روی هر شیب ناچیزی جریان می یابند؛ و ذرات ریزتر در سطوحی که اندکی شیب دار باشند تا فواصل زیاد شسته می شوند.
باستان شناسان باید از کرم ها ممنون باشند، چرا که آنها هر شی ای که روی سطح زمین رها شده و در معرض پوسیدگی نباشد را با مدفون ساختن آن در زیر ریخته هایشان به مدت نامحدود حفط و نگهداری می کنند. گذشته از این بسیاری از جاده های سنگفرش شده و سایر بناهای باستانی زیبا و شگفت انگیز به این ترتیب حفظ شده اند؛ گرچه هیچ تردیدی نیست که در این موارد خاک آب شسته و باد رفته از زمین های مجاور، به ویژه هنگامی که زیر کشت بوده اند، به کرم ها کمک شایانی رسانده است. اما جاده های سنگفرش شده کهن اغلب به علت نقب نابرابر کرم ها (اینکه زیر یک طرف را بیشتر از آن طرف خالی کنند- م) دچار نشست نابرابر می شوند. حتی پی دیوارهای ضخیم باستانی نیز ممکن است به این دلیل سست شده و نشست کنند؛ و هیچ ساختمانی از این نظر در امان نیست، مگر آنکه پی هایش ۶ یا ۷ پا (تقریباً دومتر- م) زیر سطح زمین باشد، یعنی در عمقی که کرم ها نمی توانند کار کنند. این احتمال هست که بسیاری از تک سنگ ها و برخی دیوارهای قدیمی به خاطر نقب هایی که کرم ها می زنند سقوط کرده باشند.
کرم ها زمین را به نحوی عالی برای رشد گیاهان دارای ریشه افشان و تمام انواع دانه رست ها آماده می سازند. آنها خاک را به تناوب هوا می دهند و آن را چنان الک می کنند که هیچ سنگریزه ای بزرگ تر از آنچه آنها می توانند ببلعند در آن باقی نماند. آنها مانند باغبانی که برای برگزیده ترین گیاهانش خاک نرم آماده می سازد، همه چیز را از نزدیک کاملاً با هم مخلوط می کنند. در این وضعیت خاک برای در خود نگاه داشتن رطوبت و جذب تمام مواد حل شدنی و نیز برای فرایند شوره سازی (نیترات سازی) کاملاً مستعد است. استخوان های جانوران مرده، بخش های سخت تر حشرات، صدف نرمتنان خشکی، برگ ها و ترکه ها همه در اندک زمانی زیر ریخته های انباشته کرم ها مدفون می شوند و به این ترتیب به شکل کم وبیش تجزیه شده ای در دسترس ریشه گیاهان قرار می گیرند. از این گذشته کرم ها تعداد بی شماری از برگ های مرده و سایر بخش های گیاهان را به خاطر مسدود کردن ورودی یا به عنوان غذا به درون تونل هایشان می کشند.
برگ هایی که به عنوان غذا به درون تونل ها کشیده می شوند، پس از آنکه به ظریف ترین تراشه ها پاره، به طور ناقص هضم، و در ترشحات روده ای و ادراری خیسانده شدند، با مقدار بیشتری خاک مخلوط می شوند. این خاک همان گیاخاک غنی و تیره رنگی را تشکیل می دهد که تقریباً همه جا سطح زمین را با لایه ای نسبتاً مشخص یا جبه پوشانده است. هنسن دو کرم را در ظرفی به قطر ۱۸ اینچ قرار داد که از ماسه پر شده و روی آن را با برگ های افتاده پوشانده بود. کرم ها به زودی برگ ها را به تونل هایشان در عمق ۳ اینچی کشاندند. پس از حدود ۶ هفته لایه تقریباً یکنواختی از ماسه به ضخامت یک سانتی متر پس از عبور از مجاری گوارشی این دو کرم تبدیل به گیاخاک شدند. برخی اشخاص عقیده دارند تونل های کرم ها که اغلب به طور عمودی تا عمق ۵ یا ۶ پا در زمین نفوذ می کنند به مقدار قابل ملاحظه ای در زهکشی آن تاثیر می گذارند؛ هرچند که ریخته های چسبناک انباشته در دهانه تونل ها مانع از ورود مستقیم آب باران به داخل آنها می شود یا در این کار اخلال می کند. این تونل ها اجازه می دهند که هوا تا اعماق زمین نفوذ کند. گذشته از این حرکت روبه پایین ریشه هایی با اندازه متوسط را تا حد زیادی تسهیل می کنند؛ و ریشه ها در این مسیر با گیاخاکی که تونل ها را آستر کرده است تغذیه خواهند شد. بسیاری از بذرها جوانه زنی و رویش خود را مدیون پوشیده شدن از ریخته ها هستند؛ بذرهای دیگر که در عمقی قابل توجه زیر ریخته های انباشته مدفون می شوند، در خواب می مانند تا زمانی در آینده تصادفاً سرباز کنند و جوانه بزنند.
کرم ها از نظر تجهیز به اندام های حسی فقیرند، به همین دلیل نمی توان گفت که می بینند، اگرچه فقط می توانند روشنایی و تاریکی را از هم تمییز دهند؛ مطلقاً کرند و تنها از بویایی ضعیفی برخوردارند؛ فقط حس لامسه در آنها پیشرفته است. بنابراین نمی توانند چیز چندانی درباره عالم خارج بیاموزند و شگفت آور است که در آستر کردن تونل هایشان با ریخته ها و برگ ها و در مورد برخی گونه ها در انباشتن ریخته هایشان به شکل ساختارهای برج مانند از خود مهارت نشان می دهند. اما شگفت آورتر از اینها آن است که کرم ها در نحوه مسدود کردن دهانه تونل هایشان ظاهراً باید به جای صرفاً یک تکانه غریزی کور، درجه ای از هوش از خود به نمایش بگذارند. آنها تقریباً به همان شیوه ای عمل می کنند که اگر یک انسان بخواهد لوله ای استوانه ای را با انواع مختلفی از برگ، دمبرگ، مثلث های کاغذی و غیره ببندد عمل می کند، زیرا آنها نیز معمولاً چنین اشیایی را از سر نوک تیزشان می گیرند. اما در مورد اشیای باریک، تعدادی از آنها از سر پهن ترشان به درون کشیده می شوند. کرم ها برخلاف بیشتر جانوران پست تر در تمام موارد به شیوه ثابت و یکسانی عمل نمی کنند، برای مثال برگ ها را از پایکشان به درون نمی کشند، مگر آنکه بخش پایه ای پهنک به باریکی رأس یا باریک تر از آن باشد.
هنگامی که به گستره ای پهناور و چمن پوش می نگریم، باید به یاد داشته باشیم که لطافت و طراوتی که زیبایی اش بدان وابسته است، عمدتاً مدیون کرم هایی است که تمام ناهمواری ها را آهسته تراز کرده اند. اندیشه ای حیرت انگیز است که تمام خاک برگ سطحی چنین گستره هایی هر چند سال یک بار از بدن نحیف کرم ها گذشته است و بار دیگر خواهد گذشت. گاوآهن یکی از کهن ترین و ارزشمندترین اختراعات انسان است، اما در واقع مدت ها پیش از آنکه انسانی هستی یافته باشد، زمین همواره شخم می خورد و اکنون نیز همچنان زیر شخم کرم های خاکی است. تردید دارم که تعداد جانوران دیگری که نقشی چنین مهم در تاریخ جهان ایفا کرده اند زیاد باشد، نقشی هم پایه این موجودات ساده و ابتدایی. با این حال برخی جانوران دیگر که اتفاقاً سازمان ابتدایی تری دارند، به نام مرجان، از این نظر که در اقیانوس های بزرگ جزایر و آبسنگ های بی شمار ساخته اند می توان گفت کاری بس چشمگیرتر انجام داده اند اما مرجان ها تقریباً محدود به مناطق استوایی اند.
« کرم ها ترسو و خجالتی هستند. در اینکه آیا کرم ها به هنگام آسیب دیدن آن اندازه که پیچ وتاب هایشان نشان می دهد درد می کشند یا نه ممکن است تردید باشد. اگر بر اساس اشتیاق آنها به انواع خاصی از غذا قضاوت کنیم، احتمالاً باید از خوردن لذت ببرند. شهوت جنسی شان آن قدر قوی است که برای مدتی بر هراس آنها از نور غلبه کند. شاید آثاری از حس اجتماعی نیز در آنها باشد زیرا از خزیدن روی بدن یکدیگر ناراحت نمی شوند و گاهی در تماس با هم می مانند. به گفته هافمایستر زمستان را به تنهایی سپری می کنند یا در هم به شکل یک توپ کلاف شده و در کف سوراخ هایشان می خوابند. اگر چه کرم ها از نظر چندین اندام حسی کمبو دهای قابل توجهی دارند اما براساس آنچه که مثلاً از آزمایش های لورا بریجمن می دانیم این نقص ها الزاماً مانع از وجود هوش در کرم های خاکی نمی شوند و دیدیم که هرگاه توجهشان به چیزی جلب شود، احساس هایی که در غیر این صورت به آنها توجه می کردند را نادیده می گیرند و توجه نشانه حضور نوعی ذهن است. از این گذشته در مواقعی خاص خیلی آسان تر از سایر مواقع برانگیخته می شوند.
آنها اعمالی را به شکل غریزی انجام می دهند. یعنی تمام افراد حتی کوچک تر ها این اعمال را تقریباً به یک شیوه انجام می دهند. نمونه این اعمال در نحوه دفع ریخته های گونه Perichaeta که به شکل برج بالا می آید دیده می شود و نیز در نحوه آستر کردن تونل های کرم خاکی معمولی با خاک نرم و سنگ های ریز و پوشاندن دهانه تونل با برگ . یکی از قوی ترین غرایز آنها مسدود کردن دهانه تونل هایشان با اشیای مختلف است؛ حتی کرم های بسیار کوچک نیز به همین شیوه عمل می کنند. اما ... در کرم های خاکی درجه ای از هوش ظاهر می شود تا در این کار به نمایش درآید _ نتیجه ای که در رابطه با کرم ها بیش از هر چیز مرا شگفت زده کرده است.»
امین بدیع زاده
http://www.daneshema.mihanblog.com