یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ارتش ذخیره کار


ارتش ذخیره کار
یکی از خصائل سرمایه‌داری، تولید مازاد کار یعنی نیروی عظیم انسانی که بنا به خواست و احتیاج سرمایه وارد بازار کار شده یا کنار گذاشته می‌شوند، می‌باشد. در دوران رونق و رشد، نیروی کار زیادی برای استفاده از حداکثر ظرفیت بازار کار لازم است. با کاهش فروش در دوران رکود، کارگران مازاد اخراج می‌گردند. ارتش ذخیره کار، با استثناهایی بسیار اندک، حضوری دائمی دارد. در دوران جنگ دوم به‌طور استثنایی و به علت نیاز به حضور صددرصد نیروی کار برای تولید، در آمریکا بیکاری وجود نداشت. برای جایگزین ساختن نیروی مردان، زنان به عرصه کارخانه‌ها فراخوانده شدند. با وجود ۱۱ میلیون نفر که در ارتش و جبهه‌های جنگ مشغول بودند، بیکاری به صفر رسید. اگر می‌خواهیم به مسئله مازاد نیروی کار در ارتش ذخیره برخورد کنیم، همواره باید دو نکته را در نظر داشته باشیم. اول اینکه مازاد جمعیت به‌طور مطلق وجود ندارد، بلکه مازاد در بطن جامعه‌ای که توسط انگیزه سود و قانون طلایی انباشت فقط به خاطر خود انباشت اداره می‌شود، به وجود می‌آید.
دوم اینکه، اگر همه به اندازه کافی غذا برای خوردن، سرپناهی آبرومندانه برای زندگی، بیمه درمانی، آموزش، مرخصی کافی برای تعطیلات طولانی‌تر و وقت کافی برای به کار‌گیری خلاقیت خود داشتند، مازادی به وجود نمی‌آمد. صاحبان تجارت و مدیران شرکت‌های بزرگ، بخش‌های فنی و ساختاری خود را حتی زمانی که به‌طور کامل یا اصلا از آنها به دلیل نبود تقاضا، به اندازه کافی استفاده نمی‌شود حفظ می‌کنند.سرمایه‌داران بدون توجه به وضعیت بازار از ساختمان‌های خود- کارخانه‌ها، دفاتر و انبارها- و ماشین‌آلات مختلف خود نگاه داری می‌کنند، اما کارگران را می‌توان اخراج کرد. سرمایه از کارگران به هنگام نیاز استفاده کرده و سپس آنها را دور می‌ریزد. سرمایه با برخورد با نیروی کار به عنوان بخشی از پروسه تولید که می‌توان به راحتی آن را تعویض یا حذف کرد، به موتور حرکت خود- یعنی انباشت دائمی ثروت- جان تازه‌ای می‌بخشد.
دست باز سرمایه در برخورد با نیروی کار از اهمیت حیاتی برای ادامه حیات سیستم سرمایه‌داری برخوردار است، چراکه از این طریق انعطاف لازم برای مقابله با تغییرات ناگهانی در بازار‌های جهانی برای سرمایه‌داران فراهم می‌آید. برای سرمایه‌دار معنی ندارد که به کارگر خود در هنگام رکود همچنان حقوق بپردازد. وقتی زمین‌دار به کمک دیگران فقط در فصل برداشت احتیاج دارد، آیا معنی دارد که در تمامی سال به او حقوق بپردازد؟ برخی ممکن است استدلال کنند که به نفع سرمایه است که حتی در دوران رکود برخی از متخصصان خود را نگاه دارد تا بعدا به هنگام رونق مجدد بتواند بلافاصله از نیروی کار آنان استفاده کند. اما امروزه ارتش ذخیره بیکاران پر است از متخصصان کامپیوتر، مهندسان و تکنیسین‌ها که می‌توانند در هر زمان جا‌های خالی را پر کنند.
در آمریکا همیشه کارفرمایان می‌توانستند کارگران را به دلخواه خود از کار اخراج کنند. برای سرمایه چنین شرایطی بسیار ایده‌آل بوده و حداکثر انعطاف‌پذیری را در صرفه‌جویی در هزینه‌ها برای آن فراهم می‌کند. متن حکم صادره در دیوان عالی در سال ۱۸۸۴ در تنسی، نشانگر قدرت سرمایه در این زمینه می‌باشد: « انسان باید در خرید و فروش هر کجا که بخواهد، در استخدام و اخراج مستخدمان به دلیلی مثبت یا بدون دلیل یا حتی به دلیلی منفی، آزاد بوده و از هرگونه اتهام عمل بر خلاف قانون مبری باشد» (پین و وسترن و آتلانتیک رود، تنسی، ۱۸۸۴). اخراج دلبخواهی کارگران تنها با وجود اتحادیه‌ها بود که می‌توانست کنترل گردد. اما قانونگذاران در سطح ایالات متحده و ایالات به مرور اخراج کارگران را به‌طور قانونی محدود کرده و در صورتی که کارفرمایی می‌خواست کارگری را اخراج کند که قرارداد کاری محکمی در دست داشت، کار به دادگاه ارجاع یافته و بسیار طولانی و برای سرمایه‌داران پر خرج می‌گردید. سرمایه برای مقابله با این مشکل، کارهای نیمه وقت، قراردادی، موقتی، خصوصی‌سازی و انتقال بخش بزرگی از تولیدات کالاها و سرویس به کشورهای ارزان را افزایش داده است. تمامی این توافقات مشروط به شروط خاص و غیراستاندارد، به سرمایه امکان تضعیف تعهدات اندکی که همچنان وجود دارند را می‌دهد.
بخشی از مقاله «ارتش بیکاران در دوران حاضر» نوشته فرد و هاری مک داف/ مانتلی ریویو/ برگردان: مهرنوش کیان
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید