آبی‌ترین چشم

نویسنده : آذرنگ، علی,شیدمهر، نیلوفر,موریسون، تونی
شماره کنگره : ۲آ۴۸و/ ۳۵۶۹ PS
شابک : ۹۶۴-۸۰۷۲-۰۴-۳
رده دیویی : ۸۱۳.۵۴
تاریخ نشر : ۸۵۰۵۲۳
تعداد صفحه : ۲۶۴
نوبت چاپ : ۱

اين رمان، به شيوه‌ي نگارش روايي تنظيم شده و راوي آن، دختركي با صداقت و صميميت كودكان نابالغ است. او با همين بيان كودكانه و صميمي، ستم و تبعيضي را روايت مي‌كند كه نژاد برتر در كشور منادي حقوق انساني در گستره‌ي جهاني بر نژاد كهتر روا مي‌دارد. اين روايت، اما، به زبان زمخت گلوله و باتوم، و نبردها و گريزها و بگير و ببندهاي خياباني نيست، بلكه به زبان احساس و در قالب تعارض‌هاي نمايان در زندگي روزمره‌ي افرادي از نژاد كهتر است؛ به بيان ديگر، نمايشگر كنش‌ها در نبرد نابرابر ميان دو نژاد نيست، بلكه بيان‌‌گر واكنش‌ها و نتيجه‌هاي رفتاري و روان‌شناختي اين كنش‌ها در زندگي سياهان است. در اين داستان، به تصريح كتاب: نويسنده، خود در جايگاه راوي، خاطره‌هايي از دوران كودكي پرنشيب و فراز خويش را به شيوه‌ي چهارفصل روايت مي‌كند؛ روايتي كه سرشار از ياس و اميد، دلهره و جسارت، باورمندي و ناباوري، دوستي و كينه‌‌ورزي، و تضادهاي احساسي و رفتاري پرشمار ديگر است. در آبي‌ترين چشم، زندگي خانوادگي راوي با زندگي خانواده‌ي سياه ديگري ـ خانواده‌ي بريدلاو ـ گره مي‌خورد. شخصيت محوري اصلي اثر، پكولا بريدلاو، از همين خانواده‌ي محروم و آواره سردرمي‌آورد. پكولا بريدلاو، دختري است كه به تازگي دوران بلوغ راتجربه كرده است. او در خانواده‌اي با نگرش‌ها، رفتارها، و كردارهاي پرتضاد چشم به جهان گشوده است كه اعضاي آن تنها در هم‌نژاد بودن و هم‌خانواده بودن اشتراك دارند. اعضاي اين خانواده ستمي دوگانه ـ از سوي نژاد برتر و پدر خانواده ـ را بردوش خود هموار مي‌كنند؛ و اين ستم بيش و بيش از همه بر پيكر نحيف و بي‌گناه پكولا، دختر نوجوان بي‌دفاع، روا داشته مي‌شود. پدر، يك‌بار خانه را به آتش مي‌زند و افراد خانواده را آواره و بي‌خانمان مي‌كند؛ يك‌بار نيز، دنيايي از درد و رنج را بر سر دختر بيچاره و فلك‌زده‌اش آوار مي‌كند. در اين ميان، دختر با يك آرزوي بزرگ در دل زنده مي‌ماند: اين كه چشماني آبي، هم‌چون دختركان سفيدپوست داشته باشد. او آبي‌ترين چشمان دنيا را مي‌خواهد.