دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

بوسه مرگبار - Kiss Me Deadly


بوسه مرگبار - Kiss Me Deadly
سال تولید : ۱۹۵۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : رابرت آلدریچ
کارگردان : آلدریچ
فیلمنامه‌نویس : ا. ا. بزریدس، برمبنای رمانی نوشته میکی اسپیلین.
فیلمبردار : ارنست لاسلو
آهنگساز(موسیقی متن) : فرانک د وول.
هنرپیشگان : رالف میکر، آلبرت دکر، پل استوارت، ماکسین کوپر، گابی راجرز، خوانو هرناندز، نیک دنیس، جک ایلم و کلوریس لیچمن.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۰۵ دقیقه.


کارآگاه خصوصی، "مایک ماهر" (میکر) شبانگاه در بزرگ‌راهی به "کریستینا بیلی" (لیچمن) برمی‌خورد که در حال دویدن است. "هامر" او را سوار می‌کند، اما به‌زودی جلوی اتوموبیلش را می‌گیرند، او را بیهوش می‌کنند و "کریستینا" را به قتل می‌رسانند. "هامر" جان به در می‌برد و کنجکاوانه به تحقیق درباره ماجرا می‌پردازد، به‌رغم این‌که FBI او را از دنبال کردن قضیه منع می‌کند. "هامر" با افراد مختلفی که ممکن است درباره "کریستینا" و دیگر مقتولان مرتبط بااین پرونده، اطلاعاتی داشته باشند صحبت می‌کند ولی دسیسه‌چینان دوست مکانیک او، "نیک" (دنیس)، را می‌کشند و منشی و همکار "هامر"، "ولدا" (کوپر)، را می‌ربایند. آنان خود "هامر" را هم می‌گیرند و می‌کوشند بفهمند "کریستینا" چه چیزی را با او در میان گذاشته است. با این همه "هامر" موفق به گریز می‌شود و در می‌یابد "کریستینا" کلیدی را بلعیده بود که در واقع حل معمای بزرگ و بعزنجی است. "هامر" کلید را به چنگ می‌آورد و با آن صندوقی در یک باشگاه خصوصی را می‌گشاید. داخل صندوق جعبه‌ای فلزی است که محتویاتش نوری پرحرارت و مخوف ساطع می‌کند. درپایان صندوق به دست "دکتر سوبرین" (دکر)، رئیس توطئه‌گران، می‌افتد و به‌رغم هشدار او، "گابریل" (راجرز)، زن هم‌دستش، در آن را می‌گشاید و انفجاری غریب برپا می‌شود...
٭ اگر می‌خواهید ببینید چگوه هالیوود گاه به‌طرزی باور نکردنی می‌تواند غافلگیر کننده شود، بوسه مرگبار را تماشا کنید. آلدریچ در این فیلم ـ که به‌رغم بسیاری شاهکار او است ـ براساس داستان "عامه‌پسند" اسپیلین، تمثیلی سخت بدبینانه از خشونت، بی‌اخلاقی و آینده هراس‌آور می‌سازد. ابهام و شیطنت از همان نام فیمل آغاز می‌وشد که از لحاظ دستوری مشکل آفرین است. قهرمان اصلی شباهتی به هم‌تایان حاضر جوابش در فیلم‌های نوآر ندارد. او با بازی میکر نفس‌پرستی است غرق در حرفه رسوای خود و عاجز از نزدیکی با زنی که دوستش می‌دارد. هیچ ویژگی درخور تحسینی ندارد و غیر از خشونت سریع و بی‌مقدمه، حربه‌ای هم ندارد. فیلم خودمحوری او را هم نمایش می‌دهد و هم با تمسخر می‌نگرد. در اطراف او دنیای سیاه و سفید ناامن و تباه، فرصتی برای شفقت و هم‌دلی نگذاشته است. آن جعبه نورانی، مرموزترین معماهاست؛ سرچشمه غائی هراس و زاینده بالقوه آپوکالیپس (به روشنی با اشاره به‌خطر آزمایش‌های هسته‌ای). ترس و اضطراب بارها در حاشیه صوتی به اوج می‌رسد (از جمله در عنوان‌بندی فیلم) و تصاویر با حذف نتیجه مستقیم خشونت یا پرداخت غیرعادی آن، تأثیرگذارتر می‌شوند. در پایان دوره کلاسیک نوآر، بوسه مرگبار آغاز خودآگاهی است.


همچنین مشاهده کنید