پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

چیستی حقیقت


چیستی حقیقت
حقیقت کامل و جامع و مطلق (تمام حقیقت و نه چیزی به جز حقیقت) چیزی است که ما هرگز بدان نایل نخواهیم شد. لیکن این چیزی است که ما همواره در حال نزدیک شدن به آن هستیم. ما از طریق یک رشته از حقایق خاص موقتی و تقریبی به سوی حقیقت کامل و جامعی که نه فقط واقعیت‌های خاص، بلکه قوانین و ارتباطات متقابل عمومی را در بر گیرد، پیش می‌رویم.در طول تاریخ فلاسفه زیادی به دنبال یافتن پاسخی مناسب به این سوال که حقیقت چیست بوده‌اند. تاریخ این کند و کاش‌ها به قرن چهارم قبل از میلاد مسیح و به فیلسوف یونانی یعنی افلاطون می‌رسد که به دنبال تطابق واقعیت بود تا بتواند تعریفی برای دانش صحیح و دانش نادرست بیابد. و دامنه این تلاش‌ها تا اواخر قرن نوزدهم و فیلسوف امریکایی چالرز پییرس هم ادامه دارد که در زمینه پیدا کردن پاسخی برای این سوال، کوشش‌های بسیاری کرد و به نتایج قابل توجهی هم دست یافت. اما هنوز هم به درستی تعریفی ثابت برای حقیقت در نظر نمی‌توان گرفت و هنوز هم فلاسفه بسیاری در جستجوی این‌که حقیقت چیست، در تلاش هستند. فلاسفه برای یافت پاسخ این پرسش، چهار تئوری را مطرح کرده‌اند که عبارت است از : تئوری تطابق حقیقت، واقعیت‌گرایی حقیقت، وابستگی حقیقت و تقلیل حقیقت.
در لغت‌نامه دهخدا در تعریف حقیقت آماده است که حقیقت چیزی است که به‌طور قطع و یقین ثابت است، اما حقیقت مستقل حقیقتی‌ست که ما صرفا آن را می‌یابیم. حقیقتی که دیگر نمی‌توان آن را در حد احتیاج بشری تغییر حال داد، حقیقتی که در یک کلمه بگوییم، تصحیح ناپذیر است. این‌گونه حقیقت در واقع به وفور موجود است، یا لااقل متفکرانی که اذهان تعلقی دارند، تصور می‌کنند موجود باشد. اما در آن صورت، حقیقت فقط به معنی درون مرده‌ی درخت زنده است و وجود داشتن آن صرفا به معنی آن است که حقیقت نیز زندگی ما قبل تاریخی دارد ولی ممکن است بر اثر طول زمان سخت شده باشد و در نظر افراد انسان به‌واسطه قدمت، متحجر شده باشد.
حقیقی نام هر چیزی است که خوبی آن از طریق اعتقاد ثابت می‌شود. و نیز به دلایل مشخص، قابل اطلاق مسلم باشد که خوب است. یقینا این نکته را قبول دارید که اگر در عقاید حقیقی هیچ خوبی برای زندگی نمی‌بود یا اگر معرفت برای عقاید حقیقی زیان مثبتی می‌بود و عقاید کذب تنها عقاید مفیدی بودند، در آن صورت این مفهوم رایج که حقیقت، الهی و ذی‌قیمت است و تجسس آن تکلیف ما است، هرگز نمی‌توانست نمود کند و یا حکم متبعی گردد.
در چنین دنیایی مسلما تکلیف ما پرهیز از حقیقت می‌بود. به عبارت دیگر بزرگ‌ترین دشمن هر یکی از حقیقت‌های ما ممکن است باقی حقیقت‌های ما باشند.
اگر ما، بیرون از زمینه بسیار محدود احکام مربوط به واقعیت‌های تردید ناپذیر، به این شناخت برسیم که حقیقت حکمی جزئی و فقط تقریبی و موقتی است، آنگاه این نتیجه بدست می‌آید که ما همواره باید برای تصحیح و اصلاح احکاممان در پرتو تجربه‌های جدید آماده باشیم.
لیکن کار همین‌جا پایان نمی‌گیرد. هنگامی که تجربیات تازه‌ای پدید می‌آیند و تصحیح و اصلاح احکام معینی را ایجاب می‌کنند، آنگاه پافشاری در بیان آنها به‌ صورت قدیمی و اصلاح نشده بدان معناست که این احکام در شرایط جدید از حقیقت به کذب بدل می‌گردند.
مثلا قوانین علم مکانیک کلاسیک، هنوز مانند گذشته برای بیشتر مقاصد مهندسی صادق هستند و هیچ کس در پی آن نیست که آن‌ها را به عنوان قوانینی نادرست کنار گذارد و رد کند. با این همه چون تجربه نشان داده است که این قوانین را بدون اصلاح برای تمامی حرکات شناخته شده ماده نمی‌توان معتبر دانست، این نتیجه عاید می‌گردد که این ادعا که قوانین نیوتون بدون قید و شرط در مورد هر ماده در حال حرکتی کاربرد دارد، ادعایی نادرست است.
بنابراین یک حقیقت تقریبی و جزئی که در محدوده معینی به قدر کافی حقیقی می‌باشد، اگر در ورای این محدوده به کار برده شود، غیر حقیقی می‌گردد. درست همان‌طور که حقایق در بیشتر اوقات تنها تقریبی می‌باشند و امکان تبدیل شدن به غیر حقایق را در بردارند. همچنین می‌توان دریافت که بسیاری از خطاها کذب مطلق نیستند، بلکه نطفه‌هایی از حقیقت را در بر دارند. اما باید دید تا چه اندازه ذهن انسان قادر به دست یافتن و محرز ساختن حقیقت است ؟
حقیقت کامل و جامع و مطلق (تمام حقیقت و نه چیزی به جز حقیقت) چیزی است که ما هرگز بدان نایل نخواهیم شد. لیکن این چیزی است که ما همواره در حال نزدیک شدن به آن هستیم. ما از طریق یک رشته از حقایق خاص موقتی و تقریبی به سوی حقیقت کامل و جامعی که نه فقط واقعیت‌های خاص، بلکه قوانین و ارتباطات متقابل عمومی را در بر گیرد، پیش می‌رویم. حقیقتی که به وسیله هر فردی یا نوع بشری در هر زمانی تنظیم می‌گردد، همواره تقریبی ناکامل و در قید تصحیح می‌باشد. لیکن افراد از یکدیگر چیز می‌آموزند و هم از دست‌آوردهای یکدیگر و هم از اشتباهات یکدیگر. همین امر در مورد نسل‌های متوالی جامعه صادق است، بنابر این مجموعه حقایق ناکامل خاص موقتی و تقریبی، همواره به حقیقت نزدیک‌تر می‌شنود، اما هرگز به حقیقت کامل جامع نهایی و مطلق نمی‌رسند.

منابع و مآخذ:
عصر تجزیه و تحلیل – مورتون وایت – ترجمه: پرویز داریوش – انتشارات امیر کبیر – سال ۱۳٤٥
نظریه شناخت- جلد دوم – م.ک فورت – ترجمه: فرهاد نعمانی و منوچهر سناجیان- انتشارات سیمرغ – سال۲٥۳٥ شاهنشاهی.
در قلمرو شناخت– سید محمد محمودی- انتشارت سروش – ۱۳۶۱
لغت نامه دهخدا – در تعریف کلمه حقیقت.
دائرالمعارف بریتانیکا ۲۰۰٤– نسخه الکترونیکی – جستجو با کلید : حقیقت (Truth) – ترجمه گزیده هایی از مقاله دکتر دروسی گرودر.
صادق عسگری
منبع : دو هفته نامه الکترونیک شرقیان