دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سرمایه‌گذاری نانو در اتحادیه اروپا


سرمایه‌گذاری نانو در اتحادیه اروپا
اتحادیهٔ اروپا (EU) در سال گذشته ۵/۱۷ میلیارد پوند را به تحقیق و توسعه در سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ اختصاص داد. بخش قابل ملاحظه‌ای از این بودجه به فعالیت‌های اروپایی در هشت زمینه دارای اولویت کلیدی اختصاص یافته است، که ۳/۱ میلیارد پوند آن به «علوم و فناوری‌ نانو، مواد کارکردی مبتنی بر دانش و قطعات فرآیند تولیدی جدید» مربوط می‌شود. برای سال ۲۰۰۳ مقامات اتحادیه اروپا حدود ۵ میلیارد پوند را به یک مجموعه اولیه از پروژه‌ها در عرصه‌های دارای اولویت اختصاص داده‌اند و یک چرخه سرمایه‌گذاری سالانه نیز آماده اجراست.
ششمین برنامه تحقیق و توسعهٔ اتحادیهٔ اروپایی (FP۶) در سال اول اجرا، توجه فراوانی را به خود جلب کرده است. مقامات FP۶ در دور اول فراخوان سال ۲۰۰۳ با حدود ۱۲۰۰۰ پیشنهادنامه و بیش از ۱۰۰۰۰۰ شریک بالقوه از ۵۰ کشور دنیا مواجه شدند. اگرچه سفره بودجه FP۶ گسترده است، اما نه ‌آنقدر که همه درخواست‌کنندگان دست‌ پر از آن بازگردند. مقامات کمیسیون اروپایی (EC) هم‌اکنون با این گفته موافق‌اند، که به طور متوسط از بین هر شش پیشنهادنامه ارائه‌شده، تنها یکی موفق از کار درخواهد آمد.
EU برای تیم‌های تحقیق و توسعه دانشگاهی و صنعتی، سه اولویت عمده جهت درخواست بودجه از FP۶ وضع كرده است؛ اولویت سوم EU عبارتست از: " علوم و فناوری‌ نانو، مواد کارکردی مبتنی بر دانش، و قطعات فرآیندهای تولیدی جدید" (NMP). فراخوان اصلی برای پروژه‌های NMP، تیم‌های تحقیقاتی را به ارائه ایده در شکل «ابزارهای مرسوم» (مثل موارد به‌کاررفته در FP۵، همچون پروژه‌های تحقیقاتی هدفمند خاص (STREP)، اقدامات هماهنگ (CA) و اقدامات حمایت ویژه (SSA) یا «ابزار جدید» (پروژه‌های یکپارچه و شبکه‌های تعالی(Network of excellence) ) دعوت می‌کند. بودجه کنارگذاشته‌شده برای ابزارهای جدید ۲۶۰ میلیون پوند و بودجه ابزارهای مرسوم ۱۴۰ میلیون پوند است. فراخوان محدودتر و متمرکزتر دوم در راستای اولویت دوم EU ،فناوری‌های جامعه اطلاعاتی (IST)، پیشنهادنامه‌هایی را در رابطه با ابزارهای جدید و مرسوم (به استثنای STREPها) جلب کرد. فراخوان سوم نیز پیشنهادنامه‌های بسیار خاص‌تری را در رابطه با پروژه‌های یکپارچه هدایت‌شده توسط شرکت‌های کوچک و متوسط (SMEها) می‌طلبید تا به این ترتیب به صنایع مرسوم تحت حاکمیت SMEها کمک نماید. پیشنهادنامه‌های مربوط به ابزارهای جدید- در هر سه فراخوان- از یک روال گزینش دومرحله‌ای می‌گذشتند. ولی پیشنهادهای مربوط به ابزارهای مرسوم پس از گذر از تنها یک مرحله با جواب «بله» یا «خیر» مواجه می‌شدند. مقامات مسئول غربال‌نمودن درخواست‌ها، به دلیل کثرت مأموریت‌های جزئی خود،‌ وظایف سنگینی را به دوش داشتند. اجرای کامل حدود ۸۶۰ پیشنهادنامه دریافت‌شده در فراخوان اصلی NMP به حدود ۷ میلیارد پوند نیاز داشت. ابزارهای جدید مقبولیت ویژه‌ای یافتند. به گفته جان سیل‌وود، مسئول هماهنگی ملی در اولویت ۳ انگلیس، در فراخوان اصلی مجموع ۲۱۳ پروژه یکپارچه و ۱۹۳ شبکه تعالی پیشنهاد شده بود. ارزیابی مرحله اول به ۷۷ گروه امکان داد تا پیشنهادنامه مرحله دوم خود را بفرستند. پس از ارزیابی بیشتر و افزایش ۴۰ میلیون پوندی بودجه، مقامات از پیشنهاددهندگان ۱۴ پروژه یکپارچه و ۱۷ شبکه تعالی دعوت کردند تا مذاکرات اخذ بودجه خود را شروع کنند. بنابراین میزان موفقیت پیشنهادات تنها به‌ترتیب ۶/۶% و ۸/۸% بود.جزئیات مختصری از این ۳۱ پروژه موفق هم‌اکنون در اینترنت موجود است، که برخی از آنها به شرح ذیل است:
ExtreMat: پروژه‌ای با ۳۸ شریک برای تولید و صنعتی‌کردن مواد هوشمند جهت استفاده در محیط‌های خشن.
ECOTARGET: پروژه‌ای با ۳۱ شریک برای اتصال شرکت‌های سازنده خمیر و کاغذ به مراکز تحقیقاتی دانشگاهی جهت ارتقای کارآمدی و کارآیی اکولوژیکی.و STEPS: پروژه‌ای با ۲۵ شریک برای انجام یک راهکار میان‌رشته‌ای در مهندسی بافت. شبکه‌های تعالی نیز شامل مواردی از این دست می‌باشند:NANOFIN-POLY: کنسرسیومی با ۲۵ شریک برای تبدیل‌شدن به یک نقطه مرجع اروپایی در مواد نانوکامپوزیتی و پلیمرهای نانوساختاری چندکاره. POLYSACCHARIDES: شبکه‌ای با ۱۶ شریک برای ارتقای پلیمرهای طبیعی به صورت بلوک‌‌های سازنده مواد چندکاره پیشرفته. و SANDiE: یک پیشگامی با ۲۸ شریک برای رسیدن به راهکاری یکپارچه جهت افزایش دانش مربوط به نانوساختارهای نیمه‌رسانای خودآراشده. نرخ فرسایش پیشنهادنامه‌های ابزارهای مرسوم کمتر از ابزارهای جدید و مابین ۱۸% (برای STREPها) تا ۴۱% (برای SSAها) بوده است. با این حال به گفته سیلوود: "۵۲ STREP و ۲۲ پروژه یکپارچه و شبکه تعالی از آستانه ارزیابی EC گذشتند ولی مورد حمایت مالی قرار نگرفتند." وی می‌افزاید: "این پروژه‌ها دارای کیفیت لازم بودند ولی EC پول کافی برای همه آنها نداشت."
به گفته سیلوود، گستردگی عرصه اولویت ۳ سبب واردشدن افراد بسیاری به آن شده است. به گفته وی اولویت ۳، ۱۰% از بودجه پژوهشی FP۶ را به خود اختصاص داده است و تازه به طور غیررسمی در برخی از بخش‌های دیگر بودجه سهیم است. (شکل۱)
در شمای کلی بودجه، دانشمندان و مهندسان مواد حق انتخاب چندانی ندارند، ولی باید طبیعت بسیار رقابتی روال بودجه‌دهی FP۶ را بپذیرند و همه روش‌های ممکن را برای افزایش شانس موفقیت خود به‌کار گیرند.دور دوم فراخوان پروژه‌های NMP هم‌اکنون در حال جریان است. برخی از مهلت‌های اولیه در ابزارهای جدید سپری شده است، ولی یک فراخوان مشترک دیگر بین NMP و IST برای اعلام در ماه می آماده است. سیلوود می‌گوید، EC امیدوار است با توصیف دقیق‌تر فراخوان‌‌های NMP و کاهش تعداد ابزارهای مطلوب در هر حوزه،‌ از تکرار ماجرای پارسال (ارسال بیش از حد پیشنهادنامه‌ها) جلوگیری به عمل آورد. سهم ابزارهای جدید در بودجهٔ اولویت ۳ اندكی افزایش داده شده است، که در دور اول بیشترین توجه‌ها را به خود جلب کرده‌ است. برای این پروژه‌ها کماکان از یک روال ارزیابی دومرحله‌ای استفاده می‌شود، هرچند تلاش‌هایی برای کاهش مقدار اطلاعات لازم برای مرحله اول صورت گرفته است. جویندگان تشکیل پروژه‌های یکپارچه یا شبکه‌های تعالی وادار می‌شوند تا دیدگاه جهش‌های علمی و فنی EU را درنظر بگیرند و برای خود اهدافی جاه‌طلبانه تعیین کنند. به گفته سیلوود بسیاری از پیشنهادنامه‌های انجام پروژه‌های یکپارچه در سال ۲۰۰۳ به جای حمایت از یک نوآوری اساسی، خواستار حمایت از تحقیقات دامنه‌دار بودند. توجه ممیزین به‌شدت معطوف به اثرات احتمالی تحقیق در طول ارزیابی مرحله اول است. تأکید بر استفاده از نتایج به فلسفه اساسی FP۶ تأمین ابزارهایی برای اروپا جهت به‌دست‌آوردن به اقتصادی پویا، رقابتی و مبتنی بر علم تا سال ۲۰۱۰ برمی‌گردد. پروژه‌های یکپارچه با پتانسیل متحول‌کردن صنعت و برانگیزش تولید محصولات با ارزش افزوده بالا شانس بسیار بالایی برای دریافت چراغ سبز دارند. برعکس، شبکه‌های تعالی با توان یکپارچه، جذابیت اولیه خود را از دست داده‌اند و احتمالاً در سال ۲۰۰۴ تعداد آنها کمتر خواهد شد با فرض‌های مشابهی، پیشنهادنامه‌هایی که ورودی صنعتی قابل ملاحظه‌ی را ارائه کنند، تقریباً به طور قطعی با اقبال مواجه می‌شوند. EC از سطح پایین مشارکت صنعتی صورت گرفته در FP۶، تاکنون ابراز ناامیدی کرده است. با این حال ترغیب شرکت‌ها به تعهد خود در انجام پیشنهادنامه‌ها در مراحل اولیه بسیار سخت است. به گفته یوژانگ، محقق مؤسسه فناوری سلطنتی سوئد (KTH)، مقیاس‌های زمانی فشرده، به‌کارگیری شرکای صنعتی را مشکل کرده است. تیم‌های پاسخ‌دهنده به فراخوان دسامبر ۲۰۰۳ برای صورت‌دادن یک پروژه رقابتی یکپارچه کمتر از سه ماه فرصت داشتند. ژانگ می‌گوید: "اعلان فراخوان، درست قبل از کریسمس کار ما را دشوار کرد. شرکای صنعتی توان اتخاذ تصمیمات فوری را ندارند و برای انجام چنین کارهایی باید با هیأت مدیره خود به بحث بنشینند."نرخ اصطکاک بالا در FP۶ بی‌شک خارج از کنترل است. دیوید براون رهبر گروه تحقیقات جامدسازی در کالج دانشگاهی دوبلین- یکی از شرکای پروژه یکپارچه IMPRESS- می‌گوید: "پروژه‌ها در زمانی که به صورت یک آگهی کوچک به نظر می‌رسید، موجب جلب توجه فوق‌العاده صنعت شد." شرکای این پروژه قصد دارند به روابط بین ساختار، خواص و فرآوری آلیاژهای بین فلزی بسیار کارا پی ببرند. به گفته براون: "در رهمان دور اول به چیزهایی دست یافتیم. موانعی اندکی در سر راه وجود داشت و برای صنعت جذابیت زیادی داشت."
موضوعات مدیریتی
EC انتظار داشت شرکای صنعتی، راهبری پروژه‌‌های یکپارچه را برعهده گیرند. به دلیل کمی شرکای صنعتی واجد تعهد حقیقی، این سناریو در ۲۰۰۳ با ناکامی مواجه شد. در برخی موارد دانشگاهی‌ها، ریاست‌ را خود برعهده گرفتند. سیلوود می‌گوید: "این که آنها زمان، تجربه و دسترسی به منابع لازم را، برای هماهنگی چنین پروژه‌های بزرگی را داشتند یا نه، چیزی است که برای روشن‌شدن آن باید منتظر بود." وی می‌افزاید: "مراقبت از یک بودجه ۳۰-۲۵ میلیون پوندی در پروژه‌ای با ۳۶ شریک یک وظیفه بسیار سنگین است و نیازمند سطح بسیار بالایی از مهارت‌ مدیریتی است. پروژه‌های به این اندازه، در یک درجه بزرگی، فراتر از تجربیات اکثر محققان قرار دارند."دیتر ریچتر مدیر بخش حالت جامد مرکز تحقیقاتی Jülich در آلمان و هماهنگ‌کننده شبکه تعالی SOFTCOMP، تنها فردی است که از مسئولیت فوق، اطلاعات فراوانی دارد. SOFTCOMP، ۲۴ گروه دانشگاهی مجزا و ۶ شرکت را برای ارتقای یک راهکار یکپارچه در تحقیقات مواد نرم به هم متصل می‌نماید. از متخصصین پلیمرها، عوامل فعال سطحی، کلوئیدها و زیست‌مولکول‌ها انتظار می‌رود، مهارت خود را برای توسعه مواد کامپوزیتی واجد کارکردهای نوین به اشتراک بگذارند. سازمان‌دهندگان شبکه، ساختار مدیریتی را به زمینه‌های کاملاً تعریف‌شده و مجزایی تقسیم نموده‌اند. همچنین آنها بخش بزرگی از بودجه را برای کمیته‌ هماهنگی شبکه نگه‌ داشته‌اند. ریچتر می‌گوید: " این کار به مدیریت، برای راهبری کارآمد شبکه، ابزارهای لازم را می‌دهد."با این حال، سازمان‌دهندگان پروژه‌های بسیار محدودی، هنوز شانس آن را داشته‌اند که قدرت مدیریتی خود را بیازمایند. علی‌رغم نویدهای بازگشت سرمایه سریع‌تر در FP۶، تخصیص بودجه ۳۰۰ میلیون پوندی برای ۳۱ پروژه یکپارچه و شبکه تعالی تأییدشده هنوز در یک روال پیمانکاری صورت می‌گیرد.هم‌اکنون EC و سازمان‌دهندگان پروژه‌ها درگیر مذاکرات تفصیلی مربوط به جزئیات دقیق پروژه‌ها می‌باشند. بودجه شبکه‌های تعالی درابتدا برحسب تعداد سرانه افراد شرکت‌کننده در آنها محاسبه می‌شد و درنتیجه هر یک از مأموریت‌های جزئی به واسطه تعداد فراوان محققان مربوط به آنها، هزینه‌ بالایی را به وجود می‌آوردند. تازه به گفته سیلوود، بسیاری از این پیشنهادنامه‌ها جزئیات بسیار محدودی را در رابطه نحوه هزینه‌کردن ذکر کرده بودند. او می‌گوید: "اگرچه تصور می‌شود شالوده کلی FP۶ برپایه آزادگذاشتن شرکت‌کنندگان در نحوه صرف هزینه‌ها باشد، اما وقتی کار به مرحله امضاکردن قراردادها می‌رسد، EC از واگذاری میلیون‌ها یورو به آنهایی که دقیقاً معلوم نیست چه خرج‌هایی می‌خواهند بکنند، اندکی نگران می‌شود."از هماهنگ‌کنندگان پروژه، درخواست می‌شود كه مشخص کنند پول‌های اتحادیه اروپا در کجا وبه چه علتی هزینه می‌شوند. در این روال بسیاری از پروژه‌ها با کاهش مقیاس روبرو شده‌اند. پاول گالوین، رهبر تیم نانوزیست‌فناوری مرکز ملی تحقیقات میکروالکترونیک ایرلند (NMRC) در کالج دانشگاهی کرک- یکی از ۲۳ شریک شبکه تعالی NANO۲LIFE- می‌گوید: "ما در ابتدا یک پروژه پنج‌ساله شامل ۱۵۰ محقق را پیشنهاد کردیم. اما در پایان، کمک مالی EC بسیار کمتر از بودجه درخواستی شد و دوره تخصیص بودجه به چهار سال کاهش یافت."به گفته کالوین برخی از افراد شرکت‌کننده در شبکه از آنچه در روال پیمانکاری با FP۶ امضا شد عصبانی بودند. به اعتقاد او، تنظیم موافقت‌نامه همکاری در کنسرسیوم، از چالش‌برانگیزترین بخش‌های کل روال تنظیم پیشنهادنامه بوده است و در برنامه‌های قالب کاری گذشته سابقه نداشته كه، پروژه‌ها، به این میزان با کمی بودجه و سخت‌گیری در تعریف مواجه شوند. وی می‌گوید، تمام شرکت‌کنندگان در شبکه تعالی باید اعلام می‌کردند، چه هنری را به مجموعه می‌افزایند. با این حال ممکن بود شرکا به دلیل حقوق موجود برای طرف ثالث در همه مالکیت معنوی حاصله با یکدیگر سهیم نباشند، او می‌گوید: "من فکر می‌کنم در عمل، با یک ارزیابی مورد به مورد، شراکت در تمام مهارت‌‌های از قبل موجود، تقریباً ممکن شود. دانشمندان همیشه خواهان شراکت در مواردی هستند که در آن منفعت دوجانبه وجود داشته باشد.»او می‌افزاید: "این موازنه بین همکاری تحقیقاتی سازنده و آزادی‌بخشی به همه- که بنا به تعریف مورد پذیرش اکثر سازمان‌ها نیست- همیشه باعث جدل و برخورد است."شرکای NANO۲LIFE از زمان آغاز به کار رسمی پروژه در اول فوریه، شبکه‌سازی خود را شروع کردند. این شبکه زیست‌شناسان، شیمی‌دانان،‌ فیزیک‌دانان و مهندسان را از اتحادیه اروپا و کشورهای همسایه آنها گردهم می‌آورد. سازمان‌دهندگان آن قصد دارند یک مؤسسه مجازی اروپایی را در زمینه نانوزیست‌فناوری تأسیس کنند که از انجام تحقیقات میان‌رشته‌ای در روش‌ها و ابزارهای نانوپزشکی حمایت می‌نماید.محصولات نهایی احتمالی آن می‌تواند شامل زیست‌تراشه‌های ابتکاری، زیست‌ مواد هوشمند،‌ روش‌های آنالیز و سیستم‌های دارورسانی نانوسیالاتی باشد. تحقیقات، با مطالعات اخلاقی، ارزیابی توانمندی اقتصادی احتمالی و ارزیابی موارد مربوط به ثبت اختراع، همراه می‌باشند. گالوین می‌گوید: "هماهنگ‌کننده شبکه ما در رابطه تنگاتنگی با مقامات EC کار می‌کند، تا از انطباق پیشنهادنامه‌ها با فراخوان مطمئن شود."به گفته او گاهی از اوقات شکل ادبیات به‌کاررفته در FP۶ گیج‌کننده است و محققان بهترین افراد برای روشن‌سازی ابهامات پنهان فراخوان‌ها می‌باشند. به عنوان مثال مقامات EC مشاهده کردند تعداد اندکی از شبکه‌های تعالی پیشنهادشده واجد توضیحات قانع‌کننده‌ای در رابطه با یکپارچه‌سازی درازمدت شرکا پس از دوره بودجه‌دهی می‌باشند. البته از سوی دیگر به نظر می‌رسید پیشنهادنامه NANO۲LIFE به این هدف کلیدی- خوداتکایی- جامه عمل بپوشاند و با استفاده از پول‌های FP۶، بذر یکپارچه‌سازی درازمدت را بیفشاند. گالوین می‌گوید: "مقامات EC به شما نمی‌گویند چه بنویسید، اما اگر پیش‌نویس پیشنهادنامه شما را ببینند، مشکلات بزرگ ایده شما را مشخص می‌کنند. در پایان روز، این EC است که پول‌ها را توزیع می‌کند و میزان انطباق پیشنهادنامه‌های ارسالی با اهداف FP۶ به علاقه و مصلحت‌سنجی آنها مربوط می‌شود."
به گفته براون، ارزیابی مرحله اول هم کمک زیادی می‌کند. او توضیح می‌دهد که چگونه پروژه یکپارچه‌ IMPRESS تنها پس از بازآرایی توانست ممیزین را تحت تأثیر قرار دهد. در آن زمان این پروژه از آلیاژهای مرسوم به سمت مواد بین فلزی- همچون آلومینید نیکل و تیتانیوم- تغییر گرایش داده پس از تجدید نظرهای بیشتر، پیشنهادنامه‌ ارائه‌شده برای ارزیابی مرحله دوم حاوی ورودی بیشتری از صنعت و دو جریان پژوهشی از سه موردی بود که درابتدا پیشنهاد شده بود. براون می‌گوید: "در بسیاری از موقعیت‌های دریافت بودجه، اعم از این که درخواست ما تصویب شده یا نشده باشد، ما فرصت واکنش به پاسخ‌سازمان بودجه را ارسال داریم." او می‌گوید: "IMPRESS- که هماهنگی آن برعهده آژانس فضایی اروپا (ESA) است- در حال حاضر توانمندی‌های واقعی خود در ایجاد جهش را عرضه می‌کند. دانش کسب‌شده در طول پروژه در آینده پیش‌نمونه‌هایی را خواهد ساخت که کاربردهای بسیار زیادی خواهند داشت. مصارف احتمالی آنها شامل پره‌های سبك‌تر توربین (که باعث افزایش کارایی و کاهش آلودگی می‌شوند) و پودرهای کاتالیزوری (تأثیرگذاری پیل‌های سوختی هیدروژنی را افزایش می‌دهند) می‌باشد. درگیری ESA در این پروژه فرصت‌هایی را برای مطالعه اثر شرایط جامدسازی روی میکروساختار و خواص آلیاژها در تجارت میکروثقل(Microgravity) را فراهم می‌کند براون می‌گوید، در صورت فقدان حمایت EU، بی‌شک تحقیقات مربوط به آلیاژهای بین فلزی با پشتیبانی بودجه‌های مالی به پیش می‌رود. با این حال وی می‌گوید تلاش‌های تحقیقاتی اروپامدارانه FP۶ از هم‌افزایی‌های موجود استفاده می‌کند و از اتلاف زمان و نیرو در تلاش‌های موازی جلوگیری به عمل می‌آورد. او می‌گوید: "تجربی‌کاران، مدل‌سازان، صنعت‌کاران (که هر یک بخشی از کار را برعهده دارند) در تصویری بزرگ‌تر با یکدیگر هماهنگ می‌شوند و این کار باعث می شود افراد پا در جای پای همدیگر بگذارند و به پیش بروند."ریچتر با این گفته موافق است که ایجاد یک شراکت کنسرسیومی متوازن و مناسب کار سختی است. او می‌گوید SOFTCOMP به دلیل آنکه بسیاری از شرکت‌ها و گروه‌های تحقیقاتی عالی‌رتبه مواد نرم را به هم زنجیر کرده است، نمرات بالایی از ممیزین FP۶ گرفته است. توصیه قاطع او به خواستاران شرکت در FP۶ این است كه: "بر یک عرصه تحقیقاتی نویدبخش متمرکز شوید. سعی کنید بهترین گروه‌ها را در این زمینه گردهم آورید. شرکت‌های تحقیقاتی قوی و برجسته این عرصه را درگیر کنید و تصویری متقاعدکننده از یک برنامه کاری بسازید که به "مه شرکا"سود خواهد رساند.»
ثروت مقیاس ریز
تابستان گذشته، وزیر علم و نوآوری انگلیس لرد سینزبوری تخصیص ۱۳۵ میلیون یورو در طی ۶ سال آینده برای کمک به صنعت، جهت مهارکردن توانمندی علم و فناوری نانو را اعلام کرد. در پایان ژانویه وزارت تجارت و صنعت (DTI) طرح‌های خود برای یک برنامه تشریک مساعی در تحقیقات کاربردی را با حجم ۷۵ میلیون پوند، اعلام کرد.
تحت طرح جدیدی، صنعت انگلیس و دیگر سازمان‌ها (اعم از سازمان‌های خارجی علاقه‌مند به استفاده از امکانات پیشرفته انگلیس) تشویق می‌شوند، روی برنامه‌های دارای سود اقتصادی برای این کشور با هم تشریک مساعی داشته باشند. پیشگامی ساخت و تولید میکرو و نانوفناوری (MNT)، برخی از فعالیت‌ها را با برنامه‌ FP۶ به خصوص در فراخوان جاری NMP هماهنگ خواهد کرد. جرالد گالاگز از شرکت مدیر برنامه (Ernst & Young) می‌گوید: "ما امیدواریم این آغازی برای برخی از برنامه‌های ملی قدرتمند در عرض پیشگامی‌های اتحادیه اروپا باشد."مابقی بودجه‌های مرتبط با نانوفناوری به سمت شبکه MNT هدایت خواهد شد، که هدف آن ایجاد برنامه‌های توسعه منطقه‌ای برای هماهنگ‌سازی تلاش‌ها، ترویج همکاری‌های دانشگاه و صنعت، و تأسیس مراکز تعالی منطقه‌ای می‌باشد.


منابع :
Materialstoday, EU firms up funding scheme April ۲۰۰۴

نویسنده :
پاولا گولد
منبع : ستاد ویژه توسعه فناوری نانو