دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

وقتی بابا کوچک بود…


وقتی بابا کوچک بود…
بابا می گفت وقتی كوچك بودم، فكرش را هم نمی كردم كه روزی فوتبال ایران را این گونه ببینم و هزاران سؤال و اگر و اما در ذهنم نقش ببندد. او می گفت هیچ یك از اتفاقات و چالش های امروز، آن روزها كه كوچك بودم در مخیله ام نمی گنجید و تصورش را هم نمی كردم ، وقتی بزرگ شدم با این همه حاشیه و رویداد رو به رو شوم.
بابا می گفت وقتی كوچك بودم، نمی توانستم باوركنم كه روزی در اثر كم كاری و سوء مدیریت گروهی، فیفایی ها دست به كار می شوند و پایشان را توی یك كفش می كنند كه فلان كنید وگرنه در فوتبال ایران را پلمپ می كنیم.
او می گفت مگر می شد تصور كرد روزی چنین اتفاقی بیفتد و كركره پرطرفدارترین رشته ورزشی كشور پایین كشیده شود؟ بابا می گفت وقتی كوچك بودم، نمی توانستم به خود بقبولانم اگر این اتفاق رخ داد و بعد از رایزنی ها و خواهش های پیاپی فرصتی ۱۰۰ روزه در اختیار مقامات ایرانی قرارگرفت، آنها دست دست می كنند و برای دور هم جمع شدن و خارج كردن فوتبال این مملكت از بحران، به راحتی زمان را از دست می دهند. بابا می گفت در چنین شرایطی بحث آبروی میلیونها ایرانی یا بهتر بگوییم نام مقدس «ایران» مطرح است و بنابراین انتظار می رود بدون آنكه ناهماهنگی ومشكل خاصی مشاهده شود، كار به سرعت پیشروی كند اما متأسفانه تك محوری عمل كردن بعضی ها موجب شده رییس كمیته ۶ نفره دلخور شود و تهدید به استعفا كند تا همه چیز از جمله آینده فوتبال این مرز و بوم و هوادارانش در هاله ای از ابهام فرو رود.
بابا می گفت وقتی كوچك بودم، نمی دانستم روزی فوتبال ایران و علاقمندان پرشمارش در فضای مملو از بلاتكلیفی و ناچاری قرار می گیرند و مجبور می شوند هر روز را با اخبار یأس آور و ناامید كننده سر كنند. او می گفت نمی توانستم تصور كنم زمانی فرا می رسد كه ۲ جناح متفاوت (سرپرست و دبیر «موقت» فدراسیون و همكارانشان و نیز اعضای كمیته ۶ نفره كه خود را قانوناً همه كاره فوتبال ایران تا زمان نهایی شدن اصلاحات و روی كار آمدن رییس فدارسیون جدید و البته قطعی می دانند) برای این رشته پرطرفدار تصمیم می گیرند و اختلافاتشان سبب می شود چنین چالش هایی ایجاد گردد.
بابا می گفت وقتی كوچك بودم، نمی توانستم تصور كنم روزی شمارش معكوس برای نابودی فوتبال كشور آغاز می شود و دست دست كردنها و تهدیدهایی كه از اختلافات و ناهماهنگی ها میان افراد تصمیم گیرنده نشأت می گیرد، اوضاع را هر لحظه بحرانی تر از قبل می كند. او می گفت فكرش را هم نمی كرده كه روزی این همه بی برنامگی بر فوتبال ملی و به ویژه باشگاهی ایران سایه افكند و همه چیز «باری به هر جهت» پیش برود.
بابا می گفت برایش غیر قابل باور است كه زمام امور پرطرفدارترین رشته ورزشی كشور به دست افرادی با صفت «موقت» اما در عمل «دائم» بیفتد كه پیشتر امتحان خود را پس داده و با نمره بسیار ضعیفی مردود شده اند.از اینها كه بگذریم، بابا می گفت وقتی كوچك بودم، فكرش را هم نمی كردم زمانی در فدراسیون فوتبال، كمیته انضباطی، فعالترین نهاد و قسمتش باشد. اومی گفت باور این موضوع كه این همه ناهنجاری و موارد انضباطی مختلف و متعدد در فوتبال مشاهده و اخلاق و جوانمردی و احترام به بزرگتر و پیشكسوت به فراموشی سپرده شود، برایش بسیارسخت بوده است.
بابا می گفت وقتی كوچك بودم، نمی توانستم تصور كنم روزی در فوتبال كشورم بازیكنان یك تیم در تمرین به هم دری بری بگویند و یكدیگر را به قصد كشت كتك بزنند. او می گفت آن زمان برایم غیرقابل باور بود كه بازیكن به داور، بازیكن حریف، هم تیمی و مربی اش ناسزا بگوید و این همه پرونده تخلف، ناهنجاری و درگیری دركمیته انضباطی روی هم جمع شود.بابا می گفت وقتی كوچك بودم، نمی دانستم اوضاع ۲ تیم پرطرفدار پایتخت كه در واقع قطب های فوتبال ایران بودند، یك روز این قدر نامطلوب و بحرانی می شود.
او می گفت فكرش را هم نمی كردم استقلال هرچندماه یكبار، یك مدیرعامل بالای سر خود ببیند و بین سازمان و وزارتخانه های مختلف پاسكاری شود. بابا عنوان می كرد نمی توانستم تصوركنم مدیرانی پشت میز مدیرعاملی این ۲ باشگاه خواهند نشست كه فقط وعده ها و حرف هایشان قشنگ است و درنهایت چیزی عاید سرخابی ها و هوادرانشان نمی كنند.
بابا می گفت وقتی كوچك بودم، نمی توانستم باور كنم تیمی همچون استقلال با مشكلات مالی و مدیریتی اش در رده دوم جدول جای گیرد و درعوض اعضای هیأت مدیره اش - و نه شخص مدیرعامل- گوشی تلفن را بردارند و با فلان مربی برای جایگزینی او به جای سرمربی جوانشان مذاكره كنند.
بابا می گفت نمی دانستم روزی درمورد فوتبال در رده های مختلف، مدیران «غیرورزشی» تصمیم گیری خواهند كرد و موجب خواهند شد خیلی چیزها دیگر سرجایش نباشد و اوضاع به هم بریزد.بابا می گفت وقتی كوچك بودم، فكرش را هم نمی كردم حاشیه های فوتبال بر چیزهای دیگرش بچربد و شرایط به گونه ای رقم بخورد كه بازیكن ملی پوش و جوانش به نام نیكبخت به خاطر خستگی از این حاشیه ها، فكر بازنشستگی به سرش بزند.
او می گفت نمی توانستم تصور كنم روزی یك «ایرانی» به سبب رفتارهای توهین آمیز یك اجنبی، مجبور به استعفا و كناره گیری از تیمی« ایرانی» شود. بابا می گفت نمی توانستم باور كنم زمانی فرا می رسد كه در برنامه زنده تلویزیونی، جوانی تازه كار و بی تجربه نظرات شخصی خود را به خورد مخاطب دهد و بازیكنان یك تیم را بی غیرت بخواند.
او عنوان می داشت فكرش را هم نمی كرده كه روزی افرادی به عنوان كارشناس، صبحتهایشان در رادیو و تلویزیون و خبرگزاریها منعكس شود كه كارنامه درخشانی در تیم های تحت هدایتشان نداشته و بیشتر خارج ازگود نشسته و برای دیگران نسخه می پیچند.بابا می گفت وقتی كوچك بودم، نمی توانستم تصور كنم زمانی فرا می رسد كه به سبب انتخابهای اشتباه، پولهای زیادی در این فوتبال دور ریخته می شود و درنهایت هیچ چیزی عاید تیم ها، هوادارانشان وكل مجموعه فوتبال ایران نمی گردد.
او می گفت برایش غیرقابل باور بوده این موضوع كه دست های پشت پرده و بعضی توافقات و زد و بندها، سرنوشت فوتبال در رده های مختلف را تعیین كند. بابا می گفت...بابا حرفهای دیگری هم برای گفتن داشت اما در این مطلب نمی گنجید؛ حرفهای بابا به راستی قابل تأمل است...
حامد فرضعلی بیک
منبع : روزنامه ابرار ورزشی