پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
گپی کوتاه با دانیل لیبسکیند؛ زندگی ایلیاتی و عشق به کتاب
سال ۲۰۰۳، دانیل لیبسکیند برنده مسابقه ساختمان جدید مرکز تجارت جهانی در محل برجهای قبلی شد. در میان کارهای تقریبا مشهور او، موزه نظامی امپراتوری شمالی در منچستر، موزه یهود در برلین و موزههایی در کپنهاگ و سانفرانسیسکو قرار دارد. معمار ۶۲ساله با همسرش نینا در منطقه ترایبک نیویورک زندگی میکند.
▪ کی به نیویورک آمدید؟
ـ اواخر سال ۱۹۵۹، وقتی که فقط ۱۳ ساله بودم. سفری طولانی از لهستان به اینجا. پدرم اصرار داشت به آمریکا بیاید تا خواهر بزرگش را ببیند که در <اسونتسیم> زندگی میکرد. ما با کشتی آمدیم و به همین خاطر اولین چیزی که از آمریکا دیدیم، مجسمه آزادی بود. ابتدا در برونکس زندگی میکردیم ولی بعدها من با دختری کانادایی ازدواج کردم و کوچ کردم پیش او. من و همسرم ۱۴ بار عرض آتلانتیک را رد کردهایم، به همین خاطر ما را مثل نظامیها و دیپلماتها میشناسند، با این حال تکرر سفر نشاندهنده علاقه به زندگی در مکانهای مختلف است.
▪ و خانه امروز شما چه ویژگی خاصی دارد؟
ـ این ساختمان که اوایل قرن بیستم ساخته شده، چندان هم از برج دوقلو دور نیست. من خودم آن را مرمت کردم و یک طبقه کاملش را خریدم. درباره چگونگی مرمت خودم تصمیم میگیرم ولی بعضی وقتها مجبورم وارد مصالحه با بچهها و زنم بشوم که نخستین منتقدان کارهای من هستند. ما خانهای نیز در جنوب فرانسه داریم که برای استراحت به آنجا میرویم. خانهای است ۵ طبقه که خیلی خوب تعمیر شده است. معماری داخلیاش را هم خودمان انجام دادهایم.
▪ خانه باید خصلت ویژهای داشته باشد؟
ـ میکوشم معماری بیانگر و موثر بسازم که روانیات عاطفی مردمی را بازتابد که در آن اطراف زندگی میکنند. باورم این است که بنا باید مهر ونشان مکان و بومی را داشته باشد که در آن قرار دارد. خانه نیویورکی ما کاملا مجرد و مدرن است، در حالیکه خانه فرانسوی ما رنگ و بوی همانجا را دارد.
▪ در این خانه وسایل و مبلمان خاص و مورد علاقه ویژهای هست؟
ـ وقتی سفر میکنیم، خیلی چیزها میخریم، ولی برگشتنی هیچکدام را با خود نمیآوریم، در مقابل چیزهایی هم هست که مثلا ۳۵ سال است که نگهشان داشتهایم مثل میز و صندلی <میس واندر روهه> یا نیمکت <لوکوربوزیه.>
▪ نکند شما هم یک جورهایی کلکسیونر هستید؟
ـ من کتاب و دستنوشته جمع میکنم. اینها را ساختمانهای سادهای میشمارم که نمای بیرونیشان جلد آنها است. حساب کردهام اینها را اگر روزی من مثلا به یک دلار خریدهام و الان مثلا شدهاند صد دلار، دقیق اگر ببینیم هزینهای است که من برای کشاندن اینها از این خانه به آن خانه تحمل کردهام، با این حال هرگز به این فکر نیفتادهام که از آنها جدا شوم.
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل آمریکا روز معلم رهبر انقلاب معلمان مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس خلیج فارس دولت دولت سیزدهم
زلزله تهران فضای مجازی شهرداری تهران سیل پلیس قوه قضاییه آموزش و پرورش بارش باران سلامت دستگیری وزارت بهداشت
قیمت خودرو خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت طلا دلار بانک مرکزی سایپا ایران خودرو کارگران روز کارگر حقوق بازنشستگان
مسعود اسکویی تلویزیون رضا عطاران سریال سینمای ایران سینما فیلم دفاع مقدس رسانه ملی
دانشگاه علوم پزشکی انتخاب رشته مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه جنگ غزه فلسطین چین روسیه حماس نوار غزه ترکیه عربستان یمن اوکراین
پرسپولیس فوتبال سپاهان استقلال تراکتور باشگاه استقلال لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی همراه اول شبکه های اجتماعی دبی اینستاگرام تبلیغات اپل گوگل وزیر ارتباطات ناسا
خواب فشار خون کبد چرب کاهش وزن دیابت ویتامین قهوه داروخانه